پاورپوینت کامل گوهری شویم تا لایق گوهر شویم ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گوهری شویم تا لایق گوهر شویم ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گوهری شویم تا لایق گوهر شویم ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گوهری شویم تا لایق گوهر شویم ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۱۲
ربابه خاتون پیله فروش، هنرمند گره چین
خانم «ربابه خاتون پیله فروش»، یکی از
زنان موفق کشورمان است که سال هاست
علاوه بر تدریس در دانشگاههای مختلف به
گره چینی و طراحی هندسه نقوش نیز
می پردازد. وی جزء معدود هنرمندان ایرانی
است که در این زمینه فعالیت می کند. حتی
بعضی نمونه های کاری ایشان کاملاً بی نظیر
بوده و ابداع خود ایشان است.
برای آشنایی بیشتر، از خودتان
برایمان بگویید.
من در قزوین متولد شده ام. ولی همه
جای ایران مال من است و من برای همه
جای ایران هستم. عاشقانه زندگی را دوست
دارم و سعی می کنم واقعا زندگی کنم.
یکی از سعادت هایی که در زندگی
داشته ام این است که همواره در اطرافم
جوانانی پاک و پرشور هستند جوانانی که
نگذاشتند غبار پلیدی بر روح و جسم من
بنشیند و آن را با صفای وجودشان صیقل
داده اند. صفای آنها با هیچ عیاری قابل
سنجش نیست. لازم است بگویم از صداقت،
صمیمیت و محبت شان همیشه سپاسگزارم.
کمی هم از دوران نوجوانی تان تعریف
کنید.
در یک خانواده مذهبی و ساده بزرگ
شدم. پدرم بازاری و مادرم خانه دار بود. با
اینکه خانواده ام مذهبی بودند ولی تعصب های
بیجا وجود نداشت. آنها به دخترها بسیار ارج
می دادند و در مواقعی حتی بیشتر از پسران به
آنها میدان می دادند و هیچ گاه مانع
فعالیت های علمی و اجتماعی ما نمی شدند.
به همین دلیل من توانستم با آسودگی خاطر
و حمایت خانواده در رشته کاشیکاری که در
آن زمان برای دختران چندان مقبول نبود،
ادامه تحصیل دهم.
چطور با مشکلات دوران نوجوانی
دست و پنجه نرم می کردید؟
مشکل خاصی در دوران نوجوانی
نداشتم، چون همان طور که گفتم تحت
حمایت خانواده بودم ولی گاهی وقتی که
مشکلی پیش می آمد با حضور مادربزرگ حل
می شد. مادربزرگ در خانه مجاور ما زندگی
می کرد. باید بگویم که من بسیاری از
درس های زندگی را مثل درس اخلاق و
آشپزی و غیره را از ایشان آموختم. وی حلاّل
مشکلاتم بود و با درایت و تجربه ای که
داشت همواره راهنمای من بود.
بعدها در سال های همزمان با دانشگاه که
در رشته صنایع دستی دانشگاه الزهرا
تحصیل می کردم، تنها برادرم در بستر بیماری
افتاد. این دوران، لحظات سختی برای من
بود چرا که پس از سیزده سال تلاش بی وقفه
که برای بهبود حال او انجام می دادیم،
متأسفانه او را از دست دادیم. من هم سعی
کردم با درس هایی که از زندگی آموخته بودم
تا اندازه ای خود را تسکین دهم و این ناراحتی
بزرگ را تحمل کنم.
چطور با رشته های هنری و بخصوص
رشته کاشیکاری آشنا شدید؟
هنر در خانواده ما جایگاه ویژه ای
داشت. همیشه به خاطر هنرم مورد تشویق
خانواده بوده ام. وقتی خط می نوشتم و یا
نقاشی می کردم دقیقا مانند زمانی که در درس
حساب بیست می گرفتم، تشویق می شدم.
منظور این است که هم به هنرم و هم به
تحصیلم اهمیت می دادند. خوشبختانه در
دانشگاه نیز در رشته صنایع دستی ادامه
تحصیل دادم که قرابت زیادی با رشته مورد
علاقه ام داشت.
پدرم در بازار قزوین کار می کرد. اطراف
بازار بناهایی از جمله مسجد «نبی» و
سراهایی با کاشیکاری بسیار غنی وجود
داشت. اولین گرایش هایی که مرا به
کاشیکاری و گره جذب کرد، مربوط به دیدار
من از این بناها بود. وقتی به آنجا می رفتم
زیبایی و عظمت هنر، مرا می لرزاند. مسجد
نبی، ورودی طویلی دارد که کاشیکاری بسیار
زیبایی دارد. این ورودی طویل شاید برای من
یک راه بود به عالم بزرگ کاشی و گره؛ یک
انتظار طولانی که بالاخره به نور ختم می شد.
در آن سال ها اولین زنی بودم که تیشه به
دست گرفتم و کاشی تراشیدم و از طریق
کاشیکاری به گره کشانده شدم. هندسه،
نقوش هندسی و گره همیشه برایم جذاب و
جالب بوده است.
گره چیست و چه جایگاهی در هنرهای
ایرانی دارد؟
می توان گفت گره یک غزل تصویری
است و بی تردید اوج هنر تصویری است.
کاربرد آنها در تمام رشته های صنایع دستی
مشهود است، از جمله می توان به صنایع
دستی وابسته به معماری اشاره کرد؛ نظیر
گچبری، آینه کاری، آجرکاری، کاشیکاری و …
در هنرهای دیگر مانند خاتم، نگارگری و …
نیز کاربرد دارد.
هنرهای اصیل ایرانی در مقایسه با
هنرهای خارجی چه جایگاهی دارند؟
هنرهای اصیل ایرانی از گذشته بسیار
دور جایگاهی جهانی دارد و مدح و ستایش
همگان را برانگیخته است. چون جذابیت آن
فقط مربوط به زیبایی ظاهری آن نیست.
شاید بتوان گفت آنچه هنر ایرانی را در جهان
معنی دار کرده و در موزه ها جایگاهی خاص به
آن بخشیده، بیشتر مربوط به باور هنرمند از
هنر است. هنرمند، هنر را وسیله و راهی برای
پیمودن کمال یافته و با اندیشه و احساس
صادقانه، درونش را متجلی کرده است.
استادان تان چه تأثیری در زندگی و
هنر شما داشته اند؟
در واقع من حیات حقیقی خود را
مدیون اساتیدم می دانم. این اعتراف که
سال هاست در سر کلاس های تدریسم تکرار
می شود، فقط شاگردیِ مطلق مرا بیان
می کند، و گرنه از عظمت این عزیزان فقط
قطره ای دریافت کرده ام. در محضر مرحوم
دهنوی، نقش های گردان و قلمزنی آموختم.
در محضر استاد شعرباف با گره چینی و
رسمی بندی مقرنس و دیگر تزئینات وابسته
به معماری آشنا شدم و دکتر محمدیوسف
کیانی، شخصیت علمی مرا شکل داد. به من
آموخت چگونه ببینم، چگونه بنویسم و
چگونه بیان کنم. افتخار بسیار بزرگی است که
زیر سایه این بزرگان توانستم گام کوچکی
حداقل در ارتقای خود بردارم.
اوج تکامل هنر گره سازی را در چه
دورانی می بینید؟
گره همیشه در اوج بوده است. نقوشی
را که در تپه سیلک می بینیم، می توانیم در
دوره ای دیگر در گنبد کبود هم ببینیم و یا در
سلطانیه بیابیم و تمامی این گره ها در عظمت
و زیبایی بی نظیر هستند. اما اگر بخواهیم
دوره ای را اوج گره بگوییم آن دوران مربوط
به دوران ایلخانی، در بنای سلطانیه است. اوج
کاربرد گره در نگارگری را می توان در مکتب
هرات دید … ولی کاربرد گره در صنایع دستی
و صنایع دستی وابسته به معماری، از جمله
گچبری، کاشی، آینه، آجر و … در دوران
مختلف متغیر است. گره همیشه گره است و
هیچ گاه از آن نظم و زیبایی خارج نشده است.
هنر سنتی و هنر مدرن را چگونه
تعریف می کنید و آیا مخالف هنر مدرن
هستید؟
به نظرم هنر، فقط هنر است؛ سیر
تکاملی ندارد. هنر مردم بدوی همان قدر
ارزشمند است که هنر مردمان قرن بیست و
یکم. اصل هنر یک معناست؛ اما آن
تقسیمات که انجام شده گاه مورد تردید واقع
می شود، منظورم جایگاه تقسیمات است نه
خود آنها. مثلاً ما نمی توانیم بگوییم رئال
بالاتر از کوبیسم یا برعکس است، هر دو هنر
است و از نظر طولی نمی توان آن را نقد و
بررسی کرد. محتوا مهم است، هنر را می توان
شاخه بندی کرد. بنابراین اگر از واژه سنتی
منظور «هنر قدیمی»، «هنر کهنه» و «هنر
دیرین» باشد، به نظر می رسد دچار مشکل
شده ایم؛ یعنی از همان ابتدا در تعریف مشکل
پیدا کردیم اما اگر منظور «هنر سنتی» هنری
است که بارِ فرهنگی سالیان دراز را بر دوش
می کشد، متعلق به یک تمدن باروری است که
سالیان دراز توسط انسان هایی اندیشمند رشد
کرده، بالغ شده و اکنون بر فراز آن، فراز دیگر
باید گذاشت. این تعریف از هنر سنتی یک
اصل پویا و زنده را بیان می کند، یعنی هر دم و
هر روز باید تولدی دیگر داشت. پس این هنر
نمی تواند کهنه شود. نمی تواند غیر مدرن (نو)
باشد. به همین دلیل ما هنر سلجوقی تا
آل بویه، صفویه و خوارزمشاهی و … داریم. با
این بُعد مکانی متغیر و بعد زمان باز هم هنر
ایرانی، ایرانی است. حتی اگر حکومت ایرانی
نبود، هنرمند که ایرانی بود! در مقابل تعریف
از هنر مدرن اگر منظور فقط پدیده های نویی
است که هیچ ربطی به فرهنگ و تمدن یک
سرزمین نداشته باشد در واقع بی ریشه و
بی هویت باشد، باید با تردید نگریست و
همچنان به دنبال معنای دیگر گشت. چرا که
به نظر می رسد که هنر نمی تواند بی هویت
هنرمند و دور از اصل انسانی هنرمند شکل
گیرد.
آیا در زمینه تدریس هنر گره سازی هم
فعالیت دارید؟
سال هاست در این زمینه فعال هستم.
به طور جدی بعد از سال ۱۳۷۰ در دانشگاهها
تدریس می کنم. همیشه هم سعی کردم گفتار
استاد بزرگوارم، «شعرباف» را ساده و قابل
تفهیم برای نسل دانشگاهی امروز بیان کنم.
به همین دلیل روش خاصی بر مبنای آموزش
استاد بنا نهادم که به نظرم بسیار موفق بوده.
اگر چه تعداد دانشجویا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 