پاورپوینت کامل وقتی عدو سبب خیر شود ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وقتی عدو سبب خیر شود ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقتی عدو سبب خیر شود ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وقتی عدو سبب خیر شود ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۰

با عرض سلامی گرم و بهاری به خواهر محترم و خانواده گرامیش.
امیدوارم سلام گرم و بهاری من را به خانواده ام برسانید و همه اش را صرف
خانواده همسرتان نکنید، چرا که این سلام گرم و بهاری، سلام گرم و بهاری ساده ای
نیست و خیلی با سلام های عادی فرق دارد سلام مرا به عنوان سلام یک مدیر عامل
انجمن دانشجویان موفق نویسنده از فرسنگ ها دور می شنوید.

حتما روی سرت دو عدد شاخ فرد اعلا سبز شده و انگشت سبابه ات
را هم گاز گرفته ای و حسابی درد دارد. بله فکر کردی همه مثل خودت هستند که فقط
پول خرج کنی و به زور و زحمت یک عدد مدرک کارشناسی خشک و خالی دریافت کنی و
تمام! خیر من از آن آدم ها نیستم و بالاخره جواب زحمات مادرجان و آقاجون را به
طرز صحیح و علمی خواهم داد اگر چه این راهها کمک های مالی نخواهد کرد اما همین
که برای آنها افتخارات علمی به دنبال داشته باشد و بتوانند یک سر و گردن از
بقیه پدر و مادرها بالاتر باشند، کافی است در ضمن پدر و مادرتان این قدر فهمیده
و با کمالات هستند که خودشان این طور چیزها را به خوبی می فهمند و از عهده درکش
برمی آیند و حسابی تشویقم می کنند به هر حال خوشحالم که آنها نیز خواهند فهمید
که خوشبختی به پیدا کردن یک شوهر پولدار در دانشگاه نیست (مثل تو) و اصولاً
دانشگاه را برای کسب افتخارات علمی گذاشته اند نه چیز دیگری و اگر تو
نتوانسته ای این کار را به انجام برسانی به دلیل عدم صلاحیت علمی ات بوده نه
چیز دیگر!

البته خیلی هم ناراحت نباش همین که به هر حال توانستی یک
آدم ساده و زودباور را پیدا کنی و با روبندیلت را از خانه پدری جمع کنی و عازم
خانه شوهر شوی برای تو یک موفقیت به حساب می آید پس خیلی هم ناامید نباش، در هر
صورت بهره های علمی و خلاقیت ها که یکسان نیستند.

بگذریم، از احوالات خانه چه خبر بالاخره جهیزیه ات را تکمیل
کردی یا نه؟ هنوز هم داری با مامان و آقاجون سر قابلمه و دیزی سر و کله می زنی؟
بیچاره آقاجون مگر چقدر درآمد دارد که بخواهد همه اش را صرف هزینه های تو بکند.
تازه مگر فقط همین یک بچه را دارد؟

با دستورات ریز و درشت و غرولندهای داداش هادی نوجوان چه
می کنی؟

فکر می کنم تلاش های شبانه روزی تو برای ولخرجی با اخم های
درهم تک برادر لوس مان بی نتیجه می ماند و حسابی نقشه هایت نقش بر آب می شود.

راستی بگو بدانم داماد عاشق و شیفته خانواده که در ابتدای
امر، مادیات برایش مهم نبود وقت پول خرج کردن که رسید سر کیسه را شل کردند یا
خیر؟ از من می شنوی گول قیافه مظلوم و ننه من غریبم مردها را نباید خورد حواست
را جمع کن! به هیچ وجه از موضع خودت عقب نشینی نکن چرا که امکان سوءاستفاده
بسیار زیاد است، گفتم سوءاستفاده، یاد سوءاستفاده هایی که به تازگی از آثارم
شده است، افتادم. به هر حال هر چه که باشد در حال حاضر بنده شخص معروفی هستم و
بسیار هم از جهت علمی و فرهنگی درجات بالایی دارم که البته شما از آن بی خبرید
و مطمئنم در صورتی که قضیه را برایت بنویسم شما هم سوءاستفاده خواهید کرد چه
کنیم دیگر معروفیت است و مشهوریت!

همان طور که در جریان هستی تعطیلات عید نوروز برای من
تعطیلات پرثمری بود و از آنجا که به علت داماددار شدن خانواده، پول ها همه صرف
هزینه های سنگین پذیرایی نوروز شد مجبور شدیم در خانه بمانیم و به در و دیوار
نگاه کنیم و برای گردش کنار باغچه نیم متری خانه نشسته و صفا کنیم. بگذریم که
شما از سفر نوروزی جا نماندید و با آقای همسرتان مسافرت های طول و درازی را
شروع کردید و ما به آتش شما سوختیم، اما باز هم معتقدم که نوروز امسال پربار
بود چرا که در روزهای بیکاری نشستم و چند قصه سر هم کردم و از میان آنها یک آش
شله قلمکار بیرون کشیدم و شد قصه هفت خواهر و یک برادر که در آن جریان پسردوستی
خانواده ها را به عنوان یک معضل بزرگ معرفی کردم و پیرامون آن به بحث پرداخته و
قصه ام را نوشتم. القصه بعد از تعطیلات نوروز وقتی به دانشگاه آمدم با خبر شدم
که نشریه ای خواستار مطالب طنز برای چاپ است و سعی دارد بهترین آنها را به چاپ
برساند، من هم کمی خنده و طنز چاشنی نوشته ام کرده و به یکی از بچه های دانشگاه
که دستی بر آتش داشت و با دست اندرکاران نشریه مزبور در ارتباط بود، سپردم تا
برای چاپ مطلبم کمی پارتی بازی به خرج دهد. چند روزی که از ماجرا گذشت و من صد
البته پیگیر چاپ مطلبم بودم تا حسابی ذوق بنمایم و مایه فخر و مباهاتم بر
جنابعالی باشد، هیچ خبری دریافت نمی کردم و همان رفیق شفیق از دادن پاسخ در
مورد این مسئله طفره می رفت و مرا دور سرش می چرخاند. از آن جایی که من هم
بسیار بلند نظر هستم و این طور مسائل برایم مهم نیست، دیگر خبری از اثر جاویدم
نگرفتم و به کار تحصیل پرداختم خلاصه چه درد سرت بدهم که چند روز قبل یکی از
بچه ها وارد کلاس شد و در حالی که نیشش تا بناگوش باز بود فرمود: «بچه ها توی
سالن اجتماعات جشن بود، اونم چه جشنی. پذیرایی شون که بیست بیست! عالی بود!» و
در ادامه همین اطلاعات مهم فهمیدم که گویا به مناسبت برگزاری مسابقه طنز و
اهدای جوایز مراسمی ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.