پاورپوینت کامل در غرب همه نگاهها به اسلام است ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در غرب همه نگاهها به اسلام است ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در غرب همه نگاهها به اسلام است ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در غرب همه نگاهها به اسلام است ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۸

رواج تفکر فمینیستی راهی برای فرار از زنانگی

فمینیسم از واژه فرانسوی femme به معنی «زن» گرفته شده است.
نام نهضتی است که از اواخر قرن نوزدهم برای تساوی حقوق زنان با مردان در اروپا
آغاز شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت.

«سیمون دوبوار» فمینیست رادیکال عقیده داشت آزادی زنان هنگامی تحقق می یابد که
آنان خود را از قید مادری برهانند!! خلاص کردن زنان از شر بیولوژی تولید مثل
آرمان برخی از این گروهها بود. از این رو راههای مختلفی برای این خلاصی تبلیغ
کردند. جلوگیری از بارداری به وسیله راههای متفاوت آن، سقط جنین و استفاده از
تکنولوژی های جدید همچون IVF(آی وی اف) یا حاملگی خارج از رحم برای بچه دار
شدن، پیشنهادهایی بود که از سوی فمینیسم مطرح شد و سرانجام این پیشنهادها
نظریه ای بود که آرزو می کرد با پیشرفت علم ژنتیک روزی زنان بدون وجود مردان
بتوانند بچه دار شوند. آن هم با قرار دادن اسپرم اهدایی در رحم هایی مصنوعی.
این آرزویی بود که «سیمون دوبوار» در آن زمان کرده بود. او در کتاب جنس دوم
احتمال این اتفاق را می داد که شاید زمانی همکاری مردان در تولید نسل غیر ضروری
گردد. به نظر او دستیابی به چنین چیزی اجابت دعای زنان خواهد بود!

فمینیست ها برای رسیدن به خواسته هایشان خواستار حقوقی شدند
که بعدها منجر به سقوط و از میان رفتن خانواده گردید. مهد کودک های ۲۴ ساعته،
تجویز سقط جنین، فرصت های برابر شغلی و … آرمان های آنان بود. در جستجوی
دستیابی به این شعارها زنان عملاً از مادری، خداحافظی کردند و چون طبق عقیده
آنان «زن انسان مستقلی است که دارای غرایز و حق لذت است و از آنجایی که روش
جلوگیری از بارداری به طور صد در صد وجود ندارد پس رابطه جنسی نمی تواند کاملاً
از تولید مثل جدا گردد، مگر آنکه آنان نیز حق سقط جنین را به دست آورند.» ارائه
طرح مجاز شدن سقط جنین راهی بود برای آزادی هر چه بیشتر زنان.

برابری و تساوی زن و مرد در تمامی شئون آرمانی بود که
فمینیسم در سر داشت تا با ابزارهای مدنظر خود اجرایی شدن آن را در اجتماع تضمین
کند. «جان استوارت میل» می نویسد: «آنچه در حال حاضر سرشت زن نامیده می شود
چیزی اساسا مصنوعی است که در نتیجه سرکوب بعضی از ابعاد و تحریک غیر طبیعی سایر
ابعاد ایجاد شده است»

یعنی چیزی که زن را زن می کند بیولوژی باروری اوست. حتی
برخی از فمینیست ها پا را فراتر نهادند و قائل شدند که آنچه زن را زن نگه داشته
حاصل نگاه تفاوت زیستی او با مرد است. بنابراین قائل شدند به اینکه چه ضرورتی
دارد که از رحم زن فرزند تولید شود. وقتی بتوان از طریق پیشرفت علم ژنتیک
فرزندان را خارج از رحم زن تولید کرد دیگر طبیعت زن، زنانه باقی نمی ماند در
نتیجه نقش طبیعی زنانه و مردانه از بین می رود و یک موجود انسانی باقی می ماند
که نمی توان گفت زن است، بلکه او انسان است»

آرمان فمینیسم و گروههای آن، گاه مشترک و گاه متفاوت است.
مجال بحث در این زمینه نیازمند فرصتی مفصل است. اما چیزی که نوشتار حاضر مصمم
است بدان بپردازد تأثیر بدی است که این جنبش و اندیشه های آن بر زنان گذاشته و
آینده ای تاریک را برایشان رقم زده است.

فمینیسم امروزه مدعی خواسته های جدید و آرمانخواهایی اغلب
تندروانه در حیات اجتماعی و سیاسی است.

نهضتی است که علیه سنت ها و ارزش های سنتی سر برآورده و به
گونه ای دیگر زن بودن زنان را به رخ کشیده و علی رغم ادعایی که دارد (احقاق
حقوق زنان) شخصیت حقیقی زن را از میان برده و او را در برزخ زن یا مرد بودن
معلق گذاشته است. زن بودن و چگونه بودن بازی نوینی است که فمینیسم پایه های آن
را در ذهن و جسم زنان کاشته و بسیاری از زنان با چشمانی بسته تمام زوایای آن را
پذیرفته اند و وعده های آن را حقایقی تصور کرده اند که گویا امید رهایی از
نقش های همیشگی زنانه در آن است.

فمینیسم به زنان آموخت آمیزش جنسی به جای پیوند مداوم یعنی
اسارت و عبودیت در مقابل مرد؛ چون از وابستگی زن به مرد حکایت می کند و این
وابستگی انگیزه ای است برای مطیع و رام شدن او. بدین خاطر در این سبک اندیشه به
مردان هیچ اعتبار و اعتمادی نیست؛ زیرا با پذیرفتن هر درخواستی از آنها زن،
گامی به سوی اسارت بیشتر طی می کند.

فمینیسم به زن آموخت که رابطه اش با مرد، آینده ای جز تضییع
حقوق فردی، شخصیتی، اجتماعی و … نیست. بدین خاطر ترس زن از برقراری رابطه با
مرد در چهارچوب ازدواج فراوان است؛ زیر در دل دادن به مرد مردد است و اگر هم دل
داد به آینده نامعلومی می اندیشد ـ مردش بر او مسلط خواهد شد و هیچ حقی از او
را عملاً به رسمیت نخواهد شناخت ـ

زن غربی که اندیشه و آرای فمینیسم بر او غالب شده رابطه با
مرد را یا نوعی کسب منفعت فرض می کند،یعنی عشقش حسابگرانه است و یا این ارتباط
را بر مبنای قربانی کردن همسرش بنا می کند. ارزش پیوند با مرد برای زن امروز که
با فمینیست هم عقیده است صرف فرزندآوری است آن هم اگر اعتقادی به این مقوله
داشته باشد که در این صورت این ویژگی مختص زن است، بنابراین چندان مورد توجه
نیست.

سردرگمی اساسی که فمینیسم در زنان ایجاد کرد کم شباهتی بین
زن امروز با زنان اجداد اوست. زن امروز خود را از مادر و مادربزرگش متمایز
می داند و مطمئن است که آنان در زمان خود در گزینش نوع زندگی خویش به خطا
رفته اند و اصلاً گزینشی در کار نبود، بلکه بدون خواست خود در دام مردانی
گرفتار آمده اند که از زن جز تمکین، کلفتی و بارداری تعریف دیگری ندارند. این
زن با این سبک فکر دیگر کسی را شایسته همسری نمی داند و اصل همسری را نیز
نمی پسندد. اگر هم بخوا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.