پاورپوینت کامل آموزش عالی، تفکیک یا اختلاط،گزینه برتر؟ ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آموزش عالی، تفکیک یا اختلاط،گزینه برتر؟ ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزش عالی، تفکیک یا اختلاط،گزینه برتر؟ ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزش عالی، تفکیک یا اختلاط،گزینه برتر؟ ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۸

سیاسی اجتماعی / نمای نزدیک

«به بهانه مهر ماه، آغاز سال تحصیلی»

سخن نخست

جنس نر و جنس ماده دو عنصر اصلی
تشکیل دهنده جوامع بشری هستند. ارتباط ها و
کشش ها و جاذبه های بین این دو گروه، صحنه های
زشت و زیبای فراوانی را در طول تاریخ رقم زده
است. عامل بسیاری از پیشرفت ها، شکوفایی ها،
شادی ها و کمال یابی ها از یک سو و تباهی ها،
انحرافات، جنگ ها و پستی ها از سوی دیگر، به
چگونگی این رابطه برمی گردد. از جهتی دیگر اصل
ارتباط دو جنس گریزناپذیر بلکه مفید و لازم است.

نظام دینی و جمهوری اسلامی ایران و
مسئولان جامعه برای رشد جسمی و روحی آحاد
مردم باید محیط ها و نهادهای کشور را ساماندهی
کنند تا کمترین آسیب و بیشترین فایده نصیب مرد و
زن گردد.

یکی از محیط های بسیار مهم و تأثیرگذار هر
کشور، دانشگاهها هستند. در این نوشتار تلاش
نگارنده بر آن است که آسیب های روابط دختر و پسر
دانشجو، شناسایی گردد و مضرات و منافع وضع
کنونی بررسی شود.

چیستی روابط

رابطه، واژه ای عربی است که به معنای تماس
و وصل شدن به کار می رود و در گفتار روزمره به
مجموعه ای از رفتارهایی گفته می شود که در تماس
با یکدیگر ابراز می کنیم. رابطه و برقراری ارتباط با
دیگران به خودی خود محکوم به فساد و تباهی
نیست و این هدف و مقصود نهایی طرفین است که
صفت سالم و یا ناسالم بودن را به همراه خواهد
داشت. در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب
و رسوم و آموزه های ملی، تعاریف مختلفی از روابط
سالم و ناسالم ارائه می شود. در رابطه بین دختر و
پسر یا زن و مرد به طور عام، نباید ارتباط و تعامل
بین این دو را یک معضل و مشکل تصور کرد. دست
قدرت پروردگار دو جنس را در عرصه هستی آفریده،
تداوم و بقای بشر و ماندگاری او را به وجود ارتباط و
کشش بین این دو موجود نهاده است. آنچه که مد
نظر و جای اشکال و بحث است، نفس ارتباط نیست
بلکه افت های پیرامون ارتباط می باشد. از جمله این
افت ها به نگاه جنسیتی، جذابیت ها، پیوند عاطفی،
عدم رعایت حدود متقابل در روابط، و … می توان
اشاره کرد.

تعامل اجتماعی و در کنار دیگران بودن و
رفتارهای اجتماعی داشتن، یک بخش مهم
رفتارهای انسانی است.

عوامل زمینه ساز روابط سالم و
ناسالم دختر و پسر

مفهومی که از رابطه دختر و پسر به ذهن
می رسد یک تعریف مطلق و بسته نیست. در مورد
مقوله بین دو جنس، در تمامی نقاط دنیا برای
قانونمندی این ارتباط، الگوهای متفاوتی وجود دارد
و معیارهایی برای خود قرار داده اند.

هر تعریفی از رابطه دختر و پسر، باید در بستر
فرهنگی جامعه باشد و در چهارچوب آن فرهنگ
تعریف شود که هم تا حدودی از التهابات نیازهای
یک جوان کاسته شود؛ هم در ناهمگونی و ضدیت با
ارزش های مطلوب جامعه قرار نگیرد. در جوامع
مدرن و امروزی، در تعریف رابطه دختر و پسر و زن
و مرد، چالش و مشکلی به چشم نمی خورد،
و موضوع حل شده و جا افتاده است و با
دیگر مؤلفه های غرب مانند مادران تنها یا کودکان
اجاره ای، هماهنگی دارد. البته آنان تاوان سنگین
این تعاریف را هم می پردازند.

تقابل بین جامعه مدرن و جامعه سنتی، مسائل
و موضوعات را به معضل و مشکل تبدیل می کند. اگر
هر مسئله ای با فرهنگ آن جامعه و بدون مقایسه و
الگوگیری، به تبادل اندیشه ها گذاشته شود، مطمئنا
نتیجه و برایند، با فرهنگ و باورهای آن مجموعه
هماهنگی دارد.

عوامل مؤثر و بسترساز در روابط ناسالم میان
دختر و پسر را می توان در چهار عنوان طبقه بندی
کرد:

۱ـ عوامل درونی و روانی: وجود تفاوت هایی
در حالات روانی و روحی دختران و پسران،
سلیقه هاو خواسته های آنان و نوع تربیت، باعث بروز
و ظهور روابط ناسالم میان دو جنس می شود.

یکی از مهم ترین عوامل طبیعی و درونی هر دو
جنس، غریزه جنسی و توان شهوانی است. غریزه
جنسی بزرگ ترین نیرویی است که بر جسم و جان
جوانان حکومت می کند، نیز نیرومندترین انگیزه ای
است که اندیشه و افکار آنان را برمی انگیزاند. بدون
تردید غریزه جنسی در انسان واقعیتی است که بدون
فایده و حکمت آفریده نشده است.

غریزه جنسی نیروی محرک مثبتی است که
باعث جذب دو جنس می شود و نتیجه آن رابطه
مثبت و زندگی مشترک و ازدواج می باشد، اما اگر این
نیرو در مسیر ناسالم قرار گیرد، خانمان برانداز و
بلایی عظیم است.

از عوامل روانی نیز می توان انحرافات جنسی و
یا بی هویتی دختر و پسر نسبت به قبول و پذیرش
جنسیت خویش را نام برد. هر کدام از اینها به تنهایی
در ایجاد زمینه های انحراف و چالش در روابط دختر
و پسر مؤثر هستند.

۲ـ عوامل فرهنگی: با شناخت از فرهنگ
جوامع می توان به تعریف مناسبی از روابط سالم و یا
غیر سالم دختر و پسر دست یافت. زمانی که جامعه
فردگرایی و آزادی مطلق را اساس جهان بینی خود
قرار می دهد، فرهنگ آن جامعه در راستای اصولش
تعریف و تبیین می شود. فردگرایی شاخصه اصلی
فرهنگ غربی است. فردگرایی، محوریت غریزه و
امیال انسانی را در گزیدن ارزش ها، خلقیات و
رفتارها می پذیرد. در این اندیشه، زندگی فرد به خودِ
او تعلق دارد و در میدان لذت جویی مادی معنا
می پذیرد.

تئوری پردازان غربی مانند «فروید» و
«راسل» و امثال اینها تصور کردند که راه آرام کردن
و فرو نشاندن غرایز، برآوردن و اشباع بی حد و مرز
آنها می باشد. فروید معتقد است که اخلاق جنسی
قدیم براساس محدودیت بوده، عمده ناراحتی های
بشر برخاسته از ممنوعیت ها است. اینان سرکشی
غرایز را متوجه محدودیت ها و ممنوعیت ها دانسته،
معتقدند که برای آرامش غریزه جنسی باید آزادی
مطلق در تمام شئون زندگی زن و مرد، وجود داشته
باشد. آنها روابط آزاد بین زن و مرد و دختر و پسر را
کاملاً سالم و قانونی می دانند.

در رابطه بین
دختر و پسر یا
زن و مرد به
طور عام، نباید
ارتباط و تعامل
بین این دو را
یک معضل و
مشکل تصور
کرد. دست
قدرت
پروردگار دو
جنس را در
عرصه هستی
آفریده، تداوم
و بقای بشر و
ماندگاری او را
به وجود ارتباط
و کشش بین
این دو موجود
نهاده است.

با شناخت از
فرهنگ جوامع
می توان به
تعریف مناسبی
از روابط سالم
و یا غیر سالم
دختر و پسر
دست یافت.

۳ـ عوامل اقتصادی: فقر و ثروت در کنار
عوامل دیگر در ایجاد روابط ناسالم مؤثر هستند.
کمبودهای اقتصادی در کنار کانون های از هم
پاشیده خانوادگی، دختران و پسران را برای ایجاد
روابط به سوی خود می کشاند تا در سایه این روابط
کاستی ها و کمبودهای مالی و اقتصادی خود را
جبران کنند. مسلّم است، در همه جوامع، از جمله
عوامل مهمی که باعث ترویج فساد و فحشا می شود،
نیز به روابط ناسالم و غیر مشروع زنان و مردان
می انجامد، فقر است؛ همچنین گروهی که دارای
ثروت و توانایی مالی زیادند، در صورت وجود سایر
عوامل، دارای روابط ناسالمی خواهند بود.

۴ـ عوامل اجتماعی و خانوادگی: افراد در
دامن خانواده رشد و نمو می کنند و خانواده ها در کنار
هم اجتماع را می سازند. اولین جایگاه تربیت و
آموزش و پرورش محیط خانه است و مربیان، غالبا
پدر و مادرها هستند. البته در بسیاری از جوامع
امروزی خانواده های تک سرپرست یا مؤسسه های
جایگزین خانواده، این مسئولیت را به عهده دارند.

عدم آگاهی از روش های تعلیم و تربیت،
کمبودهای عاطفی و روانی، مشغله ها و درگیری های
بین اعضا بخصوص والدین، نوع فرهنگ های
خاص مناطق، الگوهای سنتی و مدرن، بی سوادی و
… دست به دست هم داده و زمینه بروز روابط ناسالم
میان دختران و پسران را ایجاد می کند.

دختران و پسرانی که هر کدام از جهت آداب و
رسوم و عادات و نوع طبقات اجتماعی، با هم متفاوت
هستند، در دانشگاه کنار هم باید درس بخوانند. این
فرایند در روابط دختران با هم جنسان یا پسران با
هم جنسان، مشکل حادی به وجود نمی آورد، ولی در
مورد جنس مخالف، روابط به چالش ها و
ناهنجاری ها کشیده می شود و سرآغاز روابط
ناسالمی است.

اختلاط، معیارها، دلایل

اختلاط به معنای آمیختن، در هم شدن و
آمیختگی می باشد. اما در اصطلاح، مراد، فضایی
است که دو جنس به راحتی بتوانند با یکدیگر ارتباط
برقرار کنند. زمانی دو جنس موافق و زمانی دو جنس
مخالف، اختلاط را به وجود می آورند.

اختلاط زمانی قهری و غیر اختیاری است
مانند محیط هایی که در روند تشکیل آن انسان ها به
طور مستقیم دخیل نبوده اند مانند خیابان و بازار اما
زمانی ساختگی و مصنوعی است و انسان به وجود
آورنده آن می باشد مانند محیط های دانشگاهی،
مسجد، مجموعه های فرهنگی، ادارات و … .

تفاوت این محیط ها از جنبه اختلاط دو جنس
مخالف و روابط دوسویه در این است که در
محیط های غیر ارادی و قهری، پایداری و دوام وجود
ندارد و مردم از هر طبقه و جنس و فرهنگ،
بخصوص سن و شغل با هم

ارتباط و تعامل دارند و انسان ها برای برطرف کردن
نیازهایشان ناچار از اختلاط هستند.

اما در محیط های ساختگی و تصنعی نوع
روابط و برخوردها در محدوده زمان و مکان خاص
می باشد.

سن و شغل عموم افراد در چنین فضاهایی به
هم نزدیک است، مانند دانشگاه که جوّ آن جوان و
مشغله آنها دانشجویی است.

بحث مورد نظر در مورد اختلاط های ارادی و
ساختگی است و چگونگی روابط دختر و پسر در این
گونه محیط ها مورد کند و کاو می باشد. در اینجا آیا
اختلاط دختر و پسر و روابط، امر ضروری و لازم
است؟

در مقوله اختلاط عده ای بر این عقیده اند که
ارتباط دختر و پسر در محیط های دانشگاهی دارای
جنبه های مثبت و مفید برای دو طرف است و باید
دیدگاههای عرف و شرع نسبت به این مسئله تغییر
کرده، روابط را امر طبیعی و عادی دانست.

بررسی دلایل موافقان نظریه اختلاط
و عادی سازی روابط دختر و پسر

۱ـ تمرین نگاه انسانی به یکدیگر

زن و مرد هر دو انسان اند و آنان نیاز به ارتباط
دارند. با ارتباط انسان ساخته و پخته می شود.

اگر در تربیت دختر و پسر بر جنبه انسانی آنها
تکیه کنیم و آن دو را از هم جدا نکنیم،

زمینه ارتباط های نادرست برطرف می شود. باید
تفاوت های جنسی را در ارتباطات حذف کنیم تا
حساسیت نسبت به جنس مخالف کم شود. تعصبات
بی دلیل و عقاید سنتی در این زمینه باید محدود
شود. اختلاط به معنای آمیختگی جنسی بین دختر
و پسر نیست، بلکه روابط دو انسان مد نظر است.

نقد دلیل

در اینکه زن و مرد هر دو انسان هستند و باید
دیدشان نسبت به هم، انسانی باشد نه جنسیتی،
حرفی نیست. اما هر کدام از زن و مرد، با وجود انسان
بودن، هم زن هستند هم مرد، یعنی جنسیت هیچ
وقت نادیده گرفته نمی شود و حرف اول را در روابط
می زند. اگر روابط بین زن و مرد بر پایه انسانیت
پی ریزی شود، شرط اساسی و مهم آن محو هر گونه
نمادی از نوع جنسیتی می باشد که چنین خواستی با
آفرینش انسان ناهمگونی دارد. اگر بُعد انسانی
نمی تواند حرف اوّل را در اغلب روابط بزند به دلیل
گرایش طبیعی دو جنس نسبت به یکدیگر می باشد.
این گرایش، مهم ترین عامل تشکیل خانواده (هسته
بنیادین حیات پاک اجتماعی) است. خودنمایی
جنس ماده و تمایل جنس نر، امری غریزی و
مشترک انسان و حیوان است.

اگر بُعد انسانی
نمی تواند حرف
اوّل را در اغلب
روابط بزند به
دلیل گرایش
طبیعی دو
جنس نسبت به
یکدیگر
می باشد. این
گرایش،
مهم ترین
عامل تشکیل
خانواده (هسته
بنیادین حیات
پاک اجتماعی)
است.

هستند و دختران در روابط به روساخت ها توجه
دارند و بُعد جنسی شان را بیشتر ظاهری می کنند تا
شخصیت و بُعد انسانی. اسلام معتقد است که به
دلیل کشش های جنسی که میان زن و مرد و دختر و
پسر وجود دارد، ارتباط این دو در معرض خطر
انحراف و کجروی است. هر چند انحراف در سطح
گفتگو و نگاه باشد.

زن و مردی که در خیابان و کوچه در رفت و آمد
هستند و برخوردهای مداوم و پی در پی ندارند و با
مشغله ها و درگیری های روزانه خود مشغول اند،
روابط شان محدود است و به موردهایی خاص ختم
می شود. اما ملاقات ها و روابط پیوسته باعث انس و
الفت و همدلی می شود. حال اگر دو طرف جوان و
مجرد باشند و در ارتباط پایدار و مرتب در طی
سال های تحصیلی در محیطی مانند دانشگاه،
موضوع فرق می کند. هیچ غریزه ای به سرکشی و
حساسیت غریزه جنسی نیست، از این رو احتیاط ها و
توصیه های اسلام مبنی بر دور نگه داشتن زنان و
مردان اجنبی تا حدودی که مشکل و سختی ایجاد
نکند مبنی بر اصول روانی است.

به نیروی تقوا و ایمان در مقابل همه عوامل
گناه ها می توان تکیه کرد مگر در مورد گناهان
مربوط به غریزه جنسی؛ اسلام هرگز نیروی
پارسایی و ایمان را با اینکه قوی ترین بازدارنده های
اخلاقی است، ضامن کافی در برابر تحریکات و
دسیسه های این غریزه ندانسته است.

میل به خودآرایی و خودنمایی از خصلت های
زنان است؛ محبوب شدن و مورد توجه قرار گرفتن
برای آنان مهم و حیاتی است، در صورتی که مرد در
صدد است دل خود را گرو دهد و شیفته شود. مردان
به طور معمول عاشق پیشه و زنان معشوق پیشه اند.
تحقیقات و تجربه های علمی نشان می دهد که
مردان به محرک های چشمی، حساس تر هستند و
ثابت شده که تمامی سطح بدن زن برای مرد
محرک است.

امروزه در علم تجربی به اثبات رسیده است که
همواره از اندام هر موجود جانداری، امواج مرموزی
متصاعد می شود و در محدوده ای خاص، روی
اشیای مستعد و همگون تأثیر می گذارد که از آنها به
«مانیه تیسم» حیوانی تعبیر می کنند. در انسان
این تشعشات یا دست کم بروز آنها همگونی خاص با
افکار و روحیات و آمادگی ساختمان جسمی دارد. به
ویژه در زنان، امواج بالا از شدت بیشتری برخوردار
است. دانشمندان آلمانی در تحقیقات گسترده ای به
این واقعیت علمی پی برده اند که از اندام زن و حتی از
موی سر او، امواج مرموزی پراکنده می شود و بر بدن
برخی از مردان مستعد تأثیر گذاشته، موجب
تحریک و فعالیت غده های جنسی شان
می گردد.

دست آفرینش بین دو جنس کشش و جاذبه
قرار داده است. حضرت آدم(ع) در اولین دیدار پس از
آفرینش حوا، از خدا پرسید که این آفریده زیبا کیست
که نسبت به او چنین احساس انس می کنم!

در اغلب برخوردهای میان زن و مرد، دختر و
پسر، اوّل جنس به چشم می خورد، سپس انسانیت،
و این امری طبیعی و غیر ارادی است.

۲ـ دید منفی جهانی

در جامعه جهانی که به علت پیشرفت فناوری
ارتباطات، دهکده جهانی شمرده می شود، پدیده
ارتباط زن و مرد و بالطبع دختر و پسر در
محیط هایی چون دانشگاه، حل شده است و
نمی توان در گوشه هایی از جهان، فرهنگی به نام
تفکیک و عدم اختلاط را بر روابط زن و مرد حاکم
کرد.

برای هماهنگی و گسترش مبادلات علمی با
دیگر کشورها باید در به وجود آوردن زمینه های
جذب و همکاری قدم های مثبت برداشته شود.
مسائلی مانند روابط دختر و پسر جای طرح و گفتگو
ندارد و ناگزیریم که طبق الگوی جهانی عمل کنیم و
گرنه جامعه جهانی دید منفی نسبت به ما پیدا
می کند.

نقد

در جامعه جهانی همان طور که نمی توان جلو
تأثیر فرهنگ ها را گرفت، نمی توان یک فرهنگ را
در فرهنگ جهانی محو کرد. حفظ ارزش ها،
اعتقادات و باورها از ابتدایی ترین اصول هر فرهنگی
است. با رجوع به مبانی

هیچ غریزه ای به
سرکشی و
حساسیت غریزه
جنسی نیست، از
این رو احتیاط ها و
توصیه های اسلام
مبنی بر دور نگه
داشتن زنان و
مردان اجنبی تا
حدودی که مشکل
و سختی ایجاد
نکند مبنی بر
اصول روانی
است.

دانشگاه می تواند
بستری برای
ازدواج باشد ولی
اختلاط و روابط به
طور خاص
نمی تواند زمینه
ازدواج باشد.
روابط دختر و پسر
در دانشگاه در
زمینه ازدواج با
سه شرط می تواند
مانعی نداشته
باشد.

دینی، قرآن به روشنی به این مسئله
اشاره دارد:

«وَ لَن تَرْضی عَنکَ الْیَهوُدُ و لا النَّصری
حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتُهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّه ِ هُوَ
الهُدی؛

هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد
مگر از آیین آنان پیروی کنی. بگو هدایت الهی، تنها
هدایت است.»

اگر فرهنگی ریشه دار و متکی به اعتقادات
محکم باشد می تواند روابط موفقی داشته باشد و
حریم های خود را حفظ کند.

۳ـ پیشرفت و رقابت درسی

انسان موجودی اجتماعی است و برای برآوردن
نیازهایش به ارتباط با دیگران روی می آورد.

پیشرفت و بهره مندی از استعدادهای انسانی،
در سایه برقراری ارتباط با همنوع فراهم می شود.
هر چه گستره این برخوردها بیشتر باشد، امکان
ترقی و رشد آدمی بیشتر است.

حال با عنوان کردن تفکیک دو جنس، از نیرو و
استعدادهای نیمی از جامعه محروم می شویم.

نقد

هر پیشرفت و صعودی، توان و نیروی بالای
روحی و روانی و جسمی را می طلبد. در صورتی که در
محیط های دانشگاهی ما، نیمی از توان و انرژی
دختران و پسران، در نوع و چگونگی روابط هدر
می رود. چقدر فرصت ها و وقت ها به علت آفات
ارتباطات علمی و کاری با جنس مخالف، از دست
می رود و مانع رشد و روند صحیح کار می شود!
محیط های پر از جاذبه و تحریک، قدرت تمرکز
حواس را مختل و بازدهی کار را پایین می آورد.

۴ـ اختلاط، زمینه ساز ازدواج آگاهانه

اختلاط و روابط دختر و پسر در سطح دانشگاه
باعث انتخاب آگاهانه در ازدواج است. زمانی که
دختر و پسر ارتباطی نداشته باشند، مشکل اساسی
برای انتخاب صحیح پیدا می شود، یعنی:

نداشتن درک صحیح از جنس مخالف که باعث
می شود فرد نتواند خصوصیات خوب و بد و ظاهری و
باطنی را در ازدواج شناسایی کند، و عدم شناخت
کامل از کسی که می خواهد سال ها با او زندگی
کند.

هر چه تعامل و ارتباط بیشتر باشد شناخت
بهتری از روحیات جنس مخالف به دست می آید و
ازدواج در سایه شناخت، تحکیم و استواری بالایی
دارد.

نقد

شناخت، آگاهی می آورد و ارتباط مرحله اوّل
شناخت است. اما کدام ارتباط و شناخت منجر به
ازدواج می شود؟

احساسات آتشینی که دختران و پسران جوان
در اغلب حالات دارند، احساساتی غریزی است که
در آن جنبه های روحی با جنبه های جسمی در هم
آمیخته، تا جایی که پسر یا دختر گمان می کنند از
نظر روحی یکدیگر را دوست دارند، ولی سرانجام
پی می برند که عشق آنها صرفا غریزی و جسمی
بوده است.

دانشگاه می تواند بستری برای ازدواج باشد
ولی اختلاط و روابط به طور خاص نمی تواند زمینه
ازدواج باشد. روابط دختر و پسر در دانشگاه در زمینه
ازدواج با سه شرط می تواند مانعی نداشته باشد:

شرط اوّل اینکه روابط و گفتگوی دختر و پسر
به نیت و مقصد ازدواج باشد،

دوم اینکه خانواده ها و مراکز مشاوره دانشگاه
در جریان باشند،

و سوم اینکه دختر و پسر شرایط و امکان ازدواج
را داشته باشند و همشأن باشند.

گفتگو و تعامل بین دختر و پسر به نیت ازدواج،
بهتر است در چند جلسه باشد و رابطه زیاد نباشد
چون هر رابطه ای بخصوص در سنین جوانی به
دلبستگی و دلدادگی می انجامد و بیشترین لطمه و
صدمه را دختران از این روابط می بینند.

در جوامع غربی، پسرانی که روابط متعدد پیش
از ازدواج داشته اند در زندگی زناشویی ناکامند، به
دلیل ا