پاورپوینت کامل لبه روشن ازدواج مجدد در سیما ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل لبه روشن ازدواج مجدد در سیما ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لبه روشن ازدواج مجدد در سیما ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل لبه روشن ازدواج مجدد در سیما ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۲
هنر و ادب / صدا و سیما
یادداشتی بر مجموعه تلویزیونی «لبه تاریکی»
[ازدواج مجدد مردان و راه یافتن همسر دوم به زندگی، موضوع مهمی است که از یک
سو نیازهای اجتماعی روز توجه به اصل موضوع آن را به ویژه در سال های اخیر لازم
ساخته است و از سوی دیگر، واقعیت های اجتماعی کنونی، این موضوع را مواجه با
پرسش ها و ابهام و پیامدهای بسیاری کرده است که در ارائه آن به عنوان یک نیاز و راهکار
اجتماعی تنها نمی توان به اصل جواز شرعی آن استناد جست. نگاه جامع به این واقعیات و
نیازها کاری آسان نیست و کارشناسان و برنامه ریزان را در سطوح و عرصه های مختلف
مواجه با دشواری های بسیار می کند. رویکرد گسترده ترین و مؤثرترین دستگاه رسانه ای
و فرهنگی کشور در سال های اخیر به این موضوع، هر چند از توجه به یک نیاز اجتماعی
حکایت می کند اما پرسش های زیادی را نیز به دنبال خود دارد. یادداشتی که می خوانید هر
چند بیشتر یک لبه این موضوع را مورد توجه قرار داده و طبعا نمی تواند داوری کاملی در
این موضوع و رویکرد سیمای جمهوری اسلامی ایران باشد، اما به نکات مهمی نیز توجه
داده که به رغم بیان صریح و گزنده آن مفید و قابل توجه است. ـ پیام زن]
* *
سریال «لبه تاریکی» به پایان رسید و
این پایان را می توان فروکشی هجوم و تسلط
مردان دو زنه بر سیمای جمهوری اسلامی
دانست. سال هایی قریب یک دهه گذشت و
موضوعی را در سیما شاهد بودیم که زیر
پوست فرهنگ این ملت خزید و اهداف و
نتایج خاصی را دنبال کرد و آن هم ورود زن
دیگر در زندگی مشترک بود.
حمله به طور ناگهانی با یک سری
تولیدات در سیما آغاز شد که دستمایه
داستانی آنها، برقراری ارتباط با زن دیگر در
خارج از چهارچوب زندگی خانوادگی بود. کار
این هجوم بالا گرفت تا جایی که در بهار سال
۸۳ شاهد بودیم این دستمایه همه شبکه های
تلویزیونی را در بر گرفته است. این کار با
سریال «بانویی دیگر» به اوج رسید که هم
تحقیر زنان بود و هم اهانت به مردان. در این
دهه سریال های ریز و درشت بسیاری که
بعضی هم پر هزینه و سنگین بود با همین
محتوا تولید شد و در ساعات پربیننده به روی
آنتن سیمای جمهوری اسلامی رفت.
برای خانواده یک تعریف داریم. خانواده
جدای از ابعاد و طیف گسترش آن عبارت
است از پدر، مادر و بعد هم فرزندان که
مردانی که پای زن دیگر را به زندگی مشترک خود باز کرده اند
با رها کردن زندگی مشترک با همسر اول،
به او و فرزندان خود صدمه زده اند.
ارتباط شان عاطفی و حقوقی است. قرار بر
این است که این افراد غم و شادی را با هم
شریک باشند و مشکلات را با سرپنجه تدبیر
و تجربه و عشق ورزی به یکدیگر حل و بار
زندگی را برای هم کم کنند. زن و مرد در این
بستر در عین اینکه حقوق یکدیگر را رعایت
می کنند نسبت به هم مهر می ورزند و اخلاق
را نمایش می دهند و خود رشید می شوند. در
این سیر زندگی مشترک زن و مرد و فرزندان
خانه تربیت فردی و اجتماعی می شوند. از
آنچه در خانه می بینند الگو می گیرند و با آنچه
می آموزند، رشد فردی و اجتماعی پیدا
می کنند.
در ارتباط با این تولیدات به چند نکته
می توان توجه کرد:
۱ـ حرمت شکنی: گیریم یک کلمه صیغه
یا همسر دوم را هم به برقراری ارتباط با یک
زن دیگر خارج از خانه ضمیمه کرد ولی باید
توجه کرد که اصل موضوع به قوت خود باقی
است. کلمه همسر دوم و صیغه که آمد، به
ظاهر به آن رنگی می دهد که مدیران بگویند
کار بدون اشکال است و از کنار موضوع
بگذرند. در حالی که از نتایج پیدا و پنهان این
موضوع نمی توان غافل شد. وقتی در تولیدات
فرهنگی و بخصوص هنری این عمل یک
عمل عادی باشد، در واقع آنچه در حال عادی
شدن است، برقراری ارتباط عاطفی و جنسی
خارج از خانه است.
آنچه به برکت این تولیدات در جامعه
عادی می شود این راه است که می توان خارج
از خانه به دنبال برطرف شدن نیازهای
عاطفی به طور بارزتر و مشخص تر نیازهای
جنسی بود. از این زاویه نگاه می بینیم نه فقط
چهارچوب خانوادگی شکسته می شود بلکه
این شکستن کاری عادی و همه گیر می شود.
مدیران باید توجه کنند با آنچه در این
سال ها کردند به این سادگی که یک کلمه
همسر دوم را بر سر کار بگذارند، بار مسئولیت
آنان را کم نمی کند. کاری که با این تولیدات با
فرهنگ و رفتار این مردم شد، دادن مجوز و
عادی و جاری کردن یک عمل بود و آن هم
عادی سازی ارتباطات عاطفی در خارج از خانه
برای مردان و متعاقب آن زنان. نکته این
است که هر مردی که این ارتباط را برقرار
می کند با زنی است، پس موضوع به مردان
خلاصه نمی شود، پای زنان و خانواده ها و در
نتیجه فرزندان در میان است. اسم همسر دوم
ظاهر کار است ولی باطن کار و نتیجه حاصل
از آن از بین بردن قبح این عمل در جامعه
است و وقتی قبح عمل از بین رفت، آنچه در
جامعه جاری می شود، اصل و باطن عمل
است. با این توضیحات می بینیم از نتایج این
کار خواسته یا ناخواسته، عادی کردن یک ضد
ارزش در جامعه و جاری کردن آن در میان
مردم است.
۲ـ افزودن مشکلی بر مشکلات: مدیران
با این توضیح که در جامعه دخترانی با سن
بالا بدون همسر هستند، کار خود را در ادای
توضیح برای رواج این عمل ساده کردند. در
حالی که تجربه و تحقیق نشان می دهد
مردانی که به دنبال همسر دوم رفتند نه تنها
مشکلی را حل نکردند بلکه مشکلاتی بر
مشکل اول افزودند و آن هم مشکلاتی است
که بر زن اول و فرزندان بی پدر آن خانه رفته
است. مردانی که پای زن دیگر را به زندگی
مشترک خود باز کرده اند با رها کردن زندگی
مشترک با همسر اول، به او و فرزندان خود
صدمه زده اند. حضور دختران ازدواج نکرده
اگر به عنوان مشکل بود فقط یکی بود که
خود آنان با زندگی پاک و راحت خود مشکلی
را برای خود و برای جامعه تعریف نمی کردند.
برای آنان زندگی در خانه پدری عادتی است
که هنوز ادامه دارد. علاوه اینکه می دانیم و
خود این دختران بهتر از هر کس دیگر
می دانند که امکان ازدواج برای آنان بسیار
فراهم بوده ولی خود نخواسته اند و آن مردان
را به عنوان همسر برنگزیده اند. طرح مشکل
ناشی از نگاه مردان و مدیران برنامه ساز به
موضوع است نه خودِ آنها. اگر توجه شود که
فقط این دختران نیستند که با سن بالا به
ازدواج «نه» گفته اند، بلکه چه بسیار پسران
هم هستند که آنان نیز هم با وجود سن بالا
نخواسته اند همسر انتخاب کنند.
مسئله عدم قبول زندگی مشترک توسط
این دختران و پسران احتیاج به تحقیق
کارشناسانه و ارائه راه حل های کارشناسانه
دارد نه باز کردن راه ازدواج مجدد برای
مردانی که با گذشت، همراهی، قناعت و
زحمت های زن اول به پول و امکانات و
اعتبارات اجتماعی رسیده اند.
از طرف دیگر، زنی که ازدواج کرده خانه
پدر را ترک کرده و وقتی شوهر او را رها
می کند در جامعه سنگینی این نگاه را بر خود
دارد که او می تواند همسر مرد دیگری بشود و
از همه طرف تحت فشار قرار می گیرد.
صدمات روحی انسان ها را ضربه پذیر می کند و
فشار زندگی و اجتماع، راه برون رفت از
مشکلات را محدود. زنی که دیگر دختر هم
نیست و خود می تواند با اجازه خود و بدون
اذن ولی همسر بگیرد و با مردی ارتباط برقرار
کند، مشکلات جامعه چندین برابر است. او
دیگر زنی شکست خورده است که احساس
شکست او را آزار می دهد. او با این احساس
به حال خود گذاشته شده و به اضافه اینکه
زندگی فرزندان این خانه هم صدمه جدی
خورده است، زندگی همه این افراد یعنی هم
مادری که همسرش ارتباط عاطفی او را
شکسته و به او زخم زده و هم زندگی و تربیت
فرزندان و مسائل روحی و روانی آنان همه
دچار معضل شده و علاوه بر مشکلات فردی
ارتباط مستقیم با مسائل اجتماع دارند.
۳ـ عادی کردن یک حق کشی و یک
دزدی: مردان برای ازدواج به امکانات مادی و
مالی احتیاج دارند. همه می دانیم که در ابتدای
زندگی مشترک اگر همراهی و گذشت و
قناعت و از همه بالاتر کمک های مادی و
معنوی زن و خانواده او نباشد، در این جامعه
پسران توانایی و امکان ازدواج را ندارند.
محلی برای زندگی، همه مخارج خانه و
زندگی زن و مرد با مرد است؛ به علاوه اینکه
کارهای خانه بر عهده زن نیست. طبق احکام
رساله های عملیه مرد حق ندارد زن را به
انجام کارهای خانه مجبور کند. این حکم
حقوقی است. اما زنان این جامعه مبتنی بر
اخلاق و استحباب عمل می کنند به این شکل
که خانواده زن بخش مهمی از مخارج شروع
زندگی مشترک را به عهده می گیرد و بعد هم
زنان به حکم عشق و اخلاق، کارهای خانه را
به عهده می گیرند. زن اگر چه به حکم اخلاق
کارهای خانه را می کند ولی مردان همه آنها را
وظیفه زنان می دانند. نه تشکر و قدرشناسی
را بر خود واجب می دانند و نه در وقتی که
می توانند به عهده گرفتن بخشی از این
مسئولیت را. اینها همه باعث می شود که
مردان نه فقط از زیر بار مسئولیت شانه خالی
کنند و آن را به عهده زن بگذارند بلکه با
تکرار این فکر و عمل، خود را طلبکار هم
فرض کنند.
زنان جامعه ما زندگی را بر مبنای اخلاق
شروع می کنند، بدون توقع و حتی بدون اینکه
به روی مردان بیاورند که در زندگی گذشت
می کنند و بدون اینکه بگویند طلبی دارند.
مسئولیت های خانه و بچه ها به عهده مردان
است. زنان همه این بار را به دوش می گیرند
و در زندگی قناعت را پیشه می کنند تا
سرمایه ای جمع شود و خرج خانه و بچه ها
شود. تا اینجای کار عادی است و همه
امکانات و اهرم های قدرت در دست مرد و به
حساب مرد مانده و جمع می شود. در تمام این
پس اندازها زن سهیم است چرا که کارهایی
کرده که وظیفه اش نبوده و همراهی هایی کرده
که با بنای عشق حرف از سهم خود نزده
است. نکته اصلی اینجاست که یکی از
مهم ترین وظایف رسانه ملی به عنوان مربی
افراد و جامعه که نقش مهمی در
فرهنگ سازی دارد این است که همه این
موضوعات را دقیق ببیند، ابعاد مثبت فرهنگی
را تقویت کرده و کمبودها را با آموزش صحیح
مسئله عدم قبول زندگی
مشترک توسط این دختران و
پسران احتیاج به تحقیق
کارشناسانه و ارائه راه حل های
کارشناسانه دارد نه باز کردن
راه ازدواج مجدد برای مردانی
که با گذشت، همراهی، قناعت
و زحمت های زن اول به پول و
امکانات و اعتبارات اجتماعی
رسیده اند.
پر کند نه اینکه در جهت عکس کاری کند تا
کسی که به اخلاق عمل می کرده ببیند چگونه
قربانی سوء استفاده ها، هوسرانی ها و پیروی
هوای نفس می شود.
سؤال این است: مردی که به دنبال
ازدواج مجدد می رود از کدام اموال و اعتبارات
برای زن دیگر خرج می کند؟ اگر این مردان
هم مال اضافه دارند که زندگی دیگر را اداره
کنند و هم وقت دیگر که علاوه بر خرج آن
برای زن و فرزندان خرج زن دیگر کنند،
موضوع حرف دیگری است ولی اگر همه اینها
با خدشه به حقوق و کسر گذاشتن از زن و
فرزندان حاصل می شود، نقش صدا و سیما در
این دزدی چیست؟ نکته این است که این
مرد با عاطفه ای که از همسر خود کسر گذاشته
و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 