پاورپوینت کامل در محضر خورشید«قسمت چهارم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در محضر خورشید«قسمت چهارم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در محضر خورشید«قسمت چهارم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در محضر خورشید«قسمت چهارم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۸

درسهایی از تفسیر سوره نور

«الزانی لا یَنکِحُ اِلاّ زانیهً أَوْ مُشرکهً و الزانیهُ
لا یَنْکِحُها اِلاّ زانٍ أوْ مشرکٌ و حُرِّمَ ذلک علی
المؤمنین».
«آیه سوم»

آیه پیش که در قسمت گذشته به شرح آن
پرداختیم، دستور کیفر بخشی از افراد زناکار را
بیان کرد. اینک در ادامه، در همین خصوص، به
جنبه دیگری از این پدیده زشت می پردازد؛ با
این مضمون که مرد زناکار تنها با زنی زناکار یا
مشرک ازدواج می کند، و زن زناکار را تنها مرد
زناکار یا مشرک به ازدواج درمی آورد، و برای
مؤمنان حرام است.

شرح کلی:

آیه شریفه، همان گونه که اشاره شد، جنبه
دیگری از پدیده ناپسند زنا در خصوص زن و
مردی که مرتکب آن شده اند را گوشزد می کند
که به احتمال قوی کیفر دیگری است که در
جهت ایجاد محدودیت برای آنان صادر شده
است. و آن عبارت از عدم صلاحیت روابط
زناشویی و ازدواج با زن یا مرد زناکار می باشد. و
در واقع این آیه در مقام بیان سلب شخصیت
اجتماعی آنان از نظر ازدواج و تشکیل خانواده
است. لازم به یادآوری است که معنای ظاهری
آیه هر چند روشن است ولی در اینکه مقصود و
مراد آن چیست، دیدگاههای چندی میان
مفسّران وجود دارد که چاره ای جز پرداختن به
برخی از آنها نیست. از این رو به انگیزه پی
بردن به منظور واقعی آیه نخست توضیحی
اجمالی در باره این دیدگاهها می دهیم و آنگاه
دیدگاهی را که مناسب می نماید خواهیم آورد.

شرح تفصیلی:

همان گونه که اشاره کردیم مفاد این آیه در
نگاه نخست این است که مرد زناکار تنها با زنی
همانند خودش و یا زنی مشرک ازدواج و یا
آمیزش می کند و زن زناکار نیز تنها به همسری
کسی مانند خودش و یا مردی مشرک درمی آید
و این گونه روابط بر مؤمنان حرام است.
نخستین پرسش این است که آیا این آیه در
صدد بیان حکمی فقهی همانند کیفر شلاّق در
آیه پیش است و یا یک جریان طبیعی را بازگو
می کند؟ و یا اینکه در مقام تقبیح بیشتر این
گناه است؟ اگر این یک حکم فقهی است آیا
همچنان پابرجاست؟ و دیگر اینکه در چه
صورتی این محدودیت برطرف خواهد شد؟

نگاهی به برخی دیدگاهها:

۱ـ برخی از مفسّرین محتوای آیه را اشاره
به یک امر طبیعی و معمول می دانند؛ به این
بیان که معمولاً افراد بزهکار و آلوده، به افرادی
مانند خود تمایل دارند و به مصداق این گفته
معروف که «کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند
همجنس با همجنس پرواز» مرد زناکار،
متمایل به زنی آلوده چون خود است و
بالعکس. بر این اساس، این آیه بیانی دیگر از
آیه «الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات»
در همین سوره است که بعدها به شرح آن
خواهیم پرداخت.

طبق این احتمال، آیه در صدد بیان حکمی
فقهی در خصوص زناکاران نیست و تنها جریان
طبیعی را بیان می کند. از این رو تحریمی که در
پایان آیه آمده است نمی تواند امری تشریعی و
در مقام بیان وظیفه ای شرعی برای مؤمنان
باشد و طبعا اشاره دارد به نفرتی طبیعی و
برخاسته از ایمان مؤمنین که حاضر به ازدواج با
مرد یا زن زناکار نیستند و نوعا شأن انسانی،
اجتماعی و اسلامی خویش را برتر از روابط
زناشویی با کسی می دانند که مرتکب چنین
گناهی بزرگ شده است.

۲ـ برخی دیگر احتمال داده اند آیه شریفه
در مقام تقبیح پدیده زشت زناست. یعنی این
عمل، چنان ناپسند است که شایستگی شخص
را تا حدّ همسری و ازدواج با فردی چون خود و
یا پایین تر یعنی یک مشرک، تنزل می دهد.
اینان گفته اند تحریمی که در پایان آیه آمده
است نیز مربوط به خود پدیده زناست که در آیه
آمده است.

بر اساس این احتمال نیز، آیه در مقام بیان
ممنوعیت شرعی ازدواج با زن یا مرد زناکار
نیست.

۳ـ بعضی از مفسّرین نیز قائل شده اند که
آیه شریفه حرمت ازدواج زن پاکدامن با مرد
زناکار و بالعکس را بیان می کند، ولی این
حرمت بعدا توسط برخی آیات نسخ شده است.
یعنی این ممنوعیتی موقت در صدر اسلام بوده
و سپس برداشته شده است.

گفته ها و نظرات دیگری نیز در تفسیر و

توضیح آیه وجود دارد که به همین مقدار بسنده
می شود. این احتمالات از جمله ناشی از
عمومیتی است که ظاهر آیه دارد و شامل تمام
موارد ارتکاب زنا و همه افراد زناکار می شود و
این با مفاد برخی آیات و روایات دیگر باید به
گونه ای جمع شود. و دیگر اینکه جمله
«لاینکح» از نظر ادبی، یک جمله «خبری»
است و نه انشائی. لذا این پرسش مطرح
می شود که آیا جمله مذکور با اینکه خبری است
در مقام بیان «نهی» و تحریم است و یا صرف
بیان یک واقعیت و خبر؟

گفته صحیح:

به نظر می رسد هیچ یک از احتمالات
مذکور و نیز گفته های دیگری که در این زمینه
ارائه شده است نمی تواند مناسبت چندانی با
فضای آیه، بویژه قسمت پایانی آن داشته باشد.
علاوه اینکه روایاتی که در جهت تفسیر و
تبیین مفاد آیه وارد شده است معنای دیگری را

ارائه می دهد که با سیاق و فضای کلی آیه نیز
تناسب دارد.

آنچه به کمک احادیث و با استفاده از
رهنمودهای ائمه علیهم السلام و نیز با توجه
به شأن نزول آیه و صدر و ذیل آن می توان
گفت این است که:

اولاً، آیه شریفه در صدد تشریع یک حکم
تحریمی است و استفاده از قالب خبری به
هدف تأکید بیشتر، امری شایع و معمول است و
در آیات و روایات نیز بسیار زیاد وجود دارد.

ثانیا، منظور از «نکاح» همان عقد و

پیمان ازدواج است و آنچه در پایان آیه
برای مؤمنان حرام گشته است نیز همین است
و نه روابط خاص زناشویی.

ثالثا، ممنوعیت و حرمت ازدواج با زن یا
مرد زناکار هر چند در آیه شریفه ظاهرا به
گونه ای مطلق آمده است اما همانند مطلقهای
دیگر، توسط روایات اهل بیت علیهم السلام
قید خورده است و این گونه نیست که این
حکمی کلی و مطلق باشد. مفاد این روایات این
است که اگر کسی در جامعه به ارتکاب زنا
شناخته شده و بر او اقامه حدّ شده است و هنوز
روشن نیست که توبه کرده است، ازدواج با او
برای مؤمنان پاکدامن حرام است.

جریان چگونگی نزول آیه نیز همان گونه
که اشاره شد می تواند شاهد اصل این گفته
باشد. گفته اند مسلمانان مهاجر وقتی به مدینه
آمدند برخی از آنان دچار تنگدستی زیاد بودند و
در مدینه دارای سرمایه یا خویشاوندی نبودند.
در مدینه نیز برخی زنان بزهکار وجود داشتند
که افرادی شناخته شده بودند و حتی هر یک از
آنان نشانه ای ویژه بر سر در خانه خود نصب
کرده بودند و از این راه به کسب و درآمد
می پرداختند و به تعبیری جزء مرفّه ترین افراد
مدینه بودند!(۱) لذا برخی از همان تنگدستان
به انگیزه برخورداری از وضعیت معیشتی خوب
این زنان و رهایی از شدت فقر، به فکر ازدواج
با آنان افتادند. این بود که تصمیم به کسب
تکلیف از محضر پیامبر اکرم(ص) گرفتند. از
جمله مردی آن حضرت(ص) برای ازدواج با
«ام مهزول» که زنی مشهور به زنا بود و به
همین انگیزه پرچمی نیز بر سردر خانه خویش

نصب کرده بود، اجازه خواست، لذا آیه مورد
بحث نازل شد.

بنابراین همان گونه که علاّمه طباطبایی،
تأکید نموده اند این آیه با توجه به روایات
اهل بیت(ع) می رساند که مرد زناکار، اگر به
ارتکاب زنا شناخته شده و بر او حدّ جاری شده
است و توبه او نیز معلوم نشده، ازدواجش با زن
پاکدامن مسلمان جایز نیست، و ازدواج مرد
مسلمان پاکدامن با زن زناکار نیز با همین
اوصاف، حرام است. از این رو آیه مورد بحث نه
نسخ شده است و نه مفادی نیازمند تأویل و
توجیه دارد.

لازم به یادآوری است که قیود یاد شده را
حتی با صرف نظر از روایات نیز می توان از
سیاق خود آیه به دست آورد. توضیح اینکه
حرمت ازدواج در این آیه پس از دستور به اقامه
حدّ در آیه قبل واقع شده است و این اشاره دارد
که منظور، آن مرد و زن زناکاری است که
شلاّق خورده باشند. چنان که از روش و ادب
قرآن به دور است به کسی که مرتکب زنا شده
ولی توبه ای واقعی نموده و توبه او نیز محرز
شده است باز عنوان «زناکار» را در باره او به
کار برد.

بر اساس این برداشت، حکم مذکور تنبیه
دیگری برای کسانی است که مرتکب چنین
عمل زشتی شوند و از این نظر فرقی میان زن
و مرد نیست. اینک با توجه به توضیحات
گذشته و رجحان گفته اخیر می توانیم آیه
شریفه را این گونه ترجمه کنیم:

«مرد زناکار تنها می تواند با زن زناکار یا
مشرک ازدواج کند، و زن زناکار را تنها مرد
زناکار یا مشرک می تواند به همسری گیرد، و
این ازدواج بر مؤمنان حرام شده است.»

نگاهی به رو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.