پاورپوینت کامل نجواینیاز ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نجواینیاز ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نجواینیاز ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نجواینیاز ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
>
نه مادر! نه پدر! این بار دیگر
نه
دیگر نمی گذارم. نه، نه. دیگر
بس است. یک بار برای همیشه
بس است. هیچ فراموش نکرده ام
که چطور رؤیاهای کودکانه ام را
دیدید و ندیدید. چطور حرف هایم
را شنیدید و نشنیدید. اصلاً هیچ
قد کشیدنم را دیدید؟
از آن زمان که به یاد
می آورم، یک آدم زیادی و
بی ارزش، بیش نبودم. کسی که
به اجبار وارد زندگی تان شده
است. کسی که مجبورید تحملش
کنید. کسی که …
بارها و بارها از زبان خودتان
شنیده ام که آرزو داشتید که ای
کاش من هم پسر می شدم. اما
چرا؟ گناه ناکرده من چیست،
مادر؟
مگر نه اینکه من بخشی از
وجود تو هستم، از خون تو. از
جنس تو. پس چرا مادر؟
سال ها پیش فکر می کردم
که نکند سرراهی باشم. نمی دانم
چرا این فکر به ذهنم رسیده بود.
اما خوب می دانم که همه اش به
خاطر رفتارهای شما بود. به
خاطر بی مهری هایتان. به خاطر
تبعیض هایتان. تبعیض هایی که
میان من و برادرهایم
می گذاشتید. اما چرا؟ آخر فرق
میان من و برادرهایم چیست؟
پدرجان! دلم برای
دست هایت تنگ شده،
دست های بزرگ و مهربانت.
دست هایی که می شد با آن
کارهای بزرگی کرد. دست هایی
که می شد با آن غصه ها و دردها
را پاک کرد.
مادر! از آن زمان که خود را
شناختم به یاد ندارم که دستی
مهربان بر سرم کشیده باشی. به
یاد ندارم که پای درد و دل هایم
نشسته باشی. مگر نه اینکه مادر
باید غمخوار دخترش باشد. مگر
نه اینکه مادر باید در سخت ترین
لحظات زندگی در کنار دخترش
باشد. پس کجاست آن مادر که در
کنارم باشد؟ کجاست آن مادر که
پشت و پناهم باشد؟
مادر، به یاد داری که به پدر
می گفتی نباید به من محبت کند.
به یاد داری که پدر را به خاطر
محبت کردن به من مؤاخذه
می کردی و اجازه می دادی که
برادرانم هر توهینی را می خواهند
به من بکنند. به یاد داری که
همیشه حرفت این بود که محبت
زیادی مرا لوس و از خود راضی
می کند و همه ترسَت از این بود
که نتوانم با هیچ مردی زیر یک
سقف زندگی کنم؟
با این حرف ها بود که من
بزرگ شدم. همراه با تردیدها و
پریشانی هایم و چیزی مثل خوره
که بر جانم افتاده بود و نگران از
آینده نامعلومی که در پیش
داشتم و ترس از کسی که قرار
بود دنیای شیرین کودکی هایم را
به یغما برد. کسی که جز بدبختی
و سیاهی برایم نداشت. آری
مادر. این است همان آینده ای که
توی تار و پود ذهنم بافته ای. این
است همان حقیقتی که به من
نشان دادی.
مادر، پدر! دلم می خواهد که
فقط یک بار حرف هایم را بشنوید
و برای یک بار هم که شده
خودتان را جای من بگذارید و
ببینید که سهم من از زندگی
چیست؟ آیا سهم من این است
که شاهد تبعیض ها و تحقیرهای
شما باشم. آیا سهم من از زندگی
این است که تاوان اشتباهات
نکرده ام را بپردازم؟ آیا … آیا …
اما نه. این بار دیگر نه.
نمی گذارم. نمی گذارم با یک
اشتباه بزرگ، زندگی ام را نابود
کنید. نمی گذارم مرا به زور به
عقد مردی در آورید و جوانی ام را
که تنها دل خوشی ام است از من
بگیرید. نه مادر. نه پدر. این بار
دیگر نه.
لعیا اعتمادی ـ قم
حرف های تنهایی
متروکه ترین طاق سکوت بر
بالای سرم سایه گسترانیده
است. باز هم تنهایی و تنهایی.
ای کاش ذره ای امید در دلم
می تابید تا رونق شب های تار
زندگی ام باشد. نمی دانم چرا
چرتکه زندگی برایم تنها
بدبختی ها را رقم زده است. با
خیالی شاعرانه، زیارت عشق
می خوانم و قفس نادانی ها را
می گشایم و آنان را از زندگی ام
می زدایم.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 