پاورپوینت کامل چگونگی پوشش مسلمانان ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چگونگی پوشش مسلمانان ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونگی پوشش مسلمانان ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونگی پوشش مسلمانان ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۶
پوشش شاهکار خلقت
یکی از شاهکارهای آفرینش مسئله پوشش است که همه گیاهان و
جانداران از آن برخوردارند این پوشش در مورد نباتات و محصولات آن بیشتر به
منظور محافظت در برابر صدمات بیرونی و در مورد حیوانات علاوه بر آن برای
نگه داری آنها در برابر سرما و گرمای شدید است.
افزون بر آنچه یاد شد، پوشش موجودات صحنه ای برای
جلوه گری های طبیعت نیز هست. و تنوع رنگ ها و زیبایی های گوناگون و بی شمار
پدیده ها، بر سطح همین پوشش ها نقش می بندند و به موجودات امکان خودنمایی و
جلوه گری می دهند.
انسان هرچند از بخشی از این لباس بهره مند است، ولی همسان
سایر جانداران از بخشی دیگر از آن برخوردار نیست. و لذا او را «بشر»
نامیده اند.
این محرومیت، شاید از آن روست که انسان با استفاده از نیروی قوی و بی بدیل عقل
تهیه و آماده سازی آن را خود برعهده گیرد. و پوشش مناسب و مورد نیاز بدن خود را
فراهم سازد.
منبع این فراهم سازی نیز در طبیعت بر اندام حیوانات و
گیاهان قرار داده شده است. بی تردید روی آوری انسان به تأمین این بخش از نیاز
خود، اشتغال های خوب و سالمی برای او رقم زده است. از اقدام برای شکار حیوانات
مناسب و یا گیاهان پوشش دهنده، تا آماده سازی نخستین آن تا رنگ آمیزی و بافتن و
دوختن و سپس وارد شدن به بازار تجارت و مانند آن بخش عظیمی از اشتغال سالم
انسان را بر محور خود گردآورده است و به همگرایی و حیات جمعی او مدد رسانده
است.
قرآن کریم می فرماید: «یا بنی آدم قد أنزلنا علیکم لباسا
یواری سوآتکم و ریشا و لباس التقوی ذالک خیر ذالک من آیات اللّه لعلهم
یذّکَرون؛ این فرزندان آدم؛ لباس برای شما فرستادیم که اندام شما را می پوشاند
و مایه زینت شماست. اما لباس پرهیزکاری بهتر است اینها (همه) از نشانه های
خداوند است تا شاید بندگان او یادآور (نعمت هایش) شوند.»
مقصود از، «فرود آوردن» تکوینی است و بدیهی است که این لباس در طبیعت به گونه
آماده قرار داده نشده است، بلکه مواد اوّلی آن در طبیعت وجود دارد که باید با
اقدام و تلاش انسان به فعلیت درآید.
در این آیه دو فایده از لباس یادآور شده است: ۱ـ پوشاندن
اعضایی از بدن که برهنه بودن آن ناخوشایند انسان است؛ ۲ـ خودآرایی و زینت.
و باز می فرماید: «واللّه جعل لکم ممّا خلق ظلالاً و جعل
لکم من الجیال أکنانا و جعل لکم سرابیل تقیکم الحرّ و سرابیل تقیکم بأسکم کذالک
یتّم نعمته علیکم لعلّکم تسلمون؛ و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است، سایه هایی
برای شما قرار داده و از کوه ها پناهگاه هایی برایتان قرار داد و برای شما
پیراهن هایی آفرید که شما را از گرما (و سرما) نگه می دارد و پیراهن هایی که
هنگام جنگ حافظ شما است، اینگونه نعمت هایش را به شما کامل می کند شاید تسلیم
فرمان او شوید.»
در این آیه نیز به برخی دیگر از ویژگی های لباس اشاره گردیده است:
۱ـ نگه داری بدن در برابر گرما و سرما؛
۲ـ محافظت از آن در قبال آسیب هایی که در صحنه نبرد از سوی
دشمن متوجه انسان می شود.
بنابراین لباس مطلوب آن است که به تناسب موقعیت ها، اهداف
بالا را برای انسان تأمین کند و امنیت خاطر را برایش نسبت به تهاجم و آسیب های
فراروی او از سوی دشمن جسم و روح او فراهم آورد.
از این رو ممکن است، انسان در خصوص پوشش خود دچار
انحراف هایی شود که توجه بدان در سالم سازی معنوی و بهداشت اخلاقی جامعه بسیار
تأثیرگذار است:
۱ـ خودنمایی و جلف گرایی
چنانکه اشارت رفت از ویژگی های لباس، پوشاندن اعضایی از بدن
است که به هر دلیلی نمی خواهد آن را در معرض نمایش و دید دیگران قرار دهد. یکی
از این دلایل رعایت شئون اخلاقی جامعه و دستورات دینی است. و لذا بدین منظور،
لازم است پوشش به گونه ای باشد که این هدف را تأمین کند و این چگونگی به تناسب
مورد پوشش متفاوت است.
در مورد رعایت مسائل دینی و اخلاقی آنچه ناروا و ناپسندیده
است، جلوه گری و نمایش دادن اندام به گونه تحریک آمیز است. بنابراین اگر نوع
لباس نتواند از کار یادشده مانع گردد و در جهت این مقصود به کار افتد، اثر
مطلوب بر آن بار نگردیده و خواسته قانونگذار دین و اخلاق به دست نیامده است.
بی شک پوشیدن لباس تنگ و چسبان به صورتی که برآمدگی ها و
مواضع حساس بدن را برجسته و نمایان سازد و نظر مردان را به خود جلب کند این
چنین است در بیان چگونگی پوشش زنان در دوره آخرالزمان از رسول خدا(ص) گزارش شده
است که: «.. کاسیات عاریات» پوشیده و (در عین حال) برهنه اند.
مقصود از این جمله همچنان که ممکن است لباس های نازک و بدن نما باشد، به نظر
می رسد پوشش جلف و چسبان را نیز شامل است و شاید این معنا از معنای پیش قویتر
هم باشد، زیرا مفهوم «کاسیات» زن های پوشش دارنده است، در صورتی که لباس
بدن نما پوشش به حساب نمی آیند و این در حقیقت اشاره به نوعی لباس است که در
عین حال که پوست بدن را پوشش می دهد، کافی برای ستر نیست و به گونه ای عریان
تنی شمرده می شود.
جلف پوش، گذشته از جنبه اخلاقی آن به لحاظ بهداشت جسمی نیز
زیان آور است.
«… فشار لباس بر پوست، همان ناحیه را تحریک و مستعد ابتلا
به بیماری های پوستی می نماید گردش خون را زیان می رساند در لباس های تنگ،
تهویه و تعریق و تبخیر به خوبی انجام نمی گیرد.»
۲ـ لباس بیگانه
بیگانه در اصطلاح جغرافیایی سیاسی به کسی گفته می شود که
تابعیت سیاسی و سرزمین کشور دیگری را داشته باشد. در این اصطلاح، مرزداری به
معنای استحکام و نفوذناپذیر نگه داشتن. حدود ارضی و پاسداری از تجاوز قوا و حتی
ورود غیرقانونی اتباع عادی کشوری به کشور دیگر است.
در حوزه اصطلاح دینی، بیگانه پیش از آنکه حامل معنای
جغرافیایی و سیاسی باشد بار فرهنگی و اعتقادی دارد. در این اصطلاح، بیگانه کسی
است که مرام و باورها و راه و روشش با آموزه های دین همخوانی نداشته باشد و با
آن در تعارض باشد.
مرزداری در این حوزه نیز متناسب با معنایی که از بیگانه
می شود به پاسداری از هویت دینی و جلوگیری از نفوذ فرهنگی بیگانگان در منطقه
فکری و ایمانی مسلمانان است.
صد البته روشن است، آنچه ذکر شد به معنای عدم تعامل و داد و
ستد فکری، منطقی و علمی نیست، بلکه اساساً شالوده دین بر گفتمان علمی و برهانی
استوار است و همواره آیات قرآنی مخالفان خود را به هماوردی و عرضه و داشتن های
عقلانی و برهانی خود می طلبد.
آنچه از دیدگاه دین، حوزه ممنوعه است، تأثیرپذیری عاطفی و
خارج از مدار و ملاک های عقلانی و پیروی بی منطق از شیوه ها و عرضه های دشمنان
دین است.
بی گمان، بیگانگان فکری و اعتقادی جامعه اسلامی که خود را
از گفتمان علمی و منطقی با پیروان مکتب اسلام ناتوان و درمانده می یابند،
درصدند تا از گذرگاه عواطف و نمایش موفقیت های ظاهری و جلوه گری های خود،
موقعیت خود را در دیدگاه بخشی از ملت های اسلامی، برجسته و ممتاز بنمایانند و
به ویژه جوانان را – که از تجربه، اطلاعات و برآورد کافی از میزان توانمندی های
خود و ضعف، فساد و نیت سوء و بدخواهانه بیگانه را ندارند به سوی خود بکشانند.
تشویق و تبلیغ آنان به همانندسازی با آنها در کیفیت پوشش، آرایش ظاهری، نوع سخن
گفتن، رفتار اجتماعی و برخوردها، رفته رفته احساسات، نگرشی به زندگی و کیفیت
ارضای غرایز و تمایلات آنان را متمایل به خود سازند و با نفوذ در این حوزه، پس
از مدتی مهار فکر، تعقلات و مبانی دینی آنان را نیز در تسخیر خود درآورند.
این خطری است که همواره و از دیرباز مورد توجه عالمان دین و
مربیان اخلاقی بوده. و جامعه ایمانی را از آن بازداشته اند.
با سندهای متعدد و معتبر از حضرت صادق(ع) گزارش شده است که
فرمود:
«اوحی اللّه إلی نبی من الانبیاء أن قل لقومک لاتلبسوا
لباس أعدائی و لاتطعموا مطاعم أعدائی و لاتشاکلوا بماشاکل أعدائی فتکونوا
اعدائی کماهم أعدائی؛
خداوند به یکی از پیامبران خود وحی فرستاد که به امت خود
بگو: لباس دشمنان مرا نپوشید و غذای آنان را نخورید و خود را همشکل آنها نسازید
پس – اگر چنین کنید – همچون آنان دشمنان من خواهید بود.»
قسمت پایانی حدیث ممکن است بدین معنا باشد که اگر اینگونه ظاهر شوید محکوم به
حکم آنان خواهید بود و از آنها شمرده خواهید شد، هرچند در واقع از آنها نباشید.
و احتمال دیگر اشاره به همان نکته یاد شده است که همسان شدن
با بیگانگان در آرایش ظاهری و نوع رفتار، رفته رفته منطقه نفوذ آنان را به حوزه
اعتقاد و باورهای دینی نیز گسترش داده و پس از مدتی آگاهانه و یا ناخودآگاه
انسان خود باخته از همه چیز خود دست شسته و مرام و باورهای آنان را مبنای فکری
خود قرار می دهد.
امروز در جامعه ما برخی از جوانان کم اطلاع که چنین
گرایشاتی دارند و به راحتی به اردوگاه فکری و اعتقادی بیگانه روی می آورند از
همین طیف و از همین دست افرادند. ایشان نه راه یافته گان وادی عقل ومنطق بلکه
خودباختگانی هستند که بر اثر جهل به مبانی ارزشی و دینی خود، سال ها دل در گرو
بیگانه داشتند و او را کعبه آمال خود پنداشته اند.
۳ـ لباس شهرت
شهرت به طور کلی چندگونه است:
۱ـ ناخواسته و خوب، و آن شهرتی است که انسان بر اثر داشتن،
صفات و کمالات عالی انسانی به طور طبیعی و قهری به دست می آورد، بی آنکه در جهت
آن اندیشه ای خود راه دهد. که نمونه اعلای آن پیامبران، و امامان(ع)اند.
۲ـ خواسته و خوب، و آن اشتهاری است که کسی به واسطه اهداف
مقدس و مصلحانه ای که دارد و رسیدن به آن اهداف را جز از راه شناساندن خود به
مردم میسر نمی بیند آن را دنبال کند.
۳ـ ناخواسته و مباح، شهرتی که براساس وجود عیب و کمبود جسمی
و طبیعی برای انسان پدید می آید.
۴ـ خواسته و مکروه، و آن در صورتی است که اصل اشتهار بین
مردم برای کسی هدف باشد، هرچند با کارهای حلال و چشمگیر و انگیزه او در این راه
صرفاً لذت جویی و ارضای هوس باشد. و این ناخوشایند بودن، اقتضای ارزشی بودن
نظام اخلاقی اسلام است.
۵ ـ ناخواسته و بد، و آن گونه ای است که انسان براثر داشتن
صفات بد دارای آن شود هرچند در این راه و بدین منظور بدی نکند، بلکه به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 