پاورپوینت کامل صفحه ناگفته پرواز دو روح ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صفحه ناگفته پرواز دو روح ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صفحه ناگفته پرواز دو روح ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل صفحه ناگفته پرواز دو روح ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۴

شهید ام یاسر و شهید سیدعباس موسوی

هیأت فیلمبرداری جهت ساخت فیلم مستند بالاخره مقدمات سفر فراهم می شود و
«وارثان زینب» عازم لبنان می شود. روز پرواز
مصادف است با میلاد باسعادت منجی بشریت،
حضرت محمد(ص). پرواز به مقصد لبنان از
طریق سوریه بود و ما این تصادف را به فال
نیک می گیریم، به محض ورود به دمشق
جهت عرض ادب و تبریک به طرف حرم
مطهر شیربانوی کربلا زینب کبرا(س) می رویم،
حرم مملو است از مسلمانانی که مراسم شادی
و سرور ولادت پیامبر گرامی اسلام(ص) را در
حضور بانوی کربلا جشن گرفته بودند. از هر
گوشه و کنار حرم، صدای هلهله و شادی به
گوش می رسید. بیشترین شرکت کنندگان را
زایرین لبنانی که از گروهها و دسته های
مختلف بودند، تشکیل می دادند. هر دسته
سلیقه و سبک خاص خودش را داشت که
بی شک بی تأثیر از زیربنای فکری، عقیدتی
آنان نبود. گروههای طرفدار امل، شیعیان، اهل
تسنن و بالاخره نمایندگان و طرفداران
حزب اللّه . شور و حال عجیبی بر فضای حرم
حاکم بود. و هر کس به نوعی عشق را خود
نسبت به این ولادت مبارک ابراز می کرد.
زینب(س) را قسم دادیم به آبروی مادرش و
مبارکی تولد پدرش که ما را در این سفر همراه
باشد و دست ناتوانمان را گرفته و یاری امان
دهد، تا بتوانیم رسالت عظیمی را که بر دوش
احساس می کردیم، جوابگو باشیم. چرا که
سخن راندن از روحهایی که زنجیرهای نفس را
شکسته اند ـ در حالی که تو هنوز در قفس نفس
اسیر هستی ـ کاری بس دشوار است که تنها در
پرتو عنایت «طاهرین» می تواند میسر شود.

صبح روز بعد به طرف لبنان حرکت
می کنیم. شور و حال عجیبی داریم. مرز سوریه
را پشت سر می گذاریم و ورود به خاک لبنان،
شگفتا از احساسی که ذره ذره وجود انسان را
فرا می گیرد. گویی همیشه اینجا بوده ای، همه
را می شناسی و هیچ چیز برایت سخن از غربت
نمی گوید، همه چیز آشنا است. اینجا لبنان
است، سرزمین عشق و ایثار، سرزمین
مبارزینی که جان بر کف به قلب دشمن
صهیونیستی هجوم می برند و در دفاع از دین و
ایمان و خاکشان، حسین گونه به میدان آمده اند.
سرزمین شیرمردان و شیرزنانی که به ندای
یاور مستضعفان زمانشان خمینی کبیر گوش
جان سپردند و لبیک گویان حماسه ها آفریدند. و
دشمن با زبونی اقرار کرد که چگونه می توان با
انسانهایی که شهادت افتخارشان است مبارزه
کرد. اینجا لبنان است سرزمین عاشقان ولایت.
زینت بخش خانه هایشان عکسهای امام
خمینی، حضرت آیت اللّه خامنه ای. وقتی سخن
از رهبر انقلاب می کنند اشک در چشمانشان
حلقه می زند و بر سر در خانه های شهیدانشان
چنین می خوانی:

«تقدیم به ولی امر مسلمین و رهبر
شیعیان جهان امام خامنه ای». اینجا سرزمین
عباس موسوی و ام یاسر است. همانانی که
حدیث عشقشان ناگفته ماند. دو فرزند خمینی و
خامنه ای که صفحه ای جدید از پرواز دو روح را
به نمایش گذاشتند. هر چند که لبنان جمع
مذاهب و دسته های مختلف را در خود دارد و
جای جای آن، حتی ساختار شهری و معماری
آن حکایت از این تلفیق فرهنگها و تفاوت و
کثرت احزاب دارد، اما انوار عشق عاشقان
اهل بیت(ع) بر فضای کشور حاکم است و این
عشق است که همه چیز برای تو بوی آشنا
می دهد. عکسهای بزرگ خمینی بت شکن،
خامنه ای یاور مظلومان، شهید عباس موسوی
و سیدحسن نصراللّه ، به هر تازه واردی نوید
حضور در منطقه شیعیان جنوب بیروت، ضاهیه
را می دهد. هر چند که این منطقه برخلاف
دیگر مناطق مسیحی نشین، سنی نشین و
دروزی نشین، فاقد امکانات مطلوب بهداشتی و
شهری می باشد و ساکنین مجبور به تحمل
قطع آب و برق چندین ساعته در گرمای
مرطوب تابستان هستند و منظره پنجره
خانه هایشان تنها زباله های انباشته شده ای
است که تخلیه نشده اند؛ لکن آن روح بزرگ
عاشقان ولایت چنان فضا را در غلبه خود دارد
که گویی هیچ کدام از این کمبودها وجود ندارد.
ملاقات با هر کدام از همسران، مادران و
خواهران شهدای استشهادی، حکایتی عظیم
بود، اما «نبطیّه» حال و هوایی دیگر داشت،
اینجا سرزمین پرواز دو روح بود. شهید عباس
موسوی و شهید ام یاسر. کمتر شنیدیم که دو
معشوق با یکدیگر پرواز کنند، تا بود چنین بود
که یکی در فراق دیگری می سوخت، اما این
چه شراکتی بود که در شهادت نیز
مشارکت بود؟!

کجاوه سفرشان، لاشه سوخته ماشینی
است که در دروازه شهر کنار آرامگاه ابدی اشان
به نمایش گذاشته شده است. آرامشی الهی بر
فضای شهر حاکم است. گویی دو کبوتر عشق
بالها