پاورپوینت کامل پرهیز از زمینه های گناه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرهیز از زمینه های گناه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرهیز از زمینه های گناه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرهیز از زمینه های گناه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۶

درسهایی از تفسیر سوره نور

«قسمت هجدهم»

… وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أبْنائِهِنَّ أَوْ أبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أوْ
اِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی اِخْوانِهِنَّ أَوْ بنی أخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعینَ غِیرِ اُولِی اِلارْبَهِ
مِنَ الرَّجالِ أَوْ الطِفْلِ الذَّینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ
زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللّه ِ جَمیعا أیُّهَ المُؤمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». «آیه ۳۱»

شرح کلی:

چشم فرو بستن از نگاه آلوده و نگه داری
دامن و شرمگاه خود از نگاه دیگران به
شرحی که گذشت وظیفه ای است که در دو
آیه ۳۰ و ۳۱ این سوره، هم مردان مسلمان
و هم زنان مسلمان به آن فرا خوانده شده اند.
نخست خدای متعال به مردان مسلمان
فرمان می دهد دیده برگیرند و به نامحرمان
چشم ندوزند و دامن خود از نگاه گناه آلود
دیگران نگه دارند، و سپس همین فرمان را
متوجه زنان مسلمان می کند و علاوه دستور
می دهد زینت و زیبایی پنهان خویش را
آشکار نسازند و روسری خود را بر گردن و
گریبان خویش نیز بیافکنند و زینت خود را جز
برای دوازده دسته که برشمرده است هویدا
نکنند. این دوازده گروه که محرم زن مسلمان
به شمار می روند عبارتند از شوهرانشان،
پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران
شوهرانشان، برادرانشان، پسران برادرانشان،
پسران خواهرانشان، زنانشان، بردگانشان،
طفیلی مردان بی نیاز، و کودکان نابالغ و ناآگاه.
آنگاه باز فرمان می دهد که زنان هنگام راه
رفتن از کوبیدن پای خود بر زمین، برای
نشان دادن زینت خود، پرهیز کنند. و در
پایان، خطاب به همه مؤمنان دستور توبه و
برگشت به سوی خداوند می دهد چرا که مایه
امید به رستگاری اشان است.

هشت گروه نخست که همه از مردانند،
معنا و مصداق روشنی دارد و نیاز به شرح
نداشت، اما چهار گروه پایانی، چنان که در
قسمت پیش آوردیم، نیازمند شرح و تفسیر
بود. شرح و تبیین گروه نهم و دهم، یعنی
«نسائهنّ» و «ما ملکت أیانُهنَّ» را در
همانجا آوردیم و بخش نهایی آیه، از جمله دو
دسته باقی مانده را به این درس وعده کردیم.
امیدواریم طی این چهار قسمت توانسته
باشیم جلوه هایی از تابش این دو آیه شریفه را
بازتاب بدهیم. همچنان آماده دریافت و
بررسی پرسشهای تفسیری خوانندگان محترم
در باره آیات مورد بحث و دیگر آیات سوره
مبارکه نور می باشیم.

دسته یازدهم:

مردان طفیلی و بی نیاز؛

التابعین غیرِ اولی الاربه من الرجال

در قسمت پانزدهم که در شماره ۸۹
مجله آمده به تفصیل در شرح نکات ادبی آیه
۳۰ و ۳۱، در باره این دسته که با تعبیر
«التابعین غیرِ اولی الاربه من الرجال» از آنان
نام برده شده سخن گفتیم. در آنجا آوردیم که
معنای لغوی «تابع» روشن است ولی در باره
مصادیق آن، و اینکه چرا با این عنوان از آنان
یاد شده، نظرهای چندی وجود دارد. ولی با
توجه به معنا و مفهوم «تابع» و قید «من
الرجال» (از مردان) که پس از آن آمده، در
شرح «التّابِعینَ» می توان گفت: منظور آن
دسته از مردانی هستند که هر چند از نظر
جسمی رشد کرده اند اما رشد عقلی کافی
ندارند و همین کاستی، آنان را به مسایل
جنسی بی توجه کرده است و در خود، احساس
نیاز به آن ندارند و نوعا دنباله رو و طفیلی
بستگان خود هستند تا نیاز غذایی و حمایتی
آنان برآورده شود و از خود اراده و استقلال
چندانی ندارند و از همین روی است که
نیازمند سرپرست و قیّم هستند. متّصف شدن
آنان به «غیرِ اُولی الإرْبه» نیز ناظر به همین
امر است. نگاه چنین مردهایی همانند نگاه
کودکانی است که معنا و مفهومی جز خود نگاه
در بر ندارد و نمی تواند آلوده بوده و تبعات
منفی را در پی داشته باشد.

«اربه» به معنای نیاز و حاجت است، ولی
در اینجا منظور همان خواست شهوی و نیاز
جنسی است که شخص را به سوی ازدواج
می کشاند. این کلمه با اضافه شدن «اُولی» که
به معنای صاحبان و دارندگان است، معنای
«نیازمندان» را می دهد. بدین ترتیب معنا و
مفاد ترکیب «التابعین غیر اولِی الاربه من
الرجال» چنین است: آن دسته از مردان
طفیلی و دنباله رو که نیازمند سرپرستند و اراده
مستقل و احساس نیاز جنسی ندارند.

در همان جا افزودیم: این معنا در صورتی
است که مصداق «تابعین» را بر اساس ظاهر
روایات، تنها محدود به عقب ماندگان ذهنی و
دیوانگان بشماریم، اما اگر دامنه آن را شامل

همه مردهایی که نیازمند سرپرستی هستند،
بدانیم، آن وقت سالخوردگانی که احساس نیاز
جنسی ندارند را نیز در بر خواهد گرفت. چنان
که برخی مفسّران آن را عبارت از پیرمردان
صالحی دانسته اند که در معاشرت با زنان دیده
فرو می بندند و از چشم چرانی پرهیز می کنند
یا اساسا ناتوانی جنسی دارند.(۱)

با توجه به همین ملاک است که برخی
مفسّران، این عنوان را شامل «خواجگان» نیز
دانسته اند، هر چند در سنین پیری نباشند اما
وضعیت جسمی آنان به گونه ای است که در
زندگی و معاشرتهای خانوادگی نوعا مایه
نگرانی از آلوده شدن به گناه نیستند. در
گذشته، حضور اطمینان بخش آنان در
حرمسراها و زندگی خصوصی درباریان و
حاکمان و امثال آنان نیز ناشی از همین
ویژگی بوده است!

اگر این دسته و نیز کودکانی که
دوازدهمین گروهند، جزء موارد استثنا قرار
گرفته اند و زنان مسلمان می توانند زینت و
زیبایی خود را از آنان پوشیده ندارند، به
تناسب حکم و موضوع، برخاسته از همین
ملاک است که نوعا از جانب چنین افرادی،
نگرانی هتک حرمت زنان و دختران مسلمان
و آلوده ساختن دامن آنان، نمی رود. آنان
معمولاً نه خود آلوده می شوند و نه در صدد
کنجکاوی و بازگویی آنچه دیده اند برمی آیند.
این است که نوعا از نگاه آنان به زینت و
زیبایی های زنان مسلمان، نگرانی وجود ندارد.

زراره که روایت وی با سندی صحیح و
کاملاً معتبر نقل شده گفته است «در باره
(مصداق) این گفته خداوند عزّ و جل «او
التابعین غیر اولی الاربه من الرجال» از امام
باقر(ع) پرسیدم؛ فرمود:

الاحمق الذّی لا یأتی النساء؛(۲)

سفله و نادانی که سراغ زنان نمی رود.»

با توجه به ملاکی که به «تناسب حکم و
موضوع» بیان کردیم، می توان گفت این
حدیث شریف، یک مصداق روشن آن را بیان
کرده است و منافات ندارد که شامل
سالخوردگانی که دچار ناتوانی جنسی شده و
اساسا احساس نیاز جنسی ندارند نیز شود؛
چنان که چنین معنایی به حضرت امام
کاظم(ع) نیز نسبت داده شده است.(۳)

دسته دوازدهم:

کودکان؛

الطفل الذین لم یظهروا علی عورات
النساء

چنان که در شرح نکات ادبی آیه گذشته
است، «طفل» با توجه به نوع «الف و لام» آن،
که اصطلاحا به آن الف و لام «استغراق»
گفته می شود، معنای جمع را می دهد و این را
با وصف «الذینَ» به دست می آوریم که در
جمع به کار می رود. مادّه اشتقاق «لم یظهروا»
کلمه «ظهور» است که وقتی با کلمه «علی» به
کار برده می شود یکی از دو معنا را می دهد:
۱ـ اطلاع یافتن و آگاهی پیدا کردن بر چیزی؛
۲ـ غلبه یافتن و قدرت پیدا کردن.

این ماده در هیأت «لم یظهروا» که خود
به همراه «الذین» بیان کننده صفت «الطفل»
یعنی کودکان است، یا به این معناست که
«آگاهی نیافته اند» و یا به این معناست که
«قدرت و توانایی نیافته اند».

«عورات» که جمع «عورت» است به آن
دسته اموری گفته می شود که نوعا پنهان
داشته می شود و آشکار ساختن آن همراه با
نوعی شرمساری و خجالت شخص و ابراز
شگفتی و غیر عادی خواندن و خرده گیری
دیگران است؛ به گونه ای که حتی تصریح به
نام آن نیز نوعا همراه با نوعی شرم و خروج از
چارچوب ادب اجتماعی است. از این رو
پوشیده داشتن آن و حتی نام آن، لازم و
خواسته مشترک جامعه و عرف است.

بنابراین دسته دوازدهم که از حکم مورد
بحث یعنی وجوب پوشیده داشتن از نگاه
آنان، استثنا شده و زنان مسلمان وظیفه دار
ستر خود در برابر آنان نیستند کودکانی اند که
بر امور نهانی زنان آگاهی نیافته و قدرت درک
واقعیت امور جنسی را ندارند و یا کودکانی اند
که بر آن قدرت و غلبه نیافته اند. بر اساس
معنای نخست، منظور آیه شریفه آن دسته از
کودکان غیر ممیّزی می باشد که هنوز توان
تشخیص چنین اموری را نیافته اند. که
اصطلاحا به آنان «کودکان غیر ممیّز»
می گویند. بر این اساس زنان مسلمان باید
زینت و زیبایی های نهان خود را از کودکان
ممیز حتی اگر به بلوغ شرعی نرسیده باشند،
بپوشانند. اما اگر معنای دوم را بپذیریم، چنان
که مفسّرانی چون علاّمه طباطبایی
پذیرفته اند، مقصود آیه آن دسته از کودکانی
است که بر امور نهانی زنان، یعنی امور
جنسی، توانایی نیافته اند؛ یعنی هنوز نابالغ اند.
بنابراین زنان مسلمان وظیفه دار ستر خود در
برابر دیدگان پسران نابالغ نیستند حتی اگر
اهل تشخیص و تمییز باشند و از واقعیت امور
جنسی آگاهی یافته باشند.

برخی خواسته اند از نظر فقهی، فرقی
میان این دو معنا و تفسیر نگذارند و نتیجه را
یکی بدانند اما به نظر می رسد باید بنا بر
تفسیر دوم، کودکان ممیزی که به سن بلوغ
شرعی نرسیده اند را بر خلاف تفسیر نخست،
داخل در استثنا دانست. روایاتی نیز وجود دارد
که تفسیر دوم را تأیید می کند؛ از آن جمله
است این دو روایت صحیح که ظاهرا در واقع
یک روایت بیشتر نبوده است:

۱ـ احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی،
این سخن را از حضرت رضا(ع) نقل
کرده است:

«یؤخذ الغلامُ بالصلاه و هو ابنُ سبع
سنین، و لا تغطّی المرأه شعرها منه حتی
یحتلم؛(۴)

پسربچه در سن هفت سالگی به نماز
گرفته می شود، و زن موی خود را از او
نمی پوشاند تا بالغ شود.»

۲ـ نیز احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی،
از حضرت رضا(ع) نقل کرده است:

«لا تغطّی المرأه رأسها من الغلام حتی
یبلغ الغلام؛(۵)

زن، سر خود را از پسربچه نمی پوشاند تا
پسر، بالغ شود.»

البته آنچه در سخن حضرت رضا(ع) آمده
در باره نپوشاندن موی سر است و منافات
ندارد که بر زنان مسلمان واجب باشد نقاط
حساس تر بدن را از پسربچه گانی که به سنّ
تشخیص و تمییز رسیده و می توانند آنچه
دیده اند را به خوبی بازگو کنند بپوشانند حتی
اگر به سن بلوغ شرعی نرسیده باشند. مشابه
چنین تفاوتی در سخن برخی فقیهان نیز آمده
است. به عنوان مثال، صاحب جواهر، نگاه
کردن نامحرم به دختر بچه ای که به سن بلوغ
نرسیده را جایز می داند در حالی که بر اساس
روایاتی چند، بوسیدن دختربچه پس از سن
شش سالگی و حتی پنج سالگی یا نشاندن
وی در دامن توسط نامحرمان را امری
ناخوشایند شارع می شمارد.(۶)

از طرف دیگر کودکان ممیز نیز دو
گونه اند؛ برخی هر چند شرعا به سنّ بلوغ
نرسیده اند ولی در مرز بلوغ اند که اصطلاحا به
آنان «مُراهِق» گفته می شود. و به هر حال
کودکانی اند که زمینه تحریک و فوران میل
جنسی در آنان وجود دارد. زنان مسلمان باید
خود را از چنین نوجوانانی نیز بپوشانند.(۷) و
اولیاء پسربچه ها نیز باید آنان را از نگاه به
نامحرم باز دارند.(۸) ولی اگر در این حدّ نباشند
و نگرانی از ناحیه خود آنان وجود ندارد لکن
در حدّ و قواره ای هستند و به گونه ای مسایل
را می فهمند که امور نهانی زنان را می توانند
برای دیگران بازگو کنند، در پاره ای روایات
توصیه شده است که زنان خود را حتی از نگاه
چنین پسربچه هایی نیز دور بدارند؛ از جمله
این سخن امام صادق(ع):

«سئل امیرالمؤمنین علیه السلام عن
الصبی یحجم المرأه؟ قال: ان کان یُحسن أن
یصف فلا؛(۹)

از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند آیا پسربچه
می تواند زن را حجامت کند؟ فرمود: اگر به
خوبی می تواند بازگو کند، نه.»

هر چند این روایت شریف، به ضمیمه آیه
مورد بحث، مستند کسانی است که ستر از
نگاه پسربچه ممیّز را کلاً واجب شمرده اند
ولی در خصوص ممیّزی که نزدیک بلوغ
نیست و فقط زمینه بازگویی وی وجود دارد، با
توجه به ادله دیگری که در فقه آمده، تنها
می توان قائل به کراهت شد. چنان که فقیه
برجسته ای چون شیخ مرتضی انصاری نیز
همین را پذیرفته است.(۱۰)

نتیجه اینکه حکم نگاه پسربچه گان نابالغ
و در نتیجه وظیفه پوشش زنان در برابر آنان،
در سه مرحله بیان شده است؛ کودکان غیر
ممیّز، کودکان ممیّزی که زمینه تحریک و
فوران شهوت جنسی ندارند، و کودکان
ممیزی که چنین زمینه ای را دارند و نزدیک
مرز بلوغ قرار گرفته اند. در باره مرحله اول و
سوم، ظاهرا اختلافی میان فقها نیست ولی
در باره مرحله دوم، برخی آن را ملحق به
مرحله سوم شمرده اند و برخی نیز بی حجابی
در برابر آنان را مکروه شمرده اند. این احتمال
را نیز ما مطرح کردیم که فرق است میان
مواردی چون موی سر و نقاط حساس تر بدن.
ممکن است کسی بگوید به مقتضای ظاهر
سخن حضرت رضا(ع)، پوشاندن مثل موی
سر در مقابل پسربچه تا پیش از بلوغ واجب
نیست ولی نقاط دیگر بدن را از کودکان
ممیزی که به خوبی تشخیص داده و قدرت
بازگویی دارند «باید» یا «شایسته»
است پوشاند.

چرا نامی از دایی و عمو برده

نشده است؟

در آیه شریفه از دوازده دسته نام برده
شده که شامل خویشان نسبی و سببی و
برخی دیگر است. ولی چرا نامی از «دایی» و
«عمو» در میان نیست با اینکه آن دو قطعا
جزء محارم اند، همان گونه که در آیه دیگر به
این امر تصریح شده است:

«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أمَّهاتُّکُمْ و بناتُکُمْ وَ
أخَواتُکُمْ و عمّاتُکُمْ و خالاتُکُمْ و بناتُ الأخِ و
بناتُ الأخْتِ و امّهاتُکُمُ الّلاتی أرْضَعْنَکُمْ و
أخَواتُکُمْ مِن الرَّضاعهِ و أمّهات نِسائکُمْ و
ربائبُکُمُ الّلاتیِ فی حُجُورِکُمْ مِنْ نسائکُمُ
الّلاتیِ دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فانْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ
فَلا جناح عَلَیْکُمْ و حَلائلُ أبْنائِکُمُ الّذینَ مِنْ
أصْلابِکُمْ و أنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الأخْتَیْنِ إلاّ ما قَدْ
سَلَفَ انَّ اللّه َ کان غفورا رحیما؛(۱۱)

حرام شده است بر شما، مادرانتان و
دختران و خواهران و عمه ها و خاله ها و
دختران برادر و دختران خواهر شما و مادرانی
که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعی
شما و مادران همسرانتان و دختران همسرتان
که در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانی
که با آنها آمیزش داشته اید، و چنانچه با آنها
آمیزش نداشته اید، (دختران آنها) برای شما
مانعی ندارد، و همسرهای پسرانتان که از
نسل شما هستند (نه پسرخوانده ها) و اینکه
جمع کنید میان دو خواهر، مگر آنچه در
گذشته واقع شده، چرا که خداوند، آمرزنده و
مهربان است.»

بسیاری از مفسّران و شارحان، اساسا به
این سؤال نپرداخته اند و برخی این امر را
ناشی از نهایت فصاحت و بلاغت قرآن
شمرده اند چرا که ذکر پسر خواهر و پسر برادر،
ملازم با محرم بودن عمو و دایی نیز می باشد
زیرا محرمیت، امری دوجانبه است و وقتی
فرزندان خواهر و برادرِ شخص بر او محرم
باشند، قهرا عمو و دایی نیز محرم خواهند
بود.(۱۲) ولی روشن است که این پاسخ
برخاسته از عدم تصوّر درست موضوع و
خلطی روشن است و هیچ تلازمی در این
مورد بحث وجود ندارد. زیرا آیه شریفه
نمی فرماید «پسر خواهر شخص» یا «پسر
برادر شخص» تا شامل زن و مرد، هر دو،
شود؛ یعنی عمه و خاله و عمو و دایی را شامل
گردد، بلکه با اضافه کردن «بنی اخوان» و
«بنی اخوات» به ضمیر «هنَّ» محدود به پسر
برادران زن و پسر خواهران زن کرده است. و
این فقط شامل عمه و خاله می شود. علاوه بر
اینکه آنچه مورد نظر است محرمیت زن با
عمو و دایی است نه محرمیت مرد با عمو و
دایی! یعنی بر فرض پذیرش این پاسخ، تازه
اثبات کرده ایم که عمو با پسر برادر و دایی با
پسر خواهر محرم است، نه برادرزاده و
خواهرزاده که شامل دختر برادر و دختر خواهر
نیز بشود. و تعجب است که چنین خلطی
صورت گرفته است.

برخی شارحان و مفسّران، عدم ذکر عمو
و دایی در شمار محارم را این گونه تحلیل
کرده اند که قرآن با این کار خواسته است لزوم
احتیاط را برساند؛ به این بیان که عمو و دایی،
علی رغم اینکه جزء محارم اند ولی باید
احتیاط کرد و زیبایی و بدن خود را از آنان
پنهان داشت چرا که چه بسا آن دو آنچه را
دیده اند برای پسران خود یعنی پسر عمو و
پسر دایی، بازگو کنند در حالی که آنان محرم
نیستند. اگر دایی یا عمو چنین کنند، به مانند
این است که پسرانشان، خود، دختر عمو و
دختر دایی را دیده اند، لذا برای پرهیز از پیش
آمدن چنین زمینه ای و در جهت تأکید بر
رعایت ستر توسط زنان، قرآن نامی از دایی و
عمو نبرده است.(۱۳)

روشن است اگر چنین تحلیلی را بپذیریم،
آن وقت این پرسش را باید جواب بدهیم که
چرا پس عمه و خاله را ذکر کرده است با اینکه
همین احتمال اگر در باره آنان بیشتر و قوی تر
نباشد، کمتر نیست. عمه و خاله نیز ممکن
است زیبایی های زن را برای پسران خود
بازگو کنند، به گونه ای که گویا خود
آنان دیده اند.

ممکن است این احتمال نیز در پاسخ
مطرح شود، هر چند در جایی ندیده ام، که آیه
شریفه محرم بودن عمو و دایی را به وضوح و
اولویت موکول کرده است؛ به این بیان که
وقتی پسر برادر و پسر خواهر، محرم زن
باشند، عمو و دایی که از نظر سنّی نوعا یک
رتبه مقدّم هستند، به طریق اولی، محرم اند و
نیازی به پوشاندن خود در برابر آنان نیست.

این پاسخ نیز هر چند می تواند مورد توجه
قرار گیرد ولی قانع کننده نیست، چرا که اولاً
در مقام قانونگذاری که جای صراحت و
قطعیت است، استفاده از چنین روشهای
بیانی، چندان پذیرفته نیست. ثانیا اگر چنین
است، طبعا و به طریق اولی، نیازی به ذکر
«اخوانهنَّ» نبود و می شد برای بیان حکم
آن، به همان «بنی اخوانهنَّ» اکتفا کرد.

ممکن است نیز در پاسخ، بدوا این
احتمال برود که تا آن زمان هنوز عمو و دایی
جزء محارم نبوده اند، ولی این احتمال نیز به
وضوح، مردود است، از جمله به خاطر اینکه
حکم محرمیت آن دو که در آیه سوره نساء
آمده و نقل کردیم، پیش از سوره نور نازل
شده است و نه پس از آن.

از این رو، این پرسشی است که علی رغم
تأمل و مراجعه به منابع متعدد تفسیری و
فقهی، هنوز برای نگارنده پاسخ روشنی نیافته
است. اگر نویسنده در ادامه این سلسله
مقالات به نکته روشنی در این باره دست
یافت برای خوانندگان محترم نیز بازگو خواهد
کرد. سپاسگزار نکته پردازی و راهنمایی
صاحب نظران محترم در این باره می باشیم.

* وَ لا یَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما
یُخْفینَ مِنْ زینتهِنَّ

آخرین فرازی که در آیه شریفه و در ادامه
فرمانهای قبلی، و در راستای حفظ شؤون
زنان مسلمان، حکمی ویژه را متوجه آنان
می کند، این جمله است که همچون فراز پیش
یک حکم بازدارنده است. بازدارنده از گونه ای
راه رفتن که زینت پنهان آنان را آشکار می کند
اما این بار با صدا. زنان مسلمان همان گونه
که همانند مردان مسلمان، باید از نگاه آلوده
بپرهیزند و باید شرمگاه خویش را از نگاه
دیگران حفظ کنند و زنان به خصوص، نباید
زینت نهان خود را آشکار کنند و باید پوشش
خود را کامل کرده و گردن و گریبان خود را نیز
بپوشانند، و نباید زینت و زیبایی خود را برای
نامحرمان هویدا سازند، نباید نیز هنگام راه
رفتن در کوچه و خیابان، به گونه ای پاهای
خود را بر زمین کوبند که با به صدا در آمدن
زیورهایی که در پای خود دارند، جلب توجه
کنند و دیگران پی به زیور پنهان آنان برند؛
زیوری که چه بسا صدای آهنگین و زنگوله
مانند آن از دیدن مستقیم آن، گویاتر، جذاب تر
و پرمعناتر باشد!

زنان عرب همان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.