پاورپوینت کامل قصه های شمـا(۴۶) ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قصه های شمـا(۴۶) ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه های شمـا(۴۶) ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه های شمـا(۴۶) ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۵۰
این شماره:
همسایه جاده ـ ماهی ··· مریم زاهدی نسب ـ شوش دانیال
روزی غمناک و فردایی زیبا ··· محسن والایی صمد ـ قم
در سوگ شقایق ··· فرشته سیفی ـ خلخال
بعد از غروب ··· صغری آقااحمدی ـ کرج
دوستان گرامی!
طیبه جلالی پور از نایین، مجتبی ثابتی مقدم از بایگ تربت حیدریه، کورش افتخاری از
اندیمشک، زهرا عرب، فاطمه عرب، صدیقه شاهسون از شهرکرد، فرشته سیفی از
خلخال و مریم زاهدی نسب از شوش دانیال.
آثار جدیدتان به دستمان رسید. امیدواریم که همچنان پرتوان باشید و داستانهای
زیباتری بنگارید.
در شماره های آتی قصه های شما، آثارتان را بررسی خواهیم کرد.
موفقیت همواره پیش رویتان باد.
مریم زاهدی نسب ـ شوش دانیال
دوست بسیار پرکار ما، خسته نباشید.
واقعا خواندن داستانهای شما خستگی را از
تن ما هم بیرون می برد. هر بار سوژه ای
جدید و پرداختی نو را چاشنی آثار
ارسالی تان می کنید.
این بار هم «همسایه جاده» شامل
چنین ویژگیهایی است و با وجود موضوعی
نه چندان تازه، با استفاده از اعجاز کلمات،
فقر را در میان صفحات داستان شما مکتوب
کرده است. «پیاده رو هنوز شلوغ بود که
مردم متوجه مردی ژنده پوش شدند که
اندام نحیفش بر سنگفرش پیاده رو افتاده
بود. نسیم ملایمی که می وزید موهای بلند
و ژولیده مرد را تکان می داد، چیزی که
بسیار جلب توجه می کرد کاسه رنگ و
رورفته و خالی بود که در دستان لاغر مرد،
زیر نور چراغ برق می زد. نور چراغها،
سایه های ترسناکی را بر چهره آرام مرد
می انداخت، پرنده ای از روی سیم برق
خیابان پر کشید و رفت. هجوم سایه ها بر
اندام مرد، بوی غربت را در فضای شلوغ
پیاده رو پراکند.» هر کسی که می خواهد قدم
در راه نویسندگی بگذارد باید خودش و
استعدادهایش را محک بزند تا ببیند آیا
توانایی این کار را دارد یا نه؟ می خواهیم
همین جا به شما بگوییم که با نوشتن چنین
کارهایی توانایی و استعداد لازم را دارید و
اگر قدری بیشتر همت کنید می توانید در
آینده ای کاملاً نزدیک آثاری تقریبا بدون
عیب و ایراد بنویسید.
برخی از نویسندگان در مکان و زمان
مشخصی شروع به نوشتن می کنند، در
واقع آن وقت و آن جای بخصوص، حکم
محراب را برایشان پیدا می کند؛ چرا که در
آنجا از خیال دنیا فارغ می شوند و به عالم
تخیل خود فرو می روند. این زمان باید آنقدر
برای نویسنده مهم و ضروری باشد که اگر
چیزی مانع انجام این ضرورت شد، فکر و
روحش به تلاطم بیفتد و آسایش از وجودش
رخت بر بندد. شما هم می توانید چنین
روشهایی را به کار گیرید. در واقع مانند
کارفرمایی سختگیر خودتان را ملزم کنید تا
به خاطر هدف والایی که دارید، مثلاً در فلان
زمان مشخص شروع به نوشتن بنمایید.
شما تمامی مراحل آغازین داستانسرایی را
پشت سر گذاشته اید و اشکالتان فقط در
پرداخت نهایی اثر است.
به عنوان مثال همین کار جدیدتان
فوق العاده زیباست ولی عنصر
صحنه پردازی در آن بسیار مهم جلوه داده
شده است و بقیه عناصر چون
دیالوگ نویسی، کشمکش و
شخصیت پردازی کم رنگ شده اند. گاه برخی
از نویسندگان با بزرگ نمایی یک عنصر
سعی می کنند حال و هوایی ویژه به کارشان
بدهند و لی بهتر است شما با توجه به
سوژه ای که دارید از تمامی عناصر به میزان
مساوی بهره بگیرید و به ما نشان دهید که
این ژنده پوش کیست و از کجا پیدایش شده
است. این کار موجب می شود تا این
ژنده پوش با تمامی همنوعان خود
تفاوتهایی پیدا کند، و همان ویژگیها ما را به
سرنوشت وی علاقه مند کند. شخصیت
اصلی شما شاید در جامعه هویت خاصی
داشته باشد ولی در داستانتان گمنام و
بی هویت است و اینها همه باعث می شود تا
خواننده با وی و دردهایش احساس نزدیکی
نکند.
داستان «ماهی» را هم دوباره بازنویسی
کرده اید، باید گفت که نسبت به گذشته کار
بهتر شده است و امیدواریم با توجه به
توصیه های مکتوبی که برای شما
فرستاده ایم، دوباره آن را بنویسید و برایمان
ارسال کنید تا در نوبت چاپ بگذاریم. باز هم
توصیه می کنیم که برنامه ای خاص برای
نوشتن داستان داشته باشید و با جدیت
کامل به این کار ادامه دهید.
پاینده و پیروز باشید
محسن والایی صمد ـ قم
برادر گرامی، اولین کاری که نوشته و
برای ما ارسال کرده اید و واقعا حجم یک
رمان بلند و بالا را دارد که نشانه ذوق و
علاقه شما به داستان نویسی است. اما
همان طور که همیشه به تمامی دوستان تازه
کار توصیه می کنیم، به اطلاع شما هم
می رسانیم که برای شروع کار و آموزش
اصولی داستان نویسی باید بعد از پشت سر
گذاشتن مراحل آغازین، شروع به نوشتن
کنید. در ابتدا خوب است با قطعات ادبی،
گزارش نویسی و داستان کوتاه، توانایی های
خود را بروز دهید تا در آینده بتوانید با
آشنایی کامل با رمان و انواع مختلف آن،
سوژه هایتان را در قالب رمان سازمان دهید.
به فرض در کار شما به زندگی چندین
ساله شخصیت اصلی پرداخته می شود، در
حالی که شخصیت به شکل کاملاً ظاهری و
ساده به ما معرفی می شود. در رمان باید
حتما ژرفای شخصیتها آشکار شود و تمام
پیچیدگیهای ذهنی و درونی شخص توسط
حوادث اصلی و فرعی کار نمایان شود. رمان
برای تفنن و سرگرمی نوشته نمی شود که
با یک سری ماجراهای عجیب و غریب وقت
خواننده را پر کند.
باز مثال دیگری در مورد
شخصیت پردازی برای شما عنوان می کنیم.
فرض کنید که شما یک عکاس هستید و در
اثر گشت و گذار در جامعه یک سری آدمها
را می بینید و عکس آنها را می گیرید. ما با
دیدن این عکسها می فهمیم که فلان
شخصیت چشمهایش چه رنگی بوده و یا
فرم موهای سرش چطور بوده و چه لباسی
به تن داشته است. اما اگر شما دوربینی
داشته باشید که مجهز به اشعه ایکس باشد
و از درون آدمها عکس بگیرد، آن وقت
خودتان خواهید دید که ظاهر شخصیت
فقط پوسته ای است که باطن او را در بر
گرفته است و تمامی ماجراهای داستان از
همین درون شخصیت نشأت می گیرد.
هنگام نوشتن پرداخت به ظاهر و رنگ مو و
لباس نباید آنقدر مهم باشد که شما را از
عنوان کردن ذهنیات و درونیات شخص و
اصل ماجرا غافل کند.
مسأله دیگر آشکار کردن بسیاری از
اطلاعات رمان است که بدون پروا و در همان
آغاز کار برای خواننده آشکار می شود و وی
هیچ لذتی از کشف آنها در خلال خطوط
داستان نمی برد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 