پاورپوینت کامل فقه و حضور زنان در عبادت بزرگ حج ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فقه و حضور زنان در عبادت بزرگ حج ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فقه و حضور زنان در عبادت بزرگ حج ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فقه و حضور زنان در عبادت بزرگ حج ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۶
فرهنگ و اندیشه / نگاه
یکی از مصداق های آشکار و پردامنه
عبادت که به گونه ای نمادین ابعاد مختلفی از
معارف و ارزش های توحیدی و اسلامی را
نمایندگی می کند حج است. حج ـ که به گفته
صاحب جواهر حتی جامعیت آن از نماز نیز که
خود جامع ترین عبادات است بیشتر می باشد،
چرا که «هم ریاضتی نفسانی است و هم
اطاعت مالی و عبادت بدنی، گفتاری، عملی،
وجودی و عدمی» ـ، دارای اسرار و
دستاوردهای بی شماری است که همه بر
محور عبادیت آن می گردد. قول و فعل، نیّت و
عمل، سکون و حرکت، بدن و مال، ترک و
فعل، و حتی شب و روز در این عبادت بزرگ
در حج فرصت یکسانی برای زنان و مردان فراهم شده
تا به یکی از بارزترین نمودهای بندگی و پرستش خدای تبارک و تعالی
و کرنش در برابر او و پس زدن دوگانه پرستی در عقیده و عمل بپردازند
و یکسان و یکجا و یکزمان و یکصدا به پرستش «ربّ العالمین» روی آورند.
سهم دارند. عبادتی که هر چند در صورت
وجود شرایط، در اصل بیش از یک بار در عمر
بر مکلّفان واجب نیست اما در شریعت،
تشویق های زیادی برای انجام و تکرار آن در
طول عمر حتی برای کسانی که توان شرعی
ندارند، صورت گرفته است و عمومیت آن
حتی شامل کودکان شیرخوار هم می شود.
این عبادت ابراهیمی که پیشینه تاریخی
آن به تعبیر برخی روایت ها به دو هزار سال
پیش از حضرت آدم(ع) برمی گردد، تکلیف
به آن، چه در سطح وجوب و چه استحباب،
یکسان متوجه زن و مرد است و قرآن کریم
تعبیر «الناس» را برای بیان مخاطبان آن به
کار برده است:
«و للّه ِ عَلَی الناسِ حجُّ البیتِ مَنِ استطاعَ
الیه سبیلاً؛ برای خداوند است بر عهده
مردم، برگزاری حج خانه، هر کس توان رفتن
به آن را داشته باشد.»
برخی فقها علاوه بر مسائل عمومی و
مشترک حج، فصل خاصی را نیز به حج بانوان
اختصاص داده و در آن ضمن تأکید بر برخی
مشترکات، از جمله اصل وجوب حج، به
بخشی از احکام اختصاصی آنان
پرداخته اند.
فقها علاوه بر اینکه در موارد چندی به
یکسانی یا تفاوت احکام حج زن و مرد
پرداخته و احکام اختصاصی آن دو را بیان
کرده اند، پاره ای نیز بر این امر تأکید جسته و
تصریح کرده اند هر کس شرایط وجوب را
داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، به
گونه ای یکسان حج بر او واجب می شود و این
را قرآن و سنّت و اجماع مسلمانان بلکه
ضرورت دین می گوید.
این یکسانی به رغم تنوع و گستردگی
مناسک حج، در اجزا و شرایط برگزاری حج
زن و مرد نیز به صورت یک قاعده آمده و به
عنوان اصل اوّلی معرّفی شده است؛ هم در
باره مجموعه مناسک و هم در باره اجزا و
شرایط برخی از آنها، و در موارد متعددی
تصریح شده که زن و مرد حکم شان یکی
است. از این رو موارد اختصاصی و متفاوت هر
یک، به عنوان استثناها مطرح شده است.
در باره مجموعه اعمال می توان به این
تعبیر علامه حلّی اشاره کرد که «جمیع ما
یجب علی الرجل من افعال الحج و تروکه فهو
واجب علی المرأه، الاّ …؛ همه آنچه از کارها
و ترک های حج بر مرد واجب است، بر زن هم
واجب است، مگر …» و در باره برخی مناسک
می توان به بیان فقها اشاره کرد که «احرام
المرأه کاحرام الرجل الاّ …؛ احرام زن
همانند احرام مرد است مگر در …».
از سوی دیگر، احکام اختصاصی زن و
مرد در حج، برخی مربوط به واجبات آن است
و برخی در محدوده مستحبّ ها و مکروه ها.
پاره ای مسائل مرتبط به بانوان در حج نیز
هست که در سخن فقها منعکس نشده اما در
روایات آمده و در بررسی حج بانوان می تواند
مورد توجه قرار گیرد، مانند دعا برای قطع
قاعدگی یا عدم کوچ مرد تا انجام اعمال زن.
حج فرصتی یکسان برای عبادت
در برخی فروع مناسک حج میان زنان و
مردان فرق هایی است که گزارش کلّی آن را
پیش روی خواهیم گذاشت اما آنچه نکته
محوری و تعیین کننده است، توجه به فرصت
یکسانی است که در اصل انجام این عبادت
بزرگ و پرپیچ و خم و پر اثر، برای زنان و
مردان فراهم شده تا به یکی از بارزترین
نمودهای بندگی و پرستش خدای تبارک و
تعالی و کرنش در برابر او و پس زدن
دوگانه پرستی در عقیده و عمل بپردازند و
یکسان و یکجا و یکزمان و یکصدا به
پرستش «ربّ العالمین» روی آورند و در
مناسک مختلف آن به ویژه در هنگامه
طواف، همان گونه که رنگ ها و نژادها و
سرزمین ها، همه در هم می آمیزد، زن بودن و
مرد بودن نیز به رغم مرزهای شرعی و
حقوقی قطعی خویش، به جز حدّ واجب
حجاب، از میان می رود و حتی تقدّم و
تأخّرهایی که در دیگر ابواب عبادی رخ
می نماید، در این عرصه رخ می پوشد. تا جایی
که اساسا یک وجه نامگذاری مکّه به «بکّه»
که در قرآن کریم نیز به همین نام از آن یاد
شده ناشی از همین ویژگی شمرده شده
است. در روایت صحیح آمده وقتی معاویه
بن عمّار به امام صادق(ع) عرض کرد: در مکّه
بلند می شوم نماز بگزارم، در حالی که زن
برابرم نشسته یا راه می رود، حضرت فرمود:
«مانعی ندارد، چرا که «انّما سمّیت بکّه لانّها
حجاب و امنیت زنان و مسائل پیرامونی آن، چه در سطح الزامات شرعی
و چه جنبه های احتیاطی و غیر الزامی از یک سو، و اعمال متنوع و متعدد حج از دیگر سو،
محور چند حکم اختصاصی بانوان در حج یا بحث در باره آن قرار گرفته است.
تبکّ فیها الرجال و النساء؛ مکه به نام
«بکّه» نامیده شده چون در آن مردان و زنان
ازدحام می کنند و به هم می خورند.»
گزارش احکام اختصاصی
بخش عمده احکام اختصاصی حج بانوان
را می توان در چند محور دسته بندی کرد، زیرا
بخشی از اینها به مسئله حجاب و مسئولیت
زن و شئون مختلف آن برمی گردد؛ دسته ای
نیز به موضوع قاعدگی مربوط می شود که
احکام خاص خود را دارد. گروهی از احکام یاد
شده نیز در مجموعه احکام محرّماتی قرار
می گیرد که برای شخص محرم ذکر شده
است. خاستگاه چند مورد نیز آسان گیری بر
بانوان است. موارد دیگری نیز هست که به
سایر شئون زنانگی بانوان از جمله مسائل
خانوادگی آنان مربوط می شود. این محورها را
جداگانه بازگو می کنیم.
۱ـ حجاب و شئون پیرامونی آن
حجاب و امنیت زنان و مسائل پیرامونی
آن، چه در سطح الزامات شرعی و چه
جنبه های احتیاطی و غیر الزامی از یک سو، و
اعمال متنوع و متعدد حج از دیگر سو، محور
چند حکم اختصاصی بانوان در حج یا بحث در
باره آن قرار گرفته است.
سفر حج و همراهی مَحْرم
یکی از نخستین مسائل مورد توجه و
بحث در حج بانوان که در باب استطاعت آمده
این است که آیا حضور و همراهی «محرم»
شرط تحقق وجوب حج بر زنان هست یا نه؟
تردیدی نیست زن همانند مرد است که
اگر ترس جان یا تعدّی به عِرض خود داشته
باشد حج بر او واجب نیست. به این خاطر اگر
نیازمند همراهیِ «محرم» باشد و محرمی
همراه او نشود، حج، واجب نخواهد بود، زیرا
بدون وی توان سفر حج را ندارد. بر این
اساس تنها در صورت نیاز، وجود محرم شرط
وجوب حج خواهد بود. این گفته فقهای ما
می باشد. برخی از فقهای اهل سنّت هم، از
جمله مالک و شافعی همین را گفته اند، اما
بعضی دیگر از آنان وجود محرم را شرط
مستقلّ استطاعت شمرده و به تفصیل نیز به
این مسئله پرداخته اند که «محرم»
کیست؟
از نظر فقهای شیعه آنچه در سفر حج و
غیر آن ملاک اصلی است امنیت سفر است.
زنان هر چند در مسافرت ها بیشتر
آسیب پذیرند، اما فقهای ما تصریح کرده اند که
شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان
است. محقق اردبیلی در استدلال بر این
حکم گفته است:
«دلیل شرط نبودن محرم یکی اجماع
است و دیگری ظاهر آیه، زیرا وجوب را به
مجرد استطاعت می رساند و در روایات،
استطاعت به توشه و خرج سفر تفسیر شده
است. و سوم عموم روایاتی که بر وجوب حج
و بر ترغیب به آن و هشدار نسبت به ترک آن
دلالت دارد. نیز برخی روایات خاص؛ از جمله
روایت صحیح معاویه بن عمّار که از امام
صادق(ع) در باره حج گزاردن زن بدون
همراهی «ولیّ» پرسید و امام(ع) فرمود:
اشکالی ندارد. و روایت صفوان جمّال
(شتردار) که سند آن نیز صحیح است. او گفته
به امام صادق(ع) گفتم شغلم را می دانید؛ زن
پیش من می آید، او را به مسلمانی و دوستی با
شما و داشتن ولایت شما می شناسم؛ برایش
مَحرمی نیست. فرمود: وقتی زن مسلمان آمد
او را سوار کن و همراه ببر؛ مرد مؤمن محرم
زن مؤمن است. سپس این آیه را خواند:
«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء
بعض؛ مردان مؤمن و زنان مؤمن، ولیّ
یکدیگرند.» آنگاه محقق اردبیلی به مسئله
اجازه شوهر می پردازد.
به هر حال فقهای شیعه یکپارچه گفته اند
وجود محرم شرط جواز مسافرت زن از جمله
برای حج نیست و آنچه حداکثر لازم است دو
عنصر امنیت و اطمینان است. با این حال
محقق اردبیلی بعید نمی داند اگر زن، خود
مورد اطمینان نباشد و جای نگرانی نسبت به
هتک حرمت او نیز باشد، وجود محرم شرط
باشد، زیرا حفظ ناموس و آبرو واجب است.
وی دو روایت ابی بصیر و عبدالرحمن
بن حجاج را نیز شاهد این امر می داند.
پوشش صورت
پوشیه زدن و پوشاندن صورت در حال
احرام برای زن حرام است. همان گونه که
پوشاندن سر برای مرد حرمت دارد، زن هم
نباید چهره خود را، هر چند با اشیایی غیر
عادی بپوشاند. این امر که مورد اتفاق نظر
فقهاست با تعبیر «احرام المرأه فی وجهها؛
احرام زن در چهره اش است» یاد می شود.
این حکم را علامه حلّی مورد اتفاق نظر
علمای سرزمین های اسلامی می داند و اصل
آن را از این گفته پیامبر(ص) می شمارد که
فرمود: «احرام الرجل فی رأسه و احرام المرأه
فی وجهها.» همین تعبیر در منابع شیعی
نیز آمده است. چنان که امام باقر(ع) به
زنی مَحْرَم برخورد که چهره خود را با بادبزنی
پوشانده بود. حضرت(ع) خودش آن را از روی
صورت وی کنار زد.
البته چنان که در روایاتی چند هم آمده
آویختن پارچه ای از بالای سر به پایین به
ویژه اگر تماس با صورت نداشته باشد مانعی
ندارد. این نیز مورد اتفاق نظر است. آنچه
مورد تردید و اختلاف می باشد، موضوع
«نقاب» است. محقق حلّی آن را در ردیف
مکروه های احرام زن آورده و تردید خویش را
با تعبیر «علی تردّدٍ» نشان داده است.
همین تردید را شاگردش علامه حلّی یک جا
ابراز کرده ولی پیش از آن، به صراحت
فتوای به حرمت آن داده است. اصل منشأ
تردید روایت صحیح «عیص بن قاسم» است
که امام(ع) در آن در باره موضوع تعبیر «کره»
به کار برده است. و این باعث شده برخی
فقیهان ـ از جمله خود علامه در کتابی دیگر ـ
قائل به کراهت شوند. و این نشان می دهد
اینان نقاب را که یک مصداق پوشاندن
صورت است استثنا کرده اند ولی فقهای دیگر
با حمل کاربرد «کراهت» بر «حرمت» که
امری شایع در روایات است تعارضی میان
احادیث ندیده و «نقاب» را نیز حرام
شمرده اند.
طبیعت اعمال حج در مجموع، نوعی
دشواری و سختی را می طلبد، اما از احکام و
آموزه های شارع حکیم در این باب نیز
می توان بهره جست که اولاً از آسایش و
راحتی معمول زندگی، در حج کاسته شود و
حج گزار تابش آفتاب و سوزش سرما را به تن
حسّ کند. دیگر اینکه تعیّن ها و تشخّص های
رایج از جمله در لباس از میان برود. پوشش
صورت همانند پوشاندن سر، هر دو نکته را در
خود دارد. گویا زن همانند مرد به فراخور وضع
خود از این ابزار منع شده است. مرحوم
مجلسی اول آن را آزمونی برای افراد مُحرم
می شمارد که زنان، روباز باشند اما مردان به
آنان نگاه نکنند.
«تلبیه» به آواز بلند
یکی از مستحبّات مورد اتفاق احرام، بلند
کردن صدا به «تلبیه» است که اصل آن یکی
از واجبات احرام می باشد. حتی برخی هر چند
نادر، قائل به وجوب آن شده اند. ولی این
استحباب اختصاص به مردان دارد و فقها به
پیروی روایاتی چند زنان را مشمول آن
ندانسته اند بلکه حتی آهسته گفتن آن را
برای وی مستحب شمرده اند. صاحب
جواهر، شیخ محمدحسن نجفی، علاوه آن را
متناسب با «ستر» شمرده که یک اصل در
باره زنان به شمار می رود.
هَرْوَله و صعود بر صفا
یکی دیگر از فرق ها «هروله» به معنای
تند رفتن بدون دویدن است که مربوط به
بخشی از سعی میان صفا و مروه می شود.
مستحب است مردها در فاصله یاد شده
حرکت آهسته خود را مقداری تند کنند و به
تعبیری همانند «نیم دو» شتر گام بردارند. این
استحباب شامل بانوان نمی شود. البته شیخ
مفید افزوده است: اگر جای سعی برای بانوان
خلوت باشد و آنان هروله کنند اشکالی
ندارد.
استحباب رفتن بالای کوه صفا هنگام
سعی نیز ویژه مردان است.
در باره طواف نیز برخی فقها به ویژه
فقیهان اهل سنّت مشابه تند رفتن در سعی را
مستحب شمرده اند. به این دلیل که
پیامبر(ص) که پیش از فتح مکه همراه یاران
خود طبق پیمان با مشرکان، به حج آمده بود
از اصحاب خواست طواف را با قبراقی و
سرعت به جا آورند تا ورزیدگی و آمادگی آنان
را به رغم اینکه از راه دور رسیده بودند، به
مشرکان مکه که به تعبیر پیامبر(ص) بر
کوههای اطراف نشسته و نظاره گر مسلمانان
بودند نشان دهند. اما بیشتر فقهای شیعه آن
را نپذیرفته اند. شیخ طوسی آن را در خصوص
سه شوط طواف اول که شخص از راه می رسد
مستحب شمرده است. صاحب مدارک آن
را در منابع شیعی بی دلیل دانسته است ولی
صاحب حدائق، محدّث بحرانی، ضمن نقل دو
روایت در این باره، آن را دستور مقطعی
پیامبر(ص) با هدف یاد شده می داند که
عمومیت ندارد؛ از این رو این استحباب
بی دلیل است.
فقهای شیعه یکپارچه گفته اند وجود محرم شرط جواز مسافرت زن از جمله برای حج نیست
و آنچه حداکثر لازم است دو عنصر امنیت و اطمینان است.
استلام حجرالاسود
استلام حجرالاسود (= دست کشیدن بر
حجرالاسود) نیز هر چند امری مستحب است
اما چنان که در روایاتی چند آمده از زنان
برداشته شده است. و از برخی روایات
برمی آید که این امر برای زنان تأکیدی ندارد.
بنابراین احتمال دارد اصل استحباب باقی
باشد. به هر حال این امر با توجه به ازدحامی
که نوعا در «استلام» وجود دارد، می تواند
ناشی از شئون زنانگی بانوان باشد و می تواند
برخاسته از نوعی تسهیل امر بر آنان تلقی
شود و می تواند هر دو نکته را دارا باشد.
۲ـ مسائل طهارت و قاعدگی
زنانی که در ایام حج دچار حیض یا نفاس
باشند در بیشتر اعمال مانند احرام، سعی،
وقوف، قربانی، تقصیر و رمی محدودیتی
ندارند اما طواف و نماز آن مشروط به طهارت
است. ورود به مسجدالحرام نیز از این نظر
محدودیت دارد. همین امر با توجه به
محدودیت زمانی اعمال حج باعث شده آنان
مسائل چندی متفاوت با احکام مردان داشته
باشند، مانند تبدیل حج «تمتّع» به حج
«افراد» در صورتی که حیض یا نفاس مانع در
آمدن از احرام عمره و احرام بستن دوباره
برای «حج» باشد؛ البته هر کس به تنگی
وقت دچار شود، چه زن و چه مرد چنین
حکمی دارد. فروع چندی نیز در باره خودِ
طواف و نماز آن در صورت وجود یا حدوث
قاعدگی وجود دارد. اگر همانند شیخ
طوسی لباس دوخته را برای زنان محرم نیز
ممنوع شمردیم ـ چنان که برای مردان حرام
است ـ این منع شامل نوع خاصی از لباس که
زن حائض می پوشد نمی گردد.
حج گزار باید پس از اعمال منا پنج عمل
طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز
آن را به جا آورد و نمی تواند آنها را پیش از
وقوف به عرفات برگزار کند، اما چند دسته از
این حکم استثنا شده اند. یک دسته، زنانی اند
که نگرانند پس از مناسک منا دچار حیض یا
نفاس گردند.
رهایی از قاعدگی در حج
یکی از نکات قابل توجه در باره قاعدگی
در ایام حج، راه برون رفت از این مانع برای
بانوان است که گاه تبدیل به دغدغه ای مهم
برای آنان می شود و از آن می ترسند که در
اعمال حج آنان ایجاد مشکل کند. این
دغدغه ای بوده که بانوان در پرداختن به این
عبادت مهم و محدود داشته اند. در روایات
شریف هم به معالجه جسمی آن توجه شده و
هم به مسئله دعا و توسل برای رفع آن. از
جمله، روایتی را مرحوم کلینی در باره یکی از
دختران خاندان علی بن یقطین آورده که در
مکه دچار قاعدگی شده سخت از این بابت
ناراحت بود و می ترسید حج از دستش
برود.
دیگر سه روایتی است که وی به عنوان
«دعای قاعدگی» آورده است. روایت نخست
که از نظر سند صحیح است، مربوط به زنی
می باشد که در آستانه حج دچار قاعدگی شده
است. حضرت صادق(ع) دعای مخصوصی را
برای چنین زنانی که می خواهند وارد
مسجدالحرام یا مسجدالنبی(ص) شوند ذکر
می کند، با این افزوده که برای استجابت دعا،
زن در مقام جبرئیل(ع) که زیر ناودان
مسجدالنبی(ص) است می ایستد و دعا را رو
به قبله می خواند.
روایت دوم در باره زنی است که در مدینه
در آستانه حرکت برای اعمال حج بوده و به
خاطر مشکل حیض هنوز وارد
مسجدالنبی(ص) نشده و قبر و منبر
حضرت(ص) را زیارت نکرده بود. حضرت(ع)
دعای مختصری را به وی آموزش داد و به
این طریق مشکل او رفع گردید.
روایت سوم نیز در باره زنی است که از
طریق ابوحمزه ثمالی مشکل خود را با
حضرت صادق(ع) در میان گذاشت و با عمل
کردن به دستور حضرت، قاعدگی او در حدّ
فاصل مکان دعا تا برگشت به همان جا، پس
از اعمال حج، قطع شد. نکته مشترک هر سه
روایت این است که امام(ع) دستور داده زن
دعا را در جمع دیگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 