پاورپوینت کامل راستی و درستی ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راستی و درستی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راستی و درستی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راستی و درستی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۶

از صفات شایسته نیکان درست گویی است. امیرمؤمنان (ع) در وصف
پرهیزکاران فرموده اند: «منطقهم الصواب؛ سخن آنان درست و حق است.»

«صواب» در لغت به «دوری از خطا، حق، شایسته و لایق» معنا شده است. بنابراین
«صواب» حوزه وسیعی از گفتار را فرا می گیرد و در راستگویی به معنای خاص آن
خلاصه نمی شود.

و لذا حق گویی، حیا در گفتار، استواری سخن، راست گویی،
پرهیز از گفته باطل و زیاده گویی و مانند آن، هریک بخشی از گستره مصداقی
درست گویی و گفته صواب است که از ویژگی های خوبان به شمار آمده است.

علی(ع) در خطبه متقین، ابتدا اهل تقوا را صاحبان فضیلت ها و
کرامت ها معرفی کرده اند و آنگاه درست گویی را در شماره نخست آن جای داده اند
که نشان اهمیت بسیار آن و اهتمام فراوان آن حضرت به این ویژگی در بین سایر صفات
پرهیزکاران است.

ریشه درست گویی

از علی(ع) جمله ای نقل شده است که فرموده اند: «المرء مخبوء
تحت لسانه؛ شخصیت انسان زیر زبان او پنهان است.»

این سخن ارزشمند نشان می دهد که چند و چون سخن آدمی رابطه تنگاتنگ و
تفکیک ناپذیری با چگونگی شخصیت و اندیشه او دارد. پس گفته هرکس ترجمان عقل و
میزان خرد اوست. و به سروده سعدی:

تا مرد سخن نگفته باشدعقل و هنرش نهفته باشد.

و زیباست که اهل منطق انسان را «حیوان ناطق» شناسانده اند و لغویان نیز «نطق»
را از سویی به سخن گفتن و از سوی دیگر به خردورزی و اندیشه وری انسان معنا
کرده اند. و این نیز تأییدی دیگر بر پیوندساختاری میزان خرد و نوع گفتار است.

اهل تقوا که جانمایه خویش را از پلیدی ها و زشتی های
اخلاقی، رفتاری و اعتقادی به دور داشته اند و روان خود را با آلودگی ها تیره و
تار نساخته اند، از عقلی ناب و اندیشه ای سالم بهره منداند. زیرا به سروده شاعر
عرب:

إماره العقل مکسوف بطوع هوی (ص)

عاصی الهوی یزداد تنویراً درخششش خرد با هواپرستی زنگار
می گیرد و سرپیچنده از خواهش های نفس بر تابش عقل خویش می افزاید.

نخستین اثر کمال اندیشه و تقوی در سخن انسان نمود می یابد و
گوینده در دیدگاه مخاطب، انسانی خردمند، با شخصیتی متعالی، و پاک دامن جلوه
می کند.

از پیامبر گرامی(ص) نقل شده است: «من أخْلَصَ لِلّه اربعین
یوما فجّر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هرکس چهل روز خود را برای خدا
پیراسته کند. خداوند چشمه های حکمت را از قلب او بر زبانش باز می کند.

بدیهی است این جریان طبیعی است یعنی اقتضای چنین قلبی هدایت زبان و مدیریت آن
در جهت درستی و صواب است. و عدد چهل نیز مبنایی برای رسیدن به کمال اخلاص به
شمار می رود.

از این همه به دست می آید که خاستگاه گفته درست، عقل، ایمان
و تقواست. و از انسان خردمند مؤمن و پرهیزگار جز شایسته گویی انتظار نمی رود.

در این نوشتار به دو مورد مهم از انواع درست گویی
می پردازیم:

۱. سنجیده گویی

از خطاهای زبان، شتاب در سخن است، بسیاری را دیده اید که به
محض روبه رو شدن با پدیده ای و یا شنیدن خبری بی تأمل درباره آن داوری می کنند
و یا اگر کسی با آنها سخن ناخوشایند گفت و یا کاری ناپسند آنان کرد، بی محابا
زبان شان به جریان می افتد و در آن حال حرف هایی می زنند که پس از مدتی کوتاه و
با تغییر مزاج از آن گفته ها پشیمان می شوند و تا مدت ها گرفتار پیامدهای آن
گفتار و درگیر با عواقب آن اند. و گاهی جبران آن نیز به آسانی امکان پذیر نیست.
همه اینها از ناسنجیده سخن گفتن، است.

امیرمؤمنان(ع) می فرمایند: « … انسان باید زبان خود را
نگه دارد، به قطع، این زبان با صاحب خود همچون شتری چموش است و به خدا سوگند!
نمی بینم بنده ای را که برخوردار از تقوایی سودده باشد مگر اینکه از زبان خود
پاسداری کند. و به یقین، زبان مؤمن در پس قلب او و قلب منافق در پس زبان اوست.
زیرا مؤمن هرگاه اراده سخن می کند درباره آن می اندیشد، اگر در آن خیری یافت
می گوید و اگر آن را شایسته ندید آن را وا می نهد و شخص منافق چون سود و زیان
خود را نمی داند، آنچه بر زبانش آمد می گوید، و پیامبرگرامی(ص) فرمود:
«لایستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه، ولا یستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه؛ ایمان
بنده برپای نیست تا اینکه قلب او استوار گردد. و قلب او استقامت نمی یابد تا
زبان او استواری یابد.» پس هرکس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که
دستش از خون و اموال مسلمانان پاک باشد، باید چنین کند … .»

بسیاری از اختلافات و نزاع های خانوادگی از سخن نسنجیده است. گاهی گفته ای نه
فحش است و نه ناسزا و یا دروغ، ولی شنیدن آن از کسی که انتظارش را نداری آنچنان
سنگین است که از هر نشتری خراشنده تر است.

امام صادق(ع) می فرمایند: «أیّما امرأه قالت لزوجها: ما
رأیت منک خیرا فقد حبط عملها؛ هر زنی که به شوهر خود بگوید: خیری از تو ندیدم
عمل (صالحش) نابود می گردد.»

گاهی یک جمله محبت آمیز و از روی صفا، دل ها را به هم در می آمیزد و در جان
مخاطب تخم محبت می کارد، به گونه ای که درخت برآمده از آن سال های سال ریشه
می گذارد و میوه می دهد.

به نقل از امام صادق(ع) پیامبرگرامی(ص) فرمودند: «قول
الرّجل للمرأه إنی اُحُبّک لایذهب من قلبها ابدا؛ اینکه مردی به همسر خود
بگوید: تو را دوست دارم، هیچ گاه از دل او بیرون نمی رود.»

و گاهی نیز جمله ای بذر نفاق و جدایی می افشاند و همه پیوندهای دوستی را
می گسلد و بنیان خانواده ها را متلاشی می سازد.

رسول خدا(ص) می فرمایند: «خداوند زبان، انسان گنهکار را بیش
از سایر اندامش عذاب می کند، وقتی زبان اعتراض می کند، خداوند پاسخ می دهد:
سخنی از تو صادر شد سپس به شرق و غرب زمین رسید (و بر اثر آن) خون ها ریخته شد،
ثروت ها غارت و ناموس های مردم هتک شد».

سعدی می سراید:

چون نداری کمال و فضل آن به

که زبان در دهان نگه داری

آدمی با زبان فضیحه کند

جو ز بی مغز را سبکساری

هرکه تأمل نکند در جواب

بیشتر آید سخنش ناصواب

یا سخن آرای چو مردم بهوش

یا بنشین چون حیوانان خموش

۲ـ راستگویی:

از صفات زیبای خداوند، صادق بودن است. خداوند در کتاب های
آسمانی خود به ویژه قرآن کریم، گزارش های فراوانی از گذشته و آینده بشر داده
است و حقایق بسیاری را از ورای عالم ماده بازگو کرده است. همه ایمان و امید
انسان به این است که این خبرها از مبدأ صدق، صادر شده است. اگر این باور از
انسان گرفته شود همه بنیان ها به هم می ریزد و فساد تباهی و تجاوز جهانگیر
می شود.

بر خلاف تصویر برخی که گمان می کنند خداوند در این
گزاره های خود به ویژه در مورد بهشت و جهنم به راه اغراق رفته است تا بندگان
خود را به راه صلاح تشویق و از فرجام گمراهی بترساند، در این گفته های خود فوق
صدق عمل کرده است. به عبارت دیگر راستگویی به معنای مطابقت گفته با حقیقت و
واقع است و همین مقدار در تحقق صدق گوینده کفایت است، در صورتی که هر چند
خداوند از نعمت های بهشتی و نیز عذاب جهنم خبر داده است ولی از آن رو که دامنه
کلمات و واژه ها محدوداند گنجایش حمل معانی نامحدود را ندارند و آنچه در واقع
هست بسیار فراتر از آن چیزی است که جمله ها و الفاظ، تاب انتقال آن را به
آدمیان دارند هرچند جمله بندی های قرآن به گونه اعجازآمیز به صورتی است که تا
حد امکان از ظرفیت الفاظ در این خصوص بهره گیری شود.

معانی هرگز اندر حرف ناید

که بحر قلزم اندر ظرف ناید

جالب است که میزان ایمان انسان به حقایق وجود، به مقدار
باور او به صدق الهی است. و هر چه این باور در انسان عمق یابد بر دامنه ایمان
او به سایر اعتقادات ماورایی او نیز افزوده می گردد.

وقتی انسان از خالق هستی این چنین انتظاری دارد و حتی آن را
در دعای خود نیز گنجانده و از او می خواهد. همین مطالبه به حق را خدای جهان از
او دارد و از او خواسته تا راستگویی را هم در رابطه خود با خدا و هم در مناسبات
خود با مردم در پیش گیرد و در آیات فراوانی در نکوداشت آن سخن رانده. و در
مواردی هم آن را در شمار صفات پسندیده نیکان و رستگاران آورده است.

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «إن الله عزّ و جلّ لم یبعث نبیّا إلّا
بصدق الحدیث و أداء الأمانه إلی البرّ و الفاجر؛ خداوند بزرگ هیچ پیامبری را
نینگیخت مگر (با مأموریت تبلیغ) راستگویی و امانت داری نسبت به نیکوکار و
بدکار».

اساس زندگی بشر بر مدنیّت و اجتماع است و انسان در زندگی اجتماعی است که
می تواند به آرزوها و اهداف مادی و معنوی خود دست یابد و بسیاری از آموزه های
انبیا نیز در راستای پاسداشت تعمیق پیوندهای آن و پیراستگی آن از آفت های ویژه
آن بوده است.

در این میان، اعتماد اجزای جامعه به حقیقت گویی و راستی در
گزارشات بین هم، از استوارترین رشته های پیوند اجتماعی است، به گونه ای که اگر
این رشته بگسلد و بی اعتمادی به سخن یکدیگر رواج یابد، تاروپود جامعه درهم فرو
می ریزد و تباهی و گسل اجتماعی فراگیر می شود. و لذا توصیه، تأکید و ترویج
راستگویی از تعلیمات تمامی پیغام آوران الهی بوده است. و این جای شگفتی نیست
گذشته از این، وقتی انسان خویش را به راست گفتاری در مناسبات خود با دیگران
ملزم ساخت، این حالت او را وا می دارد تا در رابطه با خدا و نیز نفس خود هم
صداقت داشته باشد. شخصی که به خلاف گویی خو کند، چه تضمینی است که به خدا و خود
راست گوید؟ و لذا در حدیث دیگری امام صادق(ع) می فرمایند: «من صدق لسانه زکی
عمله؛ هر کس زبانش به راستی باشد عمل او نیز پاک خواهد بود.»

پرسش این است که چه رابطه ای بین راستگویی و پاکی عمل وجود دارد؟ ممکن است سخن
امام(ع) گویای همان نکته ای باشد که بدان اشاره کردیم. زیرا کسی که به راست
گفتاری خو گرفته است، سعی اش بر این است تا این راست را بین گفته و عمل خود نیز
جاری کند و فاصله بین گفتار و عمل خود را کم کند. این تلاش رفته رفته همه رفتار
و عملکرد او را فرا می گیرد و فردی درستکار می سازد.

راستگویی و اعتبار اجتماعی

در بین جامعه، استحکام و وزانت شخصیت هرکس بر پایه راستگویی
او ارزیابی می شود و مردم انسان دروغگو را فردی ناتوان، متزلزل، کم مایه و
بی شخیت می شمرند و به هیچ گفته، قول و قرار او اعتماد و اعتنا نمی کنند.

در حدیثی امام صادق(ع) از زبان حضرت مسیح علی نبینا و آله و
علیه السلام نقل می کنند« من کثر کذبه ذهب بهائه؛ هرکس زیاد دروغ گوید، ارزشش
از بین می رود.»

در حدیث دیگری امیرمؤمنان(ع) می فرمایند: «ینبغی للرجل المسلم أن یجتنب مؤاخاه
الکّذاب فإنّه یکذب حتی یجی بالصدق فلا یصدق؛ سزاوار است که شخص مسلمان از
ایجاد برادری با انسان دروغگو بپرهیزد، زیرا چنین کسی (به اندازه ای) دروغ
می گوید که مردم سخن راست او را نیز نمی پذیرند.»

امام(ع) در این حدیث به دو نکته اشاره کرده ان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.