پاورپوینت کامل شهد شکوفایی; دوران کودکی و محیط پرورشی حاج شیخ عباس قمی«قسمت اول» ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهد شکوفایی; دوران کودکی و محیط پرورشی حاج شیخ عباس قمی«قسمت اول» ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهد شکوفایی; دوران کودکی و محیط پرورشی حاج شیخ عباس قمی«قسمت اول» ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهد شکوفایی; دوران کودکی و محیط پرورشی حاج شیخ عباس قمی«قسمت اول» ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۴
خلاصه اخلاص
حاج شیخ عباس قمی از عالمان و
محققان و محدّثان بزرگ معاصر است که در
به خداپیوستگی و از خودگذشتگی، الگوی
افرادی است که می خواهند با خودسازی به
طریق رشد و هدایت قدم نهند. او که در
خانواده ای مؤمن پرورش یافته بود خود نیز به
شکوفایی ایمانی و معنوی مبادرت ورزید و به
دلیل اهتمام در مسیر تقوا و پارسایی، نور
ملکوتی سراسر وجودش را روشن کرد و در
اندیشه، اخلاق و اهتمام فکری و تبلیغی وی
تأثیر گذاشت، زندگی سراسر زاهدانه و
عارفانه اش شاهدی بر این مدعا است. راز
موفقیت و محبوبیت این عالم بزرگوار که در
میان عموم بیشتر با کتاب دعایش، مفاتیح
الجنان معروف است، آن بود که ایمان و
اخلاص در چشمه وجودش موج می زد و آن
را زلال، باصفا و گوارا ساخته بود. آنچه را به
نگارش در می آورد و یا برفراز منبر برای
دیگران می گفت، حقیقت بود و از عمق جانش
برمی خاست و قبل از آنکه دیگران را به سوی
آن فرا خواند، خود بدان عمل کرده بود.
او همچون دیگر عالمان شیعه، با تمامی
توان در مقابل رواج فرهنگ ابتذال و
خودباختگی و توطئه های فکری ایستاد و به
عنوان یکی از آمرانِ به معروف و ناهیان از
منکر در میدان نبرد با دشمنانِ دیانت گام نهاد
و با زلال اندیشه ها و سخنان گهربار خود،
تشنگان معارف را سیراب ساخت؛ بیانات
نافذش چنان بود که آدمی را از خواب غفلت
بیدار می کرد و او را از خلاف کاری و ارتکاب
معاصی برحذر می داشت و متوجه عبادت و
ثواب می کرد.(۱) در منبر خود اهل سخنوری و
مجلس آرایی حرفه ای نبود و سخنانی بیرون
از آیات قرآن و روایات بر زبان جاری
نمی ساخت، در ابتدا، خطبه ای می خواند و
سپس آیه و حدیثی با ذکر سند عنوان می کرد
و به طور مستند در باره آن توضیحاتی
می داد.(۲) شخصیتهای سرشناس و برخی از
اهل علم و نیز اشخاصی که خود اهل منبر
بودند برای درک فیض، پای منبر ایشان
می آمدند و به سخنان و مواعظ او گوش
می دادند زیرا او در سخنان خود جمله ای غیر
مفید و بی نکته نمی گفت و با تمام وجود به
گفته های خود ایمان داشت و اهل منبر در
واقع می آمدند تا سرّ نفوذ کلامش را دریابند و
نیز شیوه های سخنرانی و موعظه را بیاموزند
و بر منبر خویش غنا ببخشند. آنان مشاهده
می کردند که کلام محدث قمی بر روح
شنوندگان همچون دارویی بود که اینها را
برای اعراض از گناه مهیا می کرد و تا مدتها
مراقب اعمال و رفتار خویش بودند و
می کوشیدند از راه راست منحرف نشوند و به
کسی بدی نکنند.(۳) واعظ دانشور، مرحوم
راشد، که از مجلس شیخ عباس استفاده
می کرده است، می گوید: اثر یک منبر ایشان
در آن دو شب (شبهای پنج شنبه و جمعه) تا
یک هفته در ما باقی بود، سخنان آن مرحوم
در اعماق دل ما ریشه دوانیده و ما را به خود
مشغول داشته بود.(۴) محقق معاصر محمود
شهابی، که این محدث را در سالهای ۱۳۳۸ ـ
۱۳۳۹ه··· .ق در مشهد درک کرده است،
خاطرنشان می نماید: هر کس او را با آن حال
صفا و خلوص می دید وقتی سخنان سراپا
حقیقت را از وی می شنید بی اختیار انقلابی در
او پدید می آمد و تحت تأثیر بیاناتش که
صادقانه و مشتاقانه بود، به فکر اصلاح
خویش می افتاد.(۵)
او از دوران کودکی با قرآن مأنوس بود و
وقتی به آیه «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ
لیعبدون»(۶) می رسید، لرزه بر اندامش
مستولی می گردید و با خود نجوا می کرد: چقدر
غافلیم و چه اندازه از هدف الهی دور
افتاده ایم؛ در عمل به دستورات شرعی چنان
بود که گویی همه آنها به خاطر وی نازل گشته
است و معتقد بود انجام اعمال واجب برای
رسیدن به قله کمال کافی نمی باشد و عمل به
نوافل و مستحبات و روی آوردن به اذکار،
اوراد و دعا آدمی را به مقام والایی ارتقا
می دهد و در راستای چنین باوری لحظه ای از
انجام سنن و مستحبات غافل نبود. فرزندش
حاج میرزا علی محدث زاده، نقل کرده است: تا
آنجا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب
(تهجّد و نماز شب) از پدرم فوت نشد حتی در
سفرها.(۷) در شب جمعه ای بعد از نماز شب
هنگام خواندن سوره یس به آیه شریفه «هذه
جهنم التی کنتم توعدون»(۸) که رسید چند بار
آن را تکرار کرد و مکرر گفت «اعوذ باللّه من
النّار» و در این حال چنان منقلب گردید که
نتوانست این سوره را به پایان برساند و به
همان حال باقی ماند تا هنگام اذان صبح که
مشغول نماز گشت.(۹)
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی که به قول
خودش رابطه اش با محدث قمی محکم تر از
دیگران بود، زیرا در یکی از مدارس نجف در
حجره ای با هم زندگی می کردند، حاج شیخ
عباس را انسانی کامل، دانشمندی فاضل،
آراسته به اخلاق ستودنی معرفی کرده و
افزوده است جانم با جان او در آمیخت.(۱۰)
این مرد با آن درجات علمی و مراتب فضل و
تقوا فروتنی وافری از خود بروز می داد و از
غرور و شهرت طلبی بیزار بود و تمایل داشت
در نهایت گمنامی زندگی کند؛ همه مردم را
احترام می نمود و بیش از دیگران سادات،
علما و افرادی که به نحوی مروّج فرهنگ
اهل بیت بودند تکریم می کرد. در مجالسی که
وارد می گردید هر جا که جا بود می نشست و
خود را بر کسی مقدم نمی داشت. بسیار اتفاق
می افتاد که کتابی را بر فراز منبر با خود می برد
و از روی آن برای شنوندگان حدیث نقل
می کرد.(۱۱) از ایشان پرسیده بودند: چرا از
روی کتاب می خوانید؟ جواب داده بود: در
عالم رؤیایی راستین، دیدم که روزه ام را
می خورم، لذا حدس زدم در خواندن حدیث ـ
که روزهای قبل، از حفظ می خواندم ـ لفظا
اشتباهی کرده ام.(۱۲) از اینکه آثارش را
ناشرین با تصرفات غلط به چاپ می رسانیدند
به شدت ناراحت بود و می گفت آنها با تصور
جاهلانه خود این حرکت را کمال دانسته در
حالی که به متن کتاب خلل وارد کرده و
موجب نقصان آن شده است.(۱۳)
میراث ماندگار این محدث به نقل از
فرزندش حاج میرزا علی محدث زاده به حدود
۶۳ جلد کتاب در زمینه های اخلاق، دعا،
تاریخ و شرح حال می رسد.(۱۴) که این
موضوع را محقق معاصر محمدکاظم مدیر
شانه چی تأیید کرده و کتابهای شیخ عباس را
به سه دسته: چاپ شده در زمان خودش، تمام
شده ولی طبع نیافته و کتب ناتمام تقسیم
کرده است.(۱۵) اما مرحوم محمدعلی مدرس
تبریزی سی جلد از آثار وی را فهرست
نموده(۱۶) و خانبابامشار(۱۷) و حسن
مرسلوند(۱۸) حدود پنجاه جلد اثر را جزو
تألیفات حاج شیخ قمی برشمرده اند و این در
حالی است که علی دوانی هشتاد و پنج جلد
کتاب کوچک و بزرگ محدث قمی را معرفی
نموده است.(۱۹) در میان این آثار، کتاب
مفاتیح الجنان و الباقیات الصالحات، شهرت
بیشتری دارد و در اکثر مشاهد مشرفه و
تمامی اماکن مذهبی اعم از مساجد،
امامزاده ها و حسینیه ها و خانه های شیعیان
مورد استفاده می باشد. بسیاری از ادعیه
ماثوره، نوافل و مستحبات و زیارات ائمه
اطهار در این کتاب تدوین شده و در دسترس
علاقه مندان قرار گرفته که می توان آن را
زمزمه های معنوی و عرفانی مکتب تشیع
تلقی کرد. آیت اللّه توسلی می گوید: مرحوم
حاج سیداحمدآقا نقل می کرد روزی یک
مفاتیحی برداشتم به برخی دعاها که رسیدم
برای من شک و تردید حاصل شد، رو کردم
به امام و گفتم: این چیزهایی که توی
مفاتیح الجنان است درست است؟! یک وقت
دیدم امام به من پرخاش کرد و گفت: احمد!
یعنی مرحوم حاج شیخ عباس قمی دروغ
می گوید! به تو بگویم مرحوم حاج شیخ عباس
قمی به خود من گفت: در تمام عمرم یک
مرتبه دروغ گفتم و آن هم بعدش استغفار
کردم. خیلی مسأله است که آدمی بگوید در
تمام عمرم یک دروغ گفته ام.(۲۰)
آفتاب عنایت
قم کانون مقدس و نخستین مرکز تشیع
در ایران به شمار می آید و مردمانش در اواخر
قرن اول هجری به ولایت اهل بیت(ع)
گردن نهادند و به موازات چنین انتخابی با
کارگزاران اموی و عباسی از درِ ناسازگاری
درآمدند و به مأموران آنها باج و خراج
ندادند.(۲۱) شیعیان این سامان از روزگاران
کهن به اسلام راستین عشق می ورزیده و در
پیوند استوار با ستارگان آسمان ولایت و
امامت پیشگام بوده و نخستین کسانی که
برای ائمه خُمس فرستاده اند اهل این دیار
بوده اند.(۲۲) همین انس مقدس و ارتباط
معنوی، موجب شد که علوم اهل بیت(ع) در
این شهر گسترش یابد و در دامان پاک این
شهر عالمان، محدثان و فقیهان وارسته
تربیت شدند که در بارور نمودن باورهای
مردم و غنا بخشیدن به ارزشهای والا از
خویش اهتمام ورزیدند. قم خانه علویان،
آرامگاه سادات و مشهد و زیارتگاه امامزادگان
می باشد و مردمانش در ترتیب دادن قیامهای
مذهبی و مبارزات سیاسی در جهت محو
جهل و استبداد نقش مبارزی داشته اند. وجود
بارگاه مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) و
نیز حوزه های علوم دینی و کثیری از مراکز
فرهنگی و علمی که برای صیانت از دیانت و
گسترش فرهنگ اسلامی در این دیار بنیان
نهاده شده اند قداست و معنویت این شهر را
مضاعف می سازد و بر اعتبار آن می افزاید.
حاج شیخ عباس در این شهر به شکوفایی
رسید و برای زادگاهش احترام ویژه ای قائل
بود و افتخار می کرد هر جا که نامش برده
می شود و نیز روی جلد کتابهایش پسوند قمی
به عنوان مشخص کننده هویت او، مشاهده
می گردد.
در یکی از محلات قدیمی و باسابقه این
شهر شخصی به نام ابوالقاسم روزگار را با
قناعت، زهد و پارسایی می گذرانید، او فرزندی
به نام محمدرضا داشت که در خانه ای باصفا و
تحت تربیت پدری این چنین به سوی تقوا و
تزکیه گام نهاد. او به دلیل آنکه در مواقع
مقتضی و با تحمل مشقات فراوان و گاهی با
پای پیاده به کربلا می رفت و بارگاه مقدس
امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را با
شوق و شعف زیارت می نمود به کربلایی
محمدرضا مشهور گردید. این مرد در کوچه ای
حوالی حرم مطهر، آنچنان صادقانه زندگی
می کرد که مردم دروازه حاج ملا آقا حسین
(کوچه حرم) و اهالی نقاط مجاور این محل او
را به نیکی و خوش نامی می شناختند و تقوا و
اعمال صالحش زبانزد همه بود. محمدرضا از
راه خرید و فروش اجناس و مغازه داری به
تأمین معاش حلال می پرداخت و با وجود
آنکه کسب روزی برایش بسیار مشقت زا بود
تمایل داشت فرزندش از مبلغین و مروجین
دین اسلام شود و برفراز منبر برای مردم
سخنرانی کند. خانه محمدرضا به یک
مکتب خانه شباهت داشت تا یک منزل
مسکونی. از زرق و برق و تجملات بهره ای
نداشت اما به جای آن تزیینات فناپذیر، رنگ
اخلاص و درستی از در و دیوارش موج می زد
و همچون بوستانی جان فزا عطر ایمان و
رایحه پرهیزگاری از آن ساطع بود.(۲۳)
آبشار بشارت
قرن سیزدهم ه··· .ق سالهای پایانی خود را
می گذرانید و اوضاع ایران در این زمان از هر
لحاظ آشفته بود. ناصرالدین شاه از آداب
فرمانروایی چیزی جز غرور، خوشگذرانی و
قساوت نمی دانست، برخی از علما و از جمله
سیدجمال الدین اسدآبادی می کوشیدند
مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کنند و آنان
را از چنگال استبداد و یوغ استعمار برهانند،
در همین اوضاع و احوال که به تدریج زمینه
انقلاب مشروطه در ایران مهیا می گردید در
محله کوچک حرم شهر قم و در منزل
کربلایی محمدرضا اتفاقی کوچک افتاد که
رفته رفته بر فضای فرهنگی اجتماعی جامعه
تأثیر گذاشت. آری در سال ۱۲۹۴ه··· .ق و در
خانه ای که عطر محبت حضرت علی(ع) و
فرزندانش مشام هر انسان مشتاق معرفت را
نوازش می دهد، در یکی از اتاقها مادری
نیکوسرشت از شدت درد به خود می پیچد و
همراه با ناله و زاری از خاندان طهارت
استمداد می طلبید. زنان همسایه و
خویشاوندان پروانه وار بر گرد وجود این بانو
می چرخند، هر کدام مشغول کاری هستند.
یکی آب گرم می کند و دیگری لباسهای
نوزادی را که قرار است دیده به جهان بگشاید
مهیا می نماید، چند نفری هم در کنار بستر
همسر محمدرضا نشسته اند و می کوشند او را
از ناراحتی ناشی از درد زایمان نجات دهند،
یکی داروی گیاهی به او می دهد، دیگری با
سخنانش می کوشد آرامش او را حفظ کند،
زمان به کندی می گذرد تا آنکه این لحظات
آمیخته به اضطراب به پایان می رسد و در
میان شور و شعف حاضران نوزاد متولد
می گردد و صدای شیون او با شادمانی و
هیجان زنان در هم می آمیزد، همه خدا را
شکر می گویند که کودک سالم است، یکی از
بانوان باشتاب زیاد به سوی اتاق محمدرضا
می رود و با عجله در را می کوبد و صدا می زند:
کربلایی! کربلایی چشمتان روشن، بچه ات به
سلامتی به دنیا آمد. پسر است مبارک باشد.
مادرش هم بحمداللّه کسالتی ندارد و تنها
دردهای چندین ساعته مقداری او را در رنج و
تعب قرار داده است؛ با استراحت و استفاده از
گل و گیاه او نیز به حال نخستین خویش باز
می گردد، نیاز به استراحت دارد. کربلایی
محمدرضا زیر لب ذکر خداوند را زمزمه
می کند، موجی از شادی بر سیمایش نقش
می بندد و با چهره ای متبسم از آن بانو تشکر
می کند و مژدگانی وی را تقدیم می نماید.
نوزاد را با آبی که از قبل گرم کرده بودند،
شستشو می دهند و لباس بر تنش می کنند و
مقداری از تربت کربلا را که پدرش از سفر
زیارتی عتبات آورده بود بر لبانش می زنند و او
را در پارچه ای سفید پیچیده و به نزد پدرش
می برند. او فرزند را در آغوش می گیرد،
نگاهش از رضایت و خوشحالی او حکایت
دارد، نوزاد را غرق در بوسه می سازد و خداوند
را از این بابت سپاس می گوید و در حق
فرزندش دعا می کند و سپس در حضور
بستگان و آشنایان و با پذیرایی از میهمانان
طی مراسمی سنتی نام کودک را «عباس»
می گذارد. جمعیت حاضر بلافاصله صلوات
می فرستند و به محمدرضا تبریک می گویند.
او هم در این موقع دستهای خود را به سوی
خداوند دراز می کند و از او می خواهد او را در
پرورش درست فرزندش موفق نماید تا بتواند
فرزندی صالح و شایسته تحویل جامعه
اسلامی دهد. پدر با این نام به فرزندش
آموخت که در میدان علم و تقوا همچون
حضرت ابوالفضل(ع) شجاع و فداکار باشد و
در یاری دین مبین اسلام لحظه ای مضایقه
نکند و از کثرت عدّه و عُده دشمنان نهراسد و
گویی عباس کوچک با لبخندهای کودکانه به
سفارش پدر لبیک می گفت و با آب دیدگان
حکایت مظلومیت و مصایب خاندان عترت را
می نگاشت. چراغ وجود این کودک به زندگانی
اهل خانه نور و فروغی تازه بخشید.
قند در قدح
زینب مادر عباس از هنگامی که هنوز
کودکش دیده به جهان نگشوده بود با خود
عهد بست که هنگام شیر دادن به نوزاد
بی وضو نباشد و در حال پاکی و طهارت،
پستان در دهان بچه اش بگذارد. او به این
میثاق عمل کرد و به مدت دو سال عباس را
در حال وضو شیر داد؛ به همین دلیل شیخ
عباس قمی بعدها گفته بود: بخش مهمی از
موفقیتهای من از برکت مادرم است زیرا آن
بانوی محترم در حد امکان و توانایی مرا با
طهارت شیر داد و مادرش هم در خاطره ای
گفته بود: مدت دو سالی که عباسم شیر
می خورد حتی یک بار هم به یاد ندارم بدون
وضو و طهارت به وی شیر داده باشم. زینب
زنی پارسا و مؤمن بود که در انجام واجبات و
حتی نوافل جدیت داشت و از ویژگیهای او
این بود که به انجام فرایض در اول وقت
التزام داشت و به طور حتم و یقین یکی از
عوامل موفقیت و نیز آینده ای درخشان و پربار
که برای محدث قمی و این نامور جهان تشیع
ترسیم گردید، تربیت و نشو و نما در دامان
چنین مربی دلسوز، متدین و پرهیزگار بوده
است.
حاج شیخ عباس بارها وقتی موقعیتی
اقتضا می کرد از مادرش به نیکی و خوبی یاد
می نمود و به مخاطبان گوشزد می کرد: مادرم
از زنان پارسا و با خدا بود و یکی از امتیازاتش
این بود که هیچ گاه نماز اول وقتش فوت
نمی گردید.(۲۴) یکی از فرزندان حاج شیخ
عباس نقل کرده است: مادرحاج شیخ عباس
از زنان نمونه بود، من ایشان را دیده بودم،
یادم هست یک بار با آن مرحومه سر سفره
بودم، یک دستم را روی نان گذاشتم و با
دست دیگر تکه ای از آن جدا کردم، ایشان به
من فرمودند: این کار جسارت است که دست
روی نان بگذاری، نان را با احترام دو دستی
بلند کن و یک تکه از آن جدا کن. او به این
ریزه کاریها توجه داشت.
فضای آرامش گستر، آغوش گرم و
زمزمه های پرعاطفه این بانو، محیط سالم و
مناسبی برای شکوفایی عباس پدید آورد،
زینب خانم به خوبی دریافته بود که ثمره
زندگی نیز همچون گلهای معطری هستند که
در بوستانها می رویند و از لطافت و ظرافت
خاصی برخوردارند و کوچکترین غفلت موجب
خزان و پژمردگی آنها می گردد به همین دلیل
لحظه ای عباس را از نیازهای روحی و
خواسته های درونی فرزندش غافل نکرد، پدر
نیز نقش تربیتی و هنر ارزشمند پدری را در
خصوص این کودک به نحو احسن ایفا کرد و
همگام با رشد او پیش رفت و خود را با عوالم
فرزندش هماهنگ ساخت و می کوشید
پاسخگو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 