پاورپوینت کامل مشعلی از سوی تاریکی ها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مشعلی از سوی تاریکی ها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشعلی از سوی تاریکی ها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مشعلی از سوی تاریکی ها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۷۸
سیری در زندگی، اندیشه ها و آثار بانو مریم
جمیله
رشد و بالندگی و تحصیلات
مارگرت مارکوس (که پس از پذیرش اسلام،
نام مریم جمیله را برای خود برگزید) در بیست و
سوم مه ۱۹۳۴ مطابق اوّل خرداد ۱۳۱۳ و نهم صفر
۱۳۵۲ه··· .ق در شهر نیوروشل از توابع نیویورک دیده
به جهان گشود.
نیاکانش اصالت آلمانی داشتند که سه نسل قبل
به ایالات متحده کوچیدند و رفته رفته، زندگی جدید
را پذیرفتند. پدر و مادرش تبار یهودی داشتند اما
هیچ کدام رعایت آداب و رسوم مذهبی را
نمی کردند. مریم جمیله در این باره می نویسد:
«در خانواده ای یهودی زاییده شدم و پدر و
مادرم هر دو طرفدار یهود اصلاح شده بودند. و اگر
چه دقیق ترین تعلیمات آئین خود را آموخته بودند،
ولی زبان عبری نمی دانستند و با تورات و تلمود
آشنایی نداشتند. هیچ کدام از تشریفات مذهبی را
مراعات نمی نمودند. از تاریخ و فرهنگ یهود
آگاهی اندکی داشتند. نظایر پدر و مادرم در میان
یهودیانِ اصلاح طلب، فراوان دیده می شوند.
دوستان و آشنایان ما از لحاظ خلأ فکری با هم
شریک اند و هیچ یک مذهب درستی ندارند.»
مارگرت در محیطی کاملاً غربی و سکولار
رشد یافت و در مدارس عمومی و محلی، تحصیلات
را فرا گرفت. تحصیلات عالی را در دانشگاه
نیویورک از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ به انجام رسانید و پس
از بررسی و مطالعات ده ساله در باره آئین مترقی
اسلام، در ۲۴ ماه مه ۱۹۶۱ در انجمن تبلیغات
اسلامی آمریکا رسما به دین اسلام مشرف
گردید.
در تابستان همین سال بنا به دعوت اندیشمند
نام آور پاکستانی مولانا سیدابوالاعلی مودودی
به پاکستان مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و
در اوت ۱۹۶۳م با محمد یوسف خان (که عضو
مؤتمر (= کنگره) اسلامی پاکستان بود) پیمان
زناشویی بست. حاصل این پیوند چهار فرزند
است.
چگونگی گرایش به اسلام
از هنگامی که «مریم جمیله» کودکی ده ساله
بود، با مطالعه منابع تاریخی، رابطه یهود و مسلمانان
را بررسی می کرد. وی می گوید: بعد از مدتی متوجه
شدم مسلمانان میراث اصیل و ارزش های خود را
حفظ کرده اند، ولی پیروان ادیان، از حقایق اصلی و
محتوای آئین خود فاصله گرفته اند.
او خاطرنشان می کند: بعد از جنگ جهانی دوم
(که تقریبا جهان مسیحیت، دست از نفرت دو هزار
ساله ضد یهودی برداشت و از برنامه صهیونیسم
حمایت کرد) دیگر نتوانستم احساسات و علاقه
خود را نسبت به یهود حفظ کنم و تصور می کردم
دیگر به اسلام علاقه دارم.
خانم مارکوس از این پس، مطالعات ده ساله ای
را آغاز کرد و در پایان برایش ثابت شد که تبلیغات
ضد اسلامی، امری است نامعقول. وی در
کتابخانه های عمومی مدارس، تلاش داشت
کتاب هایی را که در باره اسلام و مسلمانان نوشته
شده است بخواند. او تبلیغات مسیحی و نقشه های
خاورشناسی و نیرنگ های صهیونیستی را در این
ارتباط بررسی می کرد. هر چه بیشتر تبلیغات ضد
اسلامی می خواند، اعتقادش به این حقیقت راسخ تر
می گردید که آنچه در این زمینه نوشته و منتشر
می شود، براساس کینه توزی و تحریف است.
مریم جمیله می گوید: وقتی در مدرسه «رفورم
جیواش سندی» تحصیل می کردم، در کتاب هایی
خواندم که چگونه یهودیان در قرون متمادی تحت
سلطه مسیحیان، با شکنجه ها و عذاب های غیر
تحملی به سر می برده اند اما در سرزمین اسلامی
اندلس مورد استقبال مسلمانان بودند.
محیط مدرسه و روابط معلمان و دانش آموزان
برای وی بسیار نامطلوب بود، چرا که همکلاسی ها
به مسائل مذهبی، علاقه ای نشان نمی دادند و
آموزگاران، کوتاه نظر و خودخواه بودند و
نمی توانستند آگاهی درستی به دانش پژوهان
بدهند. محیط مذهبی خانواده هم رضایت بخش
نبود، از این جهت به مادرش گفت در مدرسه
راحت نمی باشد، پس پدرش او را به مؤسسه ای با
عنوان «سازمان اخلاقی جنبش فرهنگی» سپرد. او
مدت پنج سال در این مرکز آموزشی و فرهنگی، به
فراگیری دروس متداول پرداخت، ولی احساس
می کرد از همه آموزش ها و منقولات سازمان یافته
مذهبی نفرت دارد.
در این ایام تحت تأثیر فلسفه بشردوستی و
نوع پرستی، بار آمد و در بحث یهود در اسلام
شرکت کرد. یک روحانی یهودی می کوشید به
دانشجویان ثابت کند اسلام زاده یهود است اما مریم
جمیله این دروغ ها و افتراها را نمی پذیرفت، زیرا
در متون تورات دقت کرده، آن را با قرآن مقایسه
می کرد، و از همین راه تضاد و ناهمگونی این دو اثر
کاملاً برایش روشن گردیده بود.
برای او این سؤال مطرح بود که چرا استاد
می خواهد بر این نکته تأکید کند که یهود تنها ملت
برگزیده خداست و دیگر ملت ها مطرود و
منفورند؟! از آن سو قرآن پیامی جهانی بود که
روی سخنش به تمام مردمان و جوامع بشری است.
وقتی آن مربی یهودی توضیح می داد: حق الهی
مردم یهود، فلسطین است، مریم جمیله از این
تنگ نظری به ستوه می آمد، زیرا قرآن را خوانده
بود که می گفت مشرق ها و مغرب ها از آنِ خداست
و انسان به هر طرف توجه کند، خدا همان جاست.
چنان که می دانست حضرت محمد(ص)
فرموده تمام سرزمین ها می توانند محل عبادت و
سجده برای خدا باشند. از این روی، ادعای استاد
مبنی بر اینکه غیر از فلسطین، تمام زمین ها برای
یهود زندان است، برای مریم جمیله بی اساس تلقی
می گردید. وی می گوید:
از دیدگاهی دیگر این موضوع را مورد تردید
قرار دادم، زیرا از خاطرم گذشت که حضرت موسی
در مصر زندگی می کرد و در این سرزمین کلام وحی
را دریافت می کرد و مردم را به سوی سعادت
راهنمایی می نمود و مهم ترین بخش های تلمود هم
در جایی نوشته شده که اکنون به نام عراق معروف
است و سروده های زیبای عبری هم در اسپانیای
مسلمان سروده شده است.
مریم جمیله هر لحظه بیش از گذشته،
انحصارطلبی خشک و بی اساس یهود را احساس
می کرد. وی صهیونیزم را ترکیبی از تعصب های
نژادی و آمیخته با ناسیونالیزم قدرت طلبانه تلقی
می کرد. از سویی برایش روشن شد که رهبران
اسرائیلی به شعائر آئین یهود پای بند نمی باشند. او با
توجه به این آگاهی ها صهیونیسم را بی اعتبار
می دانست و می گفت: این حرکت، زشت ترین
جنبه های مادی گرایی را داشته، ارزش های اخلاقی
و معنوی را منزوی ساخته، هیچ گونه عدالت خواهی
را برنمی تابد. او می نویسد:
پس از آنکه تشخیص دادم تقریبا تمام رهبران
مهم یهود، از صهیونیسم حمایت می کنند و
وجدان شان به هیچ وجه متأثر نمی شود از اینکه
اشغالگران قدس، صدمات و لطماتی را بر مسلمانان
فلسطین وارد می نمایند، دیگر نتوانستم خود را
یهودی بدانم. او به این درجه از آگاهی رسید که
ارزش های اخلاقی، ریشه ای ملکوتی و الهی دارد و
حقیقت مطلق و جاوید همان است. اگر فضیلت های
اخلاقی فقط ساخته بشر باشد، به آسانی می شود
مطابق اوهام و تخیلات و مقتضیات یا اوضاع عوض
شود. او می نویسد:
با توجه به همین معناست که احساس کردم
ایمان به آخرت، نه فقط از لحاظ اینکه آسایش و
آرامش خاطر می دهد اصالت دارد، بلکه برای حفظ
ارزش های اخلاقی مؤثر است و اگر این ارزش ها
دارای رشته های الهی باشند، پس ما مستقیما در
برابر خدا مسئولیم، که بالاترین تلاش خود را از هر
جهت به کار ببریم، تا استعدادهای نهفته را به حد
رشد و کمال برسانیم، در نتیجه هر یک از افراد ما در
روز معینی دعوت خواهد شد تا حساب دوره زندگی
را روی زمین تحویل دهد و مطابق آن سزا و یا جزا
بگیرد، و از اینجاست که هر کس ایمانی به عالم
آخرت داشته باشد، حاضر است لذت های زودگذر
این جهان را فدا سازد و به امید تحصیل نتیجه خوب،
مشکلاتی را تحمل کند.
خانم مریم جمیله پس از آنکه تمامی
کیش های بزرگ را بررسی کرد، به این نتیجه رسید
که همه آنها یک سرچشمه داشته، به سوی توحید،
معاد، سعادت بشری و بهبود روابط انسانی دعوت
کرده اند، ولی به مرور زمان از محتوای خود فاصله
گرفته اند! بت پرستی، فکر تناسخ و اصول
طبقه بندی به مذهب هندو سرایت کرد؛ صلح جویی
مطلق و انزوا، از مشخصات کیش بودایی شد؛
پرستش آبا و اجدادی جزء عقاید کنفوسیوسی در
آمد؛ عقیده به اصالت گناه و تثلیث و پیدایش مفهوم
خدایی مسیح، نیز شفاعت به استناد مرگ دروغین
مسیح روی دار، در آئین کلیساها رواج یافت و
سرانجام یهود به انحصارطلبی و برتری جویی کاذب
و ادعای ملت برگزیده خدا رویکرد نشان داد!
او اضافه می کند: هیچ یک از اندیشه هایی که
مرا منزجر ساخته بود، در اسلام دیده نمی شد، بلکه
به صورت روزافزونی احساس می کردم که اسلام،
پاکی و درستی خود را حفظ کرده و اصالت راستین
دارد. سایر مذاهب اجزایی مقرون به حقیقت
دارند، ولی اسلام یکپارچه و محض می باشد و
بالاتر آنکه: اسلام و آئین محمدی، پیروان خود را با
یک روش جامع و کاملی برای زندگی مجهز ساخته
است. در این زندگی رابطه فرد و اجتماع و ارتباط
ماده با معنا، با هماهنگی کامل دیده می شود.
وی می افزاید: شخصا مایل بودم مسلمان شوم
اما خانواده ام تمایل نشان نمی دادند و با من بحث
می کردند. از طرف دیگر به من اخطار می شد که
چون اسلام در صحنه زندگی آمریکایی سهمی
ندارد، زندگی ام پیچیده و دشوار خواهد گردید؛ نیز
برگزیدن چنین آئینی، مرا از خانواده ام بیگانه
می سازد و از جامعه طردم می کند اما در آن روزها
چنان ایمانی قوی به دست آورده بودم که در برابر
چنین فشارهایی مقاومت می کردم، ولی بعدها بدنم
در برابر این روح پرجوشش مقاومت نکرد و بیمار
شدم و نتوانستم به دانشکده بروم.
مدتی دراز در خانه تحت معالجه قرار گرفتم و
به مرور حالم وخیم تر می گردید. سپس والدینم با
ناامیدی مرا به بیمارستانی بردند و در آنجا بستری
شدم که دو سال در آنجا به سر بردم. وقتی در این
مرکز درمانی بودم، نذر کردم اگر شفا یابم مسلمان
شوم!
مریم جمیله یادآور می شود:
پس از آنکه اجازه دادند به خانه بروم، از هر
فرصتی برای تحقیق در پیدا کردن مسلمانی در
نیویورک سیتی کوتاهی نکردم و در صدد تحصیل
آشنایانی بر آمدم و خوش وقتم که با افرادی شریف
(که می توان به ملاقات شان امیدوار بود) برخورد
نمودم و از آن پس به نگارش مقالاتی در مجلات
اسلامی پرداختم و با تمامی رهبران مسلمان جهان
مکاتبه کردم.
همین که ماه رمضان رسید، اشتیاقم به مسلمانی
فزونی یافت و شروع کردم به اقامه نمازهای یومیه و
برای اولین بار متعهد شدم روزه بگیرم و با ایمان
کامل این عمل را انجام می دادم و هیچ انتظاری
نداشتم، جز اینکه امیدوار بودم به خوبی، کمال و
فضیلت رسیده ام.
در همین ایام کتاب «معانی القرآن» را که به
زبان انگلیسی ترجمه شده بود، نزد استاد محمد
بیکتول آموخت و هر روز به مدرسه اسلامی
نیویورک می رفت تا درس هایی در باره اعتقادات
اسلامی بیاموزد. وی موفق گردید دوره چهار جلدی
«مشکاه المصابیح» را مطالعه کند؛ کتابی که وقتی آن
را خواند، حقایق زیادی را برایش روشن کرد و
بصیرت این بانو را نسبت به باورهای دینی رشد
داد.
او عقیده دارد تمام اطلاعات و آگاهی هایی را
که در باره معارف اسلامی به دست آورده، خود
پژوهش کرده، تفحص و کاوش را با اشتیاق و
علاقه ای وافر انجام داده است.
جاذبه اسلام
تصور کنید دختری در خانواده ای یهودی و
اشرافی تربیت شده، جامعه نیویورک نیز غرق در
مادیت و فساد و ابتذال است، مبلّغان مسیحی و
یهودی هم سخت فعالند که افرادی را به سوی آئین
خود جذب کنند اما به لطف خداوند «مریم جمیله»
از سنین دانش آموزی و دانشجویی علاقه مند
گردیده است در باره اسلام بررسی کند، و سرانجام
بر خلاف مخالفت های شدید خانواده و اقوام، و به
رغم وجود جوّ آشفته سکولار و رفاه زدگی و
ماده گرایی، اسلام را برمی گزیند!
در پایان کار، اسلام مرا جذب کرد، زیرا در
میان تمام ادیان، آن را تنها آئینی دیدم که
جوابگوی همه مسائل حیات است، در صورتی که
تعلیمات موجودِ دیگر مذاهب، محدود و ناقص
است. اسلام به جنبه های فردی و اجتماعی توجه
دارد؛ راه هدایت را به روشنی نشان می دهد؛
ارزش های اخلاقی را تأمین و تثبیت می کند و به
شدت مجعولات، بدعت ها و آرایش های دروغین
اخلاقی را (که من از آنها نفرت دارم) مردود
می داند.
او هر چه بیشتر معارف اسلامی را مطالعه
می کرد، عمیق تر معتقد می گردید که پذیرش این
کیش، نه تنها راه صداقت و درستی و کمال روحانی
است، بلکه نیرومندترین دارو برای بهداشت روانی
می باشد.
به باور وی تقاضای اسلام به اینکه هر چیزی
باید مطابق میزان و مقیاس معینی از ارزش های
مطلق قضاوت شود و حدود آن فراتر از زمان و
مکان است، به فرد شخصیت کاملی می دهد. وی
تصریح می نماید: اسلام می خواهد فرد تمام
توجهش را به سوی بندگی خدا و خدمت به بندگان
معطوف و متمرکز نماید، نیز آنچه او را از تعقیب
هدفش منصرف و منحرف می نماید، بیهوده
انگاشته شود و از اجرای آن دوری کند. هدف
زندگی عبارت است از جلب رضای خدا به وسیله
اجرای قوانین الهی، به گونه ای که در قرآن مجید و
سنت رسول اللّه (ص) تصریح گردیده است.
مریم جمیله با پژوهش های مداوم در منابع
اسلامی به این حقیقت رسیده است که: در هر دقیقه
از زندگی، خداوند ما را مورد آزمایش قرار می دهد.
اصولاً خدا ما را خلق نکرده که به عیش و نوش
بپردازیم و صرفا از لذت زودگذر بهره ببریم، بلکه
ما را خلق کرده است که در مسیر حق و فضیلت گام
برداریم.
وی باور دارد: مسلمان آیینه اسلام است،
بنابراین حق ندارد ضرر و زیانی به باورهای خود
وارد کند یا عملی مرتکب گردد که آبروی دین و
خودش را در معرض تهدید قرار دهد. مؤمن
حقیقی، به خداوند اعتماد کامل دارد و به منظور
اطاعت از قرآن و سنت نبوی از هیچ گونه تلاشی
کوتاهی نمی کند. مؤمن هیچ گاه ضعف و سستی به
خود راه نمی دهد. مسلمان حقیقی غیرتمند است و
فقط از خدا خوف دارد.
مریم جمیله می گوید: این نکات برایم بسیار
جالب بود و غیرت و اراده ام را تقویت می کرد.
احساس می کردم مسلمان حقیقی در تمامی حوادث
و رویدادها به جنبه های مثبت، سازنده و رشددهنده
توجه دارد.
وی می افزاید:
برایم بسیار جالب بود که بدبینی در اسلام
ممنوع است، زیرا این نگرش منفی، حس امید و
کوشش را از بین می برد. در آرزوی مرگ به سر
بردن به دلیل برخی مشقّات زندگی، مجاز و معقول
نمی باشد. مسلمان تحت سلطه بیگانه و در برابر
فرهنگ معارض، نمی تواند به رشد و ترقی امیدوار
باشد و لذا تلاش می کند این موانع را از سر راه خود
بردارد و سیاستی را می پذیرد که در خدمت
فضیلت ها باشد. تعلیمات اسلامی روابط اجتماعی را
اصلاح می کند و [روابط و] علاقه های انسانی را در
امتداد ایمان و تقوا قرار می دهد، از این رهگذر
جامعه اسلامی را مستحکم و نیرومند می سازد.
از جنبه هایی دیگر وی جاذبه هایی را در اسلام
می دید که این ویژگی ها را در ادیان دیگر نمی دید،
از جمله مسلمان با فرد غیر مسلمان هم رابطه ای
انسانی دارد و شریعت اسلام برای پیروان دیگر
ادیان حقوقی قایل است و آنان می توانند بدون
هیچ نگرانی و تشویش تحت حمایت نظام اسلامی
در کمال امنیت و آرامش زندگی کنند و تمام آداب
و رسوم خود را انجام دهند و فرزندان را در مدارس
ویژه خود تربیت کنند؛ زیباتر از این، آنکه غیر
مسلمان در هنگام جهاد مسلمانان اگر به اسارت در
آید، باید نهایت خوشرفتاری با او شود و عدالت
اسلامی در حقش مراعات گردد، حتی اگر رفتاری
خصمانه داشته است، حقوق او محفوظ می باشد.
او می افزاید:
اسلام در تمامی ابعاد و جوانب برایم امیدبخش
بود و انگیزه هایم را تقویت می کرد، زیرا مشاهده
می کردم هر گونه نژادگرایی، نظام طبقاتی و
برتری جویی های قومی، در اسلام محکوم است و
صرفا فضیلت ها و معنویت ها و پارسایی ورزیدن
موجب پیدایش کرامت انسانی می گردد. البته
سوگمندانه باید گفت اکثریت مسلمانان از این
دستورهای تعالی بخش فاصله گرفته اند و همین امر
موجب جمود و عقب افتادگی آنان شده است و
موجب گردیده امپریالیزم با برتری سلاح و
فناوری، بر جهان اسلام غلبه یابد و کشورهای
مسلمان را در خدمت تأمین اهداف باطل خود به
کار گیرد و در واقع تعالیم اسلامی نقصی ندارد و
کاستی ها و عدم کفایت، مربوط به چگونگی کارکرد
و کارنامه افراد مسلمان می باشد.
معرفی آثار
مریم جمیله کتاب ها و مقالات متعددی در
معرفی اسلام، نقد اند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 