پاورپوینت کامل ادب فردی، آداب اجتماعی«بخش دوم» ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ادب فردی، آداب اجتماعی«بخش دوم» ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ادب فردی، آداب اجتماعی«بخش دوم» ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ادب فردی، آداب اجتماعی«بخش دوم» ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۶

اشاره

از ادب پرنور گشته این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک

بدگمانی کردن و حرص آوری
کفر باشد نزد خوان مهتری

هر که گستاخی کند اندر طریق
گردد اندر وادی حیرت غریق(۱)

ادب را زینت زندگی، نشان شرافت
انسانی و نماد کمال عقل افراد دانستیم و در
نگاهی گذرا موجب «نگاه داشتن حد و اندازه
هر چیزی» تعریف کردیم. خداوند رسول
گرامی اسلام(ص) را با محبت خود ادب کرد،
سپس به وی خطاب کرد: «اِنَّک لعَلی خُلُقٍ
عظیم؛(۲) همانا تو دارای ادب و اخلاق
عظیمی هستی». از این رو آن حضرت فرمود:
«اَدَّبنی رَبّی فَاَحْسَنَ تَأدیبی؛(۳) پروردگارم مرا
ادب نمود و چه نیکو ادب کرد.»

پس از این مقدمه جلوه های ادب فردی و
اجتماعی دخت دلبند آن حضرت، فاطمه
زهرا(ع) را مطرح کردیم و «سلام»،
«خوشرویی و مهربانی با مردم» و «ادب
اجتماعی نسبت به همسایگان» را در سیره و
سخن آن پاک بانوی آفرینش مورد توجه
قرار دادیم.

… اینک ادامه بحث را پی می گیریم:

ادب و احترام نسبت به پدر و مادر

نکوداشت پدر و مادر و احترام و ادب
نسبت به آنان از فرایض بزرگ آیین اسلام
است که در ردیف اطاعت و پرستش خداوند،
قرار دارد.

قرآن کریم در این باره عالی ترین آموزش
اخلاقی ـ تربیتی را مطرح می کند:

از بنی اسراییل پیمان و تعهد گرفتیم
که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکی و
احسان کنید.(۴)

بیایید برای شما حریمهای الهی را
بیان کنم: برای خدا شریک قائل نشوید و به
والدینتان احسان و خوبی کنید.(۵)

یحیای پیامبر مردی بود مطیع پدر و
مادر و خوشرفتار با آنها و هرگز نافرمان و
متمرد نبوده است.(۶)

عیسی بن مریم گفت: خداوند مرا
نسبت به مادرم خوشرفتار و فرمانبردار
قرار داده و متمرد و بدبخت قرارم
نداده است.(۷)

سفارشهای اینچنینی نسبت به پدر و
مادر موجب شده است که نافرمانی از آنان
«گناه کبیره» و «عصیان عظیم» محسوب
شود و عاق والدین، شقی و بدبخت نامیده
شود که فقر و ذلت و زیان در زندگی کیفر گناه
او در دنیا خواهد بود.

حساسیت بسیار موضوع، به گونه ای است
که در آموزه های اخلاقی آمده است که خوب
است انسان، پدر خود را با نام صدا نکند، بلکه
با کنیه و لقب و امثال آن او را خطاب
قرار دهد.

رسول اکرم(ص) با بینش والای نبوی
خویش در سخنان کمال آفرین خود آثار نیکی
به پدر و مادر را این گونه توصیف می فرمود:
«هر کس دوست دارد عمرش افزون و
روزیش فراوان شود، به پدر و مادر خود صله و
احسان نماید.(۸) هر کس دوست دارد لحظه
مرگ و هنگامه کوچ از زندگی دنیا برای او
آسان گردد، صله رحم کند و به پدر و مادر
خویش خوبی و احسان نماید تا علاوه بر
شیرینی لحظه مرگ، پیش از آن فقر و نداری
هم گریبانگیر او نشود.»(۹)

دیگر پیشوایان ما نیز با سخنان
سعادت گستر خود در باره مهرورزی و
مهربانی نسبت به پدر و مادر گوهرهای
گرانبهای معنوی فرا روی پیروان خود
قرار داده اند:

* هر کس چهار خصلت داشته باشد
خداوند خود برای او در بهشت سرایی جاودان
بنا می کند:

… با پدر و مادر خود مهربان باشد، برای
آنان اطعام و انفاق کند، با آنها مدارا نماید و
هرگز اندوهگینشان نکند.(۱۰)

* احسان و خوبی به پدر و مادر هفتاد
مرگ بد را دفع می کند و بر عمر
انسان می افزاید.(۱۱)

* آنان که در موقع حیات پدر و مادر به
آنها احسان نمی کنند اما پس از وفاتشان
بدهی آنان را می پردازند، از خداوند برای آنها
طلب آمرزش می کنند، این افراد نسبت به
پدر و مادر خویش محسن و نیکوکار
محسوب می شوند.(۱۲)

* بر تو باد اطاعت از پدر و احسان و
نیکی به او و خضوع و فروتنی در برابر او و
بکوش در تکریم و بزرگداشت وی و همیشه
صدایت را از صدای او پایین تر بیاور
زیرا پدر اصل و ریشه توست و تو شاخه ای
از آن تنی!

اگر پدر نبود خداوند ارجی برای فرزند
قائل نمی شد، پس برای پدر، جان و مال و
جاه را بذل کن و ببخش.(۱۳)

پدر و مادر از دیدگاه دخت رسول اللّه (ص)

نگاه به نور نشسته زهرای عزیز چونان
رسول خدا(ص) و امیر مؤمنان(ع) حقایق
هستی و ارزشهای آفرینش را بیش از دیگران
نظاره می کرد به گونه ای که در عبارتی بس
کوتاه، معرفتی والا و گرانسنگ در باره نیکی
به پدر و مادر فرمود: «و برّ الوالدین وقایهً
من السخط؛(۱۴)

رفتار شایسته و ارزشمند با پدر و مادر
موجب حفظ و حراست انسان از عذاب
الهی است.»

این باور آسمانی از اوان زندگی، در گفتار
و رفتار آن بانو نمایان بود. روزی که علی(ع)
برای خواستگاری فاطمه(ع) به محضر رسول
خدا(ص) رسید و سخن خود را با آن حضرت
در میان گذارد، پیامبر اکرم(ص) با توجه به
آنکه انسان کامل، آگاه به حوادث حال و آینده
و صاحب برترین عقل و درایت بود، هرگز
خود را بی نیاز از مشورت و نظرخواهی دخت
دلبند خویش ندید تا افزون بر حفظ این اصل
تربیتی ـ روانی، الگویی ماندگار برای امت
خود برای همه عصرها و نسلها ارائه دهد تا
بدون رضایت دخترانِ خود، هرگز اقدام برای
چنین پدیده مهم و سرنوشت ساز زندگی
نکنند و علاوه بر آن، شیوه ناشایست
دوره جاهلیت یعنی ظلم و ستم به دختران
و زنان را در بی اعتنایی به آنان در امور
زندگی آنها زشت و ناپسند معرفی کنند،
از این رو، فاطمه عزیز را خواست و
به او فرمود:

دخترم! پسرعمویت علی از تو
خواستگاری کرده است، پاسخ تو در این باره
چیست؟ آن بانوی بصیر پیش از آنکه سخنی
بیان کند و نظر خویش را مطرح نماید،
پاسخ داد:

«یا رسول اللّه ! انت اولی بماتری؛

ای رسول خدا شما شایسته تر از من در
نظر دادن هستید، نظر شما چیست؟»

پیامبر فرمود: «اَذِنَ اللّه ُ فیه من السّماء؛

خداوند از آسمان اجازه فرمود.»

فاطمه [در حالی که تبسم بر لب
داشت] گفت:

«رضیتُ بما رضی اللّه ُ لی و رسولُهُ؛(۱۵)

خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر او برای
من رضایت دادند.»

این قداست و عظمت به گونه ای بود که
«سفارش» و «توصیه» پیامبر در امور زندگی
فاطمه(ع)، چونان «امر» و «دستور» برای
آن بانو ارزش داشت و آن حضرت خود را
موظف به ارج گذاری توصیه پدر می دید، تا
مبادا کمترین بی احترامی به گفتار گرانبار
او شود.

سلمان فارسی می گوید: فاطمه زهرا(س)
را دیدم که با دستان خود آسیاب دستی را
می چرخاند تا آرد تهیه کند. جلو رفتم و پس از
سلام گفتم:

ای دختر رسول خدا خود را به زحمت و
رنج مینداز! فضه، خدمتکار شما در کنارتان
ایستاده است، کار منزل را به وی بسپارید!

فاطمه پاسخ داد: «پدرم به من سفارش
فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم،
یک روز او کار کند و روز دیگر من. دیروز نوبت
او بود و امروز نوبت من است.»(۱۶)

برتر دانستن پدر به خاطر رعایت مصالح
آن حضرت از سوی رسول خدا که با واژه
«اولی»؛ سزاوارتر در سخنان زهرای اطهر(ع)
بیان شده است، نکته ای درس آموز است که
در فرازهای سخنان آن بانو نسبت به پدر
عزیز خود، مطرح کرده است.

افزون بر نظرخواهی نسبت به ازدواج، در
باره ارث فاطمه یعنی فدک نیز چنین
نکوداشتی به چشم می خورد. وقتی آیه «و آت
ذا القربی حَقَّه؛(۱۷) ای رسول ما حق
خویشاوندان را به او بده!» پیامبر مصداق این
آیه را سؤال کرد. جبرئیل از سوی خداوند
پاسخ داد:

«اعط فاطمه فدکا؛ فدک را به
فاطمه ببخش.»

رسول خدا با نگاه نبوی خویش رو به
دخت دلبند خود کرد و فرمود:

«دخترم! فدک مال توست، در آن تصرف
نما، گرچه می دانم پس از من آن را غصب
می کنند و از دست تو می گیرند.»

بار دیگر چون همیشه ادب و احترام غیر
قابل توصیفی در برخورد ظاهری و باطنی
زهرای اطهر پدیدار شد و آن بانوی بزرگ رو
به پدر کرد و گفت:

«لست اُحدث فیها حدثا و انت حیٌّ انت
اولی بی من نفسی و مالی لک …؛(۱۸)

پدرجان! تا زنده ای من هرگز در باغهای
فدک تصرف نخواهم کرد. تو بر من
سزاوارتری و اموال من مال توست.»

احترام و ارادت حضرت نسبت به پدر
باعث شده بود که هر گاه پدر بر او وارد
می شد، تمام قد می ایستاد و مشتاقانه به
استقبال پدر می شتافت، بر دست او بوسه
می زد، عبا از دوش وی می گرفت و کفش پدر
را به کناری می گذارد، آنگاه وی را در جای
خود می نشاند و خود پیش روی او مؤدب
می نشست. هر گاه پدر او را می خواند، ندای
وی را با «لبیک، لبیک»؛(۱۹) بفرمایید،
بفرمایید، پاسخ می داد.

فاطمه(ع) پیامبر را پدرجان (یا ابه)
می خواند(۲۰) و بسیار تصدیق کننده(۲۱) او بود.
هرگز دانش اندوزی از رسول خدا(ص) و
فراگیری علوم نهفته در وجود او را فراموش
نمی کرد و سعی بسیاری در حفظ احادیث
پدر می نمود.(۲۲)

زهرای عزیز، همواره رضای رسول خدا و
خشنودی آن حضرت را بر رضا و خشنودی
خود مقدم می داشت و بارها برای کسب این
مهم، از غذا، لباس، پرده، گردن بند و حتی
دستبند بچه های خود و هر آنچه که داشت به
راحتی می گذشت و آنها را ایثار می کرد.(۲۳)

بی دلیل نبود که هیچ زنی در دل و دیده
رسول خدا(ص) همچون زهرای مرضیه جای
نداشت و بارها و بارها گوهر گرانبهای سخن
آن حضرت وجود اطرافیان را روشن می کرد
که می فرمود:

«فداها ابوها؛(۲۴)

فدای فاطمه، پدر فاطمه.»

و بی جهت نبود که پیامبر اسلام(ص)،
هنگام رفتن به جنگ، آخرین خانه ای که از
آن خارج می شد خانه زهرا(س) بود و پس از
بازگشت به نخستین خانه ای که وارد می شد،
خانه زهرا(س) بود و با فرط خستگی در منزل
او زیاد توقف می کرد.(۲۵)

حقیقت و عمق رابطه بین آن پدر و این
دختر را می توان در آینه عبارت درس آموز
«اُمّ ابیها» نظاره کرد و در دفتر معرفت
«فاطمهُ بضعهٌ منی و هی نور عینی و ثمره
فؤادی و روحی التّی بین جنبیّ و هی الحوراء
الانسیه؛(۲۶) فاطمه پاره وجود و نور دو چشم
و میوه قلب من است. او روح و جان من است
که در میان دو پهلویم قرار گرفته است. او
حوریه ای است در سیمای انسان.»

این ارادت و احترام در سخن و سیره
فاطمه زهرا(س) نسبت به مادر بزرگوار او،
حضرت خدیجه(س) نیز وجود داشت؛ ارادتی
کم نظیر و یا بی نظیر که حیرت و تعجب
بسیاری را برمی انگیخت. آن هنگام که
فاطمه(ع) هنوز در شکم مادر وجود داشت با
وی مأنوس و همزبان بود. هنگامی که زنان
ساده لوح و ظاهربین مکه خدیجه را به سبب
ازدواج با یتیم عبداللّه ، محمد تنها گذارده
بودند، زهرا(س) با مادر سخن می گفت و او را
به صبر و بردباری دعوت می کرد.(۲۷) و روزی
که در اوان کودکی، مادر دلبند و ایثارگر خود را
از دست داد، دامان پدر را گرفته بود. به
دور او می چرخید و می پرسید: پدرجان!
مادرم کجاست؟

رسول خدا حیران از بیان پاسخ بود
که فرشته وحی نازل شد و گفت:

«یا محمّد! سلام خدایت را به فاطمه
برسان و به او بگو مادرش در قصری از
قصرهای بهشتی است که پایه هایش از طلا و
ستونهایش از یاقوت سرخ است. او در آن
قصر بین آسیه و مریم نشسته است!»

زهرای مرضیه(ع) با شنیدن پیام پرنور
جبرئیل امین، آرام گرفت و قرار یافت و بر
خداوند درود و سلام فرستاد.(۲۸)

ارزش و احترام نسبت به

فرزندان

به به از پیوند یاس و نسترن
هم حسین اینجا شکوفد هم حسن

چارده آیینه پاک و صیقلی
یازده آیینه از نسل علی(۲۹)

نخستین سخن از این فراز گفت و گو با
یکدیگر را گفتار گرانبار حضرت امام خمینی
قرار می دهیم که در باره مادر خود، فاطمه
زهرا(س)، خانه کوچک و خانواده بزرگ
او فرمود:

«این خانه کوچک فاطمه(س) و این
افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به
حسب عدد چهار ـ پنج نفر بودند و به حسب
واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند،
خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه بشر
را به اعجاب در آوردند.

صلوات و سلام خداوند تعالی بر این
حجره محقری که جلوه گاه نور عظمت الهی و
پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. زنی که در
حجره ای کوچک و خانه ای محقر، انسانهایی
تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن
سوی افلاک و از عالم مُلک تا آن سوی
ملکوت اعلا می درخشد.»(۳۰)

بنیادی ترین عامل رشد شخصیت
فرزندان دامان پاک و آغوش سرشار از مهر و
محبت مادران و پدران است. عاملی که گرچه
«مکمل شخصیت» و ارزش فرزندان
محسوب نمی شود اما «بسیار مؤثر در حالات
روحی روانی» آنان برای دوران نوجوانی و
جوانی و حضور پرثمر در جامعه
دانسته می شود.

در یک نگاه این جلوه شخصیت ساز که
«وراثت» یا «زمینه ساز انتقال کرامتها،
ارزشها و صفات برجسته» نام گذاری شده
است در زندگی مشترک امیر مؤمنان(ع) و
فاطمه زهرا(س) برای فرزندان آنان بسیار
تأثیرگذار بوده است.

گستره تأثیر این عامل در زندگی امروز و
فردا به گونه ای است که پیشوایان پاک اندیش
اسلام نخستین حق فرزند بر پدر را انتخاب
مادری شایسته، عفیف و پاکدامن بیان
کرده اند! به این سخن رسول خدا بنگریم که
فرمود: «حق پسر بر پدر آن است که برای او
مادری نجیب، اصیل و بزرگوار در نظر بگیرد،
نام نیکو بر او نهد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.