پاورپوینت کامل مسابقه قبرها، سنگ ها، سایه ها ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسابقه قبرها، سنگ ها، سایه ها ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسابقه قبرها، سنگ ها، سایه ها ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مسابقه قبرها، سنگ ها، سایه ها ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۲۲

در شماره آذرماه سال گذشته عکسی با عنوان «قبرها،
سنگ ها، سایه ها» چاپ کرده و برداشت شما عزیزان را از این
عکس به مسابقه گذاشتیم. از کلیه عزیزانی که در این مسابقه
شرکت کردند صمیمانه سپاسگزاری می کنیم. پاسخ ها نوعا
جالب و نشان از نکته سنجی خوانندگان محترم دارد. انتخاب
سه برداشت برتر نیز کاری مشکل بود و حتی مورد اختلاف. با
این توضیح که علاوه بر سه برداشت برتر که طبعا هدیه
ویژه ای خواهند داشت از تمام شرکت کنندگان به رسم یادبود
تقدیر خواهد شد. بخش هایی از این پاسخ ها را می خوانیم.

برداشت های برتر:

۱ـ معصومه معتمدی ـ اصفهان

۲ـ فاطمه احمدی ـ تهران

۳ـ عباس فدوی ـ اردستان

مرگ در چند قدمی است

خانم «زهره صفایی» از تهران نوشته اند:

اولین عنصر، زیبایی طبیعت، عظمت
کوهها و درختان سبز و آسمان آبی است که
نشان از قدرت لایزال الهی دارد اما متأسفانه
ما در حفظ آن سهل انگاری می کنیم. دومین
عنصر، پیرمرد است که هنوز پابرجاست و
زندگی می کند و شاید با خود فکر می کند که ما
هم روزی به خاک سپرده خواهیم شد و آخرش
به اینجا خواهیم آمد. سومین عنصر، سنگ ها
هستند که نشان از ترک دنیای بی وفا دارند.

برداشت کلی من این است که باید در
حفظ زیبایی طبیعت بکوشیم، قدر جوانی خود
را بدانیم و سوم اینکه حداکثر استفاده را از
دنیا بکنیم تا ره توشه ای برای دنیای باقی
مهیا کنیم … این عکس باعث شد تلنگری به
ما وارد آید که مرگ در چند قدمی ماست.
خواهش می کنم باز هم از این مسابقات
بگذارید.

پیوند دیرینه انسان و خاک

خانم «فاطمه احمدی» از تهران نیز این
طور جواب داده اند:

خداوند ما را از خاک خلق کرد و از روح
خود به آن دمید. ما با خاک انس گرفتیم و در
آن مسکن گزیدیم. از روییدنی های خاک
تناول کردیم و پس از مرگ نیز دوباره به آن
بازمی گردیم و رنگ و بوی خاک می گیریم و
در نهایت با جسمی خاکی در محضر خداوند
حاضر می شویم. انسان و این همه ارتباط با
خاک … جایگاه ما همان خاک است و تنها
تکه کوچکی از این خاک را به ارث خواهیم
برد … چه غوغایی است در روز قیامت و چه
شوری است در باطن این قبور و ما چه
ساده لوحانه از کنار همه چیز می گذریم.
قبرستان را محل زمزمه لفظی دعا و قرآن
قرار داده و دنیا را محل زندگی جاویدان فرض
می کنیم و هر روز بیشتر از او فاصله می گیریم
و دلبسته این زمین خاکی می شویم و قفس
روح را تنگ تر می کنیم …

سبک باران رفتند

خانم «فخری هادی نیا» از تهران نیز
نوشته اند:

زیر این سنگ ها چه کسانی خفته اند،
خان یا خان زاده ای؟ یا شاید هم یک کشاورز
تهیدست و فقیر. فقط می دانیم که همه
بی اسم و نشان خفته اند چون دیگر اسم و
رسم مهم نیست. خوشا آنان که بارشان سبک
بود و آرام خفتند.

غم و شادمانی به سر می رود

به مرگ این دو از سر به در می رود

اگر سرفرازی به کیوان بَر است

اگر تنگدستی به زندان دَرست

چون اجل بر سر هر دو تاخت

نمی شاید از یکدیگرشان شناخت

افلاطون و آخرت

جواب خانم «بتول کیهانی» از تهران هم
این است:

به نظر من این عکس کنایه از نظریه
سایه ها و مُثل های مربوط به افلاطون است.
در این نظریه ساکنینی در غار هستند که از
دنیای بیرون هیچ شناختی ندارند و تابش نور
خورشید به درون غار تنها منبع نوری
آنهاست. سایه ها و تصاویری که از دنیای
بیرون بر روی دهانه غار منعکس می شود در
نظر آنها واقعی است. آنان سایه هر چیز را
خودِ آن چیز می دانند.

در واقع این عکس تمثیلی از ماست که
شناخت دقیق و روشنی از جهان آخرت
نداریم و می پنداریم قبر و سایه واقعی است،
حال آنکه مردم مردگانی متحرک هستند و
آنهایی که ما مرده می دانیم زنده اند. ما درون
غاریم و دیده هایمان محدود.

سایه مرگ

خانم «ح.زارع» از تهران نیز پاسخ
داده اند:

این انسان به دور از مشغولیات روزمره
زندگی، به این فکر می کند که مرگ مانند
سایه ای انسان را تعقیب می کند و باید به
جایی رفت که از تمامی زرق و برق دنیا تنها
تکه سنگی بی ارزش را با خود همراه خواهیم
داشت …

کاروانی در مسیر کوچ

آقای «علی باقر فلاح» از تهران
نوشته اند:

این عکس شرح حال همه انسان هایی
است که