پاورپوینت کامل زیب النسا چهره «مخفی» ادب پارسی قسمت چهارم ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زیب النسا چهره «مخفی» ادب پارسی قسمت چهارم ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیب النسا چهره «مخفی» ادب پارسی قسمت چهارم ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زیب النسا چهره «مخفی» ادب پارسی قسمت چهارم ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۵
سیدمحسن سعیدزاده… گستره ادب پارسی در مشرق زمین و نفوذ
آن در جهت شرق بویژه هند قدیم توانسته است
دامنه آثار و شخصیتهای بر جای مانده در ادبیات
فارسی را افزایش دهد.
زیب النسا یکی از چهره های شاخص در میان
بانوانی است که با آثار خویش در ادبیات پارسی
توانسته اند جزئی از پیکره تاریخ ادب پارسی
باشند. می دانیم که بسیاری از خوانندگان گرامی
تاکنون با این بانوی شاعر آشنا نبوده اند.
آنچه در این سلسله مقالات ارائه می شود شرح
جامعی از زندگی اجتماعی، اعتقادی و هنری این
شاعر گرانقدر است که اطمینان داریم برای
علاقه مندان به این گونه مباحث جالب و خواندنی
خواهد بود. در تحقیق و تهیه این سلسله مقالات
بیش از ۸۰ کتاب به عنوان منبع مورد استفاده قرار
گرفته است که اسامی آنها در پایان آورده خواهد
شد.
تحقیق در باره این بانوی شاعر برای ما بسی
جالب و زیبا خواهد بود. ضمن تشکر از نویسنده
محترم آرزو می کنیم، خوانندگان گرامی نیز همین
قضاوت را داشته باشند. در قسمت اول شرحی در
باره خاندان زیب النسا و علت عدم ازدواج و نیز
وصف او از زبان خودش گذشت. چنان که وصف او
را از زبان دیگران در قسمت دوم خواندیم. با
اساتید، همفکران و دوستان او نیز در همان قسمت
آشنا شدیم. در شماره گذشته دیدگاه کلامی و مشرب
عرفانی او ارائه شد. اینک این شما و این دنباله
چهره «مخفی» ادب پارسی.
شعر مخفی از نگاه خودش
اشعار و سروده های زیب النسا همانند دیگر
شاعران عارف و پاکدل، پرمحتوا و متین بوده، در
سروده های او از بیهوده گوییها و ابتذال خبری
نیست. بنده تا آنجا که تحقیق کرده و آثارش را
دیده ام، از تمام آنها بوی پاکدامنی، تقوا و دانش به
مشام می رسد. گذشته از این، در بین شاعران این
رسم تا حدودی معمول است که گاهی به اظهارنظر
در باره شعر خویش می پردازند؛ به عبارت دیگر، از
زبان خواننده به وصف آن می نشینند. در این راستا
مخفی نیز در باره سروده های خود مطالبی عنوان
نموده که به نمونه ای از آن اشاره می کنیم:
دادت خدای مخفی درّ سخن و گرنه
زین گونه نیست درّی در سینه بحر و کان را
* *
فکر ما گرم کند در دل ما شعر و سخن
وای گر شعله زند آتش اندیشه ما
* *
مقبول عزیزان شده ابیات تو مخفی
آخر تو دهی داد در این عرصه سخن را
* *
پیش ارباب جواهر قیمت جوهر شکست
تا در معنی نگارم از دهان تنگ ریخت
* *
مبین به چشم حقارت مرا که وقت سخن
حدیث کون و مکان رایح از دکان من است
* *
مخفیا شعر دلاویز تو چون مژده وصل
تیرگیهای دل از دیده نابینا برد
* *
بدیه ه گویی، نکته سنجی و ظرافت زیب
النسا
تمام ابیات و سروده های مخفی با اینکه بعضا
بالبداهه سروده شده است، از ویژگی و نکته سنجی،
ظرافت و دقت موشکافانه برخوردار بوده، از ذهن
خلاق و تیزبین وی خبر می دهد؛ به همین جهت، با
جرأت می توان گفت: بسیاری از ابیات دیوان
حاضر، بخصوص غزلیات و اندکی از قصیده ها و
ترکیب بندها می تواند از آنِ زیب النسا باشد چنانکه
اکثر قصاید و ترکیب بندها از او نیست و اشتباه
تذکره نویسان و نسخه پردازان موجب شده است،
چهره تابان خورشید ادب پارسی در پس ابر تیره ای
از شک و تردید قرار گیرد.
گویند: روزی زیب النسا در حضور پدر در کاخ
سلطنتی نشسته بود. در آن اتاق یک آینه
سراپانمای گرانبهایی روی طاقچه (یا دیوار) قرار
داشت. ناگاه آن آینه که ساخت چین بود افتاد و
شکست. بدون تأمل این مصرع بر زبان
اورنگ زیب جاری شد:
از قضا آیینه چینی شکست
مخفی بالبداهه گفت:
خوب شد اسباب خودبینی شکست
گویا یکی از نقاشان می خواست تصویر
زیب النسا را بکشد که زیب النسا گفت:
گر مصوّر مرا نمونه کشد
صورت آه را چگونه کشد
مخفی در زمینه راز و نیاز به درگاه محبوب
ابدی و حقیقی، از روش آه استفاده کرده است که
این خود قرینه دیگری بر صحت انتساب دیوان
حاضر به اوست.
تخلّص زیب النسا
در بین شعرای متقدم، معاصر و متأخر از
زیب النسا افرادی هستند که در شعر خود، تخلص
«مخفی» را انتخاب کرده اند. نام تعدادی از آنان که
به نوعی با بحث ما ارتباط دارد، چنین است:
۱ـ نور جهان بیگم، متوفای سال ۱۰۵۵.
۲ـ ملا مخفی رشتی، معاصر سام میرزای
صفوی متوفای سال ۹۷۵ (تاریخ فوت مخفی رشتی
را نیافتم گویا قبل از سام میرزا فوت کرده است).
۳ـ سلیمه بنت گلسرخ بنت همایون شاه.
۴ـ مخفی خراسانی.
۵ـ نوکر زیب النسا.
۶ـ مخفی شیرازی.
۷ـ مخفی نقشبندی.
تذکره نویسان در اتحاد برخی از اینان و شرح
حالشان، با اختلاف فراوان سخن گفته اند، چنان که
تشخیص درست از نادرست، بی اندازه مشکل
گردیده است.
در مورد زیب النسا نیز اختلاف است. برخی
اساسا تخلص او را «زیب» می دانند نه مخفی؛ ولی
به اعتقاد نگارنده تخلص او «مخفی» بوده و منافاتی
با تخلص احتمالی دیگرش یعنی «زیب» ندارد؛ چه
آنکه شعرایی هستند که چندین تخلص دارند.
این نظریه بر قراینی استوار است که در اینجا از
نظر شما می گذرد:
۱ـ برخی از تذکره نویسان ضمن بیان شرح
حال او، به غزلی استناد کرده اند که در آن به
صراحت، تخلص خود را «مخفی» یاد کرده است.
مطلع آن غزل چنین است:
خیز و کرشمه ریز کن نرگس نیم مست را
از ته جام جرعه ده ساقی می پرست را
* *
۲ـ برخی از شعرای معاصر او که مشاعره آنان
با زیب النسا مورد قبول تذکره نویسان است، به
تخلص وی در سروده خود اشاره دارند، مانند:
الف ـ ملا اشرف مازندرانی، استاد زیب النسا
که می گوید:
تا چند نهان باشی جانان نفسی بنما
دیوانه شدی تنها خود را به کسی بنما
* *
ناله دلها در آن زلف رسا زنجیر پاست
دزد را در شب روی آواز پا زنجیر پاست
* *
ب ـ عاقل خان، از درباریان اورنگ زیب و
کسی که به او اظهار علاقه می نمود، آنجا که
می گوید:
گفتم ای ماهرو به حمداللّه
شد ظهور تو لازم الأظهار
حسن تا چند «مخفی» الجلوه
مهر تا چند ممسک الأنوار
* *
ای عشق نه آغاز و نه انجام تو پیدا
تو «مخفی» و آثار تو چون نام تو پیدا
ای مهر که هر ذره ز نور تو هویدا است
نی صبح تو ظاهر شد و نی شام تو پیدا
* *
۳ـ تعدادی از تذکره ها به صراحت، تخلص او
را «مخفی» دانسته اند مانند تذکره نقل مجلس،
بهارستان ناز و کتاب بزم ایران که حاصل زحمات و
کاوشهای نویسنده در هندوستان بوده و از کتابهای
خطی و چاپی نفیس کتابخانه دولتی هند نیز بهره
برده است.
۴ـ خود زیب النسا در قطعه شعری، تخلص
خود را عنوان نموده است. آن قطعه چنین است:
بلبل از گل بگذرد چون در چمن بیند مرا
بت پرستی کی کند، گر برهمن بیند مرا
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
هر که دارد میل دیدن، در سخن بیند مرا(۱)
* *
برخی از اساتید و فضلای معاصر، بدان علت
که این چهار مصرع به حکیم حاذق گیلانی متوفای
۱۰۶۷ نسبت داده شده، در اعتبار آن تردید
نموده اند. نگارنده منبع سخن ایشان را که تذکره سر
خوش است دیدم. در آنجا چنین نوشته شده است:
«در این دو بیت نیز تلاشی کرده مشهور است
و از لطافت خالی نه: بلبل از گل بگذرد …»
آقای صادق دلاوری که تصحیح کننده کتاب
است به استناد دو نسخه دیگر، که او به رمز «ج» و
«ه» اشاره کرده، می نویسد:
«روزی پیش ملا شیدا این مطلع خود را
برخوانند: بشکند … شیدا گفت:
صاحب این شعر در أَمردی گفته باشند. حکیم
برآشفت و او را در حوض غوطه ها داد.»
تا جایی که نگارنده تحقیق نموده، در
تذکره های دیگری از گذشتگان، این دو بیت به نام
حاذق، ثبت نشده است. منبع اصلی این سخن،
تذکره سرخوش است که آن هم از روی شهرتی که
آن دو شعر داشته ـ و نه از منبعی موثق ـ یادداشت
کرده است.(۲)
مضمون شعر چنان که در حکایت یاد شده
آمده بیانگر آن است که سراینده، فردی ظریف و
پری چهره بوده است. علاوه بر این، در سروده های
عاقل خان خطاب به زیب النسا آمده بود:
بلبل رویت شوم گر در چمن بینم تو را
می شوم پروانه گر در انجمن بینم تو را
* *
و مخفی در پاسخ او همین چهار مصرع را که
گذشت نوشت.
* *
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 