پاورپوینت کامل جوشش عشق ۸۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوشش عشق ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوشش عشق ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جوشش عشق ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۸

فرازهایی از دوران کودکی، نوجوانی و زندگی خانوادگی شهید آیت اللّه دکتر محمد مفتح

آتش عشق است کاندر نی فتاد

پاورپوینت کامل جوشش عشق ۸۶ اسلاید در PowerPoint است کاندر می فتاد

فرزانه ای گرانمایه

در دوران تاریخ معاصر، شخصیت های
برجسته ای درخشیدند که در هدایت و روشنی
افراد جامعه و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش
بسزایی داشته اند. در همان زمانی که حاکمیت
استبداد به عنوان یک قدرت، استیلای
فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را نشان
می داد، این عالمان وارسته به پا خاستند و با
تحمل سختی ها و مرارت های فراوان، فراز و
نشیب های زیادی را درنوردیدند. یکی از این
بزرگان، شهید آیت اللّه دکتر مفتح می باشد که
پس از شهید مطهری از استوانه های اجرایی
انقلاب فرهنگی بود، انسانی که در نهایت
ایمان و علم و آگاهی، همواره در کنار بزرگانی
چون شهید دکتر بهشتی، شهید دکتر باهنر و
دیگر دانشوران زیست و مبارزه کرد و خود در
سنگر علم و اندیشه به نشر معارف و حقایق
اسلامی مبادرت نمود و برای عملی ساختن
طرح های فرهنگی ـ تبلیغی خویش در
عرصه های گوناگونی حضور یافت و از
تهدیدهای عوامل ساواک و نقشه های شوم
جرثومه های نفاق هراسی به خود را نداد.
تأسیس کانون دانش آموزان قم به کمک
آیت اللّه بهشتی، حضور مؤثر در دبیرستان
دین و دانش قم، تشکیل مجمع
اسلام شناسی، فعالیت در مکتب الرضا(ع)،
تأسیس انجمن کاوش های دینی و علمی در
دماوند، تلاش های علمی و آموزشی در
مسجد جاوید، تشکیل کلاس های فوق العاده
در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به همراه
شهید مطهری و بنیان نهادن مسجد قبا و
تبدیل نمودن این مرکز عبادی به کانون
مبارزاتی و سیاسی از جمله اقدامات مؤثر
شهید آیت اللّه مفتح می باشد.

در پایان ماه رمضان سال ۱۳۹۸ه··· .ق
مقارن سال ۱۳۵۶، آن شهید نماز عید فطر را

با حضور هزاران نفر در زیر برق سلاح ها و
حضور نظامیان تا دندان مسلح رژیم طاغوت
برگزار کرد و در سال بعد نماز عید فطر در
تپه های قیطریه به امامت آن شهید بزرگوار
برگزار شد که پس از آن اولین تظاهرات
میلیونی در تهران به راه افتاد. بعد از انجام
این راهپیمایی، در تهران حکومت نظامی
اعلام گردید و کشتار هفده شهریور اتفاق
افتاد. با تشکیل شورای انقلاب از سوی امام
خمینی، آن اندیشمند مبارز حوزه و دانشگاه به
عضویت این شورا در آمد و به هنگام بازگشت
شکوهمند امام به سوی میهن در کمیته
تدارک استقبال از آن رهبر فرزانه حضوری
فعال داشت. آخرین مسئولیت وی سرپرستی
دانشکده الهیات و عضویت در شورای
گسترش آموزش عالی کشور بود که به خوبی
در این سنگر انجام وظیفه نمود.

شهید مفتح که در حوزه به درجه اجتهاد
نائل آمد، تحصیلات دانشگاهی را در رشته
الهیات و معارف اسلامی تا سطح دکترا ادامه
داد و در زمینه های حکمت، کلام و اخلاق
تألیفات باارزشی بر جای نهاد.^(۱)

پدر و مادر

روحانی فرزانه و عالم متعهد
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود
مفتح، از واعظان مشهور شهر همدان بود که
در کمال اخلاص، زهد، صداقت و قناعت
زندگی می کرد و در بین مردمان این سامان
احترامی بسزا داشت. وی علاوه بر سخنوری
و تبلیغ بر فراز منبر، به تدریس دروس ادبیات
فارسی و عربی در حوزه علمیه همدان
مشغول بود. او به خاندان رسالت و عترت
ارادت می ورزید و چون در ادبیات و زمینه های
ذوقی تبحر و توانایی داشت؛ اشعار زیادی در
مدح، مَنقبت و رثای اهل بیت سرود.^(۲) وی

دو ماه پس از شهادت فرزندش دکتر مفتح،
دار فانی را وداع گفت. مادر شهید مفتح،
حاجیه خانم فاطمه ثمالی، همسر را در مسیر
تلاش های فرهنگی و تبلیغی یاری مهربان و
رئوف بود و می کوشید شرایطی را در خانه
پدید آورد که منجر به شکوفایی معنویت در
آن گردد. این بانوی نیکوسرشت در سال
۱۳۵۴ه··· .ش دار فانی را وداع گفت.^(۳)

ولادت

محله چهل پله همدان، کوچه های
باطراوتی دارد چرا که شکوفه های سیب و
بادام و خوشه های انگور، فضای آن را بانشاط
و معطر می نماید. حال و هوای معماری
کوچه ها و معابر و خانه ها و سنگ فرش محله
خاطراتی معطر همراه با هویت بومی و صفای
نیاکان را در اذهان تداعی می کند. اواخر خرداد
سال ۱۳۰۷ه··· .ش و آخرین روزهای بهار است.
درِ خانه مرحوم محمود مفتح به رغم کهنگی
و فرسودگی ساختمان، زندگی و پویایی
حضوری سبز و خرّم دارد، خاک نمناک آن
معنویت و صداقت را در فضا پراکنده می سازد،
در جای جای این خانه شادمانی و شور و
شوق موج می زند. اهل خانه در انتظار ولادت
کودکی لحظه شماری می کردند که بعدها
حیاتی جاویدان و کارنامه ای درخشان را از آنِ
خویش کرد. شیخ محمود هیجان زده و در
حالی که چشمانش برق می زد منتظر بود که
غنچه پرباری را نظاره گر باشد. زیر لب با
خدای خویش در حال راز و نیاز بود و از
پروردگار خویش مصرانه و عاجزانه
می خواست به پاس خدمت در کسوت
روحانیت و در مقام یک واعظ عاشق در
مجالس و محافل مذهبی، طفلی
ستوده خصال و عاشق مکارم و فضایل به او
عطا نماید. نجوای شیخ محمود همچنان

استمرار داشت. لحظات به تدریج سپری
می شدند. ۲۸ خرداد فرا رسید. در چنین روزی
و در چتر شکوفه خیز بادام ها و برگ های
تاک ها نویدی پرامید به پدر داده شد و فضای
خانه آکنده از حضور کودکی گشت که او را
محمد نامیدند.

فصل رویش

دوران کودکی این نوزاد، تحت تربیت
سالم خانواده ای پاک نهاد، پدری دانش دوست
و مشتاق خاندان رسالت سپری گشت.
دانش طلبی در پرتو معنویت از همان اوان
زندگی با جانش عجین شد و محمد علم و
عمل صالح را از پدری پارسا و مادری
فضیلت پرور و در کلاس خانوادگی آموخت،
بی آنکه پایش بلغزد، گام در طریق صلاح و
فلاح نهاد و به دنبال کمال و خوبی ها رفت تا
آنکه به حریم مردان خدا راه یابد. او از همان
ایام کودکی به اطرافیان نشان داد که هوش
سرشاری دارد. گرچه با طبع کودکی به دنبال
حشرات می دوید، از درختان بالا می رفت، از
روی بوته ها و گل ها می پرید و به جست و
خیز و بازی مشغول بود، همواره همراه با این
رفتارهای خردسالی به نشانه های الهی فکر
می کرد، از نغمه پرندگان و صدای برگ ها که
نسیم فرحزایی آنها را به حرکت در می آورد
احساس معنوی به او دست می داد، گویی
تسبیح موجودات را به گوش جان می شنید.
خداوند اشتیاقی را در اعماق وجود محمد
کوچولو نهاده بود که جاذبه جاویدانش او را از
دنیای گیاهان، وحوش و اشکال و صورت ها
به دیار قدس و ملکوت می کشانید. بازی های
کودکانه اش انبساط خاطر و نشاطی بود از
برای شنیدن و دانستن و فهمیدنِ هر آنچه
آینده او را شکل می داد. مادر مهربانش در
پرورش محمد و آموختن آداب نیک انسانی
نقشی بس ارزنده و آموزنده داشت.
زمزمه های محبت او و کلام تأثیرگذار پدر و
هر آنچه که در محیط پیرامون خویش در
عالم پر احساس کودکی می دید همه جلوه ای
معرفتی و روحانی داشت. حیاط نسبتا وسیعی
اما سنتی، باصفا و صمیمی، باغچه پر از گل و
سبزی، چاه آب و حوض میان خانه و
کوچه باغ های محله خاطرات آرام بخشی را در
ذهن محمد نشانیده بود که هر وقت از ذهن
خویش عبور می داد، موجی از نشاط و سرور
در سیمایش هویدا می گردید.

دوران دانش اندوزی

هفت بهار که از دوران زندگی محمد
گذشت، پایش به سوی مدرسه گشوده شد و
به فراگیری دروس مقطع ابتدایی روی آورد.
از همان دوران، گه گاهی همراه پدرش به
مجالس وعظ و سخنرانی می رفت و برخی
مواقع پس از پایان سخنانِ پدر و قبل از آنکه
او از منبر پایین بیاید، با صدای زیبا و جذاب
خویش با سروده هایی ذکر مصیبت
اهل بیت(ع) را بر زبان جاری می ساخت،
شیوه ای که در مجالس سوگواری به
«پامنبری» معروف می باشد و بین شیعیان
سابقه ای دیرینه دارد. محمد از پدر مقدمات
ادبیات فارسی و عربی را به خوبی آموخت و
نیز ذوق ادبی و جنبه های ادبی را نزد پدر
شکوفا ساخت و پس از اتمام دوران دبستان
به تشویق پدر و بنا به اشتیاق درونی و
استعداد درخشانی که در وجودش نهفته بود به
حوزه علمیه همدان پای نهاد. در این مکان
مقدس، مرحوم آیت اللّه آخوند ملاعلی
همدانی جرعه هایی از چشمه اندیشه را در کام
محمد نوجوان ریخت و در تکوین
اندیشه های آن شهید نقش بارز و ارزشمندی
را عهده دار گردید.^(۴)

در واقع سال ۱۳۱۵ه··· .ش برای محمد
به یادماندنی اما توأم با تعهد و پذیرش
مسئولیتی خطیر بود. او در این ایام، خود را در
اقیانوس حوزه علمیه غوطه ور می دید. آشنایی
با فرزانه نامداری چون ملاعلی همدانی
عطش علمی و فکری او را مضاعف ساخته
بود. او هفت سال در حوزه علمیه همدان به
تحصیل و فراگیری معارف دینی اهتمام
ورزید و در پرتو انوار اساتید این مرکز علمی،
آرام آرام به ساحل حکمت و معرفت نزدیک
می شد. آموخته هایش در سنین نوجوانی او را
دچار تحولی درونی و ژرف ساخت و فرا گرفت
که چگونه مسیر زندگی خویش را در امتداد
حق و حقیقت ادامه دهد، رسالت خویش را
درک کند و از انجماد، سکون و بیهودگی
بپرهیزد. آموخت که قلم را بر دست گیرد و با
نوشتن به جامعه روشنی بخشد و بر زبان آورد
آنچه را افراد اجتماع بدان نیاز دارند. تحصیل
در مدرسه همدان سرمنشأ بسیاری از
تلاش های فرهنگی و علمی محمد گردید.
مجاهدت ها و حرکت های تبلیغی که برای
نجات نسل جوان و بیان آرمان های امام
خمینی انجام شد.^(۵)

اقامت در شهر مقدس قم

شهید آیت اللّه دکتر مفتح پس از آنکه
مقدمات علوم عربی، فقه و بخشی از منطق را
نزد پدر و اساتید حوزه همدان آموخت تصمیم
گرفت به شهر مقدس قم مهاجرت نماید.
سرانجام عصر یکی از روزهای پاییز سال
۱۳۲۲ه··· .ش در حالی که خورشید رفته رفته
سفره زرین خویش را جمع می کرد و می رفت
که در پسِ کوهها پنهان شود، نوجوانی باوقار
با روحی سرشار از اشتیاق به معارف معنوی و
حقایق ملکوتی و با دلی مشحون از امید و
انبساط توأم با ابتهاج وارد شهر قم گردید.

گرچه هجرت او در پاییز برگ ریزان صورت
گرفت اما به دیاری باکرامت آمد تا در بوستان
فضیلت و بهشت مکارم همچون گل های
بهاری به شکوفایی کامل برسد و عطر
روح نواز و دلپذیر خویش را در مشام تشنگان
دیانت پراکنده سازد و خود نیز از خرمن دانش
بزرگان آن سامان بهره مند شود. پس از گشت
و گذاری آمیخته با شوق در معابر و کوچه های
قم به حرم مطهر حضرت فاطمه
معصومه(س) رفت و زیارت بارگاه این بانوی
آسمانی، غبار خستگی راه و غم جدایی از
خانواده و خویشاوندان را از تن و روح خویش
بیرون آورد و در جوار آن آستان مبارک سراغ
مدرسه دارالشفاء را گرفت تا در آن مکان
وجود خویش را در چشمه دانش اهل بیت(ع)
شستشو دهد.

اگر چه مدرسه علمیه همدان جوابگوی
هوش و نبوغ فوق العاده اش نبود اما درس
باحلاوت و پرخاطره پدر و استاد ارجمندی
چون آخوند ملاعلی همدانی سرآغاز هجرتی
گردید که محمد را از برای فرا گرفتن علوم
حوزوی در سطح بالاتر، مهیای سفر می کرد.
زندگی جدید او در نهایت سادگی و قناعت در
حجره ای کوچک و نمور در مدرسه دارالشفای
قم همچون دیگر جویندگان دانش دینی آغاز
گردید. او به رغم این دشواری ها و تنگناها با
جدیت و تلاشی تحسین برانگیز به کسب
معارف روی آورد. ذوق سرشار و استعداد عالی
به همراه اهتمامی بااهمیت و وجود اساتیدی
برجسته موجب گردید تا مفتح رسائل،
مکاسب و کفایه را در طول سال های ۱۳۲۴ ـ
۱۳۲۲ه··· .ش به سرعت فرا گیرد و خود در زمره
اساتید حوزه قلمداد گردد.^(۶)

از دیدگاه محمد، زیستن در قم و تحصیل
علم و کمال بسیار لذت بخش و شیرین بود. او
فلسفه، عرفان، دروس خارج فقه، اصول و
اخلاق اسلامی را در عالی ترین سطح از
محضر امام خمینی فرا گرفت و رابطه وی با
آن رهبر فرزانه از روابط استادی و شاگردی
فراتر رفت و به پیوندی صمیمانه و عاطفی
تبدیل گردید.^(۷) استادان دیگر او در حوزه قم
آیت اللّه حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی،
آیت اللّه حجت کوه کمری، و علامه طباطبایی
بودند.^(۸) در آن زمان مفتّح تنها فردی بود که
در حوزه علمیه قم در علوم قدیم و جدید
بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد و به
همین دلیل توانست در سال ۱۳۴۴ه··· .ش در
حوزه علمیه به درجه اجتهاد برسد و در همان
سال نیز موفق به اخذ دکترا از دانشگاه
تهران شود.^(۹)

تشکیل خانواده

با وجود آنکه محمد در علوم و معارف
اسلامی به عالی ترین درجه رسید، احساس
نمود وقت آن فرا رسیده است تا با تشکیل
زندگی مشترک، سنت پسندیده نبوی را لبیک
گوید. با خود نجوا می کرد آموختن با سختی و
مشقت همراه است و خستگی هر لحظه روح
و تن را آزار می دهد. زندگی آمیخته با تلاش
است و نشاط و مسرّت آن عاری از اندوه
نمی باشد و نگریستن از راه دل و جاری
نمودن جویبار عطوفت می تواند رنگین کمانی
را در آسمان عمر و حیات دنیوی آشکار سازد
که تا حدودی فرسودگی ها را کم نماید و این
همان چیزی است که قرآن بر آن تأکید
می کند: «وَ مِنْ آیاتِهِ اَن خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ
اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلیها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَودَّهً
وَ رَحْمهً؛^(۱۰)

و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از
جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان
آرامش یابید و میان شما دوستی و
مهربانی نهاد.»

آیت اللّه مفتح برای ازدواج در پی کسی
بود که سنگ صبور و رازدار لحظه های
تنهایی او باشد. همسر شایسته ای که محمد
از اندیشه ها و آرمان های خود برایش سخن
گوید و او را در لحظات حساس زندگی و
مسئولیت های خطیری که بر دوش دارد یاری
دهد. با این انگیزه، محمد در سال ۱۳۲۸ه··· .ش
و در سن ۳۱ سالگی عازم همدان گردید تا در
شبی خاطره انگیز و به یادماندنی به منزل
آیت اللّه حیدرعلی جابری انصاری برود و تنها
دخترش را از ایشان خواستگاری نماید. این
عالم وارسته مدرّس برجسته ای در حوزه
مقدس نجف به شمار می آمد که بر حسب
وظیفه شرعی و ادای تکلیف و