پاورپوینت کامل رؤیای آن شب ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رؤیای آن شب ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رؤیای آن شب ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رؤیای آن شب ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۶
بر اساس خاطره ای از شهید حسن علی رضایی
اسپند بیاورید، امام می آید … بوی اسپند در فضا می پیچد.
چشم هایت را می بینم که از میان دود اسپند به من می خندد؛ صدایت در گوشم تکرار
می شود؛ اسپند بیاورید، امام می آید … .
دست به سویت دراز می کنم، می خندی، از من دور می شوی، دور و
دورتر. چهره ات در میان دود اسپند گم می شود، می دوم، در میان کوچه های روستا
می دوم، بوی اسپند همه جا را پر کرده، در چوبی همه خانه ها بسته است. بر دری
می کوبم، کسی در را باز نمی کند!
چادر خاکی ام در باد تکان می خورد، با یک دست چادرم را به
سر می کشم و با دستی دیگر بر دری دیگر می کوبم، کسی در را باز نمی کند! صدایت
از انتهای کوچه خاکی می آید؛ اسپند بیاورید … .
انتهای کوچه را غباری پر کرده، تو را در غبار می بینم،
پاهایم سست می شوند، بر خاک زانو می زنم، نفسم بند می آید؛ به سختی فریاد
می زنم: «پسرم، علی!» تو را گم می کنم.
از خواب می پرم، چشم که باز می کنم همه جا را تاریک
می بینم، تنها فانوسی که به دیوار آویز است، روشنایی کم سویی را روی دیوارهای
کاهگلی نقاشی کرده است.
پدرت خواب است، صدای آرام نفس هایش فضای اتاق را پر کرده.
خود را از گرمای رختخواب بیرون می کشم، از پنجره اتاق به درختانی چشم می دوزم
که شاخه هایشان در باد تکان می خورد و سایه وهم انگیزشان بر در و دیوار
می رقصد. آسمان سیاه است، هنوز تا صبح راه درازی است. خدایا! امشب چه شبی است؟
شاید تا صبح خبری از علی بیاورند! دلم آرام نمی گیرد، پلک هایم سنگینی می کند،
لب هایم خشک شده، باید بخوابم، باید زودتر شب را به صبح برسانم، دلهره ای به
جانم افتاده، صدای آرام نفس های او آرامم می کند؛ دراز می کشم و سرم را روی
بالش می گذارم، چشمانم را می بندم. خواب آرام آرام وجودم را در بر می گیرد.
تو کبوتری در دستانت گرفته ای و می دوی و من به دنبالت
پله های سنگی را دو تا یکی طی می کنم.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 