پاورپوینت کامل سستی پیوندها، دگرگونی در زندگی خانوادگی در آلمان ۵۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سستی پیوندها، دگرگونی در زندگی خانوادگی در آلمان ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سستی پیوندها، دگرگونی در زندگی خانوادگی در آلمان ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سستی پیوندها، دگرگونی در زندگی خانوادگی در آلمان ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۴

مقدمه:

در ۳۰ سال گذشته و همگام با روند
پرشتاب صنعتی شدن و شکل گیری حرکتهای
فکری جدید، مفهوم خانواده نیز همانند
بسیاری از مفاهیم اجتماعی دیگر در کشور
آلمان دستخوش یک دگرگونی بنیادین شده
است. در اینجا خانواده از شکل سنتی خود که
از یک زن (به عنوان مادر)، شوهر (به عنوان
پدر) و احیانا فرزندان بر اساس ولایت پدر
تشکیل شده، در آمده و جای خود را به
اشکال جدیدی از همزیستی داده است. در
این میان به ویژه جایگاه زن که طی هزاران
سال حیات بشری پیش از هر چیز نقش
همسر و مادر را در خانواده ایفا می کرد، کاملاً
دستخوش دگرگونی شده است. زن آلمانی
امروز دیگر این نقش را کم و بیش فراموش
کرده و مرد آلمانی هم انتظار زیادی از او
ندارد. زن خود را از مرد مستقل کرده و به
تنهایی برای زندگی خود برنامه ریزی می کند.
او اکنون بر این اعتقاد است که می تواند تقریبا
تمام کارهایی را که تا پیش از این مختص
مرد بود، انجام دهد و دولت نیز از او در این
راه حمایت می کند.

در اینجا اشاره به این نکته، مهم به نظر
می رسد که نگاه متفاوت آلمانی ها به مقوله
خانواده (که دیدی کاملاً سکولار است) سبب
شده است تا آنها حتی آمار خود را طبق
معیارهای خاصی تهیه کنند، به نحوی که
انسان برای تهیه گزارشی مشابه آنچه که در
اینجا ملاحظه می کنید، اغلب مستقیما به
اطلاعات آماری دلخواه دست نمی یابد، بلکه
مجبور است این آمار را از لابه لای دیگر آمار
استخراج کند. این تفاوت حتی خود را در
مفاهیمی نیز نشان می دهد که از سوی
آلمانی ها در ارتباط با این موضوع مورد
استفاده قرار می گیرد که به ناچار در این
گزارش نیز به چشم می خورد. برای نمونه در
این گزارش در هر کجا که از «زوج» سخن به
میان می آید، لزوما به معنای همسر قانونی
یک فرد نیست بلکه این واژه مفهوم کلی
است که به هر شخصی اطلاق می شود که با
فرد دیگری ارتباط زناشویی داشته باشد. حال
چه این دو یک زوج قانونی باشند و چه زوجی
که ازدواجشان ثبت نشده و به طور نامشروع با
یکدیگر زندگی می کنند. لازم به تذکر است که
در معیار آلمانی نمی توان از «زوج غیر
قانونی» سخن گفت چون قانون این کشور
هیچ گونه رابطه میان زن و مرد را با یکدیگر
یا حتی با فرد هم جنس خود محدود نمی کند.

ساختار خانواده ها و دیگر

اشکال همزیستی

در کشور آلمان در دوران بعد از جنگ،
تمایل به تشکیل خانواده به شدت کاهش
یافته است. این روند به ویژه به واسطه
گسترش اشکال جایگزین برای خانواده (مثلاً
همزیستی زن و مرد بدون سند ازدواج)
تقویت شده است. طبق آمار سال ۱۳۷۵
(منتشر شده توسط وزارت خانواده، سالمندان،
زنان و جوانان آلمان) ۲۱% از جمعیت ۸۲
میلیونی آلمان ازدواج نکرده اند (یعنی حدود
۱۷ میلیون نفر) و خود یا زوجشان فرزندی
ندارند. ۱۶% از این افراد کاملاً تنها و ۵%
همراه با شخصی دیگر زندگی می کنند.

یکی از راههای دریافتن این موضوع که
پیوندهای خانوادگی در یک جامعه تا چه
اندازه قوی هستند، تعیین تعداد نسلهایی
است که در یک خانواده زندگی می کنند، بدین
معنا که پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و فرزندان

هر کدام نماینده یک نسل در نظر گرفته
می شوند. یکی از ویژگیهای جوامع شرقی،
تنوع تعداد نسلها در تعداد زیادی از خانوارها
است. ولی در کشور آلمان تنها ۱/۲% از مردم
صاحب خانواده ای با ۳ یا بیش از ۳ نسل
هستند. ۵۵% از آلمانیها در خانواده ای زندگی
می کنند که در آن دو نسل وجود دارد. عوامل
متعددی در پدید آمدن این وضعیت دخیل
هستند که از آن جمله می توان به موارد زیر
اشاره کرد:

ـ پایین بودن نرخ تولد: حدود ۴/۱۸
میلیون نفر از جمعیت آلمان (۶/۲۲%) را
زوجهای ازدواج کرده ای تشکیل می دهند که
فرزند ندارند.

ـ بالا بودن سطح انتظارات مردم از
زندگی

ـ بالا بودن میانگین سنی جامعه: در سال
۱۳۷۵، ۴۶۱۴۵۰۰۰ نفر از جمعیت کشور
آلمان بالای ۳۵ سال سن داشتند.

ـ تحول در ساختار اقتصادی و
سکونتی مردم

ـ جدا شدن زودهنگام فرزندان از
خانواده ها: در کشور آلمان فرزندان خیلی زود

(حدودا از سن ۱۶ سالگی) خانواده ها را ترک
می کنند، به نحوی که بیش از نیمی از آنها تا
سن ۳۳ سالگی خانه پدری را ترک گفته اند.
طبق تحقیقات انجام شده دخترها زودتر از
پسرها به ترک خانه می پردازند.

ـ پایین بودن تعداد فرزندانی که والدین
خود را در نزد خود نگهداری می کنند: همان
گونه که اشاره شد، تنها ۱/۲% آلمانیها در
خانواده ای با ۳ نسل یا بیشتر زندگی می کنند.
بالا بودن سطح رفاه و قوی بودن نظام تأمین
اجتماعی برای اکثریت افراد مسن این امکان
را فراهم کرده است که مستقل از فرزندان
خود زندگی کنند. ولی با این وجود ۵% از افراد
بالای ۶۵ سال و ۱۴% از افراد بالای ۸۰ سال
در خانه های سالمندان به سر می برند.

یکی دیگر از نشانه هایی که از سستی
پیوندهای خانوادگی در کشور آلمان حکایت
دارد، فاصله محل مسکونی فرزندان تا محل
سکونت والدینشان است. در سال ۱۳۷۰ در
غرب آلمان ۵۳% از فرزندان بزرگسال در
شهری غیر از شهر والدین خود سکونت
داشته اند. این رقم در مورد فرزندانی که
تحصیلات دانشگاهی داشتند بسیار بیشتر
بود، یعنی تنها یک چهارم این فرزندان در
شهر محل سکونت والدینشان به سر
می بردند.

روند کنونی تشکیل خانواده در آلمان در
جهت خلاف آن چیزی است که ما از نظر
اخلاقی و مذهبی عادی می خوانیم. با مقایسه
آماری به آسانی می توان به این حقیقت دست
یافت. مقایسه نوع خانواده هایی که افراد بالای
۱۸ سال در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۵۱ تشکیل
می داده اند، نشان می دهد که تعداد
خانواده هایی که در آنها زن و شوهر با یکدیگر
ازدواج کرده اند و فرزند نیز دارند ۵/۱۱%
کاهش یافته است. از سوی دیگر بر تعداد
خانواده هایی که در آن زن و مرد با یکدیگر
ازدواج نکرده اند و فرزندی ندارند، ۸/۳%
افزوده شده است. یکی دیگر از انواع خانواده،
خانواده ای است که از زن و مرد ازدواج نکرده
و فرزند تشکیل شده است (این فرزند یا به
یکی از والدین تعلق دارد و یا می تواند
فرزندخوانده باشد.) تعداد این خانواده هم در
سال ۱۳۷۵ در مقایسه با سال ۱۳۵۱، ۱۸%
افزایش پیدا کرده است.

تغییر در معنی اخلاق و عرف

حتی تعریف اخلاق و ارزشها هم از
طوفان تحولات و دگرگونی هایی که به آن
اشاره شد در امان نمانده است، بدین ترتیب
که پس از سالها بحث در بین سیاستمداران،
دانشمندان، نمایندگان کلیساها و دیگران در
آلمان سرانجام هم جنس گرایی به عنوان
امری عادی پذیرفته شد، به طوری که اکنون
زوجهای هم جنس گرا هم می توانند به طور
قانونی به عقد یکدیگر در آیند و تشکیل
خانواده بدهند! اما نگاه اجتماع به این موضوع
کاملاً متفاوت است. گرچه دولت آلمان با
تصویب قوانین مختلف همانند قانون رفع
تبعیض نسبت به زوجهای هم جنس گرا
(مصوب ۱۶ فوریه ۲۰۰۱ که از اول اوت
همان سال به اجرا گذاشته شد) کوشش کرده
است برای این افراد نیز امکانات و موقعیتهای
برابر ایجاد کند ولی اصولاً نیاز به تصویب این
قانون از این امر خبر می دهد که اکثریت
جامعه آلمان آماده پذیرش آنان نیست و حتی
به گفته خود هم جنس گرایان که در گزارشهای
مختلف به چاپ می رسد، آنها هر روز در
اجتماع از سوی دیگران، «مورد تحقیر و
تبعیض» قرار می گیرند.

همین عدم آمادگی بخش اعظم اجتماع
برای پذیرش هم جنس گرایان سبب شده
است که بسیاری از آنها هویت خود را مخفی
نگه دارند و تنها اقلیت کوچکی از آنها حاضر
شده اند نام خود را در اداره ثبت به عنوان زوج
هم جنس گرا ثبت کنند (تنها حدود ۳% از
مردان و تعداد بیشتری از زنان)؛ به همین
دلیل تا به امروز تعداد دقیق این افراد در
کشور آلمان مشخص نشده است. البته آمار
تخمینی در این ارتباط وجود دارد که تفاوت
بین آنها بسیار چشمگیر است. طبق یکی از
این آمار تعداد هم جنس گرایان به ۴۱۴۰۰ نفر
(در سال ۱۳۷۸) می رسد. یکی دیگر از این
آمار تعداد آنها را ۱۶۵۰۰۰ و دیگری حدود
۵/۲ میلیون نفر تخمین می زند. یکی از نکات
شگفت انگیزتر و واقعا تأثربرانگیزتر آن است
که طبق آمارهای موجود، در سال ۲۰۰۰
حدود ۸۳۰۰ کودک در یک چنین خانواده هایی
زندگی می کرده اند. نکته عجیب دیگر در باره
این افراد این است که پدر یا مادر دو سوم این
کودکان که اکنون با یک فرد هم جنس خود
تشکیل خانواده داده است یا قبلاً متأهل بوده
یا هم اکنون هم رسما همسر شخص دیگری
است و صرفا جدای از او زندگی می کند. گرچه
سالیان سال است که در غرب مسأله ارتباط
جنسی پیش از ازدواج میان زن و مرد امری
عادی و پذیرفته شده تلقی می شود، ولی تا
همین چند دهه پیش در آلمان، کسی
نمی پذیرفت که زن و مرد ازدواج نکرده در زیر
یک سقف با یکدیگر ازدواج کنند. این وضع
اکنون کاملاً تغییر کرده است: طبق آمار سال
۱۳۷۵، ۸۵/۱ میلیون نفر از آلمانیها در چنین
وضعیتی به سر می