پاورپوینت کامل آینده ای تاریک و مبهم ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آینده ای تاریک و مبهم ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آینده ای تاریک و مبهم ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آینده ای تاریک و مبهم ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۲
دختران بهار / راه و بیراه
متهم: م. ب
جرم: اخاذی و ارتباط نامشروع
چشمانت را که باز می کنی، همه جا را
غرق در یک مه سفیدرنگ می بینی. چند بار
پلک هایت را به هم می زنی و ناگهان درد
شدیدی از پشت سرت تا پیشانی ات می دود.
هنوز ذهنت خوب یاری نمی کند تا بفهمی
کجا هستی و در چه حالی!
چشمت به لوله سرم می افتد که از بالای
سرت رد شده و روی دستت محکم شده. تازه
می فهمی که روی تخت بیمارستان هستی.
سرت سنگینی می کند و دستت تا بازو
باندپیچی شده. خوب که نگاه می کنی یکی از
پاهایت را می بینی که با یک وزنه نگه داشته
شده. نمی فهمی چه بلایی به سرت آمده،
هیچ کس هم داخل اتاقی که در آن بستری
هستی نیست. از وضعیت ظاهری ات
می فهمی که مشکلت خیلی زیاد است و
احتمالاً بیماری سختی پشت سر گذاشته ای،
اما این وضعیت به خاطر بیماری نیست، پا و
دست شکسته، سر و روی زخمی، حتما
تصادف کرده ای، اما کی و کجا؟ هر چه به
ذهنت فشار می آوری، نمی فهمی. یک بار
دیگر از خودت می پرسی: «یعنی من تصادف
کردم؟»
ناگهان خاطره آن روز در ذهنت زنده
می شود، نمی دانی چند روز قبل نمی دانی
دیروز یا یک هفته پیش، فقط می دانی همه
چیز مربوط به همان روز است، همان روزی
که این بلاها به سرت آمد.
صبح زود از خواب بلند شده بودی و
داشتی وسایلت را جمع می کردی. رختخواب و
اتاق را مرتب کردی و یک مشت آب ریختی
روی صورت خواب آلودت!
جلوی آینه که ایستادی و شروع کردی
کرم ها را روی گونه هایت پخش کنی،
خندیدی. آن روز برای تو مهم بود، یک روز
مهم! با یک نفر قرار داشتی، یک نفر که برای
تو خیلی مهم و با ارزش بود، هر چه بود
پولش از پارو بالا می رفت و همین برای تو و
مادرت کافی بود، البته مادر هنوز نمی دانست
چه خبر است، فقط گاهی به تو سفارش
می کرد: «حواست به خودت باشه! … من
کاری ندارم که چیکار می کنی فقط دسته گل به
آب نده! … حوصله دردسر ندارم!»
قرار نبود دسته گلی به آب بدهی! قرار
بود غافلگیرش کنی، حتما غافلگیر می شد
حتما از اینکه این بار با بقیه موارد فرق
می کرد و می دید که چه موردی را به تور
خودت گرفتار کرده ای، کلی لذت می برد و
می خندید. می خواستی امروز هم به خوبی و
خوشی تمام شود و بعد همه چیز را برایش
تعریف کنی.
تصمیم داشتی یک لباس خوش رنگ
صورتی بپوشی، برای همین هم یک آرایش
کامل صورتی روی صورتت نشست، خیلی
تغییر کرده بودی و به نظرت ارزشش را داشت
که امروز این همه تغییر داشته باشی. صدای
مادر را هم شنیدی که داشت از خانه بیرون
می رفت و وقتی تو را دید از تعجب دهانش
باز ماند:
ـ طرف خیلی سفارشیه یا از دستش پول
می ریزه؟ چه خبره؟
خندیدی، مادر هم از وضعیت تازه ای که
برای خودت درست کرده بودی تعجب کرده
بود چه برسد به او که قرار بود روز خوبی برای
تو بسازد.
«رامین» پسری بود که به تازگی با تو
آشنا شده بود، پدرش سرشناس بود و وضع
مالی خوبی داشتند. بالاخره تو دلت را به دریا
زدی و طرح رفاقت و دوستی ریختی، خیلی
زود اسیر شد، بیچاره انگار تا به حال هیچ
دختری ندیده بود، معلوم بود که خیلی ساده و
پاک است، این را از رفتار و حرف هایش
فهمیده بودی و چه بهتر! برای تو بهتر بود که
با یک آدم ساده لوح طرف باشی تا کسی که
مثل خودت از همه چیز سر در بیاورد و زرنگ
باشد. اوضاع مالی خوب، وضع ظاهر و ماشین
و … خبر از یک صید خوب می داد.
می توانستی تا جایی که می شد بیچاره اش
کنی و یک جیب پر پول برای مادر به ارمغان
بیاوری و نشانش بدهی که شاگرد خوبی برای
او بوده ای. تا به حال هم بد نبودی و همه
درس ها و دستوراتش را به طور کامل یاد
گرفته بودی، در هیچ کاری دُم به تله ندادی و
تا آنجا که توانسته بودی زرنگی کرده بودی و
سر مردهایی را که دنبال هوس و خوشگذرانی
بودند کلاه گذاشته بودی طوری که خودت هم
تعجب می کردی.
قرارتان سر ساعت ده صبح بود، رامین
زودتر آمده بود و منتظر بود. رفتی و به آرامی
سوار شدی، پسرک خوش خیال خیلی احترام
گذاشت و از ظاهر و چهره زیبا و وضعیت
خنده داری که داشتی تعریف کرد و بعد هم
اجازه خواست تا اگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 