پاورپوینت کامل لبخند; از کفش دزدی تا خواستگاری ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لبخند; از کفش دزدی تا خواستگاری ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لبخند; از کفش دزدی تا خواستگاری ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل لبخند; از کفش دزدی تا خواستگاری ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۹۰

با سلام خدمت خواهری که مرا عزیزتر از جانش می شمارد و هر
لحظه منتظر جانفشانی برای بنده است تا نهایت محبت و علاقه اش را به من برساند.

حالت چطور است؟ در سلامتی کامل هستی؟ مشکلاتت با مسائل
خانه داری حل شده یا اینکه باز هم دستت از ظرف شستن و جارو کشیدن پینه بسته و
مشغول مداوای دردهای خانه داری هستی؟ ببین عزیزم، از من می شنوی بهتر است به
خانه و وظایف خانه داری دل ببندی و سعی کنی آنها را به بهترین نحو انجام دهی،
بالاخره هر چه باشد قرار است به زودی در عید قربان عروس شوی و برای همیشه پای
گاز بایستی و برای همسر بهتر از جانت هنرنمایی کنی! به هر حال شغل جدیدت و
همچنین مرکز جدید حکمرانی ات یعنی آشپزخانه برازنده توست و امیدوارم در آن موفق
باشی. راستی شنیده ام آقای داماد پولدارمان سرسختانه پشت در نشسته و تا تو را
با خودش همراه نکند دست بردار نیست! خدا شانس بدهد، من نمی دانم این آقای داماد
بر حسب چه دلایلی پا به خانه ما گذاشته و اینقدر پافشاری می کند. به هر حال یک
دختر بی هنر با یک لیسانس بدون استفاده و کمی تا قسمتی خرده شیشه به چه دردش
می خورد؟ به هر صورت امیدوارم خوشبخت باشی، حالا راستش را بگو قرار و
مدارهایتان را گذاشته اید یا هنوز خبری نیست و واقعا گذاشته اید تا من سر فرصت
برگردم و بساط عقد و عروسی به پا کنید؟

آنقدر برای اتفاقات خانه مخصوصا به تور انداختن یک آدم ساده
پولدار هول شده ام که یادم رفت احوال خانه و خانواده را بپرسم. مامان و آقاجون
چطورند، حال مامان را که خوب می دانم؛ به هر حال به آرزوی دیرینه اش می رسد و
می تواند از شرّ دختر بزرگش به طرز معجزه آسایی نجات پیدا کند و کلی جلوی زن
دایی و خاله و عمو و … قیافه بگیرد که دامادش از اهالی بهترالدوله و
مایه دارالسلطنه است و دخترش پیشانی بلند است و حتما چشم همه را از کاسه در
می آورد. خدا عاقبتت را بخیر کند. احتمالاً بعد از انجام مراسمات مربوطه باید
هر شب دوره یک خاندان برگزار شود تا همه جمع شوند و شما دو تا کلاغ عاشق را
ببینند و از قار قارتان لذت ببرند و درس عبرت بگیرند که دخترهایشان را به
آدم های مقبولی شوهر بدهند که بعدها بشود از جیب داماد راهی پیدا کرد و یک شعبه
بانک مادرزن جان در خانه احداث کرد. به احتمال زیاد از میان مدعوین قرار است
آنهایی که پسر داشتند و خانواده محترم ما را مورد توجه قرار نمی دادند در
اولویت باشند تا چشم شان در بیاید و به فکر دختر بعدی که من باشم بیفتند.

خلاصه مواظب باش در حین این عرض اندام ها و به رخ کشیدن ها
کسی آن وسط چیزخورتان نکند و با طلسم و جادو و جنبل شوهرجانت را از دستت
نربایند.

از حال آقاجون هم چندان بی خبر نیستم چون به خاطر جنابعالی
و احتمال ازدواج تان این ماه هزینه مرا نفرستادند و از پول توجیبی هم خبری نیست
به همین دلیل به محض اینکه برگشتم و مراسم شما انجام شد هزینه ام را از پول های
هدیه برخواهم داشت همراه با سود آن. از همین حالا آماده باش و سر کیسه ات را
محکم کن! البته ناگفته نماند که آقاجون از قضیه چندان راضی نیست، چند روز پیش
که تماس گرفته بودم تا آخرین التماس هایم را برای به دست آوردن پول توجیبی ام
به عرض پدرجان برسانم، شنیدم که مامان برنامه چند نوع میوه و چند نوع غذا و
انواع و اقسام هدیه ها را به آقاجون بیچاره گوشزد می کرد و در همین جا باید
بگویم دل ها بسوزد برای او که پول ندارد، بنزین ندارد و فقط دنبال برآورده کردن
آرزوهای دور و دراز همسر و دخترش می باشد. در ضمن کمی هم نگران این خواهر دور
مانده از وطن باش چرا که اگر ازدواج جنابعالی خرج زیادی داشته باشد به طور حتم
از شوهر دادن من بیچاره منصرف خواهد شد و ترجیح می دهد کوزه ای بگیرد سر و رویم
را با سرکه فرد اعلا بشوید چرا که احتمالاً خرجش کمتر خواهد بود.

داداش هادی هم که پا از دوره نوجوانی به جوانی گذاشته حتما
کمی غیرتی خواهد شد و کمی دستورات بی در و پیکر خواهد داد. خودت را ناراحت نکن
از اصول روزگار این است که گاهی سازهای مخالف بشنوی. برای اینکه بتوانی از این
خانه جان سالم به در ببری نیاز است که کمی سکوت کنی البته با چند اسکناس سبز و
آبی و قرمز که از جیب جوان بخت برگشته خواهد ریخت هم می توانی کمی جو خانه را
عوض کنی و برادر خوش غیرتت را سر کیف و قبراق کنی! امیدوارم در این سنگر پر تنش
موفق و پیروز باشی. این شتری است که درِ هر خانه ای می نشیند فقط مواظب باش که
افسارش را از دست ندهی.

باری اگر از احوالات من جویا باشی بد نیستم و حال و روزم بد
نیست و در اوضاع نسبتا خوبی به سر می برم مخصوصا با شیطنت هایی که با دوستانم
به راه می اندازیم، روزگار خوبی را می گذرانیم اما واقعا عجب جایی است دانشگاه!
هر چقدر هم پایت به پایگاههای تنبیه انضباطی باز شود و چشم حراستیان به تو
بیفتد، والدین را برای توضیح کارهای خلافت به حضور نمی طلبند و همه چیز را با
خودت حل می کنند این یکی از محسّنات چشمگیر و عالی دانشگاه است و گرنه از همان
روز اول آقاجون و مامان با آمدن من به دانشگاه مخالفت کرده از داشتن این دختر
شیطان و بی انضباط افسردگی مزمن می گرفتند. البته گفته باشم همه مشکلات از من
نیست. امان از دوست بد و رفیق نارفیق!

در دانشگاه م