پاورپوینت کامل مبانی تحکیم خانواده را جدی بگیریم; گفتگو با خانم دکتر فائزه عظیم زاده اردبیلی، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) ۵۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبانی تحکیم خانواده را جدی بگیریم; گفتگو با خانم دکتر فائزه عظیم زاده اردبیلی، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی تحکیم خانواده را جدی بگیریم; گفتگو با خانم دکتر فائزه عظیم زاده اردبیلی، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی تحکیم خانواده را جدی بگیریم; گفتگو با خانم دکتر فائزه عظیم زاده اردبیلی، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۸۰

خانواده نهاد مقدسی است که با پیوند زن و مرد شکل می گیرد و
با گسسته شدن این پیوند مبارک عرش الهی به لرزه می افتد. توجه به کرامت انسانی
همسر و فرزندان، بازنگری در روابط اعضای خانواده و رعایت حرمت طرفین و نیکی به
یکدیگر از جمله مواردی است که موجب استحکام خانواده می گردد؛ لذا در خصوص مبانی
تحکیم خانواده گفتگویی داریم با خانم دکتر «فائزه عظیم زاده اردبیلی» وی
کارشناس الهیات، کارشناس ارشد در دو رشته فقه و حقوق اسلامی، و علوم قرآن و
حدیث و دکترای علوم قرآن و حدیث می باشند که در زمینه های مسائل زنان، حقوق
خانواده، کودک، روانشناسی نوجوان و زبان شناسی قرآن صاحب تخصص می باشند.

چاپ سه کتاب و چندین عنوان پژوهش از کارهای علمی ایشان در
طول بیست و شش سال فعالیت مستمر در دانشگاهها و مجامع علمی است.

قابل ذکر است خانم «عظیم زاده» در سال ۱۳۸۳ پژوهشگر نمونه
قرآنی و در سال ۱۳۸۴ پژوهشگر نمونه کشوری بودند.

با تشکر از فرصتی که در اختیار «پیام زن» قرار دادید، لطفا
ابتدا «واحد خانواده» را تعریف کنید.

در نظام حقوقی اسلام، خانواده، نهاد مقدسی است که در آن،
پدر، مادر و فرزندان در کنار هم زندگی می کنند. در این دیدگاه خانواده بستری
برای تکامل اعضای آن محسوب می شود، به این شکل که افراد خانواده هم به حقوق
فردی شان نائل شوند و به لحاظ فردی به تکامل برسند و هم به فکر تکامل دیگر
اعضای خانواده باشند. در نگاه اسلام، خانواده رابطه متعارف، مشروع و نظام مند
است که با نگرشی سیستمی، حقوق و تکالیف اعضای آن تعریف می شود هر یک از اعضای
خانواده، وظایف، نقش ها و کارکردهای خود را دارند و هنجارهای رفتاری آنان،
ساختار خانواده را شکل می دهد.

اما در نظام حقوقی غرب، می بینیم که افرادی به صورت غیر
متعارف در کنار هم زندگی می کنند و هم اتاق هستند؛ خانواده نیستند، اما
خانواده، نامیده می شوند. این افراد هدف مشترک، ساختار مشترک و مصالح مشترکی که
آنها را به هم پیوند دهد ندارند. در این دیدگاه، خانواده صرفا قراردادی اجتماعی
است که گاه تنها براساس لذات زودگذر شکل گرفته است و بنابراین نمی تواند به
عنوان نهاد مقدسی برای تربیت نسلی آگاه و جایگاهی برای تجلی و شکوفایی روح و
فکر انسان ها باشد.

با این وجود خانواده در هر دو نظام حقوقی اسلام و غرب، نوعی
قرارداد اجتماعی محسوب می شود.

بله، اما خانواده در تعریف اسلامی و نبوی به عنوان جایگاه و
نهادی مقدس برای تربیت فرزندان و امنیت خاطر زوجین مطرح می شود؛ هر چند ازدواج
در اسلام نیز نوعی قرارداد است، ولی در قرآن کریم به صورت «و اخذن منکم میثاقا
غلیظا» (نساء، آیه۲۱)

مطرح شده است. این آیه نشان می دهد که نه تنها ازدواج یک
قرارداد می باشد بلکه پشتوانه آن یک میثاق غلیظ است؛ «میثاق» به معنی رشته ای
ناگسستنی است که با واژه «غلیط» توأم شده، و به معنای بسیار ناگسستنی می باشد.

بنابراین خانواده صرفا تعاملی دو نفره نیست بلکه باید در
سایه همسویی فرهنگ ها، عقاید و ارزش ها صورت گیرد تا زوجین بتوانند مبتنی بر آن
ارزش ها حرکت جدیدی آغاز کنند.

در آراء جامعه شناسان غربی می بینیم که ازدواج را وسیله ای
برای تلذذ فردی مطرح می کنند، اما در نگاه اسلامی، فردگرایی مطرح نیست بلکه
خداگرایی مطرح است و بر این اساس خانواده ورای یک قرارداد خواهد بود. اگر
می بینیم که در اسلام حقوق و تکالیفی برای زوجین تعیین شده است، برای آنجایی
است که خانواده به بن بست اخلاقی می رسد.

حتی در جایی که زوجین می خواهند از هم جدا شوند، قرآن توصیه
می کند که به نیکی و با رعایت اخلاق و موازین شرعی از یکدیگر جدا شوند این امر
نشان می دهد که اسلام حتی برای لحظه آخر زندگی مشترک هم، حدود و تکالیف را
تعیین کرده است.

البته باید توجه داشت که خانواده از نگاه قرآن و اهل بیت
(ع)، اخلاق محور است تا قانون محور. قانون قوام زندگی است، اما اخلاق ضرورت آن
است، و اگر اعضای خانواده براساس اخلاق با یکدیگر رفتار نکنند، الزامات و
قوانین حاکم بر آن، به تنهایی نمی تواند بستر خانواده را مستحکم سازد.

قوام و ضرورت چه تفاوتی با هم دارند؟

ضرورت، عامل و اساس شکل گیری است؛ اگر اخلاق نباشد، چارچوب
خانواده شکل نمی گیرد و روابط اعضای آن تعریف نمی شود، اما وقتی می گوییم قانون
قوام شکل گیری خانواده است، یعنی وظایف اعضا را تعیین می کند تا به حریم هم
تجاوز نکنند و به حق و حقوق خود پایبند باشند. براساس قانون است که محکمه
قانونی می تواند افراد را مؤاخذ نماید.

خانواده یک معامله نیست که امروز دو نفر با هم ازدواج کنند
و فردا یکدیگر را ترک نمایند، بلکه باید به یکدیگر وفادار بمانند. اخلاق التزام
را ایجاد می کند اما قانون الزامات را تعریف می کند. هیچ گاه یک زن با بایدها و
نبایدهای قانونی به همسرش وفادار نمی ماند. و هیچ مردی را هم نمی توان با
بایدها و نبایدهای قانونی به همسرش وفادار کرد، اما می توان با آموزه های
اخلاقی و دینی دلبستگی ها را بیش از پیش افزایش داد، زیرا مبانی اخلاقی، روابط
متقابل را تعریف می کند.

به نظر می رسد در شکل گیری خانواده،تفاوت چندانی میان جامعه
غربی و جامعه اسلامی وجود نداشته باشد، زیرا به هر حال در هر دو جامعه، خانواده
با یک قرارداد شکل می گیرد، و بیشترین تفاوت آنها به اهداف ازدواج باز می گردد.

بله، اما این اهداف در پله ای عقب تر به باورهای انسان باز
می گردد و آن باورها نیز بر ذات فرد و شیوه تربیت او مبتنی است.

تشکیل خانواده، انتخاب شغل، مشارکت سیاسی، حضور در جامعه
می تواند از اهداف یک انسان متعالی باشد؛ اما این نکته بسیار مهم است که اگر ما
باورهای درستی داشته باشیم و مبتنی بر آن باورها اهداف مان را ترسیم کنیم،
آنگاه می توانیم به اهداف مقدس خود نائل شویم.

در مورد تشکیل خانواده نیز به همین شکل است، اگر خانواده
براساس یک احساس زودگذر و عشقی ناپایدار تشکیل شود، متأسفانه به سرعت، بعد از
زوال آن عشق و احساس، از هم گسسته می شود.

چطور می توانیم باورهای درست را از باورهای غلط تشخیص دهیم؟

دین ما، دین بایدها و نبایدها، و به عبارت زیباتر، دین
ارزش ها است. اگر بخواهیم باورهای صحیح را بشناسیم، باید ببینیم در آموزه های
دینی مان ارزش ها چیستند، ارزش انسان به چیست و تکامل انسان در چه مسیری شکل
می گیرد. انسان چگونه می تواند به اوج قله معرفت، علم و انسانیت برسد. آیا
انسان باید فقط از لذات دنیا استفاده کند، یا اینکه فقط به آخرت توجه کند؟
خداوند دنیا را با همه لذت هایش خلق کرده است تا از آن استفاده کنیم، اما بنا
به فرمایش امیرالمؤمنین (ع)، نه از راه سرکشی بلکه با استفاده از آنها به تکامل
برسیم؛ یعنی این نعمت ها و زیبایی ها و لذت ها ابزاری برای تکامل روحی، فکری و
معنوی انسان می باشد.

انسان های خوب خدا نیز به ما کمک می کنند تا باورهای درستی
پیدا کنیم و بتوانیم خوبی را از بدی تشخیص دهیم. به همین دلیل در آموزه های
دینی ما آمده است، با علما، حکما و اندیشمندان، همنشینی و مشورت کنید، و با
افراد کم خرد و کسانی که زود تصمیم می گیرند و کسانی که حریص و آزمند هستند؛
مشورت نکنید، زیرا آنان نمی توانند شما را به حقایق زندگی برسانند.

اینها کلیدهایی برای رسیدن به باورهای درست هستند همین
باورها به ما کمک می کند تا در مسیر زندگی درست تصمیم بگیریم اگر معیار یک دختر
در ازدواج و انتخاب همسر، صرفا شغل، جایگاه اجتماعی و مسائل اقتصادی باشد، و به
باورهای اعتقادی و اصالت خانوادگی طرف مقابل توجه نداشته باشد، متأسفانه به
نقطه ای خواهد رسید که راه بازگشت برای او بسیار دشوار خواهد بود.

باید با الگوسازی و ارائه نتایج ازدواج های موفق و ناموفق،
معیارهای درست را به جوانان منتقل کنیم.

با رعایت چه مواردی می توانیم خانواده ای مستحکم داشته
باشیم؟

برای آنکه خانواده ای مستحکم داشته باشیم، باید به چارچوبی
اشاره کنیم که در آموزه های دینی ما ترسیم شده است و اکنون نیز تجربه و آمارهای
جهانی آن اصول را تأیید می کند.

یکی از آن اصول، اصل تعدیل است؛ بدین معنا که افراد خانواده
باید بدون هیچ افراط و تفریط، به نقش ها و وظایف خود پایبند باشند.

شعاع اصل تعدیل بسیار گسترده است، و حتی شامل چگونگی ارتباط
با فرزندان نیز می شود؛ زیاد آنها را تشویق یا تنبیه نکنیم تا نسبت به هدایا و
تشویق های ما شرطی نشوند. باید در ارتباط با فرزندان موازنه رفتاری داشته
باشیم. در رابطه با زوجین هم همین طور است؛ یعنی اینگونه نیست که گمان کنیم که
بعد از تشکیل خانواده زن باید تمام ارتباطات خود حتی با پدر و مادرش را حذف کند
و فقط متعلق به همسرش باشد، بلکه باید روابط اصلی پیشین باقی بماند و روابط
فرعی کمرنگ تر و تعدیل شود.

آمارها نشان می دهد که بسیاری از خانواده هایی که دچار از
هم گسیختگی شده اند، به خاطر فشارهای نابجای یکی از زوجین نسبت به همسرش است،
اصل تعدیل به ما می گوید اگر می خواهیم زوجین در مسیر طبیعی خود قرار گیرند،
باید روابط آنها بدون افراط و تفریط تعریف شود. نباید به گونه ای رفتار کنیم که
حریم فردی افراد و حقوق آنها نادیده گرفته شود.

یعنی اگر زن صبح از خانه خارج می شود، باید به این فکر کند
که من چه ساعتی باید به خانه برگردم تا بتوانم کانون گرمی برای همسرم و
فرز