پاورپوینت کامل صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صفات همسران در خانواده فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان(ع) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۴

* اشاره

تاکنون دانستیم باورهای پاک و آسمان زاد ما چون با شناخت الگوهای شایسته همراه شود، ارمغانهایی ارزشمند همانند رویش رشد و اندیشه،
نواندیشی و کمال جویی به همراه خواهد داشت و در پی آن تمامی دین باوران بسان نیروهایی تازه نفس و هوشمند در سنگرهای ناپیدای دفاع از
ارزشهای الهی، هماره آماده و بیدار خواهند بود تا از راهزنی فکری، فرهنگی استکبار و غارت اندوخته های معنوی خداجویان جلوگیری کنند.

در آینه نگاه رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای نگریستیم و شیوه دشمن را حمله به عقبه جامعه اسلامی به طور آرام، مخفیانه و با
هجوم باورهای تازه برای تهی ساختن نسل نو از ارزشهای دینی و اصول انقلابی دانستیم که با دامن زدن به شهوات و بی بند و باریهای اجتماعی و
منزوی ساختن اسلام از صحنه های سیاسی،اجتماعی دنیا انجام می پذیرد.

آن باور و این نگاه، ما را بر آن داشت به عالی ترین صحیفه سعادت، قرآن، رو کنیم و چگونگی موفقیت این شیوه را جویا شویم. در قرآن، دعوت
به «اسوه حسنه» را یافتیم که نخستین آنان، سخنگوی وحی خداوندی، رسول اکرم(ص) است. الگویی که پروردگار بزرگ، خود، برای درس آموزی
تمام عصرها و نسلها به معرفی آن پرداخت و فرمود:

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رسولِ اللّه اُسوَهٌ حَسَنَهٌ

همانا برای شما در [اقتدا و پیروی [رسول خدا سرمشقی نیکوست.

سپس بانویی بزرگ را که «فضایل او هم تراز صفات بی نهایت رسول اکرم(ص)»(۱) بوده و «افتخار خاندان وحی»(۲) شمرده شده است و او فاطمه
زهرا(ع) است. اسوه حسنه ای که فرزند عزیز او، امام خمینی در سخن عصمت آسای خود، او را تمام «حقیقت انسان»(۳) و «تمام نسخه انسانیت»(۴)
دانست و فرمود:

«[حضرت فاطمه زهرا(س)] زنی بود که اگر مرد بود نبی بود، زنی بود که اگر مرد بود به جای رسول اللّه بود».(۵)

… و بدین سان به «سرچشمه حیات» و «زلال زندگی» دست یافتیم. نخستین جرعه ای که از کوثر صفات آن پاک بانوی هستی نوشیدیم، «صفات
فاطمه(س) و شوهر عزیزش امیرمؤمنان(ع)» در زندگانی مشترک آن دو بود که تاکنون به هشت ویژگی درس آموز برای تمامی همسران ـ بویژه
جوانان شیفته و ژرف اندیش ـ پرداختیم.

بصیرت و بینش نسبت به زندگی، شناخت همسر و ابعاد روحی روانی او، همدلی و همراهی با همسر در صحنه های گوناگون زندگی، احترام به
شخصیت همسر، آراستگی ظاهری و استفاده از عطر و آرایش در زندگی، ساده زیستی، ایثار و مهرورزی، بیداری و پایداری (اخلاص و شکیبایی) در
زندگی، عناوین بحثهای گذشته بود، اینک ادامه گفتارمان را پی می گیریم:

* * *

۹ـ خوشرویی و خوش اخلاقی

دفتر زندگی هر یک از ما برگه هایی
گوناگون از صفاتی متفاوت با خود دارد. برخی از
این صفات با آثار زشت و زیبای آن، تنها در
درون آدمی نهفته است و دامنگیر دیگران
نخواهد شد؛ همانند ریا و اخلاص. پاره ای دیگر
افزون بر تأثیر شخصی، آثاری خانوادگی داشته،
همسر، فرزندان و اطرافیان را در پرتو خود قرار
می دهد؛ مثل آنکه زن و یا شوهر همیشه با
لباسی فرسوده، قیافه ای ژولیده و چهره ای
چروکیده از خشم و خشونت با دیگران به سر
برند و افزون بر جهنم سیّار درونی، بوستان
زندگی را آتشکده ای سوزنده برای اطرافیان
سازند. به گونه ای که با ورود آنان به خانه،
تمامی افراد، اعلام عزای عمومی نموده و با
خروجشان از منزل، زنگ راحت زده شده و
همه به شادی و شادمانی پردازند. اما چون این
گونه افراد در جامعه ظاهر می شوند و یا به
میهمانی می روند، لباسی شیک و زیبا به تن
کرده، چهره ای شاد و متبسّم پیدا نموده و برای
اظهار شخصیتی برتر، به نمایش خوشبختی با
واژه هایی خاص و نشست و برخاستهایی
تآترگونه می پردازند!!

دسته ای دیگر از صفات، افقی فراتر از خود
و خانواده داشته، به جامعه ای که در آن زندگی
می کنیم نیز سرایت می کند به گونه ای که بسان
سکه ای سرنوشت ساز بیش از دو رو ندارد؛ یا
آدمی را به اوج عزت و ارزشمندی می رساند و
یا آنکه به حضیض ذلت و سرافکندگی می برد.
همانند خوشرویی و خوش اخلاقی، یا ترشرویی
و بداخلاقی.

همسرانی که به دور از دوربین نگاه
دیگران و بیزار از زنجیر تکلفات و قید و
بندهای شخصیت نما با هم زندگی می کنند،
بی اعتنا به امواج احساسات افراد و یا زندگی
اطرافیان، با چهره ای گشاده، لبانی متبسم،
اخلاقی خوش و قلبی پرمهر به رشد حقیقی
خویش و رویش نونهالان خود مشغولند، بیش
از دیگران شهد شیرین خوشبختی در کام خود
دارند و احساس آرامش روحی و آسایش روانی
افزونتری می نمایند؛ گرچه سنگلاخهای فقر و
ناهمواریهای ناداری همیشه مقابل دیدگانشان
باشد. و دیری نمی گذرد که بسیاری از زرداران و
زیوراندوزان، در حسرت لحظه ای از راحتی روح
و روان اینان به سر می برند و افزون بر آثار
نیک اخروی به برکات سعادت بخش دنیوی
این صفت اشاره می کنند.

زهرای بتول(ع)، بانویی بزرگ و اسوه ای
حسنه است که علاوه بر صفات فردی، از
خوشرویی، خوش اخلاقی و شیوه های شایسته
پدر در زندگی، بهره های فراوان برده بود. او
رسول خدا(ص) را می دید که چون از چیزی
خوشش می آمد، چهره مبارکش مانند قرص ماه
روشن می شد. با تبسمی بر لب ـ به زیبایی
غنچه ـ سخنان خود را کوتاه، جامع و با
پیوستگی بیان می نمود به گونه ای که شنونده
آن را به خوبی به حافظه سپرده و کامل فرا
می گرفت. گفته دلنشین و آموزنده پدر خود را
هماره در یاد داشت که روزی به اصحاب خود
فرمود: آیا به شما خبر ندهم که کدامتان به من
شباهت بیشتری دارید؟ و آنان یکصدا گفتند:
بلی یا رسول اللّه . و پیامبر(ص) فرمود: کسی که
خُلقش نیک تر، برخوردش با مردم ملایم تر و
بیش از همه به برادران دینی مهربان تر باشد …

فاطمه(ع) همیشه هنگام زیارت پدر، او را
خوشرو می دید بدون آنکه بخندد؛ و اندوهگین
می دید، بدون آنکه چهره اش در هم کشیده
باشد؛ دل نازک، مهربان و متواضع. به گونه ای
که بین اصحاب خود، به طور مساوی به
همگان چشم می دوخت و یکنواخت به آنان
می نگریست. هر کس موفق به درک حضور
رسول اللّه می شد می گفت: مانند آن جناب،
احدی را ـ نه قبل و نه بعد ـ ندیده ام.

به اطرافیان خود می فرمود: مزاح، از
خوش اخلاقی است، همانا با شوخی می توانی
برادر دینی ات را مسرور و شاد نمایی و گاه آن
حضرت، خود نیز شوخی می کرد تا افراد را
خوشحال سازد. روزی مرد عربی نزد
رسول اللّه (ص) آمد و برای حضرت، هدیه آورد
و همان جا گفت: پول هدیه مرا مرحمت کن.
پیامبر خندیدند و پس از آن ماجرا، هرگاه
غمگین بودند می فرمودند: آن اعرابی کجاست،
کاش می آمد.

فاطمه(ع) خود از پدر شنید که فرمود:
جبرئیل از جانب پروردگارم بر من نازل شده
گفت: «ای محمد! بر تو باد که «حُسن خلق» را
با خود همراه سازی زیرا بدخلقی، خیر دنیا و
آخرت را از بین می برد.»(۶)

از این رو فاطمه(س) در زندگی زناشویی
خود با همسر بزرگوارش علی(ع) با چهره ای
گشاده، رویی خوش، لبانی متبسم و همراه با
مزاح و شوخی(۷) روبه رو می شد تا بدین طریق،
غبار غم و اندوه از آینه وجود شوهر دلبندش
بزداید و محیط خانه و خانواده را با طراوت و
نشاط و به دور از یکنواختی و خستگی سازد.

برخوردهای محبت آمیز و معاشرتهای
شیرین او با افراد، سبب جذب آنان در برخورد
نخست می شد و نوعی دلدادگی و محبت
نسبت به زهرای مرضیه(ع) پدید می آمد.
ام سلمه همسر رسول خدا(ص) می گوید:

پس از ازدواج با رسول اللّه (ص) من
عهده دار امور دخترش فاطمه(س) شدم اما به
خدا سوگند، او در آداب اجتماعی شیوه های
اخلاقی و آگاهیهای زندگانی، برتر از من به
همه مسایل بود.(۸)

روزی زنی نزد زهرا(س) آمد و گفت: مادر
پیری دارم که در مسایل نماز، پرسشهایی دارد
و مرا فرستاده تا مسایل شرعی نماز را از شما
بپرسم.

حضرت فرمود: بپرس. و آن زن، مسایل
فراوانی مطرح کرد و یک یک پاسخ شنید.
همین که پرسشهای او به ده عدد رسید،
خجالت کشید و آثار شرم و حیا در چهره اش
نمایان شد و گفت:

ای دختر رسول خدا! بیش از این نباید شما
را به زحمت اندازم.

فاطمه(ع) با رویی گشاده و اخلاقی
شایسته فرمود: باز هم بیا و آنچه سؤال داری
بپرس، آیا اگر کسی را اجیر کنند که بار سنگینی
را به بالای بام ببرد و در مقابل یکصد هزار
دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری بر او دشوار
است؟

زن جواب داد: نه. هرگز! چه کسی در مقابل
این مبلغ گزاف احساس خستگی می کند؟!

آنگاه حضرت فرمود: «من هر مسأله ای را
که پاسخ می دهم، بیش از فاصله بین زمین و
عرش، گوهر و لؤلؤ پاداش می گیرم. پس

سزاوار است که بر من سنگین نیاید.» سپس
حدیثی چشمگیر از پدر خود، رسول اللّه (ص) در
باره ارزش والای علم و عالم بیان نمود، به
گونه ای که آن زن با شادمانی و خرسندی
فراوانی با دخت رسول خدا(ص) خداحافظی
کرد.(۹).

تأثیر معجزه آسای خوشرویی و
خوش اخلاقی برای تمامی مردان و زنان ـ
بویژه جوانان ـ در سخن گرانسنگ فاطمه
زهرا(ع) به خوبی نمایان است که فرمود:

بِشرٌ فی وَجْهِ المؤمن یوجِب لِصاحِبِه الجنَّه
و بِشرٌ فی وجِه الْمُعانِد اَلْمُعادی، یَقی صاحِبَهُ
عَذابَ النّار.(۱۰)

پاداش خوشرویی در برابر مؤمن، بهشت
است و خوشرویی با دشمن انسانهای
ستیزه جو، انسان را از عذاب آتش باز می دارد.

باور این حقیقت والا از عمق دل و جان،
فاطمه(ع) را به شوخی با علی(ع) وا می داشت،
همانند روزی که آن حضرت، حسین(ع) را در
خردسالی بر روی دستان خود نوازش می داد و
می فرمود: انت شبیه بابی، لست شبیها
بعلی.(۱۱)

حسین جان! تو به پدرم شباهت داری و به
پدرت علی شبیه نیستی.

و امام(ع) با سخنان همسر عزیزش، نسیم
شادی و شادمانی بر چهره اش می نشست و
تبسم می نمود.

۱۰ـ شیفتگی عبادت؛ دلدادگی

اطاعت

آیه قرآن که گل دفتر است

معرفت فاطمه و کوثر است

نور نداریم چنین قاهره

عالمه و طیّبه و طاهره

عرش خدا رقعه منشور او

نور علی نور علی نور او(۱۲)

آرامش جان و سبکبالی خاطر، نعمتی
است که با حضور دایمی ما در محضر پروردگار
مهربان به دست می آید و با دل مشغولی،
آشفتگی روح و اضطراب روان از آشیانه دل
پرواز می کند. بسیاری از ما پیش از ورود
تأثیرگذار در اجتماع از چنین ارمغان آسمانی ـ
یعنی شیفتگی راز و نیاز با خداوند بزرگ و لذت
از مناجات با او ـ بهره ها داریم اما جلوه های
گوناگون زندگی همانند شغل، خانه، همسر،
فرزند، دارایی و … از ما دلبری کرده، بسان
توفانی پرخروش، ذره ذره آن مهر و محبت را
از بلور قلبمان می رباید.

خوشحال و خرسند، انسانهای بلندهمت و
والاگوهری هستند که از ورود نامحرمان و
رهزنان به حرم دل جلوگیری کرده، قفل محبت
و وابستگی به جلوه های زندگی نمی زنند و
تمامی ابزار و لوازم رفاه را در خدمت خود
می خواهند و خویش را خدمتگزار هیچ یک از
آنها نمی کنند. همانند دخت رسول اللّه (ص) که
«بتول» یعنی از همه بریده و به خدا دل
بسته(۱۳) بود و نام «زهرا» داشت، زیرا هنگام
عبادت، فروغ نورش برای ساکنان آسمان
می درخشید، همان گونه که نور ستارگان آسمان
برای زمینیان درخشندگی دارد.(۱۴)

آنگاه که دختری بود در خانه پدر و فرشته
وحی بر رسول اللّه نازل شده بود تا خواسته های
فاطمه را اجابت کند، چون پیامبر، پیام خداوند
را فرمود: حضرت در جواب پدر گفت: «مرا
حاجتی جز این نیست که پیوسته ناظر جمال
زیبا و والای خداوند باشم.»(۱۵)

و چون رسول اکرم(ص) دعایی به دخت
عزیز خود می آموزد، آن بانوی والاگوهر
می فرماید:

«این دعا از دنیا و آنچه در آن است در نزد
من محبوب تر است».(۱۶)

این دلدادگی و عشق چشمگیر به یاد و
مناجات پروردگار، چنان تأثیری در وجود او
گذارده بود که در نمازش از ترس خدا نفس
نفس می زد ـ و گریه در گلویش
می شکست ـ(۱۷) برخی از افراد چنین باور
داشتند که «در میان امت اسلام، کسی
خداپرست تر از فاطمه نبود. او آنقدر در نماز
می ایستاد که قدمهایش ورم می کرد.»(۱۸)

آیا به راستی الگویی برتر از فاطمه(س)
برای تمامی زنان، مردان و همسران می توان
یافت؟ اسوه حسنه ای که عشق و ارادت به دادار
یکتا و پروردگار بزرگ را در متن دل و جان خود
حفظ می نمود و محبت همسر و فرزندان و
جلوه های دیگر زندگی را در مسیر آن عشق
قرار می داد.

انس فاطمه(س) با قرآن و طراوت روح
وی با کلام وحی به گونه ای بود که چون
سلمان از سوی رسول خدا(ص) برای کاری به
خانه زهرا(ع) روانه شد، به در خانه آن بانو که
رسید صدای او را شنید که مشغول تلاوت
قرآن است(۱۹) و روزی دیگر که وارد خانه
حضرت می شود، فاطمه را در حال کار در منزل
و آسیای جو، مشغول خواندن قرآن می بیند.(۲۰)

آری، این انس مقدس چنان تأثیری در
خانه و اهل خانه داشت که فضه، خادمه او، تا
بیست سال به غیر از قرآن لب نگشود و تمامی
پاسخهای خود را با آیات قرآن بیان می کرد(۲۱)
و از آثار این انس، آن است که فاطمه(ع) در
صحرای محشر هم قرآن زمزمه می کند(۲۲) و
هنگام ورود به بهشت نیز با تلاوت آیات الهی
وارد می شود،(۲۳) همان گونه که به همسرش
علی(ع) وصیت می کند که برای من در
نخستین شب مرگم و بر سر تربتم زیاد قرآن
بخوان.(۲۴)

از آن هنگام که سخن روح بخش پدر را
شنید که غروب جمعه، زمانی است که هر کس
آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا نماید،
دعایش مستجاب خواهد شد، به خدمتگزارش
می فرمود: بر فراز بلندی برو و هرگاه دیدی
نیمه خورشید غروب کرده، مرا خبر کن تا دعا
کنم(۲۵) و دعای او پیش از آنکه برای خود،
همسر و فرزندان باشد برای اطرافیان،
همسایگان و تمامی دردمندان و آرزومندان
بود.(۲۶) همان گونه که در روز قیامت از سوی
خداوند ندا می رسد: «ای فاطمه! از من هر چه
می خواهی درخواست کن تا به تو عطا کنم و تو
را خرسند نمایم» و حضرت عرض می کند:

«الهی اَنْتَ الْمُنی و فَوقَ المُنی، اَسْألک اَنْ
لا تُعذّب محبّی و محبّی عترتی بالنّار».(۲۷)

خداوندا! تو امید من، بلکه بالاتر از امید
من هستی؛ از تو می خواهم دوستان من و
دوستان خاندان مرا به آتش دوزخ عذاب نکنی.

روزی امیرمؤمنان(ع) به همسر خود
فاطمه گفت: نزد رسول اللّه برود و از پیامبر
خادمی بخواهد. او نیز رفت و ضمن نشان دادن
پینه های دستش عرض کرد: «آسیاب کردن،
مرا به زحمت انداخته است»، آنگاه درخواست
خادمی کرد.

پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آیا نمی خواهی
ـ به جای خادم ـ هدیه ای به تو دهم که از همه
دنیا ارزشمندتر باشد؟ هنگامی که برای خواب
آماده شدی، سی و چهار بار «اللّه اکبر» و سی و
سه بار «الحمد للّه » و سی و سه بار «سبحان
اللّه » بگو.(۲۸) از آن روز این ذکر، آشنای
همیشه بر لبان زهرا(ع) شد و به نام
«تسبیحات حضرت زهرا(ع)» شهرت یافت.
تأثیر اکسیرگونه این ذکر، بدان حد است که امام
باقر(ع) فرمود: خداوند در حمد و ستایش، به
چیزی برتر از تسبیح فاطمه(ع) عبادت نشده
است و امام صادق(ع) آن را برتر از هزار رکعت
نماز مستحبی شمرده است.(۲۹)

برخی از دین باوران و افراد مذهبی که در
ابعاد عبادی کوشا و شکیبا هستند، در
«عرصه های اطاعت»، دچار ضعف و گاه
دگرگونی می شوند. این حقیقت بدان حد
شهرت یافته که ضرب المثلی عبرت آموز گشته
که بعضی چون سخن مرجع خود را که با سلیقه
و خواست درونی خود نسبت به عزاداری،
مخالف است روبه رو شده اند به آن مرجع
پیشنهاد تقلید یک روزه از خود در افکار، آداب و
رسوم غلط داده اند!! و این واقعیتی تلخ و ناگوار
است که در مراسم گوناگونی که احساسات بر
فکر و فرهنگ آدمی حکمفرما می شود، هواها و
هوسهای خود را برتری می بخشیم و با
توجیهاتی شیطانی در پی گشودن راهی هستیم
همانند آنکه: یک شب است، سالها آرزو
داشته ام، مگر می شود رسومات ترک شود؟ در
حالی که چنین معبرهای دشوار و حساس،
صحنه های امتحان ما در برگزیدن خواسته دل
در برابر خواسته خدا و انتخاب هوسها به جای
وظیفه و رسالت خواهد بود.

و فاطمه زهرا(ع) که تمامی ما در صدد
پیروی و الگوپذیری از آن حضرت در تمامی

این صحنه ها هستیم، تنها به یک چیز توجه
داشت و آن «انجام وظیفه» بود و بس. در کنار
پدر، هماره خشنودی رسول خدا را بر خواست
خود مقدم می داشت و از هر آنچه در اختیار او
بود می گذشت و می فرمود: «سوگند به خدا،
پیامبر را بر خواست خود و دیگران مقدم
می دارم.»(۳۰) و در کنار همسر، به تمام وظایف
همسری خود عمل می کرد:

هیچ گاه علی(ع) را آزرده خاطر نکرد و
هرگز سخن خود را بر گفته او برتر ندانست.
همواره همسری مطیع و گوش به فرمان بود،
گرچه خواست و میل خود، چیزی دیگر
باشد.(۳۱) روزی که عمر و ابوبکر برای دیدار
فاطمه(س) با علی(ع) سخن گفتند، ذره ای
علاقه در وجود او نبود اما چون همسرش
اظهار علاقه نمود، فرمود: «علی جان! خانه،
خانه تو است و من کنیز و گوش به
فرمان تو».(۳۲)

گاه که شوهر عزیزش از علت آگاه نکردن
فاطمه نسبت به نبود غذا در منزل پرسش
می کرد می گفت: من از خدا شرم دارم، چیزی را
که قدرتش را نداری بر تو تحمیل کنم.(۳۳) و در
آن روز سیاه، روز شکستن استخوانهای سینه و
روز تازیانه بر بازوان حضرت، چون همسر خود
را با چنان وضع دلخراشی دید که به سوی
مسجد می برند، آنان را تهدید به نفرین نمود
و فرمود:

«رها کنید پسرعمویم را، قسم به خدایی
که محمد را به حق فرستاد اگر دست از وی
برندارید، سر خود را برهنه کرده و پیراهن
رسول خدا را برافکنده و در برابر خدا فریاد
برخواهم آورد و همه شما را نفری

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.