پاورپوینت کامل روحتان سرما خورده است! ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روحتان سرما خورده است! ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روحتان سرما خورده است! ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل روحتان سرما خورده است! ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۲۴

افسردگی، افسردگی، بارها و بارها این واژه را شنیده و شاید
به گونه ای با آن درگیر شده اید. لابد اقدام بعدی تان این بوده که بدانید اصلاً
این افسردگی چیست و کیست و از کجا پیدایش شده است. پس شروع به خواندن کلی کتاب
و مجله کرده اید ولی مأیوس از شناخت این جناب تازه وارد دست آخر از مطب پزشک و
روانشناس سر در آورده اید. شاید هم بی خیال نشسته اید تا شاید فرجی حاصل شود و
از دست این مهمان ناخوانده خلاص شوید؛ لابد برای همین است که الان هم مشغول
خواندن این مطلب هستید. تازه لابد گوش تان هم از شنیدن جملاتی چون، دنیا زیباست
و دنیا را با چشم سوم بنگر، پر است. شاید هم خسته شده اید و حوصله گوش دادن به
این مزخرفات را هم ندارید. هر کاری که از دست تان برآمده کرده اید ولی نتیجه ای
نگرفته اید حالا هم مرتب ورزش می کنید ولی باز خسته اید سرکار می روید ولی راضی
نیستید. با خودتان غریبه اید، به خودتان استراحت می دهید ولی سرحال نیستید،
زیاد می خندید، همه را به خنده وامی دارید ولی چیزی از درون به شما می گوید که
تا کی می خواهی لبخند بزنی. مرتب گریه می کنید ولی دل تان همچنان لبریز از غم
است و خودتان هم دردتان را نمی فهمید. شاید هم می خواهید بگریید، ولی اشک
چشمان تان خشک است. می خواهید فریاد بزنید، ولی چیزی راه گلوی تان را بسته است
که حتی آه هم نمی توانید بکشید و چشمان تان ثابت و دلمرده است، ولی همچنان
صبوری می کنید، دادتان را همه می شنوند ولی فریادتان تمامی ندارد و خودتان
مانده اید که با این بدخلقی و بی حوصلگی که دارید چه کنید؟ می دانید که کم خون
و ضعیف نیستید ولی چرا نیرو ندارید و روی پا نیستید و گاهی نیز از سر خوشبختی
احساس درماندگی و خلأ می کنید.

متأسفانه آمار افسردگی در بین دختران و زنان جوان که
فرزندان دو تا دوازده ساله دارند بالا است. خانم هایی که اصلاً قبول ندارند که
بیمارند، چه رسد به یکسری درمان های سطحی مثل مثبت اندیشی، توکل کردن، امیدوار
بودن و سرگرم شدن به یکسری فعالیت ها و در آخر هم مصرف دارو.

از لحاظ علمی اگر این حالت ها در فرد بیش از حدی باشد که
توان زندگی کردن را از او بگیرد به طوری که ادامه زندگی برایش معنایی نداشته
باشد و نیز نسبت به فعالیت هایی که قبلاً داشته، پشت کرده باشد و به مدت زیادی
این حالت ها را داشته باشد، آن وقت این مشکل، بیماری است چون از حالت عادی خارج
شده است.

ظاهر روح تان با یکسری درمان ها بهتر می شود ولی باطن
روح تان زخم خورده است که از جهان اطراف تان بر روی قلب تان می نشیند که آن را
در اعماق وهم در سطحی ترین لایه های بدن تان حس می کنید. محیط و روح تان در
تقابل با یکدیگر است و بر هم اثر می گذارد و هر روز شاهد کنش و واکنش بین
موجودات هستید و هر چقدر این وضعیت با روح تان مخالف باشد ماندنی تر است. گاهی
آنقدر دل تان می گیرد که می خواهید روح تان پر بکشد حتی برای چند لحظه مثل
پرستوی مهاجری که در فصلی از سال به سرزمین دیگر مهاجرت می کند، ولی بالاخره او
به جای قبلی خود برمی گردد. چون خانه او دل است. روح تان نیز به خاطر زندگی
آزرده می شود و به شکل عنصری ماندگار، در تار و پود بدن تان می نشیند به طوری
که یک کودک دو ساله هم این پرستوی مهاجر را با خود دارد و یا می تواند توسط
مادرش آن را به خانه دل خود راه دهد و اگر نتواند با او سازگار شود در آینده
مشکلاتی برای خود پدید می آورد. شاید تعجب کنید اگر بدانید که افراد افسرده
آدم های موفقی هستند، می گویید مگر می شود؟ آنها به خاطر عشق به کارشان یا هدف
بزرگی که دارند موفق اند، ولی باز ته وجودشان این عنصر ماندگار را دارند.
ماندگاری می گوید که در این وضعیت می مانید چه بخواهید و چه نخواهید. از دست
این پرن