پاورپوینت کامل «گفتگو با خانم ضابطیان»از «تهران» تا «بشاگرد» فقط «یک قدم» فاصله است. ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «گفتگو با خانم ضابطیان»از «تهران» تا «بشاگرد» فقط «یک قدم» فاصله است. ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «گفتگو با خانم ضابطیان»از «تهران» تا «بشاگرد» فقط «یک قدم» فاصله است. ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «گفتگو با خانم ضابطیان»از «تهران» تا «بشاگرد» فقط «یک قدم» فاصله است. ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۱

قسمت اول: در تهران

مریم کاویانپور

او فرزندی نداشت اما تمام دانشجویان «بنیاد»
فرزند او بودند. از او جز صفا، صمیمیت و لطافت
خدمتی مقدس با انگیزه ای الهی، چیز دیگری سراغ
ندارند.

براستی آنان که شیرینی زندگی را در نیکی به
دیگران، همنشینی با بی کسان و نوازش جان خسته
درماندگان می دانند، پیروزند. اینان طعم شیرین
خدمت به خلق خدا را با تمام وجود می چشند و در
همان حال که به خاطر مشاهده زندگی رقت بار
همکیشان خود قطرات اشک را بر گونه های
خویش جاری می بینند، آمیخته ای از کسب رضایت
خدا و نیکی به خلق او را با همه وجود می یابند.
آری، آنان که به خدمت کپرنشینان «بشاگرد»
رفته اند و می روند، چنین احساسی دارند.

خانم مهری برزگر، مشهور به ضابطیان،
مدیرعامل بنیاد خیریه فرهنگی، خدماتی حضرت
خدیجه(س) و همکاران محترمشان با این احساس،
تاکنون توانسته اند خدمات قابل توجهی به قشر
محروم و بی پناه جامعه ارایه دهند. آنچه اینک
می خوانید، بخش اول گفتگوی ما با ایشان است.
خانم ضابطیان در این گفتگو علاوه بر شرح قسمتی
از زندگی شخصی خویش، به معرفی بنیاد و
فعالیتهای آن در دو بخش فرهنگی، خدماتی
پرداخته اند. همچنین خاطراتی خواندنی از دوران
فعالیت این بنیاد بازگو نموده اند که مطمئنیم برای
شما جالب خواهد بود. این گفتگو در دو قسمت
تنظیم شده است. بخش عمده ای از خاطرات منطقه
«بشاگرد» را در شماره آینده خواهید خواند. ضمن
سپاسگزاری از خانم ضابطیان و سایر همکاران
ایشان در بنیاد، توجه شما را به این مصاحبه جلب
می کنیم.

پیام زن: خانم ضابطیان! با تشکر از شما، لطف

کنید ابتدا در باره محیط تربیتی خودتان در دوران
کودکی و جوانی توضیح دهید.

ـ بسم اللّه الحمن الرحیم و به نستعین. من در
خانواده ای مذهبی متولد شدم و مادرم که تحصیلات
مکتبی داشتند، فردی روشنفکر و از نظر اطلاعات
مذهبی ـ اجتماعی در حد بالایی بودند و در مقایسه
با الان هم ردیف یک فرد دانشگاهی محسوب
می شدند. ایشان مکتب رفته بودند و تمام دستورات
زندگی ـ واجبات و محرمات ـ را آموخته و به آن
عمل می کردند و به مسایل دین معتقد بودند. من
همیشه نیمه شب که بیدار می شدم، ایشان را بر سر
سجاده می دیدم. ماه رمضانها جلسات قرآن در منزل
خودشان بر پا می کردند. علاوه بر این، جلسات
مذهبی ماهانه داشتیم که به تمام فامیل اختصاص
داشت و در منزل ما تشکیل می شد. ماههای محرم و
صفر و شبهای احیای ماه مبارک رمضان مراسم
داشتیم. مسلما وقتی انسان در دامن چنین مادری
پرورش یابد از او پیروی خواهد کرد. مادرم آثار
بسیار خوبی از خود به جا گذاشته است و در مشهد
ایشان را می شناسند که از جمله آنها حسینیه و مسجد
نصرت در مشهد است که از ثلث وصیت ایشان بنا
شده است.

ـ میزان تحصیلات شما اعم از حوزه و دانشگاه

چقدر است؟

ـ من تحصیلاتم را تا حد دبیرستان در مشهد
گذراندم. بعد از آن در آمریکا، در رشته زبان و
خانه داری تحصیل کردم. وقتی برگشتم حوزوی را
در مشهد شروع کردم و در کنار آن، با دوستانم
فعالیتهایی در همان حسینه ای که به نام مادرم بود،
داشتیم و برنامه هایی را برای بانوان و دوشیزگان،
بخصوص برای دانشجویان گذاشته بودیم که خودم
آنجا تدریس می کردم.

ـ لطفا در مورد زندگی شخصی خودتان توضیح

دهید که آیا در این خصوص، خود را موفق
می دانید؟

ـ زندگی من از اول در اجتماع بوده و با
برنامه های فرهنگی ـ اجتماعی زیادی در خارج از
مشهد سر و کار داشتم. قبل از انقلاب، در مشهد به
کارهای فرهنگی که در آن حسینیه داشتیم مشغول
بودم. علاوه بر آن پرورشگاه دخترانه ای برای
بچه های بی سرپرست و ایتام تأسیس کردیم. در
مجموع، همیشه دوست داشتم که در اجتماع با مردم
و برای مردم باشم.

ـ به نظر شما زن در خانواده مهمتر است یا در

جامعه و آیا تعارضی بین این دو وجود دارد؟

ـ نقش زن در خانواده اولویت بیشتری دارد،
چون جامعه از خانواده ها تشکیل می شود و خانمی
که در محیط خانه مؤثر بوده، می تواند در جامعه هم
مؤثر واقع شود و اگر بتواند در خانواده فرزندان
خوب تربیت کند و تحویل جامعه دهد، به اصلاح
جامعه کمک کرده است. کار در اجتماع هیچ منافاتی
با کار خانه ندارد و انسان می تواند هر دو را با هم
انجام دهد به طوری که به هیچ کدام خدشه وارد
نشود. جمع کردن بین این دو بستگی به خود شخص
دارد که چقدر برنامه ریزی اش منظم باشد تا بتواند
هم در کارهای خانه موفق باشد و هم در کارهای
اجتماعی. الان ما خانمهای بسیاری در اجتماع
داریم که فعالانه کار می کنند و هیچ ضرری به
خانواده شان نمی خورد و بچه های خوبی هم تربیت
می کنند و در کار اجتماعی هم موفقند.

ـ شما به عنوان کسی که بین وظایف شخصی و

فعالیتهای اجتماعی جمع کرده و در این زمینه تجربه
دارید، آیا در این خصوص خود را موفق می دانید؟

ـ من خودم را موفق می دانم زیرا هم کارهای
زندگی ام مختل نشده و هم در کار اجتماعی موفق
بوده ام. برای مثال، با این سن و سال یک بچه دو، سه
ساله را سرپرستی می کنم، خب، اگر نمی توانستم
اداره کنم، نمی رفتم یک بچه دو، سه ساله بیاورم و
نگهداری کنم. پس این دو هیچ منافاتی با هم ندارد
و می توان هر دو را انجام داد.

ـ به نظر شما مشکلات و نیازهای اساسی بانوان

بیشتر در چه زمینه هایی است و مجله پیام زن چطور
می تواند در حل این مشکلات مؤثر باشد؟

ـ بیشتر بانوان ما به حقوق خود آشنایی کامل
ندارند. به عنوان مثال، بعضی از طلاقها به علت
ندانستن و نشناختن حقوق خودشان است. اگر با
مسایل و حق و حقوق خود آشنا باشند دست کم به
شکل عادلانه ای از هم جدا می شوند. پس باید
آگاهی لازم به آنها داده شود تا بتوانند از حقوقشان
دفاع کنند.

مسأله دیگر بیمه است. آقایانی که استخدام
دولت هستند و به نوعی تحت پوشش بیمه قرار
دارند؛ خانواده آنها هم تحت پوشش بیمه هستند.
حال خانمی بیست سال با این آقا زندگی کرده و
سپس به دلیلی از او طلاق می گیرد. وقتی طلاق
گرفت هیچ گونه حق و حقوقی ندارد و هیچ مرجعی
هم نیست که به او مراجعه کند و زندگی خود را اداره
کند. باید قوانین بیمه اصلاح شود مثلاً سازمان تأمین
اجتماعی حقوقی برای این همسر قایل باشد که اگر
بیست سال زندگی کرده، نسبت به این بیست سال
مقداری از بازنشستگی یا بیمه به آن خانم داده شود.
حال اگر همین آقا بعد از بیست سال زندگی با
خانمی، او را طلاق داد و فردا با خانم دیگری
ازدواج نمود و بعد از مدت کوتاهی فوت کرد، خانم
جدید، تمام حق بیمه را می گیرد، در حالی که این
حق خانم قبلی است و باید از طرف مراجع مربوطه،
به آن توجه شود و مجله شما هم باید به این مسایل
بیشتر توجه کند. به نظر من باید هر ماه که مجله پیام
زن منتشر می شود، بخشی از حقوق زنان را چاپ
کرده باشد. اگر خانمها این مطالب را بخوانند، به حق
خود واقف می شوند. اگر حق خودشان را دقیقا
بدانند از روی اگاهی و با چشم باز وارد زندگی
می شوند و اختلافات کمتری پیش می آید.

ـ لطفا بفرمایید فعالیتهای کنونی شما در چه

زمینه ای است؟

ـ الان فعالیت من در همین بنیاد حضرت
خدیجه(س) است. این بنیاد در دو بخش فرهنگی
خدماتی فعالیت دارد. بعد از تأسیس جهاد
سازندگی، ما حدود دو سال و نیم با جهاد همکاری
داشتیم ولی چون مصوبه ای به مجلس رفت که طبق
آن، کار فرهنگی از جهاد جدا می شد و ما هم عملاً
کارمان فرهنگی بود و نمی توانستیم این کار را رها
کنیم، فعالیتهایمان را به عنوان بنیاد خیریه فرهنگی،
خدماتی حضرت خدیجه(س) در سال ۱۳۵۸ به
ثبت رساندیم.

بخش فرهنگی

اوایل انقلاب در بخش فرهنگی بنیاد خلأ
زیادی در جهت کمبود مبلّغ خواهر احساس می شد.
ادارات و مؤسسات و همچنین آموزش و پرورش
از ما تقاضای مبلّغ می کردند. بدین جهت، دوره دو
ساله و بعدها دوره چهار ساله مربیان مذهبی را برای
خواهران دیپلمه در نظر گرفتیم که با استقبال بسیار
خوب آنها روبه رو شدیم و به لطف خدا در این کار
موفق بودیم. خواهران در اینجا دوره معارف
اسلامی را می گذرانند که اکثرا یا جذب آموزش و
پروش می شوند یا وزارتخانه های دیگر. خیلی هم
در این زمینه موفق بودند و در اینجا فقط به هدف
علم مشغول می شوند نه صرف مادیات یا مدرک.

بخش خدماتی

در این بخش از خواهران بی سرپرست که به
نوعی شوهران خود را از دست داده اند یا گرفتارند،
حمایت می شود. این خواهران همگی زیر ۲۷ سال
و در سنینی هستند که باید به طور جدی در جامعه با
این مسأله برخورد شود. اینها باید در امنیت کامل به
سر برند و اگر کسانی نباشند که دست این خواهران
را بگیرند و حمایتشان کنند به فساد کشیده می شوند.

اگر این خواهران قادر به کار باشند، در کارگاه
تولیدی بنیاد به کار گمارده شده و حقوق می گیرند و
اگر نتوانند به علت دوری راه یا مشکلات خانه، در
محل کار حاضر شوند، وسیله در اختیار آنان گذاشته
می شود که در خانه کار کنند و اگر قادر به انجام کار
نباشند، مستمری دریافت می کنند. اگر بعضی از آنها
به علت فقر، بچه هایشان را از مدرسه برداشته باشند
مجددا این فرزندان به وسیله بنیاد به مدرسه می روند
و کلیه هزینه های تحصیلی و درمانی آنها را بنیاد
می پردازد.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر
امروز به این افراد مستمند و محروم توجه نکنیم و
دست این بی سرپرستان را نگیریم، فردا باید مجتمع
خواهران فریب خورده را افزایش دهیم. توجه به
خواهران و بانوانی که از طرف شوهران و همسران
نالایق مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند، حقانیت
کار ما را بیشتر اثبات می کند. به عنوان نمونه،
خواهری با دو بچه گرفتار همسری نامهربان
وهوسبا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.