پاورپوینت کامل دیباچه شخصیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دیباچه شخصیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دیباچه شخصیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دیباچه شخصیت ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۶

پژوهشی در باره نام، نامگذاری، فلسفه، ابعاد و آثار آن

«قسمت دوم»

* اشاره:

در قسمت نخست، انسان را به سان نگینی
درخشان بر فراز هستی دانستیم که باید قایم
مقام پروردگار و «خلیفه اللّه » بر زمین شود. از
نمودهای چشمگیر شخصیت او، چگونگی
گفتار و بکارگیری الفاظ و نامها بود، زیرا
سخنان آدمی نماینده اندیشه و خرد او است و
نشان از دستمایه های فکری، فرهنگی وی
دارد.

در آینه سخنان رهبر فرزانه انقلاب،
بزرگترین بلا برای یک ملت را، پاک شدن
بخشهایی از فرهنگ و تمدن او دیدیم و در
کلام استاد شهید مطهری یکی از جلوه های
حفظ شعارهای دین را، دقت در نامگذاریهای
اصیل و فرهنگی خودی دانستیم. سپس به نام
و نامگذاری، معنا و فلسفه آن پرداختیم، آنگاه
ابعاد نام را در چهار چهره پی گرفتیم؛ ابتدا در
بُعد فرهنگی، دیدگاه قرآن و پیشوایان معصوم ـ
درود خداوندی بر آنان باد ـ را از نظر گذراندیم،
سپس در جلوه جامعه شناسی نسبت به راههای
تأثیر اسم بر فرزندان در جامعه، به بحث
نشستیم. اینک از ابعاد روانشناسی و هنری نام،
آگاه می شویم و در پی آن، صحیفه سبزی در
باره نام جانان می گشاییم و شهد شیرین بینش
و دانش که از زلال عصمت سرچشمه گرفته
است در کام جان می ریزیم:

ج) روانشناسی

اندیشمندان و خردورزان امروز جامعه ما با
مطالعه ای پی گیر و مستمر در یافته های
روانشناسان غربی و شرقی و نگاهی
معرفت آموز به معارف ناب اسلامی و سخنان
هماره درس آموز معصومان ـ علیهم السلام ـ
درمی یابند، تمامی دستورالعملهای روانی و
راه حلهای فکری اعتقادی روانشناسان در
چهارده قرن قبل با ظرافتی برتر و دقتی
افزونتر بیان شده و ابعاد گوناگون دیگری نیز
مورد بررسی و توجه ژرف قرار گرفته است.
همانگونه که انتخاب نام نیک و نامگذاری افراد
در نگاه معصومان علیهم السلام تأثیری
روانی در انسانها در خوب بودن خواهد داشت و
همچنین بزرگداشت نام نیکنامان تاریخ،
مأنوس شدن کودک با صاحب نام خود، مبارزه
منفی با مظاهر غیر اسلامی، تبرک جستن از
نام پاکان و اولیای دین و سرانجام، سرافرازی
کودک در دنیا و سربلندی او در آخرت خواهد
بود. حقیقتی ارزنده که در سخن امام باقر(ع)
تجلی یافته است که فرمودند:

«ما در کودکی و نونهالی فرزندانمان، آنها
را به نامهای زیبا و زیبنده معروف می کنیم چرا
که خوف آن را داریم از طرف دیگران به نامهای
ناخوشایند نام برده شوند».(۱)

از این رو سیره رسول اکرم(ص) چنان بود
که علاوه بر نامگذاری بر اشخاص، بر تمامی
ابزار و لوازمی که خود با آنها مربوط بودند، نام
مناسبی می نهادند؛ اسبها، شمشیرها، عمامه ها،
عصاها و مرکبهای حضرت نام ویژه ای
داشتند.(۲)

دقت و اهتمام آن سفیر الهی در ارزش
بخشیدن به افراد و اشیاء و به دنبال آن ایجاد
رابطه ای عاطفی و قلبی با هر یک از آنان
بحثی مستقل نیازمند است تا نسبت به انتخاب
کنیه برای تمامی اصحاب و همسران آنان،
کودکان، و نوجوانان سخن گفته شود و آثار
روحی شخصیتی عمل حضرت بررسی شود که
نوعی نشاط روحی، بالندگی روانی، احترام و
شایستگی فردی در بین دیگر انسانها از جمله
آنان است.(۳) سخنی که اکنون روانشناسان به
نام سبک یا استیل (STYLE) از آن یادکرده
و آن را حاصل اعمال حسی حرکتی، اعمال
ذهنی، عواطف و نگرشها و رغبتها می دانند که
فرایندی اجتماعی دارد و در پرتو آن مَن واقعی
افراد پرورش یافته و تبلور می یابد.(۴)

نگاهی که به گذشته تاریخ می کنیم، برخی
از افراد صاحبِ کیاست، زیرکی و درایت را
می یابیم که چون در شرایط خاص قادر به دفاع
از حق خود نبوده اند، از این ابزار استفاده کرده تا
با برخوردی روانی برای صاحبان فکر و اندیشه
کنجکاوی ایجاد کنند و در آینده همگان را از
حقیقت آگاه کنند.

امیر مؤمنان علی(ع) از محلی عبور
می کردند. گروهی از بچه ها را مشغول بازی
دیدند اما در آن میان کودکی غمگین، اندوهناک
و پژمرده را نگریستند که در کناری ایستاده و
همراه دیگران بازی نمی کند. حضرت نزد او
رفته، پرسیدند: بچه جان! نام تو چیست؟ او
گفت: نام من مات الدین (دین مُرد) است!

امام از چگونگی این نام دانست که رازی
در میان است و برای دستیابی به آن باید از
افراد سؤال نماید. فرمودند: پدر این بچه
کیست؟ گفتند او مرده است اما مادرش زنده
است. حضرت مادر کودک را طلبیده، از او
پرسیدند:

چرا نام این کودک مات الدین است؟

مادر گفت: در ایامی که این بچه در رحم
من بود پدرش به مسافرت رفت. پس از مدتی
همسفران او از سفر آمدند و گفتند شوهر تو در
مسافرت بیمار شد و از دنیا رفت. او از ما
خواهش کرد که به تو بگوییم وقتی که بچه ات
به دنیا آمد نام او را مات الدین بگذار. و من هم
پس از به دنیا آمدن کودکم چنین کردم.

علی(ع) به راز مطلب پی برد و دانست که
همراهان پدر بچه در قتل او دست داشته اند و
این وصیت و این نام حکایت از این سخن
است که وقتی دین نباشد مردم به هر جنایتی
دست می زنند.

حضرت اعلام کردند که مردم در مسجد
جمع شوند. سپس دستور دادند همسفران پدر
کودک که چهار نفر بودند را به مسجد آورند،
بین آنان جدایی انداخته و هر یک را بازجویی
نمودند. به مردم هم فرمودند هرگاه صدای من
به تکبیر بلند شد، شما نیز دسته جمعی تکبیر
بگویید. امام به یکی از آنان فرمود: هر چه
پرسیدم، جوابش را بگو که اگر دروغ بگویی
مجازات سختی خواهی شد؟ حال بگو بدانم،
فلانی (پدر کودک) را چگونه کشتید؟

او در برابر سؤال علی(ع) مات و حیران
ماند، با خودباختگی کامل و همراه با ترس و لرز
بسیار گفت:

به خدا قسم من تقصیر ندارم، من فقط
طناب را حاضر کردم. حضرت تکبیر گفتند و
همه حاضران نیز با صدای بلند تکبیر سر
دادند. امام، دومی را طلبیدند و فرمودند: آری
شما دست به جنایتی بزرگ زده اید، بگو بدانم
چگونه او را کشتید؟ و او که وحشت زده و
ترسان به نظر می رسید گفت: من! من طناب را
به گردنش بستم و دیگر هیچ تقصیری ندارم.
امام علی(ع) تکبیر گفتند و همه حاضران صدا
به تکبیر بلند کردند. سپس حضرت نفر سوم را
به حضور طلبیدند و از او سؤال کردند. این بار
مقدار دیگری از چگونگی قتل آشکار شد و او
گفت:

ما چهار نفر تصمیم گرفتیم او را بکشیم و
اموال و طلا و نقره او را بین خود تقسیم کنیم.
من چاقو را آوردم و به دست گرفتم و …

چهارمین نفر نیز تمامی ماجرای قتل را
اعتراف کرد. آنگاه امام اموال به سرقت رفته را
از آنان گرفتند و به مادر کودک تحویل دادند.
قاتلان را به مجازات رسانده و نام فرزند را
«عاش الدین» (دین زنده شد) گذاردند و
فرمودند:

«از این پس، این کودک را با نام
عاش الدین صدا بزنید».(۵)

د) هنری

نام در عرصه هنر اهمیتی ویژه دارد و
همانند نمایی چشم نواز و یا دلخراش، نگاه
همگان را به سوی خود جلب می کند. انتخاب
درست و به کار بردن سلیقه در این باره گاه
اقبال فراوانی می آفریند که تصور آن نیز برای
بسیاری مشکل خواهد بود.

ادبیات و شعر وادی خاصی است که به
ابعاد مختلف نام می پردازد و زوایای گوناگون
آن را بیان می کند؟ گاه نام نیک و نیکنامی را
مطرح ساخته و آن را به کوی تعبیر می نماید:

در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند

و یا

نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود

و زمانی از سوی دیگر به نام نگریسته و
جلوه منفی آن را بیان می کند:

ساقیا برخیز و در ده جام را

خاک بر سر کن غم ایام را

گرچه بدنامی است نزد عاقلان

ما نمی خواهیم ننگ و نام را

پاره ای اوقات شاعر به نامی تفأل زده و
فال نیک را مایه پیروزی خود می شمرد و
می گوید:

وز این خجسته نام بر اعداء مظفرم

شروع شیرین و برکت آفرین با نام محبوب،
صحیفه دیگری از دیوان ادبیات و شعر است
که آرزوی پیروزی، کامیابی و موفقیت به دنبال
آن نهفته است:

نمی کند دل من میل زهد و توبه ولی

به نام خواجه بکوشیم و فر دولت را

گاهی شاعر از آلودگی خویش شرمنده
است و بر زبان جاری کردن نام افراد و اعمال
مقدس را سزاوار نمی بیند:

شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش

گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم

برخی اوقات نامگذاری مطرح می شود و
شاعر نظم ثریا را توسط گردون نام می نهد:

گردون چو کرد نظم ثریا به نام شاه

من نظم در چرا نکنم از که کمترم

بدنامی جلوه دیگری از صفات نام در اشعار
شاعران است که شاعر خود را بدنام می داند که
جایگاهی ندارد و حیران و سرگردان به گذشته
خویش و آینده خود می نگرد:

زهد رندان نوآموخته راهی بد نیست

من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم

و یا:

بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل

تا جزای من بدنام چه خواهد بودن(۶)

بعضی شاعران نام گلی بر محبوب خویش
می گذارند و به خاطر تناسب در عمر، عطر و
زیبایی نام آن گل را بیان می کنند و از این
طریق دفتر معرفت و عشق خود را گشوده نگه
می دارند، همانند شاعری که نام یاس را بر
حضرت زهرا علیهاالسلام گذارده و به خاطر
کوتاهی عمر، عطر روح بخش و فراگیر و
عصمت و پاکی یاس، دشتی از صفا و ارادت در
گلزار اشعار خود آفریده است:

یاس بوی مهربانی می دهد

عطر دوران جوانی می دهد

یاس در هر جا نوید آشتی ست

یاس دامان سپید آشتی ست

یاس یک شب را گل ایوان ماست

یاس تنها یک سحر مهمان ماست

یاس مثل عطر پاک نیتست

یاس استنشاق معصومیتست

یاس را آیینه ها رو کرده اند

یاس را پیغمبران بو کرده اند

یاس بودی حوض کوثر می دهد

عطر اخلاق پیمبر می دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود

دانه های اشکش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه

می چکانید اشک حیدر را به چاه

عشق محزون علی یاس است و بس

چشم او یک چشمه الماس است و بس

اشک می ریزد علی مانند رود

بر تن زهرا: گل یاس کبود(۷)

* نام جانان؛ صحیفه سبز

هزار مرتبه شویم دهان به مشک و گلاب

هنوز نام تو بردن کمال بی ادبی است

نام اهل بیت ـ علیهم السلام ـ صحیفه سبز
معرفتی است که هر واژه آن کتابی از نور و
روشنایی می گشاید و آنان که آغوش جان را بر
عشق جانان گشوده اند به آن سوی هستی و
فضایی قدسی پرواز می دهد، از اهمیت و
عظمت نام آنان همین بس که خداوند از
نامهای خود، نام پیامبر، علی، فاطمه، حسن و
حسین ـ علیهم السلام ـ را مشتق کرد؟ خداوند
محمود است و پیامبر محمد، پروردگار اعلی
است و بلندمرتبه و امیرالمؤمنین(ع)، علی،
خداوند فاطر(آفریننده) است و دخت آفتاب،
فاطمه، علیهاالسلام، پروردگار عالم، محسن
است و پور امام علی(ع)، حسن(ع) و خداوند
قدیم الاحسان است و دُردانه آفرینش،
حسین(ع).(۸) هنگامی که پنج نور روشنگر و
پرتلألؤ چشمان حضرت آدم را به خیرگی کشاند
و او از آفرینش پیش از خود پرسش نمود،
پروردگار نام یکایک محبوبان خود را که از نام
خویش گرفته بود، بیان نمود و آنان را فلسفه
هستی و علت خلقت نامید و این در حالی بود
که هیچ یک از جلوه های آفرینش پدیدار نشده
بود یعنی هزاران سال پیش از عالم هست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.