پاورپوینت کامل ستایش پیامبر(ص)دربرخی چکامه های عربی ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ستایش پیامبر(ص)دربرخی چکامه های عربی ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ستایش پیامبر(ص)دربرخی چکامه های عربی ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ستایش پیامبر(ص)دربرخی چکامه های عربی ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۲۴

مقدمه

دیرزمانی بود که جهل و جاهلیت تاب و توان
روح نوع بشر را ربوده بود، و حقیقت و معنویت را
با پرده های اوهام و پندارها، و معرفت و انسانیت را
با وحشی گری و پلیدی آمیخته بود؛ نیز از
رویارویی امیال و قیود در هر قدم، هزاران پیچ و خم
و پرتگاه فنا و نیستی فرا روی وی قرار داده بود.

در قاموس فرهنگ آن روز، عزت معنایی جز
ذلت نمی یافت. بر تارک جامعه چیزی جز تعصّب
جاهلیت دیده نمی شد و قانون آن جامعه را چیزی
جز شمشیر و خون تعیین نمی نمود. حال در این
اوضاع چه کس یا چه نیرویی می توانست
نجات بخش انسان باشد و او را از غفلت و نادانی
نجات دهد؟ چه کسی می توانست هدف والای
آفرینش را برای آنان بیان کند؟ پس خدا رسولان
را فرستاد تا این مأموریت خطیر را به عهده بگیرند
و مسلّما این کار از همه کس ساخته نبود.

«زیرا اگر رهسپری مشکل و پرخطر است،
محققا رهبری هزار بار مشکل تر. طینتی پاک باید و
گوهری اصیل. عزمی چون کوه استوار، همتی به
بلندای آسمان، حوصله ای به وسعت دریا و از همه
مهم تر دلی باید از شوق لبریز و سری از عشق
پرشور و روحی از پرتو غیب روشن تا به نیروی
شوق، رهنمایی عشق و پرتو غیبی الهی، راه از چاه
باز شناسد و از تاریکی نجات یابد و آنگاه گمشدگان
مسالک را از مهالک برهاند و به سرمنزل مقصود
برساند.»

آخرین پرچمدار این رسالت، محمد امین بود.
او الگویی کامل برای انسان بود. در همه جا و همه
وقت با ایمان و ثبات به سوی هدف عالی خویش
(که کمال انسانیت بود) توجه داشت. قرآن کریم
می فرماید:

«و لکم فی رسول اللّه اسوه حسنه؛ و رسول
خدا برای شما الگویی نیکو و پسندیده است.»

پس باید گفت مردی با چنین ویژگی ها و
فضایل سزاوار است که پیشوای جهانیان باشد.

در این میان از ابتدای رسالت ایشان تاکنون
شاعران شیفته حضرت، بر مبنای قرآن و سیره و
تاریخ و روایات، به ذکر محامد و نیکی های آن
سرو بلندپایه پرداخته، مدح و ثنای پیامبر
عظیم الشأن را با زبان دل در قالب الفاظی موزون و
غرّا بیان داشته اند. بدین طریق به تبلیغ سنت و سیره
حضرت پرداختند و با این کار توانستند مخالفان و
توطئه گران را خوار کنند.

در این مقال به چگونگی پیدایش مدایح نبوی
در زبان و ادبیات عربی و معرفی برخی از مشاهیر
این موضوع ادبی و بیان نمونه اشعار آنها
می پردازیم.

پیدایش مدح و ستایش نبوی

مدح نبوی یعنی تمجید از پیامبر و ستایش
حضرت و بیان فضایل، مناقب، صفات، معجزات و
کردار آن بزرگوار، جهت احترام و گرامیداشت
ساحت مقدس ایشان.

اینک ممدوح و ستوده، انسانی است متفاوت
با دیگران، با ملکوت ارتباط داشته و حجاب ها و
پرده ها برایش کنار می روند. چنان که آیات
متعددی به آن تصریح کرده است. علاوه بر این
دارای اخلاق حمیده ای است که قرآن آن را ستوده
و می فرماید:

«و انّک لَعَلی خلقٍ عظیمٍ؛ و به راستی که تو
را خویی والاست.»

سیره و روش حضرت، پاک و پیراسته از هر
بدی است و در قله کمال و زیبایی قرار دارد.
حضرت با نور هدایت خداوندی مبعوث گردیده تا
امت را از تاریکی ها به سوی نور رهنمون سازد،
مدح گویان به رسم وفاداری در مقابل حضرت، و به
خاطر نجات شان از پلیدی ها و گمراهی ها اقدام به
مدح حضرت و برشمردن فضایل، کرامات و
معجزاتش کرده اند.

مدایح نبوی که یکی از فنون شعری است و
پدیده ای ادبی، یکباره به وجود نیامده بلکه نتیجه
عوامل زیادی است از جمله دینی، تاریخی و
درونی. همه این عوامل با درجات مختلف در طول
چند قرن تأثیر گذاشته تا به عصر ما رسیده و کامل
شده است.

مدح پیامبر از چه زمانی شروع شده و اولین
کسانی که ایشان را مدح گفته اند چه کسانی بوده اند؟

عده ای نام اعشی، نابغه، کعب بن مالک و کعب
بن زهیر و … را برشمرده اند و کسانی چون دکتر
مخیمر صالح آمنه مادر حضرت و بعد خواهر
رضاعی پیامبر (شیما) و عبدالمطلب را جزء اولین
مدح گویان ایشان دانسته اند.

شکی نیست گروه اوّل یعنی کسانی که اعشی،
نابغه و … را اوّلین مدح کنندگان به حساب آورده اند،
رسالت و نبوت حضرت را ملاک قرار داده، شعر
شعرایی را که از آن موقع مدح حضرت را گفته اند،
جزء مدایح نبوی شمرده اند، ولی کسانی چون دکتر
مخیمر صالح دوران پیش از رسالت را در نظر
گرفته اند، یعنی دکتر صالح، اشعاری را که پیش از
رسالت گفته شده، جزء مدایح نبوی می داند، از
این رو پیدایش مدح پیامبر(ص) را از زمان کودکی
حضرت می داند و می گوید: اولین اشعاری که در این
مورد از منابع و مصادر به دست می آید، ابیات
زیبایی است که صاحب «طبقات کبری»، ابوعبداللّه
بن سعد آورده است. این اشعار را آمنه مادر پیامبر
دختر وهب، هنگامی که حلیمه حضرت را گرفته،
برای شیر دادن به بیرون شهر می برد، سرود:

«اعیذه باللّه ذی الجلال

من شرّ ما مرّ علی الجبال

حتی أراه حامل الحلال

و یفعل العرف الی الموالی

و غیرهم من حشوه الرجال؛

او را از تمام بلیات و ناگواری ها به خداوند
صاحب عظمت می سپارم، تا اینکه او را ببینم که
پاکی ها و خوبی ها را بر دوش می کشد و نسبت به
خویشان و ولی نعمتان، خوبی روا می دارد و نه تنها
به خویشان خود خیر روا می دارد، که زیردستان و
افراد تهیدست هم به نیکی رفتار می کند.»

اشعار آمنه بر این مضمون استوار است که
پیامبر از کودکی نشان پیامبری را داشته، بیرق دار
آئینی است که در آینده ای نه چندان دور جهان را
هم کیش خود می سازد.

دکتر مخیمر صالح به نقل از «الاصابه» و آن به
نقل از محمد بن معلی الازدی که در کتابش
«الترقیص» ابیاتی از شیما، خواهر رضاعی رسول
اکرم(ص) آورده می گوید: شیما با محمد(ص)
بازی می کرد و او را در حالی که طفل کوچکی بود،
می رقصاند و می گفت:

یا ربنا ابق لنا محمدا

حتی أراه یافعا و امردا

ثم أراه سیدا مسوّدا

و اکبت اعادیه معا و الحسدا

و اعطه عزّا یدوم ابدا

پروردگارا! محمد را بقا و پایداری عنایت فرما
تا اینکه او را نوجوانی نورس ببینم و پس از آن او را
سرور بزرگان بیابم و دشمنان و حسودانش را نابود
گردان و به او عزت و عظمت همیشگی عطا کن.

هنوز پیامبر(ص) دعوت خود را آشکار
نکرده بود که با موافقان و مخالفان متعددی روبه رو
شد. هر کدام از این گروهها، موافق و مخالف،
نهایت سعی و تلاش خویش را به کار گرفته و با
سلاح های مختلفی که در اختیار داشتند، به تبلیغ
افکار و عقیده خود پرداختند.

مسلّم است در محیطی که سلاح شعر رونق
بیشتری داشت و اثرش در دل ها عمیق تر بود، مدح
پیامبر توسط شاعران فدایی آن حضرت، اثر
فراوانی در پیشرفت اسلام و رویارویی با هجو
دشمنان داشت. «و طبیعی است که در آن وضع
شعرای اسلام به شخصیت رسول اکرم(ص)
پرداخته و آن حضرت را با صفاتی چون پرچمدار
دین بودن، صبور در آزار و اذیت دیگران و داشتن
صفاتی که او را شایسته رسالت می کند،
می ستودند.»

انگیزه و هدف شعرا از مدح پیامبر و
تقسیم بندی مدح نبوی:

۱ـ مدح آگاهانه به وسیله شاعران متعهد؛

۲ـ مدح عاطفی و آنی؛

۳ـ مدح مصلحت آمیز.

مدح آگاهانه توسط شاعران متعهد:

مدحی است که شاعر به دلیل درک آگاهانه اش
از اسلام و پیامبر(ص) گویی مسئولیتی بر دوش
خود احساس می کند و به وسیله سرودن شعر
می خواهد ادای دین کن کرده و در راه عقیده اش
شعر می گوید. این گونه مدح، مدحی است که شاعر
در سرودن آن انگیزه مادی نداشته باشد و یا
مصلحتی در کار نباشد.

شاعری به معاد یا نبوت عقیده دارد، بدون
اینکه سود و منفعتی را در نظر داشته باشد و یا
مصلحت ایجاب کند در وصف آن شعر می سراید، یا
شاعری اعتقاد به نبوت پیامبر و رسالت ایشان دارد،
این وظیفه را بر دوش خود احساس می کند که باید
در راه تبلیغ و نشر آن، شعر بگوید، بدون آنکه
شعرش رنگ و بوی مصلحت اندیشی داشته و یا
سودی در کار باشد.

عنصر مهم در شاعرانی که این گونه
پیامبر(ص) و رسالت او را مدح گفته اند، اعتقاد
راسخ آنهاست. این دسته از شعرا چیزی جز رضای
پروردگار و خشنودی رسول اللّه و تحکیم رسالت
حضرت نمی خواستند. آنها به بُعد الهی و دینی
پیامبر بیش از بُعد شخصی و اجتماعی توجه داشتند.
گرچه بُعد شخصی و اجتماعی حضرت، جدا از بُعد
الهی و دینی او نبود. این گونه مدح ها آگاهانه و از
روی شناخت بود، یعنی شاعران، پیامبر را
می شناختند و رسالت او را درک می کردند و آگاهانه
او را مدح می نمودند.

این نوع مدح می توانست ابزار و الگوی
تربیتی برای مسلمانان و نسل های بعدی باشد، تا
الهی بودن پیامبر و هدف دار بودن رسالت حضرت
را درک کنند، نیز به آن اعتقاد راسخ داشته باشند و
در راه تبلیغ آن از ایدئولوژی سایر احزاب و
مکاتب شکست نخورند. از جمله شعرایی که
شعرشان در ردیف آن نوع مدح قرار می گیرد
ابوطالب، عبداللّه بن رواحه، حسان بن ثابت و …
می باشند.

ابوطالب

شاید یکی از بهترین نمونه های مدح در
خدمت رسالت، ستایش ابوطالب باشد. او در
بسیاری جاها با دست و زبان به دفاع از پیامبر و
رسالت او برخاسته، تمام همت خویش را به کار
گرفته، در این راه نه تنها خود بلکه از فرزندانش
می خواهد در کنار پیامبر ایستاده و او را در انجام
رسالتش یاری دهند. در بیت زیر ابوطالب ضمن
اعتراف به نبوت پیامبر، مقام حضرت و علاقه به او
را بالاتر از حب و علاقه اش به فرزندان می داند:

اِن ابن آمنه النبی محمدا

عندی یفوق منازل الاولاد

به راستی که شأن و منزلت پسر آمنه (محمد)
نزد من بالاتر از فرزندانم است.

مشهورترین قصیده او که از بقیه طولانی تر
است، قصیده لامیه می باشد و با این مطلع آغاز
می شود:

خلیلی ما أذنی لاول عاذل

بصغواء فی حق و لا عند باطل

هیچ گاه گوش به سخن ملامتگران فرا نداده و
ذره ای به کفر و عصیانگری متمایل نمی باشم.

او در جای دیگر بُعد قدسی و اجتماعی
پیامبر(ص) را مورد توجه قرار داده و می گوید:

و ابیض یستسقی الغمام بوجهه

ربیع الیتامی عصمه للأرامل

یلوذ به الهلاک من آل هاشم

فهم عنده فی نعمه و فواضل

پیامبر سپیدرویی است که ابر آسمان از او
طلب باران می کند. او بهار یتیمان و پناه بیوه زنان
است و ملجأ و پناه درماندگان بنی هاشم است که از
فضل و نعمتش بهره مند می شوند.

حسان بن ثابت

حسان از معروف ترین شعرایی است که شعر
خود را وقف رسالت پیامبر و تبلیغ آن کرد. او هجو
دشمنان را به خودشان برمی گرداند و با دفاع از
پیامبر(ص) و مسلمانان آنها را می ستود. حسان
یکی از شعرای «مخضرم» است که عمر طولانی
داشت چرا که او هم در جاهلیت شعر سروده و هم
در اسلام. شعر او در جاهلیت مانند همنوعانش در
دفاع از قبیله و فخر به آبا و اجداد بود و در سایر
اهداف مانند مدح و هجا، بخصوص هجا استاد بود.

او هشت سال پیش از ولادت پیامبر اسلام در
مدینه متولد شد و در شصت سالگی هنگامی که
پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کرد، اسلام آورد.
شاعر قبیله خزرج بود و از آن قبیله در
کشمکش هایش با قبیله اویس دفاع می کرد. اما بعد
از اسلام آوردن، شعرش را در خدمت دین قرار داد.
حمله های شاعران قریش را پاسخ گفته و از پیامبر و
اسلام دفاع می کرد و دشمنانش را نکوهش می نمود.
پیامبر از شعر او تمجید کرده، او را گرامی داشت و به
خود نزدیک کرد، نیز از غنایم و عطایا برایش
سهمی معیّن کرد. اما حسان مردی ترسو بود و در
خدمت پیامبر به شعر اکتفا کرد و با شمشیر به یاری
او برنخاست. هرگز جرئت نیافت همراه پیامبر به
جنگ رود. بنابراین در هیچ غزوه ای شرکت
نجست.

اسلوب حسان در مدح پیامبر با شیوه قدیم
جاهلی تفاوت دارد. او مانند ستایشگران عصر
جاهلی ممدوح، خود را با صفاتی چون بخشنده
بودن، جود، کرم و سخاوتمندی نمی ستاید، زیرا در
آن رایحه جاه طلبی و مال اندوزی وجود دارد. بلکه
او هدف مقدس تری دارد. از ایمان، هدایت و
رسالت سخن می گوید و آئین اسلام را تبلیغ می کند.
او در شعر خود از موضوعات جدیدی سخن
می گوید که در زمان جاهلیت وجود نداشت، مانند
جبرئیل، روح القدس و … این الفاظ و موضوعات،
همگی حاصل تمدن جدید اسلام بود که پیش تر
وجود نداشت.

حسان در مقام مدح پیامبر می گوید:

«او قال اللّه : قد أرسلتُ عبدا

یقول الحق، إنْ نفع البلاء

شهدتُ به، و قومی صدّقوه

فقلتَ: ما نجیب و ما نشاء

ألا ابلغْ اباسفیان عنّی

فأنتَ مجوّف، نخب، هواء

بأنّ سیوفنا ترکتَ عبدا

و عبدالدار سادتها الأماء

خداوند فرمود بنده ای فرستادم که به حق سخن
می گوید. اگر امتحان و آزمون مفید واقع شود. سپس
می گوید: من او را تصدیق کردم و قوم من نیز پیامبر
را تصدیق کردند ولی شما ای قبیله قریش گفتید: ما
به دعوت او لبیک نمی گوییم و او را نمی خواهیم.

از من به ابوسفیان خبر دهید: تو یک شخص
ترسو و طبل توخالی می باشی. شمشیرهای ما تو را
ذلیل و خوار کرد و به صورت یک برده در آورد.
بدان که رؤسای سلسله عبدالدار کنیزکان می باشند.»

شعر حسان تنها به مدح پیامبر و هجو دشمنان
اسلام محدود نمی شود بلکه تصویری است از
حوادث عصر رسالت و در واقع تاریخی است که از
وقایع صدر اسلام سخن می گوید و به جنگ ها،
غزوات پیامبر و کشته شدن مشرکان اشاره دارد.
شعر او آیینه ای است که وقایع و حوادث را منعکس
کرده و گویی تاریخ صدر اسلام را می خوانیم.

مدح عاطفی ـ آنی:

مدحی است که همچون برقی جهیدن کند و
زود به خاموشی گراید. این نوع مدح ادامه و استقرار
نداشته، از روی آگاهی و شناخت کامل نیست و
نمی تواند منبع کافی برای محققانی باشد که
می خواهند صاحب رسالت یعنی پیامبر را بشناسند.
چون صاحب این مدح شناخت عمیق و کافی از
رسالت پیامبر و شخص او ندارد، از این رو نگاه و
بینش او به پیامبر همانند نگاهش به رؤسای قبایل و
شخصیت های اجتماعی و سیاسی است، یعنی به
صاحب رسالت با دیدی می نگرد که به دیگر
شخصیت ها می نگرد، مثلاً او را مانند سایر رؤسا و
بزرگان، بخشنده، خوش اخلاق و مورد احترام
می داند، نیز شیفته او شده و اخلاقش را تحسین
می کند، چنان که دوست دارد با او ملاقات کرده و او
را از نزدیک ببیند. شعرش ممدوح را ذکر کرده و
شوق دیدار او را دارد، ولی چون دیدار او و
محبوبش از روی احساس است، زود به خاموشی
می گراید و با اندک وعده و وعید از دیدار دست
می کشد. اشخاصی که این گونه شعر می سرایند، از
عواطف و احساسات صادقانه برخوردار نیستند و
زود پایشان لغزیده، به خطا می روند. بهترین نمونه
برای مدح عاطفی ـ آنی، مدح اعشی میمون بن قیس
می باشد.

اعشی میمون بن قیس (۶۹۲ ـ ۵۳۰ میلادی)

اعشی را صناجه العرب گفته اند چون شعر او
دارای موسیقی و غناست. بعضی همچون
ابن قتیبه گفته اند: «اعشی صناجه العرب نامیده
شد، چون اولین کسی است که صنج را در شعر به کار
برده است.»

اعشی شناخت عمیق و کافی از اسلام و پیامبر
ندارد، از این رو حضرت را مانند بخشندگان و
زرگان معرفی می کند.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.