پاورپوینت کامل معجزه پول بهتر است یا … ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معجزه پول بهتر است یا … ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معجزه پول بهتر است یا … ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معجزه پول بهتر است یا … ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۱۲

با عرض سلامی گرم و دلنشین از سوی خواهر خوب و مهربان و
محترمت مهری به خواهری بی بخار و بی حال، به نام منیره خانم!

حالت چطور است؟ روبه راهی؟ اوضاع خانه در این یک هفته که
نبوده ام چطور است؟ خبری، اتفاقی، پیشامدی رخ نداده که اینجانب از آن بی خبر
بوده باشم و در خواب غفلت غوطه ور!

آقاجون و مامان بالاخره با فقدان گوهری مثل من کنار
آمده اند یا خیر؟ هر چه باشد بعد از حدود دو ماه تعطیلات تابستان خیلی سخت است
که دختر محبوب شان در شهری دیگر باشد و دور از خانواده! هر چه باشد من همان
هستم که خانه را با نور خود گرمی می بخشم و در دل همه از جمله آقاجون نور امید
می کارم و از همه مهم تر مثل تو آینه دق نیستم که مدام جلوی این دو گوهر رژه
رفته و اعلام کنم تمام خرج های شما بیهوده بود و من (یعنی تو) بیکارم! در هر
حال فعلاً از تو ناامید شده اند و به من امیدوارند هر چند تو هم قرار است به
زودی رخت و لباست را جمع کنی و زحمت همه را کم کنی اما تا وقتی پایت به خانه
شوهر نرسیده، هنوز احتمال نرفتنت باقی است و باید تدابیر امنیتی شدیدی اندیشیده
شود تا در صورت مزدوج نشدنت همه آماده باش بمانند و همچنان از تو به عنوان یک
خدمتکار تمام وقت کمال بهره را ببرند. بگذریم! از خواستگارها چه خبر؟ بالاخره
برای دیدن جناب عالی قدم رنجه فرمودند یا هنوز درگیر مشورت و استخاره و استعلام
و تحقیق هستند؟ من که از تعجب شاخ در آورده ام که این خانواده مرفه و پولدار
بی درد چطور شده تو را انتخاب کرده اند و این قدر هم پافشاری می کنند، البته
درست است که آقا داماد همکلاسی جناب عالی در دانشگاه بوده و بعد از چهار سال
خوب تو را شناخته اما جای تعجب اینجاست که چرا با شناختن تو دست به این عمل
احمقانه زده است، من که معتقدم این پسر عاشق که همین یک بهانه را برای ازدواج
با تو تراشیده احتمالاً از نظر آی کیو و ضریب هوشی در حد بسیار پایین به سر
می برند و مشکل دارند و به احتمال قوی تر مدرک لیسانس شان را هم با پول
بابایی شان گرفته اند و گرنه با آن شکل و شمایل عجیب و غریب و دستمال گردن
پدرشان که به قیمت فرش های خانه ما بود و خواهر و مادر محترم شان که از هر
انگشت شان هزار طلا و جواهر می بارید، چرا پا به خانه ما گذاشته اند؛ یعنی در
فامیل و خانواده خودشان کسی که بشود عاشقش شد و دل و قلوه گرفت و تحویل داد،
پیدا نمی شد؛ من که باور نمی کنم. از من می شنوی بهتر است کمی جدی تر به قضیه
بپردازی، هر چه باشد در این چهار سال که نبودی این من بودم که با خواستگاران
اَجق وجق تو سر و کله می زدم و حداقل یک پیراهن بیشتر از تو پاره کرده ام و دلم
برای تو که کله ات از حرف های عاشقانه پر شده و تجربه ای هم نداری می سوزد،
بالاخره یکی باید باشد که راه و چاره را نشانت بدهد. اما خودمانیم این وسط برای
یک موضوع بسیار مهم اندوهگین شدم آن هم قدرت پول و مال و ثروت است که هر چه
بگویم کم گفته ام چه تیغ برنده ای هم دارد. سنگ را هم نصف می کند چه برسد به دل
نازک و رئوف آقاجون و مامان!

از آن روزی که این خواستگار سمج برای تو پیدا شده مامان
ارتباطش را با خانواده دکتر قطع کرده چه برسد به خود آقای دکتر! تازه سخنان
حکیمانه ای هم می گوید که: «اگر درس و علم برای کسی کار می کرد الان شما دو تا
پادشاه مملکت بودید!»

من که بسیار از این جمله مامان دلخور گردیدم اما واقعا راست
می گوید از حق نگذریم در این زمانه پول بیشتر ارزش دارد، چنانچه علم را هم
می شود خرید چه برسد به قلب مشتاق پدر و مادر من و تو! فقط نمی دانم چرا معلمین
انشا دست از موضوع علم بهتر است یا ثروت برنمی دارند و هر بار موضوع کم
می آورند فورا همین موضوع را اعلام می دارند و تازه توقع دارند دانش آموزان هم
با کمال اطمینان بنویسند البته که علم بهترتر است! چه بگویم، هر چه این قضیه
مسکوت بماند بهتر است. هر چند نمونه این اعمال زشت بسیار زیاد دیده شده و کم هم
نیست از جمله در دانشگاه ما و در همین یک هفته!

ماجرا از آنجا شروع شد که دوست و همکلاسی آرام من یعنی سمیه
که به تازگی با یک آقای هم سطح و هم فکر خودشان که البته بسیار پولدار هم
می باشند ازدواج کرده و در سال تحصیلی جدید باردار می باشند. از آنجایی که قدرت
پول بر کسی پوشیده نیست و همسر سمیه ریاست یک بانک بزرگ را بر عهده دارند و
اتفاقا این موضوع هم برای یک سری از افراد دانشگاه پوشیده نیست؛ به همین دلایل
که دلایل محکم و قاطعی هم هست، همه بسیار بسیار هوای سمیه خانم را در دانشگاه
دارند و به او رسیدگی تام می کنند. البته من هم به عنوان دوست نزدیک این بانوی
خوشبخت از این توجه ها به نوعی برخوردار می شوم و از آن جمله به همین هفته
گذشته مربوط می شود.

القصه! من و سمیه پس از آنکه در سلف سرویس دانشگاه استراحت
کردیم به طرف پله های طبقه بالا که کلاس مان در آنجا بود حرکت کرده تا سرِ موقع
به درس و بحث مان برسیم. وقتی که استاد سر کلاس آمد و رسما درس خواندن مان آغاز
گردید، بنده متوجه گردیدم که کتابم را در طبقه پایین جا گذاشته ام و به همین
دلیل به سرعت از کلاس بیرون دویده و به دنبال کتاب سرگردان شدم و بعد از بسی
کند و کاو توانستم آن را بیابم و به طرف پله ها دویدم تا به سرعت در کلاس حاضر
شوم. اما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.