پاورپوینت کامل مسلمانان فرانسه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسلمانان فرانسه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسلمانان فرانسه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مسلمانان فرانسه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

>

نگاهی به اوضاع اجتماعی و فرهنگی خانواده و زنان مسلمان فرانسه(۱)

فراز و فرود

اسلام، دومین دین قاره اروپاست. شاهد
این ادعا سی میلیون مسلمانی است که در
کشورهای این قطعه از خشکی پراکنده اند. در
این میان نسبت مسلمانان در برخی
کشورهای اروپا افزون تر است. به عنوان
نمونه، کشور فرانسه که با ۵۴۳۹۶۵
کیلومترمربع در اروپای غربی قرار دارد حدود
۵/۵۸ میلیون نفر را در قلمرو خویش جای
داده است که از این تعداد حدود هفت میلیون
نفر مسلمانند یعنی به طور تقریب از هر
هشت نفر فرانسوی یک نفر مسلمان است و
این موضوع را در حالی می توان به خوبی
درک نمود که آمارها میزان کل مسلمانان
اروپای غربی را دوازده میلیون نفر ذکر
کرده اند.^(۱) با وجود این رقمِ قابل توجه،

خانواده های مسلمان در فرانسه همچون دیگر
کشورهای اروپایی با مشکلات زیادی روبه رو
هستند و بار سنگین این فشارهای
نگران کننده بیشتر بانوان را آزرده و نگران
ساخته است. برای بررسی این دشواری ها
باید مروری بر تاریخ مذهب در غرب داشت:

نهضت اصلاح دین پروتستانی و قیام بر
ضد مذهب کاتولیک که غالبا در اروپای
شمالی ریشه دوانید، اگر چه در جنوب اروپا
موجودیت کاتولیک را در معرض انهدام قرار
داد، مقاومت دختری به نام ژاندارک فرانسوی
و سپس محاکمه او با تهمت های ناروا و
نادرست و سوزانیدنش در شعله های آتش و
سپس به دست آوردن مقامی قدیسی در
کلیسای کاتولیک، بیانگر لحظات
سرنوشت سازی بود که سرانجام اجازه نداد
پروتستانیسم در فرانسه و برخی کشورهای
جنوب اروپا گسترش یابد.^(۲) مذهب کاتولیک
همچنان بر جنبه شعائری دین تأکید دارد و از
این لحاظ می تواند قرابت هایی با اسلام مبنی
بر برگزاری مناسک و آداب مذهبی داشته
باشد اما حرکت تجددخواهی و نوگرایی بسیار
سریع بر درون کلیساهای کاتولیک راه یافت و
جدالی سخت بین عناصر رسمی و سنتی، با
گرایش های جدید آشکار گردید؛ موضوعی که
مسلمانان را دچار حیرت نموده است. بسیاری
از تغییراتی که با این نوسازی پدید آمد در
واقع نگرش دینی را به دنیاگرایی تسلیم کرد،
مسئله ای که محصول آن سقوط از ساحت
ارزش های بشری می باشد. فکر اصالت دنیا
بیش از هر چیز تدریجا فلسفه و سپس علم را
از قلمرو دین جدا کرد و پس از آن همه آرا و
نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که
در دوران گذشته معنایی دینی داشت از قلمرو
دیانت دور ساخت. با این وجود، بخش
عظیمی از بشریت نمی تواند به راحتی دین
خویش را از دست بدهد. در این میان اسلام
کسانی را که در پیچ و خم سرگشتگی دنیای
متجدد گم شده اند و در پی نور هدایتی هستند
که بتواند آنها را از ناامیدی برهاند جلب کرده
است. همین موضوع موجب بسط اسلام در
غرب و گرایش بسیاری از شخصیت های
برجسته و تحصیل کرده غربی به اسلام در
فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی گردیده
است. پدیده ای بسیار فراگیر و برجسته که
نمی توان آن را نادیده گرفت. سیاستمداران
اروپایی و دست اندرکاران امور حکومتی این
قاره، چنین روندی را برنتابیده اند و از این روی
برای مسلمانان فشارهایی نگران کننده را
فراهم نموده اند در حالی که آنان باید بدانند
این اقبال چشمگیر به سوی اسلام ناشی از
در هم شکستن و فرو ریختن بسیاری از
ایدئولوژی ها و بت های ذهنی غرب است که
از بطن اندیشه قرن هیجده و نوزده اروپا سر
برداشته و جای دین را گرفته بود. این تفکرات
باطل به تدریج طرد و ترک شدند و خطر و
قدرت تخریب شان به نحوی بی سابقه هویدا
گردید. انسان هایی که در این مرداب دنیازدگی
و غیر دینی شدن تمدن غربی دست و پا
می زده اند اکنون در جستجوی شیوه های
زندگی معنادار هستند و مشتاقانه این شیوه را
دنبال می کنند. از جنگ جهانی دوم به این
سو، شمار زیادی از مسلمانان که اکثر آنان
زنان و مردانی تحصیل کرده بوده اند به فرانسه
کوچیده اند و نه تنها دین و ایمان را به این
دیار آورده اند بلکه توانسته اند فرهنگ و تفکر
اسلامی را نیز به نحوی بلیغ و آگاهانه در این
کشور بیان کنند. همین مسائل موجب گردیده
است تا دین اسلام امروزه سریع ترین رشد را
در میان ادیان دیگر در اروپا و بخصوص
فرانسه به خود اختصاص دهد و پس از
مسیحیت پر پیروترین آئین به شمار آید.
طبیعی است دنیاطلبان و دین گریزان
نمی خواهند در برابر گسترش و حضور اسلام
بی تفاوت باشند و تا آنجا که در توان دارند
اجازه نمی دهند این آئین، فرهنگ و فضایی
ویژه برای خود ایجاد کند.

امروزه خانواده های مسلمان فرانسه
ناگزیرند با گرایش ها و نگرش های غیر دینی و
تفکرات دنیاگرایانه مبارزه کنند.^(۳) زیرا
فرهنگی که در این کشور غلبه دارد و ادبیات،
هنر، مدارس و دانشگاههای آن را تغذیه
می نماید بر همین اساس بنیان نهاده شده
است و اگر آنان در جستجوی ریشه های
ارزشی خود نباشند بی شک دچار بی هویتی و
وضع اجتماعی هولناک و خانمانسوزی
خواهند شد.

ادّعای تساوی حقوق زنان و مردان

فرانسه در زمره کشورهایی است که
سال ها به ارزش ها، تمدن ها و آزادی ملل
دیگر وقعی ننهاد و برای استثمار ملل،
فرهنگ آنان را دستخوش دست اندازی خود
نمود و پس از این پرونده شوم و نفرت آور به
همراه دیگر سرزمین های اروپای غربی و
شمالی برای اثبات قیّم انسانی و پوشانیدن
سال ها سوابق استعماری از حقوق انسان ها
سخن گفت و بدین گونه اعلامیه حقوق بشر
بعد از جنگ جهانی با کوششی عجولانه
تدوین گردید. در این میان، زن غربی که در
اعصار گذشته ناامید از هر گونه حق شناسی
بسان یک برده در تملک شوهر، فرجام
ناخوشایند خویش را همانند گذشته
سازمان دهی به امور منزل برای گذرانیدن
زندگی و بدون در نظر گرفتن کوچک ترین
حقی برای خود تلقی می کرد به یکباره فریاد
دفاع از آزادی زن و تساوی حقوق و رفع
تبعیض را طنین انداز یافت و آن را نقطه
امیدی در جهت ارزش های انسانی خویش
پنداشت و کورسوی امید در دلش به
شراره های زبانه دار تبدیل گردید و غافل از
نیرنگ های پشت پرده که برای بهره کشی از
نیروی ارزان در مراکز صنعتی و کارخانه ای رو
به گسترش، شعار تساوی حقوق زن و مرد را
می دادند، پا از حریم خانه بیرون نهاد و رنج
گذشته را با دردها و بدبختی های بعدی
معاوضه کرد و در این سودا، غبنی بزرگ
دامنگیر او شد و بدین گونه از پرتگاهی که
ایجاد شده بود سقوط کرد و خانواده و ساختار
اجتماعی رو به زوال و فروپاشی نهاد. خانمی
با اظهار تأسف گفته بود به عنوان تساوی زن
و مرد، در کارخانه ها زنان بسیاری به دلیل
فرساینده بودن کارها سلامتی خود را از دست
دادند و یا به دلیل فشارهای روحی دچار
نگرانی شدند و به همین دلیل خانم مک
دانیل می گوید ما می خواهیم به وضع سابق
برگردیم. در کتابی که به تازگی در فرانسه به
چاپ رسیده نقش زنان در رسانه های این
کشور مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده
این اثر متذکر می گردد در رسانه ها از زنان این

کشور به عنوان عناصری پیش پا افتاده،
کلیشه ای، داوطلبان بی ارزشی و هرزگی
استفاده می کنند و صرفا به ظواهر فیزیکی
آنان تأکید می شود. سهم زنان در رسانه ها،
یک پنجم است. در سال ۱۹۱۱م (۱۲۹۰)،
آکادمی علوم فرانسه بر مبنای
پیش قضاوت های مبتنی بر برتری جنس
مذکر اعطای جایزه نوبل فیزیک را به یک
بانوی دانشمند و مخترع بزرگ یعنی ماری
کوری که جان خویش را در مسیر تحقیق از
دست داد، رد کرد و هم اکنون با گذشت چندین
دهه و تحولات گسترده تنها ۲۷% کادر علمی
و تحقیقاتی دانشگاههای فرانسه به زنان
اختصاص دارد. در مراکز آموزشی مختلط نیز
فرهنگ برتری مردان حاکم است و تحرک و
پویایی کلاس های درس، تحت تأثیر گروه
پسران است و در شرایطی که زنان ۷۷% کادر
آموزشی مدارس را به خود اختصاص داده اند
ترجیح می دهند از پسرها سؤال کنند تا
دختران، و نیز غالبا با میل آنها پیش می روند
و در تشویق و راهنمایی جنس مذکر
جدی ترند. این رفتارها موجب می شود که
دختران در حاشیه قرار گیرند و به لحاظ
فیزیکی و فکری کمتر مورد ارزیابی و
ارزش دهی قرار گیرند و با ادامه این روش
توأم با تبعیض، اطمینان خویش را از دست
می دهند و این مسائل در کشوری روی
می دهد که مدعی تساوی حقوق زنان و
مردان است. در چنین جامعه ای بانوان
مسلمان، نگران هویت اسلامی فرزندان خود
هستند زیرا بیم آن دارند که آنان در معرض
خطر عقاید فرانسوی قرار گیرند. اعتراض آنان
به شیوه های آموزشی و تربیتی مدارس
فرانسه از این جهت است؛ چنانچه گفته اند در
مراکز مزبور خبری از آموزش های دینی
نمی باشد و سلامتی فرهنگی فرزندان مورد
مخاطره شدید قرار می گیرد. همچنین آموزش
مختلط برای دختران پس از رسیدن به سن
بلوغ بسیار تهدیدکننده است. بر اساس قوانین
مصوب سال های اولیه قرن بیستم، گروههای
مذهبی می توانند اقدام به تأسیس مدارس
خصوصی ـ بدون کمک های دولت ـ کنند اما
تا سال ۱۹۹۰م (۱۳۶۹)، هیچ گونه مدرسه
اسلامی در فرانسه به ثبت نرسیده بود.
مسلمانان به طور جدی خواهان آن هستند که
با ساخت مسجد به بیان هویت خود بپردازند
و این امر به آنها موقعیتی را می دهد که به
طور آشکار به مذهب شان عمل کنند. مسجد
می تواند در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان،
مسائل اخلاقی و ایجاد یک روح جمعی بین
خانواده ها مؤثر باشد.^(۴)

تکاپوی مذهبی

در جامعه ای که بی بند و باری اخلاقی
امری عادی می باشد، مسلمانان روابط مشروع
بین زن و مرد را به طور کامل رعایت می کنند
اگر چه اکثریت غیر مسلمان فرانسه این
مسائل را به دیده کهنه پرستی و انجماد فکری
می نگرند. زنان مهاجر با توجه به فقدان
آموزش مذهبی که برای ساکنین سرزمین
اصلی آنان فراهم است، به انجام فعالیت های
دینی و سنتی در محله و محیط خانواده
محدودند. البته گهگاه انجمن های اسلامی
تلاش هایی برای آموزش آنها در حد تعلیمات
مقدماتی صورت می دهند. زنان در جلسات
عبادی نیز اجتماع می کنند و با حضور در این
گردهمایی ها، هم روحیه خود را تحکیم
بخشیده و هم احساسات دینی خویش را بروز
می دهند. به علاوه این مراسم در ایجاد اخوّت
بین آنان مؤثر بوده و هویت مذهبی را از این
رهگذر حفظ می کنند. شرایطی که تلاش های
مذهبی زنان را ممکن ساخته، کاملاً از سوی
خود بانوان فراهم شده است و مردان در آن
دخالتی نداشته اند. زنانِ باتجربه کوشیده اند
مشتاقانه برای حفظ امور دینی در محیطی
مادی و خالی از ارزش های معنوی، فضایی
مناسب فراهم آورند. به تدریج یک گروه به
عنوان مسئول اداره حیات مذهبی جامعه
تشکیل شد و اعضای آن در جامعه مسلمانان
فرانسه بر اساس علم و تقوا و شهرت
اجتماعی برگزیده شدند. زنان عالمه به عنوان
مدرّس، افرادی برای آموزش دادن برخی
آداب اسلامی و نیز عده ای که بتوانند مرثیه و
نوحه بخوانند؛ اگر چه این زنان بدون
چشمداشت مالی وظایف خود را به انجام
می رسانند اما در عمل، اعاناتی برای آنان در
مجالس مزبور جمع آوری می شود. شرط ورود
به مقام مربی گری بانوان علاوه بر تأیید
جامعه اسلامی و تصویب رهبر مذهبی، درک
عمیق مناسبات انسانی می باشد. نقش این
زنان مربی به اداره جلسات عبادی منحصر
نمی گردد. آنها باید بر مسائل مختلف نظارت
کامل داشته باشند، خواسته هایی را که به
شیوخ مربوط می شود به آنان برسانند. به
مردم در حل مشکلات شخصی کمک کنند و
منازعات شخصی را حل و فصل نمایند. هر
مربی که از وظایف خود کوتاهی کند
بازخواست و برکنار می شود. خانواده ها برای
بزرگداشت وقایع مهم تاریخی ـ مذهبی،
کسب موفقیت ها، به دست آوردن سلامتی،
انتقال برکت به خانه و گره گشایی از مشکلات،
تشریک مساعی این مربیان را طلب می کنند.
مربیان نیز بین خودشان نشست های عبادی
منظمی (یک بار در هفته) دارند، در
مناسبت های مهم و عمده اسلامی
جشن هایی را تشکیل می دهند. فروش گوشت
حلال، فروش لباس های مخصوص مذهبی،
نظارت بر حمام ها و غسال خانه ها نیز تحت
نظارت این مربیان زن صورت می گیرد.

مراسم خاص زنان معمولاً بعدازظهرها یا
در اوقاتی که فراغت دارند برگزار می شود؛ در
حد امکان روزهای جمعه و دوشنبه به عنوان
ایام دینی برای آنان در نظر گرفته شده است.
جلسات در منازل خصوصی، مرکز اجتماعی
همجوار یا فضایی که برای این منظور اجاره
شده برگزار می گردد. شرکت کنندگان شامل
زنان در تمام گروههای سنی هستند که به
شبکه های اجتماعی زنان مهاجر آفریقای
شمالی مستقر در جنوب فرانسه تعلق دارند.
البته اگر چه زنان کمتر به مسجد می روند ولی
در این مکان های عبادی، در مواقعی حضور
می یابند و مراسم مردان را از طریق بلندگو،
گوش می دهند. ناگفته نماند این جلسات
محلی بانوان اگر چه جای فرایض مذهبی را
نمی گیرد ولی برای آنان که در رفتن به مسجد
مشکل یا عذر شرعی دارند تأثیرگذار است.
هر نشستی با تلاوت اولین سوره قرآن، از
سوی یکی از بانوان که برای اداره مراسم
انتخاب شده است، شروع می گردد. در ابتدای
مراسم ازدواج نیز این متن خوانده می شود. به
اعتقاد آنان به میمنت هر خبر خوش، سپاس
از الطاف الهی و طلب خیر از خداوند این کار
صورت می گیرد و در واقع مراسم مذکور تحت
حمایت خداوند قرار داده می شود. پس از این
برنامه که معنویتی بر مراسم حاکم می کند،
مسئول جلسه، حاضران را به مشارکت در ذکر،
دعا و خواندن مضامینی اعتقادی دعوت
می نماید. بخشِ طلبِ حاجات از پروردگار
میان زنان، طرفداران زیادی دارد. این
مناجات های دسته جمعی با تمجید خداوند،
رسول اکرم(ص) و اولیای الهی همراه است.
مناجات و بیان شوق و محبت همراه با فریاد
اشک ریختن و حرکات بدن، جمع را به وجد
می آورد و فضای مطلوب برای ورود به حالتی
معنوی و روحانی را فراهم می سازد. در مراسم
مذکور اگر چه مأخذ آن متون دینی بخصوص
قرآن، حدیث و ادعیه است اما تأثیرپذیری از
آداب و رسوم مسلمانان شمال آفریقا و
سنت های فرهنگ مردمان این سامان کاملاً
قابل مشاهده است. گاهی فرهنگ عامیانه
چنان پررنگ می شود که از سوی محافل
دینی سؤالاتی را پدید می آورد. جامعه زنان در
پاسخ به این نوع انتقادها، مشروعیت مراسم
مذهبی را در تأکید به اهمیت نیت خالص و
پاک در تمام اعمال و رسومات دینی متذکر
می شوند و آیاتی را از قرآن نقل می کنند که بر
اولویت قلب سلیم در اعمال مذهبی تأکید
دارند. زنان، مراسم دیگری چون تناول
گوشت قربانی، خیرات و مبرّات دارند که
بیانگر کاربرد عملی ارزش های بنیادین اسلام
چون تعاون و همبستگی و تحکیم امت
می باشد. مراسم با دعای شکر به
پایان می رسد.^(۵)

ازدواج و مسائل خانواده

از شعارهای فریبنده که در فرانسه
خودنمایی کرد حمایت افراطی از زنان
می باشد که تحت عنوان جنبش فمینیسم
(Feminism)، گسترش یافت، در واقع نوعی
اعتراض به مردسالاری آشکار حاکم بر
اعلامیه حقوق بشر فرانسه بود چنانچه
جان استوارت میل در کتاب «انقیاد زنان» به
این موضوع اشاره کرده است. در واقع
بنیان گذاران حقوق بشر، به زنان با دیده
تحقیر نگاه می کردند و منتسکیو، متفکر
مشهور فرانسوی و از بنیان گذاران انقلاب
کبیر فرانسه در اثر مشهور خود ـ روح القوانین
ـ زنان را موجوداتی با روان های کوچک و
دارای ضعف های عقلی، متکبر و خودخواه
معرفی می کند. در اعلامیه حقوق بشر هم که
در سال ۱۷۸۹م (۱۱۶۸)، در فرانسه تصویب
شد از برابری حقوق زن و مرد سخن به میان
نیامد. در دهه هفتاد میلادی فمینیست های
فرانسه با رد ازدواج و تأکید بر تجرد و حرفه
اقتصادی، افکار خود را مطرح می کردند و
شعارشان زنان بدون مردان و یا رفتارهای
مردانه بود اما مدتی بعد این حرکت ها تا
حدودی تعدیل شد زیرا خودشان مشاهده
کردند خشونت روزافزون در محیط خانواده، در
محیط کار و عدم امنیت جنسی از نتایج چنین
رفتار دور از منطق و واقعیت بود.

پس از آنان فرانسوی ها به نقش های
سنتی در نهاد خانواده توجه نمودند و تقسیم
سنتی نقش ها به سرعت بازگشت.^(۶) سازمان
ملل هم سال ۱۹۹۴م (۱۳۷۳)