پاورپوینت کامل زن و خانواده در پاکستان;قسمت اول ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زن و خانواده در پاکستان;قسمت اول ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن و خانواده در پاکستان;قسمت اول ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زن و خانواده در پاکستان;قسمت اول ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۸

اشاره:

۲۳ مرداد ماه، سالروز اعلام
استقلال کشور پاکستان است.
جایگاه مهم پاکستان در میان
کشورهای اسلامی و نیز فضای
سیاسی، اجتماعی ویژه ای که این
کشور دارد مناسب می نمود که در
پی سری مباحثی که تاکنون در
زمینه بررسی وضعیت زنان در
کشورها یا جوامع اسلامی
داشته ایم نگاهی نیز از این زاویه
به کشور همسایه، پاکستان داشته
باشیم. آنچه در پی می خوانید،
اولین بخش این بررسی است که
آرزو می کنیم آگاهیهای خوبی را در
اختیار علاقه مندان قرار دهد.
ان شاءاللّه «پیام زن»

پاکستان سرزمینی است با
زیباییهای بسیار و چشم اندازهای
به غایت متنوع، مانند کوههای
همواره پوشیده از برف، بیابانهای
سوزان، دشتهای پر بار کشاورزی و
حاصلخیزترین گندمزارهای آسیا.
در این کشور شهرهای بزرگ
پیشرفته نیز وجود دارد، ولی به طور
عمده پاکستان سرزمینی روستایی
است و کشاورزی پشتوانه اصلی
اقتصاد آن به شمار می آید. با آنکه
کوششهای فراوانی برای وارد کردن
صنعت به کشور به عمل آمده، دو
سوم از زحمتکشان کشور را
دهقانان تشکیل می دهند. هر چند
در جای جای این کشور مشکلات
بسیاری وجود دارد که غلبه بر آنها
دشوار می نماید، مشکل اصلی بار
فقری است که بر دوش بیشتر
مردم سنگینی می کند. مردم
صحراهای سوزان برای
محصولات عمده خود، گندم و
ارزن، به بزرگترین شبکه کانالهای
جهان که با جریان رود سند مرتبط
است وابستگی دارند. اما به رغم
تکیه پاکستان بر کشاورزی، تنها در
حدود یک پنجم این سرزمین
آفتاب سوخته و غبارخیز قابل کشت
است. حتی زمینهای زیر کشت نیز
به واسطه افزایش میزان نمک و
فرسایش خاک رو به کاستی است.
گرچه پاکستانیها آثار فرهنگی
مشترک بسیار دارند اما همه به یک
زبان صحبت نمی کنند. بعضی از
مناطق برای خود زبان محلی
ویژه ای دارند. بیشتر پاکستانیها به
یکی از چهار زبان مادری سخن
می گویند. رایج ترین زبان، زبان
پنجابی است که ۶۴ درصد از مردم
بدان سخن می گویند.

خوشبختانه زبان اردو در سر تا
سر کشور تا اندازه ای فهمیده
می شود و با اینکه کمتر از ده درصد
مردم به عنوان زبان مادریشان
بدان سخن می گویند، زبان ملی
پاکستان انتخاب شده است. این
اغتشاش زبانی تا حدودی مانعی بر
سر راه وحدت ملی است. هر چند
عوامل جداسازنده زبان و
جدایی طلبی منطقه ای بر مشکلات
پاکستان افزوده اند، اما یک واقعیت
مسلم هنوز به قوت خود باقی
است. در جامعه عمدتا زراعی
پاکستان، ثباتی بنیادی به چشم

می خورد. اگر چه رادیوها و
مدرسه ها آهنگ زندگی روستایی را
دگرگون می سازد، هنوز مردان برای
قلیان کشیدن گرد هم می آیند و
زنان، سر چاههای آب برای
نجواهای دوستانه توقف می کنند.
مردان و زنان پاکستانی در مواجهه
با سختیها تحمل شگفت انگیزی از
خود نشان می دهند. آنان مردمی
هستند بسیار مهربان، مصمّم و با
توان روحی بسیار.

نگاهی به پاکستان

پاکستان که از نظر جغرافیایی
بین خاورمیانه و سایر قسمتهای
آسیا قرار دارد، از موقعیتی
سوق الجیشی برخوردار است. این
کشور در ضلع غربی شبه قاره هند،
سرزمین سه پهلوی پهناوری که در
جنوب قاره آسیا پیشرفتگی دارد،
واقع شده است. در امتداد ضلع
شمالی این سه پهلو رشته کوههای
بلند، زیبا و باهیبت هیمالایا سر بر
آورده است.

پاکستان در شرق با هند،
همسایه ای که پیوسته با آن در
کشمکش بوده، هم مرز است. در
چند سده پیش شیوه استقرار
مسلمانان در شبه قاره هند به رشد
دو جامعه بزرگ مسلمانان در
کرانه های غربی و شرقی هند منجر
شد. اسلام در عربستان پا گرفت و
در سر تا سر خاورمیانه اشاعه یافت
و در اوایل سده هشتم میلادی به
شبه قاره هند رسید. پیروان اسلام
در مقابل خدایان بسیار هندوان

هند به خدای یکتا اعتقاد داشته و
ادیان اسلام و هندو تقریبا همواره
در ستیز بودند.

با آنکه بخش وسیعی از شبه
قاره هند بیش از پانصد سال از
سده دوازدهم تا هفدهم میلادی
زیر فرمان حکمرانان مسلمان قرار
داشت، پیروان این دو مذهب به
ندرت با هم درآمیخته اند و آنها
چنان از هم بیگانه اند که حتی
امروز نیز در روستاهای این شبه
قاره، هندوان و مسلمانان، جوامع
جداگانه ای ساخته اند.

پاکستان مستقل

ظهور پاکستان به عنوان
کشوری مستقل سیر زندگی دو
رهبر بزرگ، اقبال فیلسوف و جناح
حقوقدان و سیاستمدار را به اوج
خود رساند. در جریان جنگ جهانی
اول بود که مسلمانان در هند
بریتانیایی، نگران آینده فرهنگی و
سیاسی خود شدند. و اقبال چنین
می گفت: «… که بی تفاوتان را به
بیتابی آرام ناپذیر آرامش دهد،

و گرما گرم به تلاشی نوین
بکشاند،

چندان که به مدافعان روح
نوین آوازه یابند.»

این روح نوین ادعایی اقبال به
یک دمکراسی اسلامی آرمانی
منتهی می شود که از طریق یک
کشور مسلمان جداگانه در هند
حاصل می آمد. تا سال ۱۳۰۹
(۱۹۳۰ میلادی) اقبال آزادانه از
استقلال کامل مسلمانان دفاع
می کرد و سه سال بعد جمعی از
دانشجویان پیشنهاد کردند که کشور
اسلامی جدید، پاکستان نامیده

شود. از نام پاکستان می توان
مفهوم «سرزمین پاکان» را
دریافت، کلمه ای که ظاهرا از
حروف اول شماری از استانهای
هند که تصمیم به تشکیل کشور
جدید گرفتند مأخوذ بود: «پ» از
پنجاب «الف» از استان مرزی
افغانستان (نواحی پتهان نشین
استان شمال غرب)، «ک» از
کشمیر، «س» از سند، به اضافه
تان از بلوچستان.

با آنکه اقبال فیلسوفی
نظریه پرداز بود تا سیاستمداری
حرفه ای، تأثیرش بر نهضت
پاکستان فزون از اندازه بود.
شعرهایش برای مسلمانان هند به
صورت فریادهای آزادیخواهی در
آمد. استقلال در قالب چیزی

فزونتر از رهایی از حاکمیت بریتانیا
جلوه گر گشت و راهی شد به سوی
عدالت اجتماعی اسلامی برای
همه انسانها.

اگر چه اقبال در سال ۱۳۱۷
(۱۹۳۸ میلادی) دهسال پیش از
آنکه پاکستان به کشوری مستقل
تبدیل شود، چشم از جهان برو
بست، اما اندکی پیش از مرگش
محمدعلی جناح را رهبر سیاسی
معرفی کرد تا جوامع مسلمانان از او
راهنمایی گیرند.

محمدعلی جناح پس از
تأسیس پاکستان فقط یک سال و
اندی زیست و کلیه تلاشهای او
این بود که از حیث سیاسی،
اقتصادی، اجتماعی و نظامی، بنیه
مملکت جدیدالتأسیس را تقویت

بخشند. او موضع خویش را بیش از
زندگی خود ارج می نهاد. او به ملت
پاکستان چنین خاطرنشان ساخت:
«تأسیس پاکستان که برای این
مقصود ما از ده سال پیش سعی
می کردیم، به فضل خداوند است
که اکنون به شکل واقعیت در آمده
است. ولی ایجاد کشور هدف نبود،
بلکه وسیله ای جهت تأمین هدف
بوده است. بدین معنی نظریه
ایجاد پاکستان این بود که ما باید
کشوری داشته باشیم که در آن
زندگی آزادانه را ادامه بدهیم و
مطابق عقاید، سنن و فرهنگ و
تمدن خودمان زندگی کنیم. جایی
که اصول اسلامی مانند مساوات و
عدالت اجتماعی حکمفرما باشد».

در این جا به مسأله زنان و
چگونگی حضور آنها در کشور
پاکستان قبل از استقلال و پس از
استقلال می پردازیم.

زنان و استقلال

پاکستان

در نخستین سالهای پس از
استقلال و پیدایش کشور پاکستان
(چهاردهم اوت سال ۱۹۴۷) زنانی
که در نهضت ملی گرایی و سپس
نهضت استقلال شرکت داشتند،
غالبا به خانواده های رهبران
سیاسی حزب «مسلم لیگ»
وابسته بودند که تحت رهبری خانم
«رعنا لیاقت علیخان» همسر اولین
نخست وزیر پاکستان سازماندهی
شدند و سرانجام تشکیلات
«سازمان پیشاهنگان» را تأسیس
کردند. مسأله فعالیت اجتماعی زنان
سابقه ای تاریخی دارد و به زمان
استقلال کشور پاکستان برمی گردد.
در آن برهه از زمان، تمامی
توجهات معطوف اسکان دادن به
میلیونها مهاجری شده بود که مرز
هندوستان را پشت سر گذاشته و
وارد کشور جدید می شدند. در آن
دوران تلخ، زنان نیز مشغول
امدادرسانی، رساندن کمکهای اولیه
به بیماران، توزیع مواد غذایی،
رسیدگی به مشکلات بهداشت و
سلامتی مردم بودند و در یک کلام
در کلیه فعالیتهای اجتماعی فعالانه
شرکت داشتند. دو سازمان دیگر به
نامهای «گارد ملی زنان» و
«نیروهای ذخیره زنان پاکستان»
به وسیله «رعنا لیاقت علیخان» به
منظور دفاع از کشور، فعالیت خود را
آغاز کردند. اما این اقدام به شدت
مورد انتقاد جامعه سنتی آن روز
قرار گرفت و سرانجام در سال
۱۳۳۳ (۱۹۵۴) منحل گردید. در
این راستا «سازمان پیشاهنگان»
با استقلال روبه رو شد و از سال
۱۳۲۸ (۱۹۴۹) به نام جدید
«انجمن سراسری زنان پاکستان»
فعالیت خود را گسترش داد. هدف
این سازمان امدادرسانی به زنان از
طریق آموزش، امور اجتماعی، امور
فرهنگی و فراهم نمودن امکانات
شغلی بود. اعضای این سازمان را
بیشتر زنان شهری از طبقات
متوسط و مرفه تشکیل می دادند.
سازمان مذکور تشکیلاتی غیر
سیاسی و تحت حمایت دولت اقدام
به گشایش مدارس، مراکز امداد و
تأسیس کارخانجات کوچک
می نمود تا از این طریق زمینه
فعالیت در خارج از منزل برای زنان
فراهم گردد. همچنین دفتری
حقوقی داشت که مسائل حقوقی و
قانونی مربوط به زنان را مورد توجه
قرار می داد. بی درنگ پس از
استقلال، نهضت زنان برای
رسیدن به حقوق مادی، اقتصادی
و قانونی خود آغاز شد. در سال
۱۳۲۷ (۱۹۴۸) هزاران نفر زن
تحت هدایت خانم «جهان آرا
شاهنواز» و عده ای دیگر در برابر
ساختمان مجلس ایالتی دست به
تظاهرات زدند و تقاضای رسیدگی
و بازنگری لایحه شریعت را
نمودند. در نتیجه این اقدامات، حق
زن برای ارث بردن از املاک،
شامل املاک غیر منقول کشاورزی
به رسمیت شناخته شد. علی رغم
چنین حرکتها و قوانینی، به دلیل
ریشه دار بودن سنتهای اجتماعی،
محدودیتها همچنان ادامه داشت.
نشانه هایی برای بازگرداندن زنان
به کنج خانه حتی در مجلس ملی
کشور به چشم می خورد. برخی از
اعضای مرد مجلس از نشستن در
کنار اعضای زن پارلمان که کمتر از
۵۰ سال سن داشتند، خودداری
می ورزیدند. تقاضای افزایش
سهمیه کرسیهای زنان در مجلس
از ۴% به ۱۰% رد شد البته منشور
حقوق زنان توسط مجمع قانون
اساسی تصویب گردید و در سال
۱۳۳۵ (۱۹۵۶) قانون اساسی رسما
به زنان حق رأی و شرکت در
انتخابات را داد.

انجمن سراسری زنان
پاکستان، جبهه ای مبارزاتی را علیه
نخست وزیر آقای محمدعلی بگرا،
به دلیل ازدواج دومش به راه
انداخت. این حرکت زنان باعث
گردید کمیسیونی معروف به
کمیسیون رشید تشکیل شود. آقای
رشید در خصوص زنان گزارشی
تهیه کرد که با اعتراض شدید
افراطیون مذهبی روبه رو گردید و
سرانجام به دست فراموشی سپرده
شد. علی رغم آمادگی ذهن
سیاسیون در خصوص رعایت
حقوق زنان و مخالفت آنان با
افراط گرایی، در عین حال برای
جلب نظر متعصبین مذهبی اقدامی
در جهت به کارگیری گزارش مذکور
نکردند. در سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶)
طبق قانون اساسی عنوان
«جمهوری اسلامی پاکستان» به
این کشور داده شد و به علمای
مذهبی نیز حق ابراز نظر مشورتی
در قوانین اعطا گردید. اگر چه به
نظر آنان در خصوص منع شرکت
زنان در انتخابات توجهی نشد. تا
سال ۱۳۳۷ (۱۹۵۸) که حکومت
نظامی اعلام شد، نهضت زنان در
دو جبهه «سیاسی» و «اجتماعی»
فعالیت داشت. زنان برای دستیابی
به حقوق خود و کسب آزادی بیشتر
در فعالیتهای اجتماعی مبارزه
می کردند. دولت نظامی ایوب خان
ظاهری لیبرال و مدرن داشت و
ایوب خان شخصا از عوامل مرتجع
که عامل عقب ماندگی مردم بودند
متنفر بود. به همین دلیل گزارش
تهیه شد، توسط کمیسیون رشید
که مدتها به فراموشی سپرده شده
بود در سال ۱۳۴۰ (۱۹۶۱) اساس
حقوق خانواده گرفت. تعدد زوجات
عملی قبیح شمرده شد و مسأله
طلاق مقررات خاصی یافت.
علیرغم چنین اقداماتی نشانی از
زنان در احراز پستهای کلیدی و یا
حضور آنان در تصمیم گیری به
چشم نمی خورد. در سال ۱۳۴۱
(۱۹۶۲)، طبق قانون اصل حق
انتخاب زنان بر اساس حوزه های
انتخاباتی از بین رفت و انتخابات
غیر مستقیم موقعیت زنان را بیشتر
تضعیف کرد. در سال مذکور فقط ۶
زن توانستند به مجلس راه یابند و
تعداد کمی وزیر شدند. بنابراین اگر
چه زنان در سطح سیاسی بعضی از
زمینه های اشتغال را از دست دادند
(همان طور که کل جامعه به دلیل
حکومت نظامی از حقوق
دموکراسی محروم گردید) ولی هیچ
مانعی بر سر راه آموزش و
زمینه های مختلف درجه دوم
اشتغال زنان وجود نداشت. حتی در
میدان سیاست مطرح بودن خانم
فاطمه جناح خواهر محمدعلی
جناح بنیانگذار پاکستان، به عنوان
فردی شاخص و مخالف
«ایوب خان» و پذیرفته شدن وی
از سوی احزاب سیاسی و نیروهای
مذهبی و مردمی برای نامزدی
مقام ریاست جمهوری در انتخابات
سال ۱۳۴۴ (۱۹۶۵) این جو را
ایجاد کرد که زن می تواند مقام
ریاست جمهوری کشور را احراز
نماید. در حالی که «انجمن
سراسری زنان پاکستان»
همچنان به عنوان سازمان
اجتماعی و خدماتی مطرح بود،
گروهها و تشکیلات دیگری مانند
«انجمن خوانین جمهوریت پسند»
تشکیل شدند که ماهیت و فعالیت
سیاسی داشتند.

مرحله دوم حرکت

سیاسی زنان

این مرحله در سال ۱۳۴۹
(۱۹۷۰ میلادی)، هنگام اعلام
انتخابات و تشکیل حزب مردم به
رهبری ذوالفقار علی بوتو و مبارزه
علیه حکومت ژنرال ایوب خان
شروع شد. زنان تحصیلکرده،
دانشجویان، زنان کارگر و دهقان و
خانه دار و … شعار تساوی حقوق
اجتماعی و اقتصادی را سر دادند.
خانم «نسیم جناح» یکی از
اعضای بنیانگذار حزب مردم با
همکاری زنان طبقات متوسط و
مرفه جامعه که شعار حمایت از
زنان محروم و مستضعف را
می دادند، در نقاط مختلف کشور
تشکیلات مخصوص زنان را
سازماندهی نمودند. در سال ۱۳۵۱
(۱۹۷۲) اولین قدم به حمایت از
زنان برداشته شد. در این سال
چارچوب قانون اساسی به وسیله
عده ای از جمله دو تن از زنان تهیه
گردید. در سال ۱۳۵۲ (۱۹۷۳)
طبق قانون اساسی با بیان این
مطلب که هیچ گونه تبعیضی بر
اساس جنسیت نخواهد بود، زنان
به حقوقی مساوری دست یافتند.
اگر چه زنان به طور غیر مستقیم
برای عضویت در دو مجلس
انتخاب می شدند، در آن موقع زنان
در وضعیت و شرایط مناسبی قرار
گرفته بودند و امکان انجام خدمات
اجتماعی و حتی احراز پستهای
مشاغل نظامی به روی زنان گشوده
شد. در سال ۱۳۵۴ (۱۹۷۵) به
مناسبت روز بین المللی زن، در
کشور مراسم عمومی برگزار شد و
پاکستان بیانیه مکزیک را در این
خصوص امضا کرد و همزمان
«مؤسسه زنان» در شهر لاهور
تأسیس گردید. در سال ۱۳۵۳
(۱۹۷۶) «کمیته حقوق زنان» با ۱۳
نفر عضو که ۹ عضو آن را زنان
تشکیل می دادند به منظور بررسی
و پیشنهاد وضعیت بهتری برای
زنان پاکستان کار خود را آغاز کرد.
در «حزب مردم» به سرپرستی
خانم نصرت بوتو همسر ذوالفقار
علی بوتو واحد زنان تشکیل شد.
این تشکیلات باعث تشویق زنان
می شد تا با سازماندهی و سامان
دادن خویش، همگام با مردان در
شرایط لازم اجتماعی حضور
توده های زن و مرد را به نمایش
بگذارند.

«سازمان دانشجویی» جبهه
زنان و «شرکتگاه» از جمله
سازمانهایی بودند که در دوران
حکومت بوتو تشکیل شدند.
پیشرفتهایی که در زمینه وضعیت و
موقعیت زن به دست آمده بود با
تشکیل حکومت نظامی در سال
۱۳۵۶ (۱۹۷۷) متوقف شد.

تصمیم ژنرال ض

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.