پاورپوینت کامل زینب(ع)، بزرگ قهرمانی درتاریخ آزادی ۴۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زینب(ع)، بزرگ قهرمانی درتاریخ آزادی ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زینب(ع)، بزرگ قهرمانی درتاریخ آزادی ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زینب(ع)، بزرگ قهرمانی درتاریخ آزادی ۴۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۶
فرهنگ و اندیشه / گنجینه
سرآغاز
بی تردید در حق زینب(ع) دو ظلم صورت
گرفته؛ اوّل اینکه سیمای حقیقی اش ترسیم
نگردیده و معرفی نشده؛ دوم اینکه رسالت
ایشان که همچون برادرش، برخاسته از متن
قرآن و برای نجات بشر بوده، هر حق طلبی با
شناخت خصلت های قهرمانانه او احساس
غرور و افتخار خواهد کرد اما متأسفانه حتی
جامعه اسلامی اطلاع کافی از شخصیت وی
ندارد!
این زن قهرمان، دریای توفنده دانش،
شجاعت، ازخودگذشتگی، صبر، عبادت و
سرآمد بلاغت بود. در سخنوری، چهره ای
ماندگار در تاریخ شده است. مهم تر اینکه او
زمانی فریاد کشید که جهان اسلام از مردان
قهرمان و پیکارگر تهی شده بود و همه
سخنوران و خطیبان اسلام از وحشت و
ترس، لب فرو بسته و خاموش شده بودند،
چنان که زمانه پر شده بود از خفقان و جنایت
و نیرنگ و سالوس بازی های سیاست مدارانه.
انگار جز زینب(ع) هیچ کس قدرت بر هم
زدن اوضاع زمانه اش را نداشت!
قهرمانی ناشناخته!
حقیقتا تاریخ در حق زینب(ع) کوتاهی
کرده است.
درست از احوال و احساس و خروش او
گفته نمی شود و تصویر مشخصی از سیمای
تابناکش به دست ما داده نمی شود. کسی که
در عاشورا نم نم اشک او تا پرده بلورین
چشم هایش پایین می آمد اما آه می کشید تا
اشک های خون شده، در دلش فرو ریزد …
چرا زینب(ع) تا این حد با ریزش اشک خود
مبارزه می کرد؟ آیا به این دلیل نبود که از
ماهیت حمله کنندگان آگاه بود. آنها را
می شناخت؛ از نسل کسانی که به هنگام زنده
به گور کردن نوزادان دختر حتی پلک
نمی زدند، چه رسد به اشک ریختن!
اشک معنی مقدسی دارد. آنها که
گریستن را نمی فهمند، فاقد احساس
انسانی اند، درست مانند سنگی سرد و سخت!
گریه در فرهنگ جاهلی معنی ضعف و
ترس را می داد. این حقیقت باعث شد
زینب(ع) اندوه و غم را در درونی ترین
لایه های احساس خویش در بند کشد و
کلیدش را به دست های امیدبخش عشق به
خداوند دهد، تا در لحظه ای که رضای او بود
دریچه دل را بگشاید. به راستی در آن
لحظه های تلخ، زینب(ع) چه درد و رنجی
برد؟ با کدام نیرو قلب دردمندش را به سامان
آورد؟
سختکوشی
آیا جز این است که از کودکی مشغول
آموختن از جدّش (پیغمبر) بود و هیچ گاه در
پی آسایش نبود و زندگی در سختی را تجربه
کرده بود؟! از مادری به دنیا آمد که
محمد(ص)، عوض دادن غلام و کنیز و
غذاهای لذیذ، به او ذکر خدا را آموخت تا
قدرت بازو و برطرف کننده دغدغه هایش باشد.
دختر فاطمه(ع)، زینب(س) در این فضا رشد
و نمو کرد و آموزش دید.
رویارویی با ستم و ستمگران
در پناه چنین آموختنی بود که در کاخ
سبز، وقتی یزید با غرور به او گفت: «کاش
بزرگان من که در جنگ بدر به دست خزرجیان
کشته شدند، امروز شاهد انتقام من از
فرزندان احمد بودند!» بر پای ایستاد و به او
گفت: «گرچه روزگار مرا مجبور ساخته در این
مکان با تو همکلام شوم اما بدان! تو را بسیار
حقیر و کوچک می بینم و سرزنش می کنم.»
آنگاه رو به حاضران کرد و ادامه داد: «چه
شگفت انگیز است که همواره مردان خدا به
دست حزب شیطان به قتل می رسند!»
زینب(ع) در مقام مدیریت و رهبری
کاروانیان از چنان پایداری، صبر و شهامتی
برخوردار بود که زبانزد است.
رسالت زینب(س)
در آن فضای شوم و سیاه که مردم،
اسلام و پیامبر ـ سمبل اخلاق ـ را از یاد برده،
رفاه طلبی آنها را به سراشیبی پوچی سوق
داده بود، حسین(ع) آمد تا با خون خود اسلام
را زنده کند، ولی پس از عصر عاشورا
زینب(س) است که پرچمدار رسالت
حسین(ع) می گردد. اما کارش بسیار
مشقّت بارتر از برادر است چرا که باید با به
کارگیری شیوه ها و راهکارهای مؤثر تبلیغی،
آن فضای وحشت زا را در راستای اهداف
جدّش رسول اللّه قرار دهد تا ذهن های
فراموشکار به خود آیند و اسلام محمد(ص) را
بازشناسند. رسالت زینب(ع) آموزش این
پیشینه چهل ساله فراموش شده است. او آمد
تا نشان دهد انسان پیرو محمد(ص) عاری از
رفتارهای زشت، خشن و جنایتکارانه است اما
در اسلام یزیدی، طفل شش ساله وحشت زده
و بی پناهِ در حال فرار را، در عصر عاشورا،
وحشیانه با شمشیر می کشند تا ثابت کنند به
دوران جاهلیت برگشته اند. قادر نبودند خود را
از ریشه پلید درخت جاهلیت جدا سازند و چه
مصیبتی فراتر از آنکه خویش را مسلمان
بدانی اما بر مبنای درخت ناپاک جاهلی رشد
کنی؟! عملکرد زینب(س) پس از عاشورا
بسان تبر ابراهیم(ع) است که با قدرت ایمان،
بر ریشه های بت پرستی انسان فرود آمد.
کسی توان رسیدن به این مرحله را دارد
که صبور باشد و این گزارش ها نمونه ای از
صبر زینب(س) است.
در آن هنگامه خونین، لحظه ای که امام
حسین(ع) فریاد «هل من ناصرٍ ینصرنی» سر
داد، فرزند تب دارش صدای او را شنید،
نتوانست بر بی کسیِ پدر صبر و تحمل کند.
تلاش کرد تن تب دارش را به سامان آورده،
روی پاهایش بایستد تا به یاری پدر مظلومش
برود! وقتی امام سجاد(ع) شمشیر به دست با
تن تب آلود به سوی میدان جنگ رفت و در
حالی که پیکرش در تب و تاب می سوخت، نام
حسین(ع) را فریاد زد؛ امام تا پسرش را دید،
زینب کبرا(س) را صدا زد و گفت: «خواهرم او
را بازگردان!» به راستی چه کسی جز
زینب(ع) را یارای آن بود که در آن بربریّت
رسالت زینب(ع)
آموزش این پیشینه چهل ساله
فراموش شده است.
او آمد تا نشان دهد
انسان پیرو محمد(ص)
عاری از رفتارهای زشت،
خشن و جنایتکارانه است.
اینکه از چنین قهرمانی
فقط با عنوان پرستار
کاروان عاشورا یاد کنیم،
بی انصافی است،
زیرا زینب(ع) پیش از این
در خانواده رسالت،
از چنان عظمتی برخوردار شد
که تفسیر قرآن و تبیین
احکام می کرد؛ چون خردمند
و عقیله خاندانش بود.
ظلمت زا، فرزند امام را از گرداب خونین
عاشورا حفظ کند؟!
اینکه از چنین قهرمانی فقط با عنوان
پرستار کاروان عاشورا یاد کنیم، بی انصافی
است، زیرا زینب(ع) پیش از این در خانواده
رسالت، از چنان عظمتی برخوردار شد که
تفسیر قرآن و تبیین احکام می کرد؛ چون
خردمند و عقیله خاندانش بود. حقیقت
وجودی زینب(ع) در خطبه معروف او نهفته
است که باید بررسی و بحث شود.
رسوا کردن پلیدی ها
تلاش این قهرمان، در افشای سیرت
برخی مردم که با جهل خود، فخرفروشی و در
سایه پلیدی، عوام فریبی می کنند و چیزی جز
کلام آتشین زینب(ع) قادر نیست عمق
خصلت های پلیدشان را نمایان کند تا بر
فریب خوردگی خویش آگاه گردند.
افشاگری زینب سبب شد مردمی که در
لحظه ورود کاروان اسیران، شهر را از شادی
مستانه و فریادهای غرورآمیز پر کرده بودند و
بر جنایات خود افتخار می کردند، لحظه خروج
کاروان، شرمسار رفتار خود شوند.
زینب(ع) با پیام خود حماسه ساخت تا
حقیقت را به مردم نشان دهد. او چهره پشت
نقاب کسانی را افشا کرد که همگان از خوی
خیانتکارانه آنان بی خبر مانده بودند! جنایاتی
عجیب و باورنکردنی کسانی که خود را
مسلمان نامیده بودند.
در تاریخ آمده فرمانده کوفیان دستور داد
پیکر خونین حسین(ع) را زیر پای اسبان
انداخته، آنقدر از روی آن عبور کنند تا
استخوان ها نرم گردد. همچنین به نیروهای
خود دستور داد اگر طفلی خردسال از خیمه
بیرون آمد او را با شمشیر قطعه قطعه کنید!
درنده خویی خصلتی بود که از دوران
جاهلیت در دل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 