پاورپوینت کامل ولایت عمومی زنان و شایستگی سیاسی آنان ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولایت عمومی زنان و شایستگی سیاسی آنان ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولایت عمومی زنان و شایستگی سیاسی آنان ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولایت عمومی زنان و شایستگی سیاسی آنان ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰

فرهنگ و اندیشه / دیدگاه

اسلام و زن

(۸)

«قسمت اول»

ترجمه: س.م. اشکذری

[در مقدمه بحث آوردیم که آقای زکی
یمانی کتاب خود «اسلام و زن» را در دو
بخش کلی سامان داده است؛ بخش اول
شامل احکام عمومی زن مسلمان می شود، و
بخش دوم به مسئله ولایت عامه زن و
شایستگی وی برای امور سیاسی می پردازد.
بخش دوم را نیز در دو فصل پی گرفته است؛
یکی حکم ولایت عمومی زن در فقه در
گذشته و حال، و دیگری وظایف سیاسی زن.
البته مقدمه ای را نیز در آغاز در باره حق زن در
ولایت و عهده داری مسئولیت های عمومی
بیان کرده است. این بخش از کتاب در سه
قسمت تقدیم خوانندگان محترم خواهد
شد.]

* * *

مقدمه

در قرآن کریم آیه ای که مانع ولایت زن و
عهده داری مسئولیت های عمومی توسط وی
شود نیست و کسانی که به این منع قائل
شده اند به روایت «ابی بکره» استناد کرده اند
که بخاری آن را با یک سند از وی نقل کرده
است. حدیث این است که رسول خدا(ص)
وقتی شنید پوران دختر کسری عهده دار
حکومت در ایران شده فرمود: «لَنْ یُفْلِحَ قومٌ
ولّوا اَمْرَهُم امرأهً؛ مردمی که کارشان را به زنی
سپرده اند هرگز به رستگاری نمی رسند.»

نمی خواهم به دیدگاههایی بپردازم که به
متن حدیث حمله کرده و در آن تردید کرده اند،
به ویژه اینکه ابی بکره پس از کشته شدن
عثمان و اقدام ام المؤمنین عایشه به
فرماندهی سپاه جمل که جریان آن معروف
است آن را نقل کرده است.

از این حدیث، اگر درستی متن آن را نیز
بپذیریم، محرومیت زن از هر ولایتی، از هر
نوع که باشد فهمیده نمی شود. نهایت چیزی
که ممکن است به این روایت استدلال کرد
ممنوعیت زن از «ولایت عظمی» است؛ یعنی
همان خلافت که لازمه اش فرماندهی نیروها
و امامت در نماز و سایر مسئولیت هایی است
که حاکم مسلمانان با آن سر و کار دارد. و
این همان است که ابوحنیفه را به قائل شدن
به منع تنها در این سطح و حدود
کشانده است.

مناوی در «فیض القدیر» نقل کرده که
«طیبی» گفته است: «این حدیث خبر از
نارستگاری پارسیان است.» به خاطر
همین، برخی از عالمان پس از وی گفته اند:
روایت حکمی شرعی را در بر ندارد، بلکه یک
خبر است، مانند آیه «غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَی
الأَرضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ».

قرآن کریم، ملکه بلقیس را به خاطر
برتری عقل و برجستگی هایی که با آن ملتش
را از نابودی آشکاری نجات داد ستوده است
که به روشنی نشان می دهد روایت یاد شده
بیان وضع موجودی است که اختصاص به
ملکه پوران، شاه آن زمان ایران دارد، و وقایع
بیرونی احتمال بردار است؛ از این رو جامه
اجمال آنها را در بر می گیرد و استدلال به آنها
از کار می افتد.

عمر بن خطاب مسئولیت امور «حسبه»
بازار مکه مکرمه را به سمراء دختر نهیک
اسدی واگذار کرد. و «حسبه» به نظر من
رتبه ای از مراتب قضاوت و یکی از
ولایت های عمومی می باشد. عمر به وی
تازیانه ای داد که مردان و زنان مخالف را با آن
ادب کند. همچنان که همین خلیفه، شفاء
دختر عبداللّه را مسئول امور «حسبه» در بازار
مدینه منوره ساخت. خدا رحمت کند شیخ
غزالی را آن زمان که در موضوع ولایت زن
گفت: «داستان، داستان زنانگی و مردانگی
نیست! داستان اخلاق و توانایی و
موهبت های درونی است … و آمادگی های
علمی گاه در زن وجود دارد و در مردهایی
بسیار نیست؛ زنِ دیندار بهتر از
صاحب ریشی است که کفران پیشه است.»

ما می پرسیم: به عنوان مثال، چه چیز
مانع نخست وزیر شدن زن است؟ این
مسئولیتی است که آن دسته دشواری های
دینی که بر عهده خلیفه مسلمانان است را بر
عهده وی نمی گذارد، و خلافت نوعی نظام
حکومتی است که دهها سال است پیاده سازی
آن پایان یافته است.

شاید پژوهشگران تاریخ ارزش ملکه
مسلمان «اروی دختر احمد» را که چندین
قرن پیش برای دهها سال بر یمن حکومت
کرد بدانند. او مثالی است برای حاکم مصلحی
که به خوبی مدیریت و فرماندهی می کند، و
در فضیلت و حکمت و برتری عقلش
کتاب های زیادی از جمله پایان نامه دکترا
نگاشته شده است.

پیشتر نمونه های چندی را از بانوانی ذکر
کردم که عهده دار مسئولیت های عمومی
بالایی شدند و در انجام آنها مانند مردان
بودند؛ اگر برخی از آنان بهتر از برخی مردها
ادای مسئولیت نکرده باشند.

[اختلاف نظر فقها]

فقیهان در عهده داری مسئولیت قضاوت
توسط زن اختلاف کرده اند؛ برخی اجتهاد کرده
و قائل به منع مطلق شده اند، و برخی از آنان
قائل شده اند زن در موضوعاتی که شهادتش
پذیرفته است، می تواند قضاوت کند (مواردی
که شهادت زن در آن درست است به اجتهاد

در قرآن کریم آیه ای که

مانع ولایت زن و عهده داری
مسئولیت های عمومی توسط
وی شود نیست و کسانی که

به این منع قائل شده اند

به روایت «ابی بکره»

استناد کرده اند.

برمی گردد نه نصّی که مستند آن باشد.) و
بعضی از آنان نیز گفته اند زن مادامی که حق
فتوا دادن داشته باشد، حق پرداختن به
قضاوت نیز دارد. از کسانی که این نظر را
داده اند حنفی ها و طبری و ابن حزم است. و
نیز ابوحنیفه که به زن حق همه مسئولیت ها
را می دهد به جز ولایت عظمی که همان
خلافت است، چرا که زن را شایسته این
مسئولیت نمی داند به خاطر ناتوانی وی در بر
دوش گرفتن پاره ای از وظایف این مسئولیت،
مانند امامت نمازگزاران در نماز عید فطر و
قربان و دیگر وظایف دینی که بر عهده خلیفه
است، اما در غیر آن، [همان گونه که در آیه
آمده] مردان مسلمان و زنان مسلمان نسبت
به هم ولایت دارند.

از این حدیث، اگر درستی

متن آن را نیز بپذیریم،
محرومیت زن از هر ولایتی،

از هر نوع که باشد فهمیده
نمی شود. نهایت چیزی که
ممکن است به این روایت
استدلال کرد ممنوعیت زن

از «ولایت عظمی» است؛

یعنی همان خلافت.

با این مقدمه، موضوع همچنان نیاز به
شرح و بسطی دارد که دیدگاههای مختلف
ناهمگون را به همراه دلیل های هر یک در بر
گیرد و در پی اش دیدگاه خاص من خواهد آمد.

* * *

فصل نخست

حکم ولایت عمومی زن در فقه
قدیم و جدید

فقیهان مسلمان اتفاق نظر دارند که مرد
حق تمام اقسام ولایت عامه را داراست، زیرا
همه شروط آن در او وجود دارد. ولی آنان در
گذشته و حال در باره حق زن در این ولایت
اختلاف کرده اند؛ برخی شان آن را به طور کلی
برای وی حرام شمرده، و برخی پاره ای موارد
آن را جایز دانسته، و بعضی نیز همه موارد آن
را برای زن روا شمرده به جز «ولایت عظمی»
یعنی خلافت که رهبری دینی و امامت در
نماز در کنار رهبری دنیوی، از جمله
فرماندهی نیروها را، بر عهده خلیفه می گذارد.

در این فصل به دیدگاههای هر دو گروه
خواهم پرداخت، دلیل های هر گروه را ذکر
خواهم کرد و به نقد و ارزیابی این آرا و
دلیل ها با رعایت اختصار خواهم نشست، تا
سهم خویش را نیز در بررسی این موضوع در
پایان این فصل بیاورم.

دیدگاههای مخالفان و موافقان

دیدگاههایی که نظر به محرومیت زن از
حضور در عرصه عمومی برای پرداختن به
حقوق سیاسی و غیر آن دارد فراوان است.
این آرا محدود به گذشته ای که از میان رفته
نیست، بلکه ادامه یافته تا زمان معاصر را نیز
در بر گیرد. این هجوم اخیرا در برخی مناطق
اسلامی به مثابه عکس العمل تحول اجتماعی
که در بیشتر کشورهای اسلامی رخ داده،
شدت یافته است؛ تحولی که در عرصه زندگی
سیاسی جایگاهی را برای حضور زن فراهم
ساخته است.

صاحبان این نظر در دوره های گذشته،
معتقدند که زن از نظر عقل و دین کاستی
دارد، و شایستگی ندارد با مردان در امور
عمومی مشارکت داشته باشد، و بس است
همین که شهادت وی پذیرفته نمی شود، هر
چند صدها زن همراه وی باشد، اگر مردی
همراه آنان نباشد.

[دانشگاه الازهر]

الازهر شریف نیز در نیمه قرن بیستم
میلادی (در این امر) سهیم شد، چرا که نقش
خود را در تأیید این رویکرد با فتوایی که صادر
کرد ادا کرد تا تأکید کند که «ولایت عامه»
محدود و منحصر به مردهاست و نمی توان
آن را به زن تکیه داد و این چیزی است که در
صدر اسلام نیز به رغم وجود زنان با فضیلت
که برخی از آنان از خیلی از مردها برتر بودند،
مانند امّ المؤمنین ها اتفاق نیفتاد.

[ابوالاعلی مودودی]

از سرسخت ترین طرفداران این نظر،
دانشمند پاکستانی ابوالاعلی مودودی است که
قائل شد ادله قطعی قرآن و سنت، زن را از
تمام مسئولیت های حکومت محروم
می دارد.

[سیدجمال الدین اسدآبادی]

از صاحبان اندیشه اسلامی نوپرداز نیز
کسانی را می یابیم که همین عقیده را دارند،
مانند [سیّد [جمال الدین افغانی [= اسدآبادی[
که تأیید می کند زن در کنج خانه اش بماند، به
تربیت کودکش بپردازد و از هم شانه شدن با
مردان در کسب روزی دور بماند.

[محمد ابوزهره]

استادمان شیخ محمد ابوزهره نیز همین
نظر را دارد، چون می گوید: ما نمی خواهیم زن
سیطره داشته و حاکم باشد، ما فقط
می خواهیم وی مادری مهربان باشد؛ مرد
برای سختی و زحمت است و زن برای
خانه.

[محمد متولّی شعراوی]

اما شیخ شعراوی معتقد است کار زن،
فرزند را از مهربانی وی محروم می کند و
منجر به فشارهایی روانی می شود که
نسل های آینده ما با آن درگیر می شوند.
مأموریت زن در خانه اش و میان همسر و
فرزندانش می باشد، و کارش درون خانه،
صدها بار مهم تر از کار وی بیرون از خانه
است.

[عباس محمود عقّاد]

و از اندیشمندان بزرگ و از ادیبان و
ناقدان معاصر، یک نفر که نماد آشکار اینان
است، یعنی «عقّاد»؛ او هم معتقد است جامعه
نمونه آن است که زن در آن، هزینه مادر
بودنش تأمین شده باشد، نه آن زنی که برای
غذای خویش به زحمت و تلاش افتد.

[اختلاف نگاه فقیهان و
اندیشمندان این گروه]

فقیهانی که به نظریه محرومیت زن از
«ولایت عامه» قائل شده اند به دلیل های
فقهی گوناگونی استناد می کنند، در حالی که
متفکران این گروه نظریه خود را مبتنی بر
مصلحت جامعه می سازند. در اینجا در صدد
بررسی این مصلحت از بُعد اجتماعی آن
نیستم، مگر آنگاه که در ادامه به عنوان یکی
از دلیل های فقهی به آن بپردازم. و معلوم
است که منابع قانونگذاری در فقه اسلامی
قرآن و سنت و اجماع و قیاس و مصلحت
است و از اینها «سدّ ذرایع» نیز منشعب
می شود و در ادامه به این ادله خواهم
پرداخت.

[روشن است منابع اجتهاد در فقه شیعه
عبارت از قرآن و سنت و عقل و اجماع است
و از سوی اهل بیت طهارت و عصمت
علیهم السلام با «قیاس» به عنوان یک دلیل
ناتوان و نارسا به شدت مخالفت شده است و
آن را مایه نابودی دین شمرده اند.
مصلحت یابی و سدّ ذریعه یعنی بستن راه
مفسده و گناه که بر اساس برداشت های
شخصی و فهم ناقص بشری صورت می گیرد
نیز راه ندارد. در قیاس تلاش می شود با
برداشتی در ظاهر عقلی، ملاک و علت حکم
در یک مورد استنباط گردد و به عنوان یک
قاعده کلی به موارد مشابه گسترش یابد و در
واقع یک دلیل ظنّی بیش نیست و اصل کلی
در ظن از هر نوع که باشد این است که اعتنا و
اعتمادی به آن نشود مگر اینکه دلیل ویژه ای
اعتبار آن را برساند. در «مصلحت» نیز فقیه
تلاش می کند با برخی ملاک هایی که به
صورت کلی در فلسفه احکام به دست آورده
در باره یک موضوع که دلیل خاصی بر آن
ندارد حکم صادر کند. در «سدّ ذریعه» نیز
فقیه می خواهد با استنباط خود راه تحقق
مفسده را مسدود کند، آن هم با حرام شمردن
راه و عملی که در اصل شرع حلال است؛ و
شناخت مفسده ای که از طریق دیگر ادله به
آن پی برده است. نقطه مشترک میان این سه
یک نوع فلسفه یابی ظنّی و نشاندن خویش در
موضع شارع مقدس و حکم دادن بر اساس
برداشت های غیر قطعی، آن هم در احکام
اولیه است و مورد پذیرش منطق اجتهاد
شیعی نمی باشد. البته مسئله
مصلحت اندیشی های مقطعی در حکومت و
مدیریت جامعه بحثی است جداگانه و
ملاک های خاص خود را دارد و در قانون
اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در پی
رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی
حضرت امام خمینی پیش بینی شده است. ـ
مترجم]

یکم: قرآن

در کتاب کریم دو آیه هست: اولی مربوط
به ماندن در خانه است و دیگری به قیمومت
و سرپرستی مرد اختصاص دارد که طرفداران
گروه مخالف، آن دو را دلیل محرومیت زن از
«ولایت عامه» گرفته اند.

۱ـ ماندن در خانه ها:

در سوره احزاب آیات چندی است که
همسران پیامبر(ص) را مخاطب می سازد و از
آیه ۲۷ آغاز می شود تا آیه ۳۳ و پس از آن،
ادامه می یابد. در آیه ۳۳ آمده است:

«وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ و لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ
الجاهِلیَّهِ الأُولی وَ أَقِمْنَ الَّصلوهَ وَ آتِینَ الزَّکاهَ وَ
أَطِعْنَ اللّه َ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللّه ُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ
الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا؛ و در
خانه هایتان بمانید و آشکار نشوید همانند
آشکاری دوره جاهلیت و نماز به پا دارید و
زکات بپردازید و خدا و پیامبرش را اطاعت
کنید. همانا که خداوند می خواهد از شما ای
اهل بیت، پلیدی را ببرد و شما را پاک گرداند
پاکی ویژه ای.»

به رغ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.