پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۳) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۳) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۳) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۳) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۸
صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع)
(بخش دوم)
* اشاره
گفتار نخست خود را با این سخن آغاز کردیم که همه ما با شروع رشد خویش به دنبال «نمونه» و «الگو» هستیم تا در گفتار و رفتار او
پاسخی برای «چگونه زیستن» به دست آوریم. و دشمنان که به این نیاز فطری پی برده اند و چنین ویژگی را در جوانان بیش از دیگران می یابند،
با شیوه های پرجاذبه برآنند با گشودن بیراهه هایی زیبا و فریبا، دل و دیده ما را به سوی ارزشهای مورد نظر خود سوق داده و با این راهزنی ناپیدا،
فکر و فرهنگ همگان را تغییر داده، باورهای پاک و بینشهای روشن را واژگون نمایند.
تنها گام موفقیت در پیروزی بر نقشه های شوم استکبار ـ که نشان از خردورزی و هوشمندی ما دارد ـ بینش و بصیرت نسبت به معارف ناب دینی
و در پی آن، آشنایی با شخصیت الگوهای بی همتا و درس آموزی از زندگانی آنان خواهد بود؛ شیوه ای که در آموزه های فکری
و فرهنگی اسلام با عبارت «اسوه حسنه» بدان پرداخته شده است.
«صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع)» اولین نوشتار از درس آموزی ما از زندگانی دخت آفتاب،
حضرت زهرا(س) است که افزون بر آشنایی بیشتر با آن پاک بانو ـ به عنوان الگویی شایسته و تمام عیار در امروز جامعه ما
ـ به اهمیت خانه و خانواده، تأثیر گرانسنگ همسران در رشد و شکوفایی فرزندان و سرانجام پویایی و بالندگی اجتماع پی می بریم.
بخش آغازین این مجموعه را به صفاتی ارزنده در وجود زهرای مرضیه(س) همچون بصیرت و بینش نسبت به زندگی،
شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی ـ روانی او، همدلی و همراهی با همسر و احترام به شخصیت همسر اختصاص دادیم،
اینک ادامه بحث را پی می گیریم:
* * *
۵ ـ آراستگی ظاهری و استفاده از
عطر و آرایش در خانه
خداوند مهربان زیبایی و خودآرایی را
دوست دارد(۱) و از کسانی که بوی آزاردهنده ای
دارند، بیزار است.(۲) بنیان اسلام را بر طراوت،
پاکیزگی و دوری از ژولیدگی و کثیفی نهاده و
تنها انسانهای پاکیزه را به فردوس برین؛
بهشت می برد.(۳) و از آنجا که در سلسله
دستورات خود در قرآن، احساسات و عواطف
مردم در نظر گرفته شده و سخنان خود را بر
پایه سرشت انسانها بیان کرده است، از این رو،
زیباپسندی، آراسته گری، علاقه به عطر و ماده
بویا در اعماق وجود آدمی نهفته است اما با
آموزه هایی ارزشمند از افراط و تفریط در این
باره جلوگیری می کند. بدین خاطر در پاره ای
موارد نوعی امر و دستور محکم برای روی
بردن به زینت و آراستگی می کند و می فرماید:
«باید برای برادر مسلمان، خود را زینت
دهید و آراسته کنید …»(۴) و در برخی سخنان
واژه «دوست داشتن» به کار برده شده که:
«خداوند دوست دارد هنگامی که بنده مؤمنش
به طرف برادر ایمانی خود می رود، آراسته و زیبا
باشد»(۵) اما آنگاه که به کانون مقدسی
همچون «خانواده» می رسد و در باره همسران
ـ که طراوت بخش و نشاط آفرین خانه و ساکنان
آن هستند ـ سخن می گوید با نگاهی ژرف تر و
سخنانی شفاف تر، زن و شوهر را به آراستگی
ظاهری، بهره گیری از آرایش و عطر در چنین
محیط ارزشمندی توصیه می کند.
رسول خدا(ص) به مردان می فرماید:
«لباسهای خود را پاکیزه کنید و موهای خود را
کم نمایید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه
باشید که بنی اسرائیل چنین نکردند و زنانشان
زناکار شدند.(۶) [شما مردان] ناخنهای خود را
از بیخ بگیرید(۷).»
سپس رو به زنان کرده می فرماید: «قدری
از ناخنهای خود را باقی بگذارید که بر زینت
شما می افزاید. [البته اگر تنها برای شوهر
نمایان باشد]»
سپس فرمودند: «بوی خوش زنان چیزی
است که رنگش آشکار و بویش نهان باشد و
بوی خوش مردان چیزی است که بویش
آشکار و رنگش نهان باشد(۸). هر زنی که خود
را برای غیر شوهرش، خوشبو کند، هیچ نمازی
از او پذیرفته نخواهد شد تا آنکه همان گونه که
نسبت به جنابت غسل می کند، نسبت به این
بوی خوش نیز غسل کند(۹).»
آری، حفظ اعتدال در خودآرایی و دوری از
هر گونه افراط و تفریط زن و شوهر در استفاده
از بوی خوش و آراستگی، زمینه ساز پاکدامنی،
دلدادگی، عشق و صفا و صمیمیت هر چه
بیشتر همسر گشته و هر یک را از نگاه نادرست
به دیگران و گناهان فراوان ایمنی می بخشد.
از این رو چون یکی از اصحاب امام رضا(ع) ـ یا
امام کاظم(ع) ـ حضرت را با موهای رنگ کرده
[و چهره ای آراسته] دید، گفت: فدایت شوم
خضاب کرده اید؟ امام فرمود: آری، زیرا آراستن
خود از جمله چیزهایی است که موجب افزایش
پاکدامنی زنان می شود و زنان، عفت و پاکدامنی
را بدین علت رها کردند که شوهرانشان آراستن
خود را ترک نمودند. آیا تو خوش داری
همسرت را به شکلی که او تو را در حال
ژولیدگی و نامرتبی سر و وضع می بیند، ببینی؟
صحابی امام می گوید: نه. و حضرت ادامه
می دهند که: پس، این، همان است، نظافت و
استعمال بوی خوش و اصلاح سر و … از
اخلاق انبیای الهی است(۱۰).
اهمیت دوچندان این صفت پسندیده برای
همسران ـ بویژه زنان ـ چنان است که دستور
داده شده که زن [در رسیدن به وضع ظاهری
خود به خاطر همسرش] سزاوار نیست به خود
نرسد گرچه گردنبندی در گردن بیاویزد و یا
دستش را مختصر حنایی بگذارد هر چند
سالخورده باشد(۱۱) … زن هرگونه آرایش و
زینتی برای شوهر کند، جایز است و مانعی
ندارد(۱۲).
فاطمه زهرا(س) که به خوبی از آموزه های
آسمانی اسلام در باره استفاده بجا، شایسته و
لازم از آراستگی ظاهری و بهره مندی از بوی
خوش و آرایش آگاه بود، تندروی در این ویژگی
را که در جلوه های افراط در رسیدگی به خویش،
غفلت از عمر گرانبار و نپرداختن به گوهر
انسانیت، پدیدار می شد، ناپسند می شمرد و
تنگ نظری، جمود فکری و یکسونگری به
تعالیم آیین اسلام را نیز مردود می دانست.
همان گونه که با چشمان خود دید که چون سه
زن از زنان اصحاب پدر عزیزش، خدمت
حضرت آمده و از شیوه شوهران خود در دوری
از خوردن گوشت، اجتناب از بوی خوش و
جدایی از همسر شکایت کردند، رسول
خدا(ص) بیدرنگ و در حالی که به علامت
خشم ردایش را بر زمین می کشید از خانه به
مسجد رفته، بر منبر نشسته و فریاد برآورد:
«چه می شود، گروهی از یاران مرا که ترک
گوشت و بوی خوش و زن کرده اند؟! همانا من
خود، هم گوشت می خوردم و هم بوی خوش
استعمال می کنم و هم از زنان بهره می گیرم؛
هر کس از روش من روی گرداند، از من
نیست.(۱۳)»
و همچنین آگاهی داشت که دستور کوتاه
کردن لباس به خاطر نظافت و دوری از آلودگی،
در اولین آیات نازل شده بر رسول اکرم(ص)
بیان شده است که:
و ثیابک فطهّر(۱۴) (جامه های خویش را
پاکیزه گردان)؛ از این رو، هماره خود را با
عطری، خوشبو می ساخت تا زمینه نشاط و
طراوت همسر خود را در منزل فراهم سازد(۱۵).
او این شیوه پسندیده را از پدر خویش آموخت
زیرا رسول اللّه (ص) چندی قبل از عروسی
فاطمه و علی ـ علیهماالسلام ـ عمار یاسر را به
بازار فرستاد تا عطرهایی خوشبو خریداری کرده
تا همراه جهیزیه زهرا به خانه شوهر بفرستد.
چون عمار، عطر خوبی خریداری کرد، به سوی
منزل پیامبر روانه شد و آن را به دخت عزیز
رسول اللّه داد. فاطمه رو به او نمود و فرمود: یا
ابا الیقظان ما هذا الطیب؟
ای عمار! این عطر چیست؟
عمار در جواب گفت: پدر شما، رسول اللّه
مرا امر کرد تا آن را تهیه کنم(۱۶).
توجه آن پاک بانو به نوع عطر، فرح بخشی
و روح نوازی بوی آن، ام سلمه را به تعجب وا
داشت، چنانکه روزی از وجود عطر از
فاطمه(س) سؤال کرد، حضرت جواب مثبت
داد، و به دنبال آن شیشه عطری آورد، مقداری
از آن را در کف دست ام سلمه ریخت. چون
بوی خوش آن به مشام او رسید، آن را دارای
چنان رایحه ای دانست که هرگز مانند چنین
عطری را ندیده بود. از این رو، از بانوی خود
سؤال کرد که این عطر خوشبو را از کجا تهیه
کرده اید؟ و فاطمه(س) فرمود:
هو عنبرٌ یَسْقُطُ مِنْ اَجْنِحهِ جِبرِئیلْ(۱۷)
این عطر، مُشکی است که از بال و پر
جبرئیل فرو ریخته است.
استفاده از عطر، نگاه در آب برای آراستگی
ظاهری و شانه زدن، خوشبو بودن با همسر و
هنگام نماز، استفاده از رنگهای روشن در
لباسها همانند سفید و یا رنگهای نشاط آفرین
و فرح زا مثل سبز، شیوه زندگی
رسول اللّه (ص)(۱۸) بود که فاطمه(س)
نیـز آموختـه بـود و همـاره بـدان عمـل
می کـرد.
از آنجا که این ویژگی در سراسر زندگی
حضرت بود در لحظه های واپسین زندگی آن
بانو نیز فراموش نشد. از این رو پس از وضو
گرفتن، رو به اسماء بنت عمیس کرده فرمود:
«ای اسماء! عطر مرا؛ همان عطری که
همیشه می زنم و پیراهنی را که همیشه در آن
نماز می گذارم بیاور …»(۱۹)
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی
کی عطرسای مجلس روحانیان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی
دانی مراد حافط از این درد و غصه چیست؟
از تو کرشمه ای و ز خسرو عنایتی(۲۰)
۶ ـ ساده زیستی در زندگی؛
آزادگی از اسارت دنیا
سلمان فارسی می گوید: روزی فاطمه(ع) را
دیدم که چادری ساده بر سر دارد که دوازده
جای آن وصله شده بود. من از شدت شگفتی و
ناراحتی گریستم و گفتم: دختران پادشاه ایران و
قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و
پارچه هایی حریر و زربفت به تن می کنند و
دختر رسول اللّه در چادر پشمی، شمینه و کهنه،
آن هم با این همه وصله!!(۲۱).
فاطمه(س) رو به سلمان کرده فرمود:
یا سلمان! اِنّ اللّه ذَخَّر لَنا الثّیابْ و اَلکراسی
لیومٍ آخِر
ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی
و تختهای طلایی را برای ما در روز قیامت
ذخیره کرده است.(۲۲)
سپس خدمت پدر رفت و شگفتی سلمان
را مطرح کرد و گفت:
«ای رسول خدا! سلمان از سادگی من
تعجب نمود. سوگند به خدایی که تو را مبعوث
فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما
پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن
شترمان علف می خورد و شبها بر روی آن
می خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف
خرما پر شده است.(۲۳)»
پیامبر به سلمان فرمود: ای سلمان! همانا
دخترم در گروه پیشگامان و سابقین است.(۲۴)
بدون شک بیان چنین صحنه هایی از
زندگانی زهرای بتول(س) نه بدین معناست که
بانوان امروز جامعه ما برای پیروی کامل و تمام
عیار از حضرت فاطمه(س) چادری با دوازده
وصله بر سر کنند و یا پوست گوسفندی را که
شتری بر آن علف می خورد در اتاق خواب خود
بیندازند و … که این نوع برداشت، جمود فکری
انسان و دوری از درک زمان و مکان را
می فهماند، بلکه تمامی این روایات درس آموز
به ما معیار و ملاک کلی فرا می دهد و آن
ساده زیستی در هر زمان و برپایی زندگی با
حفظ ارزشهای انسانی ـ گرچه با کمترین ابزار و
لوازم رفاهی ـ است، که این خود نشان از
وسعت روح، عظمت اندیشه و شخصیتی بزرگ
خواهد بود.
زندگانی هر یک از ما گاه دارای «اصول»
است همانند عزت نفس، طهارت جسم و جان،
بلندهمتی، تلاش و کوشش و یا بردباری و
شکیبایی. و زمانی از اصول به دور بوده، به
جای آن «قیود» فراوانی دارد، مثل تکلفات و
عادات بی دلیل برای مهمانیها، عروسیها،
مسافرتها،زیورآلات، آراستن زندگی، آرایش
خود و … دخت رسول اللّه (ص) اصول زندگی را
به طور دقیق و بدون سهل انگاری در نظر
داشت اما با ساده زیستی و دوری از تحمل
زحمات بی ارزش، خود را از هر گونه قیود و
تکلفی رهانیده بود؛ به القاب، عناوین و ظواهر،
اعتنایی نمی کرد، از فکر و خیال خستگی آور
نسبت به چگونگی رفتار و یا گفتار با دیگران
برای ایجاد ابهت و شخصیت بیزار بود.(۲۵)
سبکبال، راحت و روان زندگی می کرد و در کنار
آن با تمام توان، سربلندی و افتخار بندگی
خداوند بزرگ و مهربان را می نمود. و چه
عظمتی بالاتر از این شیوه و این اندیشه؟!
دلا راه تو پرخاک و خَسَک بی
گذرگاه تو بر اوج فلک بی
گر از دستت برآید پوست از تن
برآور تا که بارت کمترک بی(۲۶)
فاطمه(س) دنیا را بد نمی دانست بلکه
کوچک می دانست، از این رو حبّ و شیفتگی آن
را نداشت و از «فقدان»ها و «گرفتن»ها،
«شیون»ها و «شادی»ها، دچار تلاطمِ اندوه و
یا امواجِ غرور نمی شد. دنیا را به سان «گذرگاه»
می نگریست که اقامتگاه چندروزه ای برای او
خواهد بود. همانند همسر مهربانش، از نهاد
جان آه برمی آورد و نسبت به دوری راه و کمی
توشه بیمناک بود.(۲۷) با چنین نگرشی هیچ گاه
از خانه ساده اش خسته نشد و نسبت به مهریه
اندکش احساس پشیمانی نکرد. جهیزیه
مختصر و گلین خود را برتر از بهترین لوازم
خانه ها می دید و یکایک ابزار زندگی، وسیله ای
بیش در نظرش جلوه نمی کرد. چه رسد به آنکه
عمر و اندیشه خود را بدانها بسپارد و یا لحظه ها
و ساعات بسیار خویش را به عنوان آینه های
تجلی شخصیت و هویت در آنها بنگرد.
چنین بینش عرشی بود که در شب
عروسی، فاطمه(س) را به بخشش لباس خود
به بانویی نیازمند وادار ساخت(۲۸) و در پرتو
باوری این گونه، گلوبند بابرکت حضرت،
گرسنه ای را سیر، برهنه ای را پوشیده، فقیری
را بی نیاز و بنده ای را آزاد ساخت و سرانجام نزد
او آمد تا بار دیگر ـ بدون دلبستگی و رها از هر
زنجیر به دل و دیده ـ در مسیر انسانیت به
گشودن مشکلها بپردازد.(۲۹)
به راستی نمونه ساده زیستی و دوری از
دلبستگیهای پوچ بود، همان گونه که در
زیارتنامه آن بانو می خوانیم:
یا حَلیفَهَ الوَرع و الزُّهد(۳۰)
ای همپیمان با پارسایی و زهد؛ کسی که
زر و زیور دنیا هیچ گاه از تو دلبری نکرد و لذات
و شهوات آن غباری بر حریر پاک و شفاف روح
تو نیفشاند.
روزی علی(ع) فرمود: «فاطمه جان! آیا
غذایی هست که بیاوری؟»
پاسخ شنید: «سوگند به آنکه حق تو را
بزرگ شمرده، سه روز است که غذای کافی در
منزل نداریم و سهم خود از همان مقدار ناچیز
را هم به شما بخشیدم و خود، گرسنگی را
تحمل نمودم.»
علی(ع) فرمود: «چرا به من خبر ندادی؟»
و حضرت جواب داد: «رسول خدا مرا نهی کرد
که چیزی از تو بخواهم و به من سفارش نمود:
دخترم چیزی از پسرعمویت درخواست مکن،
اگر چیزی برای تو آورد، بپذیر و الا تو
درخواست چیزی نداشته باش.»(۳۱)
گویی چنین درخواستهای معمولی که در
زندگانی همگان عادی به نظر می رسد، در
اندیشه فاطمه، نوعی دلبستگی و سرسپردگی
محسوب می شد که در کنار آن تحمیل
هزینه ای به همسر و گاه اندوه شوهر به هنگام
ناداری و فقر را به دنبال خواهد داشت و این
سبکبالی پرواز را از فاطمه(س) می ربود، بدین
خاطر می فرمود: اِنّی لا اُحِبُّ الدّنی.ا(۳۲)
من دنیای (دنیاپرستان) را ـ که نوعی تعلق
و دلبستگی به ظواهر زیبای آن به چشم
می خورد ـ دوست ندارم.
ای طائر قدّوسی بر «تن» متن و «تن ها»
دارای پس از این منزل بر عرش نشینها
با خاک سیه بودی یک عمر در این منزل
با روح قُدُس پرّی زین بعد به گلشنها
۷ ـ ایثار و مهرورزی در زندگی
اصحاب، همانند پروانه اطراف آفتاب وجود
رسول اللّه (ص) حضور داشتند و هر یک با
پرسش خود از بارش برکات معنوی آن حضرت
استفاده می کردند. ناگاه مردی ژنده پوش با
چهره ای چروکیده و در اندوه فرو رفته خدمت
پیامبر(ص) رسید و از گرسنگی خود شکایت
کرد. رسول اکرم(ص) او را به سراغ زنان خود
فرستاد. جواب دادند غیر از آب چیزی نداریم.
پیامبر فرمود:
چه کسی این مرد گرسنه و فقیر را امشب
میهمان می کند؟
علی(ع) گفت: من یا رسول اللّه . و کمی بعد
وارد منزل شد، از فاطمه(ع) پرسید: آیا غذایی
در منزل داریم؟
زهرا(س) جواب داد: «ما عِنْدَنا اِلاّ قوتَ
الَصَّبیه و لکنّا نُؤثر به ضیفَنا»(۳۳)
در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه
خوراک دختربچه، اما آن را ایثار کرده ـ و
گرسنگی را تحمل می کنیم و همین مقدار غذا
را هم ـ به میهمان می بخشیم.
صبح هنگام، این آیه بر رسول خدا(ص)
نازل شد: «یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم
خصاصهٌ(۳۴)»
کسانی که … هر چند خود به چیزی نیازمند
باشند، دیگران را بر خویش مقدم می دارند.
خداوند بزرگ بر این همه ایثار درود
فرستاد و فاطمه و شوی عزیز او را به عنوان
«ایثارگر» در راه خدا ستایش نمود.
«بُخل»، «سخاوت» و «ایثار»، صفاتی
است که از لابه لای حوادث زندگی و فراز و
نشیب مشکلات دیگران بر شخصیت ما پدیدار
می شوند و چهره ای محبوب و یا منفور از ما
نشان می دهند.
گاهی دست نیازی به سوی ما دراز
می شود و برخی از ما از روی آز به نیاز توجهی
نمی کنیم و بدین گونه «بُخل» خویش را ظاهر
می سازیم. اما بعضی با رویی گشاده و قلبی
شا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 