پاورپوینت کامل نقش آفرینی بانوان در عرصه تبلیغ دین(۷); کمک های تبلیغاتی و … بانوان متعهد به سپاه امام علی(ع) ۵۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش آفرینی بانوان در عرصه تبلیغ دین(۷); کمک های تبلیغاتی و … بانوان متعهد به سپاه امام علی(ع) ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش آفرینی بانوان در عرصه تبلیغ دین(۷); کمک های تبلیغاتی و … بانوان متعهد به سپاه امام علی(ع) ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش آفرینی بانوان در عرصه تبلیغ دین(۷); کمک های تبلیغاتی و … بانوان متعهد به سپاه امام علی(ع) ۵۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۴
پس از شروع نبرد میان سپاه علی و شورشیان بصره، بانوان کمک های شایانی به سربازان علی(ع) کردند. آنان با نقل فضایل و شایستگی های علی(ع) برای زمامداری مسلمانان، یاری آن حضرت را واجب می شمردند و جوانان را تشویق می کردند علی را تنها نگذارند. ام سلمه در میان مردم مکه که بسیاری از آنان مردد بودند به تبلیغ پرداخت و گفت: من شما را به تقوای الهی فرا می خوانم. در این زمان کسی را بهتر از علی نمی شناسم.
تشویق های ام سلمه در پیوستن مردم به علی(ع) موثر بود. ام سلمه فرزندان خود را به یاری علی(ع) فرستاد. حاکم نیشابوری از عمره بنت عبدالرحمن نقل کرده است که علی(ع) در وقت عزیمت به بصره برای خداحافظی نزد ام سلمه رفت، ام سلمه به او گفت:
«برو در حفظ و پناه پروردگار باشی یا علی»
به خدا سوگند! تو برحقی و حق با توست، اگر ترس این نبود که معصیت خدا و رسولش کرده باشم، همراه تو می آمدم، چرا که پیامبر(ره) به ما فرمان داده که در خانه ها بمانیم. ولکن همراه تو کسی را می فرستم که برایم گرامی تر از جانم است و او فرزندم عمر بن ابی سلمه است.» پس ام سلمه به پسرش عمر سفارش کرد که از علی (ع) دست بر ندارد. در گزارش دیگر، ام سلمه دو فرزندش محمد و سلمه را نزد علی آورد و گفت: «این دو برای تو صدقه هستند، اگر برای من خوب بود که از خانه بیرون بیایم همراه تو (برای نبرد با پیمان شکنان) بیرون می آمدم.»
ابن ابی الحدید به نقل از هشام بن محمد کلبی نوشته است:
ام سلمه، در وقت خروج شورشیان به سوی عراق در مکه بود و گزارش کارهای آنان را طی نامه ای به علی(ع) نوشت و فرزندش را به کمک علی(ع) فرستاد.
وی افزوده است که عمر بن سلمه در همه نبردها همراه علی بود و پس از نبرد جمل، علی(ع) او را به امارت بحرین فرستاد.
زید بن صوحان از اصحاب با وفای پیامبر(ص) و امام علی(ع) درباره انگیزه همراهی اش با امام در جنگ بصره، قبل از شهادت چنین گفت:
من از سر جهالت و تعصب با تو همراه نشدم ولکن از همسر پیامبر ام سلمه شنیدم که می گفت: «سمعت رسول الله یقول: مَن کنتُ مولاه فَعلّی مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله؛ از پیامبر شنیدم که می فرمود: هر کس من مولی و امیر اویم علی امیر اوست. خداوندا ولی آن کسی باش که با علی پیوند دارد و دشمن دار دشمن علی را و یاری کن یاری کننده علی را و خوار کن هرکس علی را خوار گرداند.»
و دوست نداشتم که تو را خوار گردانم تا خداوند هم مرا خوار گرداند.
سفارش ام سلمه به ابوثابت
حاکم نیشابوری به سند صحیح از ابوثابت، غلام آزاد شده ابوذر، نقل کرده است: من در رکاب علی در نبرد جمل شرکت داشتم، چون عایشه را در لشکر مقابل خود دیدم، مانند افراد دیگر در حقانیت راه برایم تردید حاصل شد، چنانکه این تردید برای افراد دیگر نیز پدید آمده بود، به هنگام نماز ظهر خداوند تردید مرا از میان برد و تا پایان نبرد همراه علی جنگیدم. پس از پایان جنگ جمل به مدینه رفتم. و نزد ام سلمه آمده و گفتم: به خدا سوگند نزدت برای آب و نان نیامده ام. من آزاد شده ابوذرم و در جنگ جمل در رکاب علی جنگیدم.
ابوثابت گفت: ام سلمه به من خوش آمد گفت.
و پرسید: در آن هنگامی که دل ها به این سو و آن سو می رفت و در تردید بود، تو در کجا بودی؟
گفتم: من نیز دچار شک و تردید شدم. ولی خداوند ظهر هنگام، شک و تردید مرا برطرف ساخت و در رکاب علی جنگیدم.
ام سلمه گفت: آفرین بر تو. همانا از پیامبر(ص) خدا شنیدم که می فرمود: «علیّ مع القران و القران مع علیّ لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحض؛ علی با قرآن است و قرآن با علی، این دو از همدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند».
پراکندن محفل توطئه گران
پس از کوچ علی(ع) به ذی قار، برای مبارزه با پیمان شکنان بصری، سپاه جمل به جنگ روانی گسترده ای علیه یاران علی، دست زدند تا افزون بر سست کردن روحیه مهاجران و انصارِ همراه علی، مردمان حجاز را از یاری ایشان باز دارند. آنان، نامه ای به هواداران خود در مدینه نوشتند و طی آن شعری به این مضمون نوشتند: [سپاه] علی، چون شتری درمانده است که نه راه پیش دارد و نه راه پس.
مخالفان امام محفلی برپا ساختند و در آن به شادی نشستند و کودکان و کنیزکان مضمون نامه را به صورت ترانه برای تماشاچیان می خواندند. دختران و زنان امویان آزاد شده به دست پیامبر(ص) در فتح مکه، برای شنیدن این آواز خوانی به مجلس آمدند.
خبر به ام سلمه رسید که هواداران طلحه، زنان را گرد آورده و علیه خلیفه پیامبر، علی(ع) شایعه پراکنی می کنند. او گریست و بر آن شد جامه های خود را پوشیده و نزد افراد فریب خورده رفته، آنان را اندرز داده و به یاوه گویی های آنان پاسخ دهد.
ام کلثوم، دختر علی(ع) که نزدم ام سلمه بود گفت: من به نیابت از تو این کار را انجام می دهم که از تو در این باره (و جریان نبرد بصره) آگاه ترم. ام کلثوم روبند انداخت و همراه چند کنیزکِ پوشیده رو و ناشناس به محفل (مخالفان علی) آمده و نشست و با دیدن سبک سری و سفله گی آنان نقاب از چهره گشوده و به صحنه گردان مجلس گفت: اگر اکنون تو و خواهرت علیه امیرمؤمنان می ستیزید؛ پیش از این نسبت به برادرش رسول خدا نیز ستیزه کردید و خداوند در شأن شما آیات (سوره تحریم) را نازل فرمود.
خداوند در برابر این ستیز شما با علی، او را یاری می رساند. صحنه گردان مجلس، ابراز شرمساری کرد و گفت: این زنان و کودکان از سرنادانی و سفله گی چنین می کنند و همان لحظه آنان را پراکنده ساخت.
بنا به گزارشی دیگر، گفت: خدایت رحمت کناد، بس است. و نامه فرستاده شده از بصره را پاره کرد و استغفار نمود.
آگاه بخشی های ام هانی
ام هانی، خواهر امیرمؤمنان از زنان فرزانه و در صحنه اسلام بود. او هماره از جایگاه والای امیرمؤمنان و امامت آن بزرگ دفاع می کرد.
ام هانی نسبت به رویدادها و جریان های سیاسی و اجتماعی پیرامون خود هوشیار بود و برادر را در جریان توطئه های مخالفان قرار می داد. در رویداد جمل با همه توان به کمک ولیّ امر خود برخاست، فرزندش جعده، برای کمک به دایی خود رهسپار بصره گردید و از بصره به سمت کارگزاری خراسان گماشته شد.
ام راشد، کنیز آزاد کرده ام هانی که خدمتگزار علی(ع) بود. می گوید: طلحه و زبیر پیش علی آمدند و از او برای سفر «عمره» اجازه خواستند. چون از پیش او بیرون آمدند. شنیدم می گویند: ما با دل های خود بیعت نکردیم بلکه فقط با دست های خود بیعت کردیم. من چون این سخن ایشان را به علی گفتم، این آیه را تلاوت فرمود:
«اِنَّ الذین یبایعونک انّما یبایعون الله یدالله فوق ایدیهم فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه الله فسیؤتیه الله اجراً عظیما؛ آنها که با تو بیعت کردند به حقیقت با خدا بیعت کردند دست خدا برفراز دست آنهاست. و هرکس بیعت شکنی کند بر خود زیان کرده است و هرکس به عهدی که با خدا بسته است وفا کند به زودی خداوند به او پاداش بزرگ عطا کند.»
ام راشد، در ادامه سخن گزارشی از خطبه امیرمؤمنان پس از این گفتگو ارائه کرده است. امیرمؤمنان در این خطبه درباره اهل بیت(ع) و سزاوار بودن آنها به جانشینی پیامبر(ص) سخن گفته و تأکید فرموده: طلحه و زبیر داوطلبانه با من بیعت کردند و اینک بیعت شکسته و به بصره رفته اند تا فتنه انگیزند و …
غلامان ام هانی نیز صمیمانه با علی(ع) همکاری کرده و او را در جریان رویدادها قرار می دادند.
امام علی(ع) نیز ام هانی را در جریان نبرد قرار می داد، از جمله پس از پیروزی بر سپاه یاغیان در بصره به وی نوشت:
«سلام بر تو، نخست خدای را که خدایی جز او نیست می ستایم اما بعد ما با سرکشان و ستمگران در بصره رویاروی و درگیر شدیم و خداوند با نیروی خود پیروزی بر آنان را به ما ارزانی داشت و به آنان هم پاداش ستمگران را داد. طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عتّاب و گروهی بیرون از شمار کشته شدند.
از لشکر ما هم فرزندان مخدوع و دو پسر صوحان و علی و هند و ثمامه و گروهی دیگر از مسلمانان، که خدایشان رحمت کناد، کشته شدند. و السلام.»
ام الفضل، بنت حرث مادر عبدالله بن عباس نیز با امام همکاری می کرد پس از کوچ سپاه عایشه از مکه به سوی عراق، ام الفضل مردی از جهینه را به نام ظفر به خدمت گرفت و نامه ای توسط او در این باره برای علی(ع) به مدینه فرستاد.
اشعار ام ذریح عبدیه
بانوان و زنان در برابر موج تبلیغات دشمن نیز احساس مسئولیت کرده و با زبان شعر و ادب، فرزندان خود را تشویق و از دروغ پردازی های دشمنان پاسخ می دادند.
در آغاز نبرد جمل، عده ای از افراد سپاه بصره یاران علی را به دشنام و نفرین گرفتند و بر چهره سپاهیان آن حضرت شن پاشیدند.
امیرمؤمنان فرمود: هنگامی که سنگ پراکندی تو نپراندی و بلکه شیطان پراکند و به خواست خداوند نفرین تو به خودت برمی گردد.
ام ذریح عبدیه از زنان خوش فکر و زبان آور سپاه امام علی(ع) قصیده ای در این باره سرود و آن را در میان سپاهیان منتشر ساخت.
مضمون آن چنین است:
«ای ..
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 