پاورپوینت کامل آیینه محبت ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیینه محبت ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیینه محبت ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیینه محبت ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۴

نامه های خانوادگی حضرت امام خمینی (۲۳)
(۱)

… پسرم! اگر می توانی با تفکر و تلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات به ویژه انسان ها نظر
رحمت و محبت کن، مگر نه این است که کافّه موجودات از جهات عدیده که به اِحصا در نیاید مورد
رحمت پروردگار عالمیان می باشند، مگر نه آنکه وجود حیات و تمام برکات و آثار آن از رحمت ها و
موهبت های الهی است بر موجودات، و گفته اند: کلُّ موجودٍ مرحومٌ(۲) مگر موجودی ممکن الوجود
امکان دارد که از خود، به نفسه، چیزی داشته باشد یا موجودی مثل خود ممکن الوجود به او چیزی داده
باشد، در این صورت رحمت رحمانیه است که جهان شمول است. مگر خداوند که ربّ العالمین است و
تربیت او جهان شمول است تربیتش جلوه رحمت نیست، مگر رحمت و تربیت بدون عنایت و الطاف
جهان شمول می شود. پس آنچه و آن کس که مورد عنایات و الطاف و محبت های الهی است چرا مورد
محبت ما نباشد؟ و اگر نباشد، این نقصی نیست برای ما؟ و کوتاه بینی و کوتاه نظری نیست؟

هان! من پیر شدم و نتوانستم این نقیصه و سایر نقیصه های بی شمار را از خود بزدایم، تو جوانی و به
رحمت و ملکوت حق نزدیک تری، سعی کن این نقیصه را از خود بزدایی. خداوند تبارک تو را و همه را
و ما را توفیق آن دهد که این حجاب را برداریم و آنچه مقتضای فطرت اللّه است بیابیم. در سابق، از این
مقوله شمّه ای گفتم، اکنون اشارتی به آن می رود که کمک به رفع این حجاب می کند.

ما به فطرت الهی عشق به کمال مطلق داریم و از این عشق، عشق به مطلق کمال که آثار کمال مطلق
است خواهی نخواهی داریم، و لازمه این فطرت گریز از نقص مطلق که لازمه اش گریز از مطلق نقص
است نیز داریم. پس ما خود هر چند ندانیم و نفهمیم عاشق حق تعالی که کمال مطلق است و عاشق آثار
او که جلوه کمال مطلق است می باشیم، و با هر کس و هر چه دشمنی داریم و از هر چه و هر کس گریز
داریم، نه کمال مطلق است و نه مطلق کمال، بلکه نقص مطلق است یا مطلق نقص که در طرف مقابل
است و نقیض آن است، و نقیض کمال، عدم آن است. و چون در حجاب هستیم، در تشخیص گمراهیم و
اگر حجاب برخیزد آنچه از او ـ جلّ و علا ـ است محبوب است و آنچه مبغوض است از او نیست، پس
موجود نیست.

و بدان که در تعبیرات نسبت به مقابلات مسامحات است و مطلب فوق هر چند موافق برهان متین
است و موافق نظر عرفانی و شناخت است و در قرآن کریم به آن اشارت رفته است لکن باور کردن و
ایمان به آن بسیار مشکل است و منکران بسیار زیادند و مؤمنان بسیار کم، و حتی آنان که از طریق
برهان این حقیقت را ثابت می دانند کمتر به آن باور دارند و مؤمن هستند، و ایمان به امثال این حقایق
حاصل نشود مگر با مجاهدت و تفکر و تلقین.

و شاید خود این مدعی که بعض امور برهانی می تواند مورد باور و ایمان نباشد، به نظر مشکل باشد
یا بی پایه، ولی باید دانست که امری است وجدانی و در قرآن کریم به آن اشارت رفته است مثل آیات
کریمه سوره تکاثر. و اما وجدان، شما می دانید که مردگان هیچ حرکتی ندارند و نمی توانند به شما آسیب
رسانند و هزاران مرده به قدر یک مگس فعالیت ندارند و در این عالم پس از مرگ و قبل از روز نشور
زنده نخواهند شد، لکن قدرت آرام خوابیدن، به تنهایی با مرده ندارید، و نیست این مگر برای آنکه علم
شما را قلب شما باور نکرده، ایمان به آن در شما حاصل نشده، لکن مرده شوران که با تکرار عمل
باورشان آمده با آرامش خاطر با آنان خلوت می کنند.

و فیلسوفان با براهین عقلیه ثابت می کنند حضور حق تعالی را در هر جا، لکن تا آنچه عقل با برهان
ثابت نموده، به دل نرسد و قلب به آن ایمان نیاورد، ادب حضور به جا نیاورند، و آنان که حضور حق
تعالی را به دل رساندند و ایمان به آن آورده اند گرچه با برهان سر و کار نداشته باشند، ادب حضور به
جا آوردند و از آنچه با حضور مولا منافات دارد اجتناب کنند. پس علوم رسمی هر چند فلسفه و علم
توحید خود حجابند و هر چه بیشتر شوند حجاب غلیظ تر و افزون تر گردد.

و چنانچه می دانیم و می بینیم لسان دعوت انبیاء ـ علیهم السلام ـ و اولیای خُلَّص ـ سلام اللّه علیهم ـ
لسان فلسفه و برهان رایج نیست بلکه آنان با جان و دل مردم کار دارند و نتایج براهین را به قلب بندگان
خدا می رسانند و آنان را از درون جان و دل هدایت می نمایند. و می خواهی بگو: فلاسفه و اهل براهین
حجاب ها را افزون کنند و انبیاء ـ علیهم السلام ـ و اصحاب دل کوشش در رفع حجاب کنند، لهذا
تربیت شدگان اینان، مؤمنان و دل باختگانند و تربیت شدگان و شاگردان آنان، اصحاب برهان و قیل و
قالند و با دل و جان، سر و کار ندارند.

و آنچه گفتم به آن معنی نیست که به فلسفه و علوم برهانی و عقلی نپرداز و از علوم استدلالی روی
گردان که این خیانت به عقل و استدلال و فلسفه است، بلکه به آن معنی است که فلسفه و استدلال راهی
است برای وصول به مقصد اصلی و نباید تو را از مقصد و مقصود و محبوب، محجوب کند، یا بگو این
علوم عبورگاه به سوی مقصد هستند و خود مقصد نیستند و دنیا مزرعه آخرت است(۳) و علوم رسمی
مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نیز عبورگاه به سوی او ـ جلّ و علا ـ است، نماز بالاترین
عبادات و معراج مؤمن است و همه از اوست و به سوی اوست. می خواهی بگو: تمامی معروف ها
پله هایی است از نردبان وصول به او ـ جلّ و علا ـ و همه منکرات بازدارندگان راه وصول هستند و عالم
همه سرگشته او و پروانه جمال جمیل اویند.

و ای کاش که ما از خواب برخیزیم و در اول منزل که یقظه است وارد شویم؛ و ای کاش که او ـ جلّ
و علا ـ با عنایات خفیه خود از ما دستگیری فرماید و به خود و جمال جمیلش رهنمود فرماید؛ و ای
کاش که این اسب سرکش چموش نفس، آرام شود و از کرسی انکار فرود آید؛ و ای کاش این محموله
سنگین را زمین می گذاشتیم و سبک بارتر رو به سوی او می کردیم؛ و ای کاش که چون پروانه در شمع
جمال او می سوختیم و دم در نمی آوردیم؛ و ای کاش که یک گام به قدم فطرت برمی داشتیم و اینقدر پای
به فرق فطرت نمی گذاشتیم و ای کاش های بسیار دیگر که من در پیری و در آستان مرگ از آنها یاد می کنم
و دسترسی به جایی ندارم.

و تو ای فرزندم، از جوانی خود استفاده کن و با یاد او ـ جلّ و علا ـ و محبت به او و رجوع به
فطرت اللّه بزیست و عمر را بگذران. و این یاد محبوب هیچ منافات با فعالیت های سیاسی و اجتماعی در
خدمت به دین او و بندگان او ندارد بلکه تو را در راه او اعانت می کند، ولی بدان که خدعه های نفس
امّاره و شیطان داخلی و خارجی زیاد است و چه بسا انسان را با اسم خدا و اسم خدمت به خلق خدا از
خدا باز می دارد و به سوی خود و آمال خود سوق می دهد.

مراقبت و محاسبه نفس در تشخیص راه خودخواهی و خداخواهی از جمله منازل سالکان است.
خداوند ما و شما را در آن توفیق دهد. و چه بسا شیطان باطنی با ما پیران به گونه ای و با شما جوانان به
گونه دیگری خدعه کند.

با ما پیران با سلاح یأس از حضور و یاد حاضر براند که هان از شماها گذشته و شماها اصلاح شدنی
نیستید و ایام جوانی که وقت کشت و درو بود رفت و در ایام ضعف پیری و کهولت که قدرت اصلاح از
دست رفته و ریشه هواها و معاصی در تمام ارکان وجود نفوذ کرده و شاخه دوانده و تو را از لیاقت
محضر او ـ جلّ و علا ـ انداخته و کار از کار گذشته، چه بهتر که این چند روز آخر عمر از دنیا استفاده
هر چه بیشتر کنی.

و گاه با ما پیران نیز مانند شما جوانان عمل می کند، به شما می گوید شما جوانید و در این فصل
جوانی وقت تمتّع و لذّات است، اکنون مطابق شهوات خود رفتار کن، ان شاءاللّه در اواخر عمر راه توبه و
باب رحمت خداوند باز است و خداوند ارحم الراحمین است، و هر چه گناهان بزرگ تر و بیشتر باشد،
پشیمانی و رجوع به حق در آخر عمر زیادتر و توجه به خدای تعالی بیشتر و اتصال به او ـ جل و علا ـ
افزون تر خواهد بود، چه بسیار مردم بوده اند که در جوانی بهره های جوانی را برده و در ایام پیری تتمه
عمر را با عبادت و ذکر و دعا و زیارت ائمه ـ علیهم السلام ـ و توسل به شفاعت آنان گذرانده و سعادتمند
از دنیا رفته اند. به ما پیران نیز از این وسوسه ها می شود که معلوم نیست به این زودی بمیری، فرصت
باقی است، چند روز آخر عمر توبه کن، علاوه باب شفاعت پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ باز است و مولا
امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ نخواهد گذاشت دوستانش را عذاب کنند و در وقت مردن او را خواهی دید و
از تو دستگیری خواهد کرد و از این مقوله های فراوان که به گوش انسان می خواند.

پسرم! اکنون با تو که جوانی صحبت می کنم. باید توجه کنی که برای جوانان توبه آسان تر و اصلاح
نفس و تربیت باطن سریع تر می تواند باشد. در پیران هواهای نفسانی و جاه طلبی و مال دوستی و خود
بزرگ بینی بسیار افزون تر از جوانان است، روح جوانان لطیف است و انعطاف پذیر و آنقدر که در پیران
حبّ نفس و حبّ دنیا است، در جوانان نیست. جوان می تواند با آسانی نسبی خود را از شرّ نفس امّاره
رها سازد و به معنویات گرایش پیدا کند. در جلسات موعظه و اخلاق آنقدر که جوانان تحت تأثیر واقع
می شوند، پیران نمی شوند. جوانان متوجه باشند و گول وسوسه های نفسانی و شیطانی را نخورند. مرگ به
جوانان و پیران به یک گونه نزدیک است. کدام جوان می تواند اطمینان حاصل کند که به پیری می رسد و
کدام انسان از حوادث دهر مصون است؟ حوادث روزانه به جوانان نزدیک تر است.

پسرم! فرصت را از دست مده و در جوانی خود را اصلاح کن. پیران نیز باید بدانند که تا در این عالم
هستند می توانند جبران تبهکاری ها و معصیت ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.