پاورپوینت کامل آن روز که تصمیم گرفتیم کلفتمان را عوض کنیم ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آن روز که تصمیم گرفتیم کلفتمان را عوض کنیم ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آن روز که تصمیم گرفتیم کلفتمان را عوض کنیم ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آن روز که تصمیم گرفتیم کلفتمان را عوض کنیم ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۶۲

امروز خیلی شنگول بودیم. فی الواقع
تومنی یک قران کشیدیم رویش. که در معنا
دو تومنی کاسب شده ایم. جَلْدی تیلیفون را
برداشتیم و به آمیزعزیزآقا سفارش دادیم،
فی الفور حلبهای روغن را خواهانیم. بار بزنند
بفرستند چِکش را می فرستیم دم مغازه.
گوشی را که گذاشتیم دلمان می خواست بزنیم
زیر آواز. حیف که غضنفر آن طرف ترمان
نشسته بود و حواسش بهمان بود. خیلی
دلمان می خواست یک دهن بخوانیم. فکری
به سرمان زد. به او گفتیم برود یک کیلو
شیرینی تر بخرد تناول بکنیم. پایش را که
گذاشت بیرون، زدیم زیر آواز. بسیار بشاش و
مسرور بودیم. روغنها را نخریده و ندیده آب
کرده بودیم و با یه تیلیفون ناقابل دو تومنی،
ریخته بودیم به دخل. وسطهای آوازمان
بودیم که غضنفر آمد. بدجوری خورد توی
برجکمان. برای اینکه دق دلیمان را خالی
کنیم همین که آمد شیرینی ها را بگیرد
جلویمان دستمان را عقب بردیم و شترق
خوابانیدیم پس گردنش. دلمان خنک شد.
بهانه آوردیم که شیرینی ها تازه نیست و
مالمان را به آتیش می زند. چند تایی شیرینی
که تناول کردیم دهانمان را پاک نموده و با
غضب ساختگی زدیم بیرون. فی الواقع دلمان
بد جوری میل به کافه گلاسه کرده بود. مدتی
می شد که کافه گلاسه نخورده بودیم. مزه اش
از همان دفعه اول همین طوری مانده بود زیر
زبانمان. پیش چشم شاگردمان از این قبیل
چیزها نمی خوردیم و اسمش را هم
نمی آوردیم. یک جایی را نشان داشتیم که
کسی ما را نمی شناخت. وقتی برگشتیم متوجه
شدیم شاگردمان یکی از شیرینی ها را خورده.
چیزی بروز ندادیم، عوض آن پس گردنی که
بهش زده بودیم، گذاشتیم فکر کند
نفهمیده ایم. چند تایی تیلیفون دیگه زدیم.
مایه پایه ای تویشان نبود. فی الواقع بازار کسب
و کار خراب است. نزدیک اذان ظهر دلمان رو
به ضعف رفت. به قصد خانه شال و کلاه

نمودیم.

کلفتمان مثل اینکه خبر داشت امروز
خیلی شنگولیم. آبگوشت برایمان بار گذاشته
بود. آبگوشت با دو سر پیاز تبریزی سازگار
مزاجمان می باشد. خودش برایمان در کاسه
تلیت نمود. تلیت توسط کلفت را ما دوست
می داریم. اخم نمودیم که چرا سر سفره دوغ
نیست. کلفتمان را هول برداشت به شتاب
دوید و در طرفه العینی با پارچی دوغ برگشت.
دوغش را با ماست ساخته بود. لبخندمان را
به رویش نیاوردیم تا پررو نشود. شروع کردیم
به تناول. پدرسوخته این غذایش است که
پای بندمان کرده. اگر دست پختش نبود که تا
حالا ردش کرده بودیم و فرستاده بودیمش
خانه شان. غذا خوردنمان که تمام شد چند تا
آروغ حسابی زدیم. کلفتمان پرسید برایم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.