پاورپوینت کامل خاتون خاک و افلاک (۷)زایش طوفان ۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاتون خاک و افلاک (۷)زایش طوفان ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاتون خاک و افلاک (۷)زایش طوفان ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاتون خاک و افلاک (۷)زایش طوفان ۱۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۹۲
«دخترم! هر سال جبرائیل یک بار قرآن را بر من نازل می کرد و
امسال دو بار بر من نازل شده است. دخترم این علامت پایان عمر من است … .»
غبار اندوهی تیره، انحنای کوچه های مدینه را به شب نزدیک
می کند، توفانی در انقیاد مرگ، کانون رسالت را نشانه گرفته و فرمانی از جانب
خدا، بال فرشته مرگ را به زمین کشانده است. ستاره ها از مناره ماه، روزهای
نیامده را هم صدای اشک های تو گریه می کنند، پلک تمام پنجره ها اشارت آشکار
دست های گشوده آسمان است و خدا بی قرارِ آمدن پیامبرش!
روزها در خروشی تلخ پیش چشمانت تکرار می شود … بیماری
پدر، به مسجد رفتن او برای حلالیت طلبیدن از مردم، به نبرد فرستادن اسامه و
سرپیچی بعضی از فرمان پیامبر در همراهی سپاه او و لطمه دردی عمیق از آن روز که
پدر گفت: «کاغذی بیاورید تا وصیتی بنویسم که پس از من هرگز گمراه نشوید»؛ و آن
مرد از اجابت فرمان رسول خدا سرباز زد که: «این مرد هذیان می گوید و کتاب خدا
برای ما کافی است.»
پیامبر خدا هنوز زنده است و اینان توطئه را آغاز کرده اند،
کنار بستر پدر زانو می زنی تا مانند کودکی هایت، در آغوش او بغض بشکنی که پدر
آرام و مهربان لالاییِ رفتن را در زایش توفانِ توطئه برای تو زمزمه می کند و
چشم هایت همزاد باران می شوند. با اشاره پدر سر فرو می آوری و او باز هم در گوش
تو زمزمه می کند … کسی نمی داند پدر به تو چه گفته است که تو این چنین
شادمانه لبخند زده ای، راز این سکوتِ نجوا را در قلبت نگاه می داری و آرام از
کنار بستر پدر برمی خیزی. سروری در جان تو نشسته است و آن سوتر علی ماتم نشین
رازی است که در نجوای تو با پیامبر گذشته است: «دخترم! تو اولین کسی خواهی بود
که از خاندانم به من ملحق خواهی شد؛ در بهشت منتظر دیدار تو خواهم بود.»
* * *
«ای ابوالحسن! این ودیعه خدا و رسول خدا در دست توست، پس
امانت پروردگار و پیامبر او را حفظ نما؛ ای علی! این دختر سیده زنان اهل بهشت
است. از گذشته تا به حال و آینده؛ سوگند به خدا به این مقام و مرتبت نرسیدم مگر
آنکه آنچه برای خود از خدا خواستم برای او نیز خواستم و خدایم هم آنچه خواستم
به او عنایت فرمود؛ برادرم علی! وای بر کسی که دخترم فاطمه را مورد ستم و ظلم
قرار دهد، حق او را به ناحق از او بگیرد، وای بر کسی که حرمت او را هتک نماید
… .»
عزیمتی ناگزیر در پیش است، ارتفاع التهابی تلخ، گلوگاه
کوچه های مدینه را به ماتم کشانده است. آیینه ها در تصرف انجمادِ اندوهی
بی مرهم اند و ستاره ها یکی یکی از آسمان چشم های تو فرو می ریزند. عزرائیل اذن
دخول می خواهد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 