پاورپوینت کامل سنّت علیه خشونت و خشونت علیه سنت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سنّت علیه خشونت و خشونت علیه سنت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سنّت علیه خشونت و خشونت علیه سنت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سنّت علیه خشونت و خشونت علیه سنت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۲
این مقاله به بررسی سیره پیامبر اسلام(ص) در
برخورد با پدیده «خشونت بر ضد زنان»
می پردازد. خشونت علیه زنان، موضوعی کهن،
ریشه دار و با ابعاد متنوع فرهنگی، اجتماعی،
اقتصادی و اخلاقی است. چون مقاله از زاویه سنت
نبوی به موضوع می نگرد، نمی توان از آن انتظار
یک بحث همه جانبه را داشت، از این رو در مقدمه
با تبیین مفهوم خشونت، به برخی زمینه های
اخلاقی و اقتصادی خشونت علیه زنان اشاره شده،
تا رویکرد فرهنگی ـ اجتماعی مقاله به موضوع،
تکمیل گردد. سپس در دو بخش: نخست برخورد
پیامبر با خشونت بر ضد زنان، و دوم واکنش
خشونت طلبان علیه سنت نبوی بررسی شده است،
در پایان، به «سرانجام این چالش» پرداخته ایم.
مقدمه
۱ـ مفهوم خشونت
در فرهنگ های حقوقی، «خشونت» به
«استفاده نابه جا و غیر قانونی از قدرت در تعرض به
دیگران»، تفسیر شده است و جرایمی
خشونت آمیز شناخته می شود که دربردارنده تعرّض
«جسمی»، یا «روانی» و یا «جنسی» باشد.
با این تعریف، گستره رفتار خشونت آمیز
بسیار وسیع است و جرایم فراوانی را در بر می گیرد،
ولی تعبیر «خشونت علیه زنان» که امروزه کاربرد
زیادی پیدا کرده است، تنها به خشونت ها و
تعرّضاتی نظر دارد که جُرم جنبه «جنسیّتی» داشته
و آسیب دیده به دلیل مؤنث بودن، متحمل ناراحتی
شده است.
خشونت بر ضد زنان در سه حوزه مختلف
قابل مطالعه است:
أ) خشونت هایی که درون خانواده رخ می دهد
ـ ضرب و جرح همسران؛
ب) خشونت هایی که در جامعه اتفاق می افتد
ـ تعرض به زنان در محیط کار، تفریح و …؛
ج) خشونت هایی که توسط دولت اعمال
می شود ـ الزام به سقط جنین و … .
۲ـ مفهوم نسبی
همان گونه که «جُرم» در عبور از مرزهای
«قانون»، مفهوم پیدا می کند، «خشونت» نیز به
رفتارهای تعرض آمیز «غیر قانونی» نظر دارد؛ از
این رو، رفتار خشونت آمیز، پس از مشخص شدن
قانون، قابل شناسایی است. بر این اساس، خشونت
مانند جرم، یک مفهوم نسبی تلقی می شود، و چه
بسا رفتاری که در عرف حقوقی یک جامعه،
استفاده نابه جا و غیر قانونی از قدرت تلقی می شود،
در نظام حقوقی دیگری، رفتاری مطابق قاعده و
قانون، به حساب می آید، مثلاً «تجاوز به عنف» در
نظر بسیاری از حقوقدانان اروپایی، شامل روابط
جنسی شوهر با همسر خود در صورتی که بدون
رضایت او باشد، می شود و قابل تعقیب است. در
«کامن لا»، زن با پیمان ازدواج می پذیرفت که به
تقاضای جنسی همسرش پاسخ دهد، ولی در سال
۱۹۹۱ در دادگاه انگلستان، این دیدگاه غیر
واقع بینانه، شناخته شد و دادگاه استیناف به تجاوز
به عنف در موارد عدم رضایت همسر رأی داد. این
رأی در مجلس عوام ابرام گردید.
پس هیچ رفتاری را صرفا به دلیل
«تعرض آمیز بودن»، و یا «توأم بودن با آزار
جنسی» نمی توان «خشونت آمیز» دانست، زیرا هر
گونه داوری در این باره مبتنی بر «قانون معیار»
است. بدین لحاظ خشونت یک مفهوم درجه دوم،
به حساب می آید.
۳ـ خشونت علیه زنان
این پدیده، ریشه های کهن تاریخی دارد و
متأسفانه پیشرفت دانش و رفاه بشر نتوانسته است
به آن پایان دهد. هم اینک در جوامع مدرن و
پیشرفته هم، وحشتناک ترین صحنه های خشونت
بر ضد زنان اتفاق می افتد و نهضت حقوق بشر
نتوانسته است بر این مشکل اجتماعی چیره آید،
مثلاً براساس یک آمار:
ـ ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان آمریکایی مورد آزار
جسمی شوهران خود قرار می گیرند.
ـ ۱۵ تا ۲۵ درصد زنان آمریکایی به هنگام
بارداری مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.
این گونه آمارها از گسترش خشونت، آن هم
در جوامع متمدن، هر چند شگفت آور جلوه
می کند، ولی وقتی «خشم» و «شهوت» در انسان
فوران کند، انتظار هر گونه جنایتی را می توان
داشت. بررسی های دقیق موارد مختلف به
کارگیری خشونت نسبت به زنان نشان می دهد که
این گونه رفتارها میان خانواده های باایمان، کمتر
رخ می دهد و «میزان خشونت» با «پای بندی به
ارزش های دینی و اخلاقی»، رابطه ای معکوس
دارد. در یک گزارش که توسط تعدادی از
متخصصان در موضوع زن آزاری، در مجله علمی
پزشکی قانونی، ارائه شده، آمده است:
نکته بسیار مهم و قابل تأمل این است که این
پدیده نزد خانواده های مذهبی و پای بند به واجبات
دینی به طور چشمگیری کمتر دیده می شود، و این
امر تأثیر شگفت مذهب را در پیشگیری از بروز هر
گونه جرم و ناهنجاری اجتماعی نشان می دهد.
بررسی ها نشان می دهد که در جامعه ما،
«خشونت علیه زنان»، یک «معضل مذهبی»
نیست و نمی توان آن را زاییده احکام اسلامی
دانست، بلکه به عکس، این ناهنجاری از
بی اعتنایی به دستورهای دینی برمی خیزد. از این رو
کسانی که در ریشه یابی خشونت بر ضدّ زنان، بر
تأثیر قوانین شرعی، تأکید می کنند، کاملاً بر خطا
هستند.
۴ـ زمینه های اخلاقی
نقش مثبت دین در مهار خشونت بر ضد زنان
از زاویه «کنترل شهوت» نیز قابل مطالعه است؛
زیرا موارد فراوانی از خشونت ها، در بیرون از خانه
و در خارج از خانواده اتفاق می افتد. این گونه
خشونت ها، در ارتباط آلوده بین زنان و مردان در
محیط کار، تحصیل، تفریح و یا معابر عمومی،
ریشه دارد. زنان و مردانی که در اثر هیجانات
درونی و التهابات جنسی به چنین روابط آلوده ای،
گرفتار می شوند، زمینه های خشونت و تعرض را
فراهم می سازند و مردان که از قدرت و توان
بالاتری برخوردارند، کامیابی خود را با خشونت
پیگیری می کنند.
توصیه قرآن به زنان برای «حفظ امنیت شان»
این است که با رعایت حجاب و پرهیز از تجمل و
خودآرایی در بیرون از خانه، خود را از «تعدّی و
آزار» ایمن نگه دارند:
یا أَیُّها النَّبّیُ قُل لأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ
المُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنی أَنْ
یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ؛ (احزاب، آیه ۵۹)
ای پیامبر به همسران و دخترانت، و به زنان
مؤمنان بگو که روسری های خود را برگیرند. این
کار برای آنکه شناخته شوند و مورد تعرض و آزار
قرار نگیرند، بهتر است.
پیام آیه، آن است که زن مسلمان باید چنان
در جامعه ظاهر شود که نشانه های پاکدامنی و وقار
از او هویدا باشد. در چنین وضعی، افراد فاسد و
مزاحم، جرئت تعرض به آنان را نخواهند داشت و
از مصونیت برخوردار خواهند بود.
جوامع غربی، در صدد چاره اندیشی برای
خشونت علیه زنان به عنوان یک «معضل
اجتماعی» است، ولی به دلیل آنکه «جنبه های
اخلاقی» مسئله را نادیده می انگارد، نتوانسته است
در کنترل آن، توفیق یابد.
۵ـ توقعات مالی
انگیزه بخشی از خشونت هایی که بر ضد زنان
در محیط خانواده به کار گرفته می شود، طمع مادی
شوهران است. مردان طمعکار، با اِعمال فشار، در
صدد چنگ انداختن به اموال همسران خود و
محروم کردن آنان از حقوق شان برمی آیند. در
جامعه جاهلی، مردان طمعکار پس از ازدواج با
زنان ثروتمند، به شیوه های مختلف، به اخّاذی و
زورگیری از همسران خود می پرداختند.
شایع ترین این شیوه ها، به کارگیری فشار برای
بازپس گیری مهریه است. در قرآن مردان از تعدی
به اموال همسران خود منع شده اند: «وَ لا تَأْخُذُوا
مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئا»، و بخصوص تصریح شده
است که مردان حق ندارند همسران را تحت فشار و
در تنگنا قرار داده تا آنچه را به آنان داده (و یا تعهد
کرده اند) بازپس گیرند: «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا
بِبَعْضِ ما أتَیْتُمُوهُنَّ».
این آیه ناظر به یکی از زمینه های خشونت
علیه زنان است که از زمان جاهلیت رواج داشته
است. برخی مردان در حالی که نمی خواستند به
زندگی مشترک و خانوادگی با همسران خود ادامه
دهند، آنها را زجر می دادند تا مجبور به پیشنهاد
«خُلع» شده و از حقوق مادی خود صرف نظر
کرده، از شوهران شان جدا شوند.
سنت در برابر خشونت علیه زنان
جامعه جاهلی آکنده از خشونت بر ضد زنان
بود. در این باره چندان زیاد نوشته شده است که
تبیین آن، ضرورتی ندارد. آنچه اهمیت دارد، این
است که پیامبر اسلام(ص) در این فضای
خشونت زده، چه موضعی داشت، آیا با آن همراهی
کرد، یا نسبت به آن بی اعتنا بود و یا این فضای
اجتماعی را تغییر داد؟ در صورت تغییر، دگرگونی
در چه لایه هایی رخ داد و به چه میزان «عمق» و
«گسترش» داشت؟ در این بخش مروری اجمالی
بر سنت نبوی در برخورد با خشونت علیه زنان
داریم:
تغییر ارزش ها
خشونت بر ضد زنان، در جاهلیت ریشه های
عمیق فرهنگی داشت و از باورهای غلط آنان
برمی خاست، مثلاً برای آنان تولد دختر «شوم»
بود. در اثر نفوذ این پندار باطل، نسبت به دختران و
زنان، احساس نفرت داشتند. رسول اکرم برای
رویارویی با فرهنگ جاهلی، به تبیین ارزش والا و
منزلت بالای زنان پرداخت و آنان را به رأفت و
رحمت الهی نزدیک تر معرفی کرد و از مردان
خواست با شاد کردن زنان محرم، از لطف الهی در
قیامت برخوردار شوند:
«ان اللّه تبارک و تعالی علی الاناث أرأف منه
علی الذکور و ما مِنْ رجل یُدخل فرحهً علی امرأه
بینه و بینها حرمه الاّ فرّحه اللّه تعالی یوم
القیامه.»
در اوضاعی که به دختران، بی اعتنایی و
کم مهری می شد، رسول خدا توصیه نمود دادن
هدایایی را که برای خانواده تهیه می کنید، ابتدا از
دخترها شروع کنید و پیش از پسران هدیه آنان را
بدهید. به آنان که با دید تحقیر و نفرت به
دختران نگاه می کردند، فرمود: چقدر دختران
خوب اند! آنان سرشار از مهربانی و عاطفه اند و
پیوسته آماده کمک و همراهی اند، و مایه انس و
الفت می باشند:
«نعم الولد البنات ملطفات مجهزات
مونسات.»
در جامعه جاهلی، تولد دختر، یک خبر ناگوار
بود، حتی وقتی در محضر پیامبر، به یکی از
مسلمانان چنین خبری دادند، از شدت ناراحتی،
رنگش تغییر کرد. حضرت پرسید: چه شده؟ جواب
داد: خبر دادند که همسرم وضع حمل کرده و
دختری به دنیا آورده است! پیامبر فرمود: «او هم
مانند دیگران بر زمین زندگی می کند و از روزیِ
الهی، بهره می برد. دختر گُل خوشبو و لذت بخشی
است.»
حضرت هر گونه برخورد حقارت آمیز با زنان
را نشانه فرومایگی، اما کرامت مردان را در برخورد
احترام آمیز و بزرگوارانه با زنان دانست:
«ما اکرم النساء اِلاّ کریم و لا اهانهنّ اِلاّ
اللئیم.»
توصیه به تحمل و مدارا
توصیه به مدارا و تحمل، اقدام دیگری برای
کاهش خشونت علیه زنان بود. بسیاری از مردان با
تکیه بر موقعیت خاص خود در جامعه و به ویژه در
اثر برخورداری از توانایی های برتر بدنی، نیز به
اتکای احساس غرور، به سرعت در برابر رفتار
ناشایسته همسران خود، واکنش تند نشان می دهند،
و کمترین لغزش را با بیشترین مکافات و مجازات،
پاسخ می دهند. با توجه به این زمینه برخورد و
خشونت، دعوت عام پیامبر(ص) به مدارا، کاربرد
ویژه ای نسبت به مردان در برخوردهای خانوادگی
دارد. به علاوه که رسول خدا، به شکل خاص مسئله
را مطرح کرده، از مردان خواسته است در برابر
بدرفتاری همسران، صبوری و بردباری پیشه کنند،
تا در هر مورد، از پاداشی مانند ثواب حضرت
ایوب در تحمل ناملایمات برخوردار باشند:
«مَن صبر علی سوء خُلق امْرأته و احْتسبه
أعطاه اللّه بکل مرّهٍ یصبر علیها مِن الثواب مثلَ ما
أعطی ایوب علی بلائه.»
امیرالمؤمنین(ع) نیز به فرزندش محمد حنفیه
سفارش کرد که در هر حال با همسرت مدارا
کن. در تعالیم اخلاقی اسلام تأکید شده است
یکی از «حقوق زن» آن است که بدرفتاری و
اذیت هایش را شوهر نادیده گرفته، نه تنها مقابله به
مثل نکند و به اِعمال قدرت و خشونت مبادرت
نکند، بلکه با عفو و چشم پوشی رفتار کند.
در سیره پیامبر، برخوردهای کرامت آمیز و
توأم با محبتی دیده می شود که اوج خویشتنداری و
بزرگواری است، مثلاً وقتی یکی از زنان مشرکان
در جنگ گرفتار شد و او را به خدمت پیامبر
آوردند، شروع به ناسزاگویی کرد و گفت: «خداوند
همسرانت را بیوه کند که زنان ما را بیوه ساختی!
خدا فرزندانت را بی پدر کند که فرزندان ما را
بی پدر ساختی.» مسلمانان خواستند جواب
بی ادبی اش را بگویند، ولی رسول خدا آنها را از این
کار منع کرد و فرمود مزاحمش نشوید.
عدی بن حاتم طائی هم مسلمان شدن خود را
از آن رو می دانست که پیامبر دستور آزادی
خواهرش را صادر کرد و او را به شام فرستاد.
مدارای رسول خدا، «عدی» را به تحقیق در باره
آئین جدید وا داشت و در نهایت مسلمان شد.
حلقه امنیتی
در احکام اسلامی، با مقررات ویژه ای روبه رو
می شویم که حلقه امنیتی خاصی برای زنان پدید
می آورد و از خشونت نسبت به آنان می کاهد، مثلاً
در موقعیت جنگ که خشن ترین صحنه ها اتفاق
می افتد، زنان از مصونیت برخوردارند و پیامبر
اسلام تأکید کرده است که مسلمانان نباید متعرض
زنان شوند، حتی در مأموریت های نظامی باید
حریم امن آنان رعایت شود.
رسول خدا وقتی فرمانده نظامی انتخاب
می کرد، به او و مسلمانان توصیه می کرد:
«تا وقتی مجبور نشده اید درختی را قطع
نکنید. پیرمردان از پا افتاده را نکشید، نیز کودکان و
زنان را به قتل نرسانید.»
حمایت های ویژه
در سیره پیامبر، حمایت های خاصی از زنان
دیده می شود. حمایت ها به دلیل احساسات قوی و
عواطف عمیق زنان است که در برخوردهای
اجتماعی نمی توان آن را نادیده انگاشت. ماجرای
تاریخی زیر نمونه ای از حمایت های ویژه است:
پیامبر(ص) خالد و گروهی از مسلمانان را به
قبیله بنی مصطلق فرستاد. خالد در حق آنان ستم
کرد، در حالی که این قبیله با رسول خدا پیمان صلح
و دوستی بسته بودند. بنی مصطلق از رفتار خشن
خالد به پیامبر شکایت کردند. رسول خدا رفتار وی
را محکوم کرد و از آن بیزاری جست و به حضرت
علی(ع) مأموریت داد با حضور در آن منطقه، و
جبران خسارت ها، از آنان دلجویی کند و احکام
جاهلی را باطل کند. حضرت علی(ع) مأموریت را
انجام داد، به خانواده مقتولان خون بها پرداخت کرد
و غرامت خسارت های مادی را ادا کرد و در نهایت
مبلغی را به زنان اختصاص داد و بین آنها توزیع
کرد. این مبلغ به عنوان جبران خسارت های روحی
و آسیب های روانی بود که در جریان حمله خالد به
آنان وارد شده و باعث ترس و وحشت ایشان شده
بود.
براساس سیره رسول خدا، زنان همچنان که از
امنیت اجتماعی مانند دیگران برخوردار می شوند،
«فراتر از آن» از حمایت های فوق العاده نیز
بهره مندند. در حقوق کیفری و قوانین جزایی اسلام
هم پاره ای امتیازات ویژه برای زنان وجود دارد و
زنان در مقایسه با مردان از ارفاق هایی
برخوردارند.
مسئولیت دولت
فعالیت های فرهنگی و حمایت های قانونی،
سهم مؤثری در کاهش خشونت علیه زنان دارد،
ولی چنین شیوه هایی همیشه و در همه موارد
نتیجه بخش نیست و نمی توان توقع داشت که بدین
وسیله زمینه های خشونت به طور کلی برطرف
گردد، زیرا بالاخره افراد قانون گریز و شرور در
گوشه و کنار وجود دارند و برای کنترل آنها،
چاره ای جز به کارگیری قدرت نیست. این
«قدرت» در اختیار «حکومت» است و دولت
موظف است که توان و امکانات خود را برای
جلوگیری از زورگویی و تجاوز به حقوق افراد و
دفاع از مظلومان به کار گیرد. امیرالمؤمنین نقل
می کند که به همراه رسول خدا، برای خرید لباس به
بازار رفته بودم. در بین راه به کنیزی برخورد کردیم
که می گریست. پیامبر از او پرسید: چه شده؟ کنیز
گفت: خانواده سرپرستم چهار درهم برای خرید
کردن به من داده بودند، ولی مبلغ را گم کرده و
جرئت بازگشت به منزل را ندارم. رسول خدا چهار
درهم به او داد تا کالای مورد نیاز را خریداری کند،
دوباره او را در بازار دیدیم که می گرید و می گوید:
چون بازگشتم به خانه دیر شده، می ترسم کتک
بخورم، پیامبر کنیز را تا خانه همراهی کرد و از
خانواده سرپرستش خواست که او را بازخواست
نکنند …
در حکومت اسلامی، دولتمردان، نقطه امید
آسیب دیدگانند و کسانی که در معرض تهدید و
خشونت قرار می گیرند، با پشتیبانی مراکز قانونی،
قدرت و جسارت ایستادگی در برابر زورگویی و
تجاوز پیدا می کنند.
در جامعه اسلامی، در فصل تابستان، و در
شدت گرمای ظهر، زن ستمدیده به درِ خانه حاکم ـ
امیرالمؤمنین(ع) ـ می آید و در برابر تعدی همسرش
که تصمیم به ضرب و شتم او گرفته، یاری می طلبد.
امام فرمود: مقداری صبر کن تا پس از خنک شدن
هوا تو را همراهی کنم، زن گفت: هر چه دیرتر
شود، خشم شوهرم بیشتر می شود، امام حرکت کرد،
در حالی که می فرمود: به خدا قسم! بدون درنگ
حق ستمدیده را می ستانم. حضرت آن زن را
همراهی کرد و در برابر جسارت شوهرش از او
حمایت نمود … .
برای رویارویی با رفتارهای خشونت آمیز
علیه زنان، از یک سو باید امکان دسترسی سریع و
آسان به مسئولان حکومتی فراهم باشد، و از سوی
دیگر باید مسئولانِ امنیت جامعه به موقع اقدام
نمایند.
خشونت علیه سنت
سیره رسول خدا در احترام گذاشتن به زنان و
نفی خشونت علیه آنان، برای کسانی که در فضای
جاهلیت پرورش یافته بودند و سخت گیری بر زنان
در خوی و طبیعت شان رسوخ داشت، کاملاً
تعجب آور بود. آنان نه به راحتی می توانستند سنت
نبوی را درک نموده و بپذیرند، و نه به سهولت
می توانستند شیوه های خشن گذشته را ترک کرده و
از پیامبر پیروی نمایند. البته همه مسلمانان برخورد
یکسانی با این موضوع نداشتند، برخی لب به
اعتراض می گشودند و برخی دیگر به سنت نبوی
تسلیم می شدند. به هر حال چون سنت پیامبر و
توصیه های حضرت، به گوش زنان رسیده بود، این
آگاهی، توقعات تازه ای به وجود آورده و جوشش
تازه ای ایجاد کرده بود. آنان حاضر نبودند مانند
گذشته خشونت را تحمل کنند و چه بسا به اعتراض
رو می آوردند بخصوص که پیامبر در برابر چنین
صحنه هایی حساسیت داشت و شخصا دخالت
می کرد. در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که
وقتی در سال هشتم هجری، زینب دختر پیامبر از
دنیا رفت، زنان در عزای او می گریستند، و عمر با
تازیانه بر آنها می کوبید که چرا گریه می کنید، رسول
خدا دست عمر را گرفت و فرمود: آنها را رها کن،
بگذار گریه کنند. در عین حال که پیامبر او را
از این کار منع کرد، پس از مرگ خلیفه اوّل، عمر
مأموری گمارد تا به زور مجلس عزای خلیفه را به
هم زده و با شلاق زنان را تنبیه کنند.
شگفت آور است که برخی مسلمانان به خود
اجازه می دادند در حضور پیامبر اکرم، چنین اعمالی
مرتکب شوند، در حالی که اگر گریستن بر مردگان،
گناهی قابل تعزیر باشد، تنبیه باید در حضور پیامبر،
با کسب اجازه ایشان انجام شود، ولی به کارگیری
شیوه های خشن، برای عده ای کاملاً عادی بود و از
شلاق ـ دِرّه ـ آنان کمتر کسی جان سالم به در
می برد.
بنا به نقل طبری، خلیفه دوم در دوران
حکومتش، از خواهر عایشه، برای ازدواج
خواستگاری کرد، ولی وی نپذیرفت و پیشنهاد را به
دلیل آنکه عمر با زنان به خشونت رفتار می کند، رد
کرد. ابن هشام می گوید: وی خواهرش را به
شدت مورد ضرب قرار داد، به طوری که آثار آن بر
بدنش تا مدتی باقی بود، زیرا در خانه اش جلسه
دینی برای فراگیری قرآن تشکیل داده بود.
ابن سعد هم آورده است که عمر همسرش جمیله
بنت ثابت را طوری سیلی زد که به زمین خورد و
برای شکایت خدمت پیامبر آمد.
هیبت خلیفه، نه فقط زنان، بلکه در دل مردان
هم رعب ایجاد می کرد. مثلاً ابن عباس، نظر خود را
در باره «عول» تا پس از مرگ خلیفه، اظهار نکرد،
و پس از آن، در باره علت این سکوت گفت: هیبت
خلیفه مانع بود.
همین رعب و وحشت گاه موجب سقط جنین
در زنان می شد، مثلاً یک بار که خلیفه به سراغ یک
زن خواننده ـ که حامله بود ـ فرستاد و او را احضار
کرد، زن چندان وحشت کرد که بین راه دچار آسیب
جسمی شد، او را به خانه ای بردند و در آنجا
فرزندی را که در رحم داشت، سقط کرد. پس از
این حادثه مشاوران خلیفه نظر دادند که وی در
برابر آن مسئولیتی ندارد، ولی حضرت علی(ع)
فرمود: دیه بر عهده توست، چو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 