پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سرزمین سیب و آتش«قسمت ششم» ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سرزمین سیب و آتش«قسمت ششم» ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سرزمین سیب و آتش«قسمت ششم» ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سرزمین سیب و آتش«قسمت ششم» ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۸
منادی وحدت اسلامی در اردوگاه معشوق
همراه «شیخ سعید قاسم»،
«سیدبلال احمد» و جمعی از
دوستان شیخ که در «رشیدیه» به
ما پیوسته بودند، به منطقه «برج
شمالی» در حومه «صور» رفتیم.
بسیاری از خانه ها در این منطقه
فقیرنشین که اهالی آن
فلسطینی اند، با حلبی و ایرانیت و
نایلون ساخته شده بود. بچه ها،
همچنان به بازی و شیطنت در
کوچه ها مشغول بودند. به اردوگاه
«معشوق» در دامنه تپه
«معشوق» رفتیم؛ برای دیدار
«شیخ محمد عبدالعال». او امام
جماعت مسجد وحدت اسلامی
بود. شیخی بسیار بلندقامت و
بلندنظر. با صمیمیت و مهربانی و
خوشحالی از ما استقبال کرد. خانه
تمیز و خوبی داشت، با باغچه هایی
زیبا. کمی از فلسطین برایم گفت.
وقتی که نام فلسطین را بر زبان
می آورد، بغض می کرد. او می گفت:
«هر فرزندی که به دنیا می آید،
فلسطینی خوانده می شود.» و از
این موضوع خوشحال بود که نام
فلسطین این گونه زنده می ماند. او
می گفت که مردم گرایش خاصی به
تفکر اسلامی پیدا کرده اند و از
گروههای دیگر روی می گردانند و
به حزب اللّه می پیوندند و با عقیده و
تفکر اسلامی با اسرائیل مبارزه
می کنند. شیخ، شیعه و دوستدار
اهل بیت پیامبر(ص) است و مردم
اردوگاه را نیز به دوستی اهل بیت
دعوت می کند. او می گفت که باید
در اذان به وحدت برسیم. او کتابی
نیز در همین باره نوشته است به
نام «اذان و وحدت» (الاذان و
الوحده) که این کتاب را بعدا برای
من فرستاد. «آیــت اللّه
سیدمحمدحسین فضل اللّه » بر
کتاب وی مقدمه ای نوشته است.
«شیخ عبدالعال» در محراب
مسجد برای مردم اردوگاه که همه
سنّی بودند، با دستان بسته و به
شیوه اهل سنت نماز می خواند و بر
منبر از فضایل اهل بیت
پیامبر(ص) سخن می گفت و مردم
به او علاقه مند بودند.
در خانه شیخ، همه بلند سخن
می گفتند و وقتی که من آغاز به
سخن کردم، شیخ مجبور شد برای
شنیدن صدای من صندلی خود را
نزدیکتر بیاورد. او گفت: «ما عربها
بلند حرف می زنیم، زود هیجان زده
می شویم، زود عصبانی و یا
خوشحال می شویم، اما ایرانیها
مانند انگلیسیها خونسرد و آرامند.
هر اتفاقی بیفتد و هر چه به آنان
بگویی، می گویند مشکلی نیست،
اشکال ندارد.» من نیز به او گفتم:
«شیخ! اشکال ندارد.» کمی
خندیدیم. او معتقد بود که
شخصیت زن ایرانی بی نظیر است،
محکم و مستقل. او می گفت: «من
در خانه با همسرم به شیوه ایرانیها
رفتار می کنم. یعنی هر حرف، حرف
همسرم است و در واقع در خانه ما
از مردسالاری خبری نیست. مردم
به من اعتراض می کنند ولی من
این شیوه را دوست دارم.»
مرام و منش و اندیشه ای
خوب و روشن داشت.
برج البراجنه و گذرگاه مرگ
روز بیست و چهارم دیماه
۱۳۷۰ به اردوگاه «برج البراجنه»
واقع در حومه بیروت رفتیم. همراه
«ایاد» مسؤول «جیش الشعبی
لقیاده العامه». در اردوگاه به قدم
زدن در کوچه ها و محله ها
پرداختیم. برج البراجنه یک کیلومتر
مربع مساحت و بیست و پنج هزار
نفر جمعیت داشت. بسیاری از
قسمتهای اردوگاه، خانه ها و
ساختمانها ویران و خراب بود. جای
گلوله های بسیار بر دیوارها دیده
می شد. بعضی از ساختمانها سوخته
و سیاه بود. «ایاد» و شخص
دیگری به نام «ریاض» بعضی از
خاطرات خود را بیان کردند:
«این اردوگاه مصیبتهای
زیادی دیده است. چه از سوی
ارتش اسرائیل در هجوم ۱۹۸۲م
(۱۳۶۱) و چه از سوی جنبش امل و
چه در جنگهای میان گروههای
فلسطینی با جماعت عرفات. این
اردوگاه سه سال و نیم در محاصره
بود و در طول این مدت مردمان
زیادی از زن و مرد و کودک شهید
شدند و بسیاری از گرسنگی و
تشنگی جان سپردند که شمار آنان
به چهل نفر می رسد. زنان در طول
این مدت طولانی و جانفرسا
پشتیبان مردان بودند و به مداوای
مجروحین می پرداختند.
در طول محاصره، مردم از
شدت گرسنگی هر چه می یافتند،
می خوردند. سگ و الاغ و گربه را
سر می بریدند و می خوردند. سگها
این نکته را فهمیده بودند و خود را
از مردم پنهان می کردند!» در
گورستان «ریاض» قبری را نشان
داد و گفت: «این قبر مردی است
که گربه ای را پنهانی سر برید و به
خانه برد و به پنج کودک گرسنه اش
گفت که خرگوش است و آنان گربه
را خوردند.» به قسمت شمال
شرقی اردوگاه رفتیم. «ایاد» گفت:
«اینجا گذرگاه مرگ است. راهی که
به بیرون اردوگاه می رسد، در زمان
محاصره، کودکان از گرسنگی جان
می دادند. نیروهای امل به مادران
اجازه دادند که برای تهیه شیر و
نان از این راه به بیرون اردوگاه
روند. زنان با خوشحالی و با شتاب
وارد این گذرگاه شدند. سی نفر
بودند. مادران چون به نقطه معینی
رسیدند، نیروهای امل همه را به
رگبار بستند. از آن زمان اینجا
گذرگاه مرگ (معبرالموت) خوانده
شد.»
گوری دسته جمعی را دیدیم
که سی و هفت تن در آن دفن شده
بودند. این گور متعلق به روزهای
نخست جنگ میان گروههای
فلسطینی بود. مردم عرفات را
خائن می دانستند و معتقد بودند که
فتنه گر و آتش افروز بسیاری از
جنگهای داخلی، او بوده است.
«ایاد» گفت: «عرفات» برای
تشکیل وطن مستقل فلسطین این
آتشها را می افروخت. او در یک
عملیات سه هزار مرد مسلح را از
منطقه شرقیه، در خط تماس، با
رمز «زینب» وارد منطقه غربیه کرد
و محل استقرار این افراد مسلح
روبه روی دفتر ارتباطات اسرائیل
بود و همدستی و هماهنگی عرفات
با این دفتر بسیار روشن و واضح
بود و اسرائیلیها نیز این افراد را
حمایت و تأمین می کردند.
صدای سگها و خروسها دائما
در اردوگاه به گوش می رسید. به
سوی گورستان رفتیم.گورستان دو
قسمت بود؛ کشتگان دوره محاصره
در قسمتی مدفون بودند و بقیه در
قسمتی دیگر.
از «برج البراجنه» خارج شدیم.
جمعیت زیادی از مردان و زنان و
کودکان در مقابل ساختمان متعلق
به سازمان ملل در ورودی اردوگاه
صف کشیده بودند تا جیره غذای
خود را دریافت کنند.
به سوی اردوگاه «شتیلا»
رفتیم. مردمان این اردوگاه و
«صبرا» در سال (۱۳۶۱) (۱۹۸۲م)
توسط نیروهای اسرائیلی و با کمک
فالانژیستها قتل عام شدند. فرصت
نداشتیم از اردوگاه بازدید کنیم. گرد
و غبار، فراوان بود و خاکهای
انباشته، بسیار. از کنار گورستان
گذشتیم. یکی از کسانی که از
«برج البراجنه» همراه ما آمده بود،
کنار قبری رفت و دعا خواند. «سید
بلال» گفت: «این قبر خواهر او
است. خواهرش حامله بود و
اسرائیلیها شکم او را دریدند، شوهر
و فرزندانش را نیز کشتند و از او فقط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 