پاورپوینت کامل تحفه «نه» طنز ۱۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحفه «نه» طنز ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحفه «نه» طنز ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تحفه «نه» طنز ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۶

مادرزنی به دیدن دخترش رفت. دید دخترش
گریه می کند. پرسید عزیزم! چرا گریه می کنی؟

دختر گفت: شوهرم از خانه فرار کرده و
نمی دانم کجا رفته است. مادرزن گفت:

حتما پای زنی در کار است. دختر جواب داد:
همین طوره، پای زنی در میان است.

مادر عصبانی شده و فریاد زد: این زن لعنتی
کیست؟

دختر گفت: مامان! خود شما هستی. پرویز تا
شنید شما به اینجا می آیی از خانه فرار کرد.

«حیدر کولوچ» که در عصر شاه اسماعیل
صفوی بوده شخصی عامی و بازاری بوده ولی
شعرهای ظریف و پاکیزه می گفته است، در اوایل
سلطنت شاه طهماسب که شهرت یافته بود از او
پرسیدند که تو هیچ نخوانده ای و سوادی نداری،
چگونه شعر می گویی؟ او در بدیهه گفت:

چنان طوطی صفت حیران آن آئینه رویم

که می گویم سخن، اما نمی دانم چه گویم

مستی در آخر شب وارد میخانه ای شد و دید
عده ای در چپ و راست میخانه نشسته اند و مشغول
می خوارگی هستند. مرد مست با صدای بلند گفت:

ای خرسهایی که در طرف راست نشسته اید و
ای میمونهایی که در طرف چپ نشسته اید سلام.

یکی از مشتریان کافه که آدم قوی هیکلی هم
بود و طرف راست نشسته بود، بلند شد و با قیافه
برافروخته جلو مرد مست رفت و گفت: خوب
چشماتو واز کن، من خرس نیستم!

مست در همان عالم خودش جواب داد:

ـ خوب، پس برو طرف چپ بنشین.

رضا رو به مادرش کرد و پرسید: مامان، این
درسته که میگن جوینده یابنده است؟

مادرش با لبخند گفت: بله پسرم

رضا با تعجب گفت: پس چرا دیروز من و
خواهرم هر چه جستجو کردیم، شیرینیهایی را که
شما کنار گذاشته بودید پیدا نکردیم؟

زنی نزد حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله
آمد و گفت: یا رسول اللّه شوهر من تو را می خواند،
حضرت فرمود: که شوهر تو آن نیست که در چشم
وی سفیدی هست گفت: لا و اللّه ، حضرت تبسم
نمود و فرمود هیچ احدی نیست مگر آنکه در چشم
وی سفیدی هست.

موقعی که خواجه نصیرالدین طوسی
می خواست زیج مراغه را بسازد «غیاث الدین
مسعود کاشانی» منجم و ریاضی دان معروف آن
عصر را از کاشان به مراغه احضار کرد. غیاث الدین
مردی کوتاه قد و ضعیف اندام بود. همین که هلاکو
او را دید، در نظرش ح