پاورپوینت کامل شیطان کنار ماست;بررسی تطبیقی سریال«او یک فرشته بود» و «اغماء» ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیطان کنار ماست;بررسی تطبیقی سریال«او یک فرشته بود» و «اغماء» ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیطان کنار ماست;بررسی تطبیقی سریال«او یک فرشته بود» و «اغماء» ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیطان کنار ماست;بررسی تطبیقی سریال«او یک فرشته بود» و «اغماء» ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۶
آمیزش دین و درام
مادی نمودن یک مقوله معنوی یک امر مذموم و ناشایست نیست،
زیرا در اسلام نیز وصف بهشت و جهنم با تشبیهات دنیوی و ملموس و یا تجلی خداوند
در کوه طور به شکل آتش برای موسای نبی(ع) ترسیم شده است. اما پرداختن به
شخصیت های خارج از دایره محسوسات مثل فرشته یا شیطان، به تبیین و تعریف جدیدی
نیاز دارد که غالبا منطق حاکم بر آن، متأثر از عالم معنا و روحانی است.
بنابراین در خلق داستان های مربوط به این موجودات غیرمادی، فقط نمی توان بر
خیال آفرینی های هنری و برداشت های شخصی تکیه کرد. زیرا مخاطب با توجه به
پیش زمینه های دینی اش با آنها نسبت برقرار خواهد کرد و اگر اصول درام با
آموزه های مذهبی مطابقت نداشته باشد، نه فقط حس اعتماد و همذات پنداری تماشاگر
نسبت به فیلم یا سریال مورد نظر، سلب می شود، بلکه به رهیافت های جعلی و
دروغینی از مبانی دینی نیز دچار می شود. زیرا مخاطب، ما به ازای بیرونی و قابل
شناسایی شخصیت هایی همچون فرشته و شیطان را در تعالیم دینی خویش جستجو می کند.
پس فیلمسازانی که در این زمینه جسارت به خرج می دهند و وارد چنین حیطه خطرناکی
می شوند، همواره باید مواظب باشند تا بر لبه تیغی که قدم برمی دارند، سقوط
نکنند؛ یعنی علاوه بر اینکه باید مراقب باشند تا اثر هنری شان به مجلس وعظ و
خطابه تبدیل نشود و جذابیت داستانی خود را از دست ندهد، همچنین باید بتوانند
پایبندی خود به اصول و مبادی دینی نیز حفظ نمایند.
رویکرد مجموعه تلویزیونی «او یک فرشته بود» در پرداختن به
مفاهیم مذهبی گامی به جلو تلقی می شود. این مجموعه برای نخستین بار شیطان را
میان انسان ها آورد و راههای نفوذ و تسلط او بر افراد را نشان داد.در ادامه
چنین روندی، امسال مجموعه تلویزیونی «اغماء» شیطان را در گستره وسیع تری به
تصویر کشیده است که نشان می دهد توانسته از اشکالات و نواقص سریال «او یک فرشته
بود» بپرهیزد و شکل کامل تر و درست تری را از شیطان نشان دهد که علاوه بر
جذابیت های نمایشی، به آموزه های دینی نیز تقرب بیشتری داشته باشد.
آنچه از مبانی اسلامی به ما رسیده است، نشان می دهد که
امکان تجسم انسانی شیطان وجود دارد. در تفسیر بعضی از آیات کریمه و روایات
مربوط به آن آمده که شیطان برای تحقق اهداف خویش بر روی زمین، در صورت انسانی
متمثل شده است.
برای مثال می توان به حضور شیطان در شکل پیرمردی از اهالی
نجد در مجلس شورای دارالندوه که مربوط به مکر و توطئه چینی کفار برای کشتن
پیامبر اکرم(ص) در مکه است اشاره کرد.
آنچه از مبانی اسلامی
به ما رسیده است،
نشان می دهد که امکان تجسم انسانی شیطان وجود دارد.
در تفسیر بعضی از آیات کریمه و روایات مربوط به آن آمده
که شیطان برای تحقق اهداف خویش بر روی زمین،
در صورت
انسانی
متمثل شده است.
مهم ترین شبهه ای که
در زمینه وجود شیطان
در «اغما» در اذهان
شکل گرفته است،
ظهور او در شخصیت
«الیاس» است،
در قالب فردی با ظاهر
مذهبی و سلوک عرفانی
و سابقه کرامت!
مهم ترین شبهه ای که در زمینه وجود شیطان در «اغما» در
اذهان شکل گرفته است، ظهور او در شخصیت «الیاس» است، در قالب فردی با ظاهر
مذهبی و سلوک عرفانی و سابقه کرامت!
درک این نکته به علت تازگی و بکر بودن خود با سوء
برداشت های مختلف همراه شده است و حتی عده ای تصور کرده اند که این موضوع، موجب
تخریب چهره افراد مؤمن و دیندار می شود به همین علت در برابر سریال «اغماء»
موضع انتقادی گرفته اند. در حالی که پرداختن به چنین مضمونی که جسارت قابل
تحسین سازندگانش را نشان می دهد، باعث می شود مخاطب به رهیافت های تازه ای از
مفاهیم دینی نایل آید.
در مبانی اسلامی بارها اشاره شده است که شیطان می تواند به
شکل هر موجودی اعم از انسان و یا غیر انسان (به غیر از صورت مبارک پیامبر
اکرم(ص) و اهل بیت معصوم(ع)) در آید و از راههای مختلف در ایمان بندگان خدا
رسوخ کند.
در واقع شیطان برای فریب و گمراهی انسان ها از دام های
متفاوتی استفاده می کند و هر کس را به طریقی مناسب با شخصیتش می فریبد. بدیهی
است وقتی می خواهد سراغ انسان مؤمنی مثل دکتر «پژوهان» برود، نمی تواند در قالب
یک فرد گناهکار و منحرف ظاهر شود و به طور مستقیم او را به گناه فرا بخواند،
زیرا خیلی سریع دستش رو می شود و وی به ماهیت اهریمنی او پی می برد؛ بنابراین
دست به تلبیس و فریبکاری می زند و خود را به کسوت انسان مؤمنی با پیشینه حُسن و
کرامت در می آورد و با اختلاط حق و باطل وی را به وادی بی ایمانی می کشاند و به
بهانه اینکه او از جانب خداوند برگزیده شده و مأموریت نجات دیگران را یافته،
دکتر را در دام عُجب و خودبینی اسیر می کند. همانطور که شیطان برای گمراهی دختر
جوانی با خصوصیات «رُز» در چهره یک مرد جوان خوش قیافه و عاشق پیشه ظاهر می شود
تا با ابراز علاقه های رمانتیک، اعتماد قلبی او را جلب کند و وی را به سوی خود
بکشاند. زیرا همین دلبستگی و اطمینان باعث می شود تا به آموزه های فریبنده
شیطان گوش دهد و آنچنان از راه راست منحرف شود که بتواند شیطان را هم درس بدهد.
بنابراین مجموعه تلویزیونی «اغماء» با تبعیت و تقویت نکات مثبت «او یک فرشته
بود» سعی کرده است نمونه درست تری از شیطان را ترسیم کند.
جنسیت شیطان
وقتی قرار باشد، در یک درام، شیطان را در قالب یک انسان،
مجسم کرد، ضرورت ها و موجبیت های نمایشی، به الزام تعیین جنسیت مذکر یا مؤنث
برای شیطان منجر می شود. در حالی که قرآن صراحتا در آیات مختلفی بیان می کند که
فرشتگان موجوداتی مجرد و روحانی هستند که نمی توانند جنسیت مذکر یا مؤنث داشته
باشند.
در سریال «او یک فرشته بود» تمثل شیطان بر روی زمین در قالب
یک زن شکل می گیرد که بیشتر تحت تأثیر تعالیم تحریف شده در دین یهود و مسیحیت
است. حلول شیطان در کالبد یک زن برای فریب و گمراهی مرد از دیدگاه انحراف یافته
در تورات و انجیل که از تحریف و دخالت بشر مصون نمانده است، برمی خیزد. آنها
داستان هبوط حضرت آدم(ع) از بهشت را به گونه ای روایت می کنند که در آن شیطان
به صورت ماری بر حوا(س) ظاهر می شود و حوا(س) سبب می شود تا آدم (ع) نیز ازمیوه
ممنوع تناول کند و از بهشت رانده شود؛ در حالی که طبق آیات کریمه قرآن، شیطان
به هر دوی آنها نزدیک می شود و هر دو را همزمان می فریبد.
در مبانی اسلامی هرگز در باره رویارویی شیطان با زن و مرد
تفاوتی دیده نمی شود و شیطان توانایی گمراهی هر دو را دارد و برای فریفتن هیچ
یک از آنها نیاز به واسطه ای ندارد.
محدودیت موضوعی در «او یک فرشته بود» موجب می شود که شیطان
در قالب زن فقط به سراغ مردها برود و آنها را تحت نفوذ خود قرار دهد (مانند
بهزاد و پسر کوچکش) و اساسا کاری به کار زن ها ندارد و رؤیارویی اش با آنها مثل
«رعنا» و «عزیز» ویا «سحر» بیشتر به صورت حسادت های زنانه نسبت به آنها بروز
می کند. گویی این زن شیطان صفت برای انتقام گرفتن از همجنس های خود، دست به
فریفتن مردها می زند.
در «اغماء» نیز اگر چه مشکل جنسیت شیطان حل نشده و این بار
شیطان در قالب یک مرد نمایان شده است اما در اغفال و گمراهی میان زن ومرد
تفاوتی نمی گذارد و هر دو را به گناه فرا می خواند. اگر چه در «او یک فرشته
بود» نمایش شیطان در دو نقش «فرشته، زن» و «سرابی، مرد» صورت می پذیرد تا مسئله
جنسیت یک جانبه نشود؛ اما به دلیل تناقض در شخصیت پردازی آن دو، نتیجه مورد نظر
حاصل نمی آید. برای مثال «فرشته» در مقابل تسبیح و نور وجود «عزیز» منقلب
می شود و نیروی اهریمنی اش در برابر نیروی اهورایی مرد روحانی تضعیف می گردد و
به نوعی معنای کنایی «اغوذ بالله من الشیطان الرجیم» را تداعی می کند اما
«سرابی» به راحتی به مسجد رفت و آمد می کند و با دیدن روحانی نیز دچار هیچ ترس
و گریزی نمی شود. بنابراین قدرت شیطانی «فرشته» و «سرابی» که دو روی یک شخصیت
هستند از یکسانی و تشابه برخوردار نیستند و معنای مورد نظر را ایجاب نمی کنند.
شیطان برای فریب و گمراهی انسان ها از دام های متفاوتی
استفاده می کند و هر کس را به طریقی مناسب با شخصیتش می فریبد. بدیهی است وقتی
می خواهد سراغ انسان مؤمنی مثل دکتر «پژوهان» برود، نمی تواند در قالب یک فرد
گناهکار و منحرف ظاهر شود و به طور مستقیم او را به گناه فرا بخواند، زیرا خیلی
سریع دستش رو می شود و وی به ماهیت اهریمنی او پی می برد؛ بنابراین دست به
تلبیس و فریبکاری می زند و خود را به کسوت انسان مؤمنی با پیشینه حُسن و کرامت
در می آورد و با اختلاط حق و باطل وی را به وادی بی ایمانی می کشاند و به بهانه
اینکه او از جانب خداوند برگزیده شده و مأموریت نجات دیگران را یافته، دکتر را
در دام عُجب و خودبینی اسیر می کند.
در مبانی اسلامی
هرگز در باره رویارویی
شیطان با زن و مرد
تفاوتی دیده نمی شود
و شیطان توانایی گمراهی
هر دو را داردو برای فریفتن هیچ یک از آنها
نیاز به واسطه ای ندارد.
موجودی شیطانی و فتنه گر معرفی می کند، ممانعت می نماید.
هویت شیطان
قهرمانان ماورایی نیز در شخصیت پردازی خود تابع همان اصول
درام هستند، یعنی باید دارای سابقه و انگیزه مشخصی باشند. اگر چه ممکن است
انگیزه قهرمانان غیر انسانی به اندازه قهرمانان انسانی ملموس و عینی نباشد اما
باید منطقی و قابل درک باشد.
در «او یک فرشته بود»، «فرشته» طی یک تصادف رانندگی وارد
زندگی خانوادگی «بهزاد» می شود و به بهانه از دست دادن حافظه، گذشته و پیشینه
فردی و خانوادگی وی از داستان محو می شود و مخاطب فکر می کند با یک زن معمولی
روبه رو است ولی به تدریج با بروز نشانه هایی از قدرت مافوق بشری اش مثل فرار
از بهزیستی و یا برنده کردن «میثم» در بازی های کامپیوتری، ذهن مخاطب را به سوی
شخصیت غیر عادی و مرموز می کشاند .با بسط و گسترش داستان که وجوه اهریمنی
«فرشته» نمایان می شود، داستان او را در قالب شیطان معرفی می کند و از اینجا به
بعد شخصیت پردازی فرشته از او یک موجود ناقص الخلقه می سازد. در واقع نه شیطان
است و نه انسان! او گاهی مثل یک فرد عادی، غذا می خورد و می خوابد و حتی در
بعضی موارد خلق و خوی انسانی مثل برافروختن چهره موقع عصبانیت یا لرزش اندام
موقع ترس بروز می دهد و گاهی دست به سحر و جادو می زند، غیب و ظاهر می شود. او
با وجودی که از قدرت شیطانی برخودار است برای ظاهر شدن در نقش «سرابی» و حضور
در خانه وی، ناچار است که از خانه «بهزاد» غیب شود و یا برای مکالمه با «بهزاد»
از تلفن استفاده کند، در حالی که شیطان قدرت حضور همزمان در چند محل و چند نقش
را داراست و برای نفوذ در جان کسی نیازی به وسایل ارتباط جمعی ندارد.
شاید بتوان گفت شخصیت «فرشته» به تقلید از همان مدل غربی
خود یعنی «WITCH» است که به عنوان زنی زیبا با باطنی دیوسیرت در نقش جادوگر
ظاهر می شود و همین شباهت های او به ساحره ها از تأثیرگذاری وی به عنوان شیطان
می کاهد و مخاطب با او به عنوان عنصری تخیلی روبه رو می شود و هشدارهای اخلاقی
و دینی فیلم را زیاد جدی نمی گیرد.
اما در «اغماء» شیطان از هویت درست تری برخوردار است.
«الیاس» با یک سابقه منطقی و ملموس وارد ماجرا می شود. او بیماری است که دکتر
«پژوهان» و سایر پزشکان او را می شناسند و می دانند که بعد از شفایابی اش به
واسطه دعا، به طور ناگهانی غیبش زده است. اگر چه غیبت و ورود «الیاس» نیز دفعتا
اتفاق می افتد اما نویسنده به بهانه گریز مخلصانه «الیاس» از مطرح شدن به دلیل
کرامتش در شفابخشی خود، توجیه منطقی و دراماتیزه ای برای آن می آفریند.
غیب گویی های «الیاس» به جای آنکه مثل کارهای غیر عادی
«فرشته» از او یک جادوگر بسازد، بیشتر در جهت تکمیل چهره اولیایی و کرامت بخشی
هایش به کار می رود. به طوری که تا قبل از کشف هویت واقعی و نمایان شدن
جلوه های شیطانی «الیاس» مخاطب او را مأموری الهی در جهت نجات و تعالی روح دکتر
«پژوهان» می بیند و به او اعتماد کامل می کند و با آگاهی یافتن از ماهیت شیطانی
«الیاس» چنان ضربه غافلگیرانه ای می خورد که ناخودآگاه در درون خود احساس
می کند که چقدر سیمای ابلیس و فرشته می تواند به هم شبیه باشد و فاصله کفر و
ایمان آدم به اندازه یک آه و دم!
«الیاس» علاوه بر برخورداری از شخصیت پردازی جذاب تر و
دقیق تر نسبت به «فرشته» از لحاظ تطابق با آموزه های دینی نیز تأیید بیشتری را
به خود اختصاص می دهد. هر چند هنوز اشکالاتی در پردازش آن دیده می شود مثل
اینکه نمی تواند دریک لحظه واحد در چند مکان و چند نقش ظاهر شود.
بهترین صحنه تجلی شیطانی «الیاس» حضور وی در بیمارستان
هنگام مکالمه تلفنی دکتر «پژوهان» با اوست، به طوری که صحبت «الیاس» با دکتر
«پژوهان» در حالی که پشت او روی نیمکت نشسته است کاملاً صدای ذهنی شیطان و حضور
نامحسوس او را القا می کند.
اساسا در پرورش وجوه شیطانی «الیاس» از ریزه کاری ها و
جزئیات موجز و جذاب تری نسبت به «فرشته» بهره گیری شده است، مثل آزار واذیت
حیوانات یا حضور شبح وار و ناگهانی در پشت سر افراد، و از آن مهم تر مؤلفه های
قرآنی که در شناخت شیطان معرفی می شود، در او نمود بیشتری دارد، مانند قسم دروغ
خوردن برای باور دادن وسوسه ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 