پاورپوینت کامل سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۸
چکیده مقاله
در دین مبین اسلام رهنمون های بسیار مهمی وجود دارد که هر یک درخور توجه و تأمل بسیاری است یکی از این رهنمون ها رعایت عفاف و حجاب است. عفاف در اصطلاح به نیروی درونی تعدیل کننده شهوات و غرایز انسان اطلاق می شود. توجه بسیار آیات و روایات به موضوع عفاف نشان از اهمیت بی حد و حصر این مسئله در اسلام دارد؛ چرا که بدون آن انسان در مسیر اعتدال قرار نمی گیرد، و به سعادت حقیقی خود نائل نمی شود.
شاعران متعهد و هوشمند پارسی زبان اهمیت وافر این مقوله اخلاقی را دریافته اند. آنان سعی کرده اند ابعاد گوناگون عفاف و حجاب را در جنبه های مختلف شعر خود به دیگران و خود بنمایانند تا با یادآوری آن بتوانند سنگ بنای عفاف را به صورت نهادینه در میان گروههای مختلف جامعه بنیان نهند. در این میان «ابوالقاسم فردوسی» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در شاهنامه کمال زن در این است که عفاف و حجاب، شرم و حیا را با علم و آگاهی جمع کرده باشد چه لازمه پاکدامنی زن عفاف و حجاب، شرم و حیا می باشد.
ثمره پاکدامنی زن آسایش و افتخار خود، خانواده کشور و جهان است. زن خردمند شاهنامه عفاف و شرم و حیا را با فرزانگی همراه کرده است. او محدوده وظایف خود را می شناسد. خانه آرای همسر خویش است. برایش فرزندان نیکو به دنیا می آورد. زن پوشیده روی و پوشیده رخ و باوقار و حجاب در شاهنامه مایه سرافرازی مرد خود می باشد زنان تاریخی شاهنامه چادر خود را چون تاجی می دانند و بر آن می بالند باشد که زنان جامعه اسلامی ما با تأسی به الگوهای مذهبی چون «حضرت زهرا»(س) و «حضرت زینب» و نمونه های اسطوره ای مانند «رودابه» و «تهمینه» و الگوهای تاریخی ایران اسلامی چون «شیرین» همواره پاسدار عفاف و حجاب خود باشند.
کلید واژگان: عفاف، حجاب، زن، شاهنامه، فردوسی.
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
از فضایل اخلاقی مورد تأکید در اسلام «عفاف» است. عفاف در اصطلاح به نیروی درونی تعدیل کننده شهوات و غرایز انسان اطلاق می شود. توجه بسیار آیات و روایات به موضوع عفاف نشان از اهمیت بی حد و حصر این مسئله در اسلام دارد؛ چرا که بدون آن انسان در مسیر اعتدال قرار نمی گیرد، و به سعادت حقیقی خود نائل نمی شود. گویش صحیح عفاف به فتح عین است؛ و نباید آن را مترادف حجاب دانست. بلکه عفاف از ابعاد وسیعی برخوردار است و حجاب یکی از مصادیق آن می باشد.
عفاف صفت مشترک میان انواع انسان می باشد، لذا، میان مرد و زن مشترک است. در اصل عفاف، تفاوتی در دو جنس نیست، اما در مصادیق آن تفاوت های اندکی وجود دارد. چرا که خیلی از صفات مرد و زن با هم متفاوت است. با توجه به تفاوت هایی که بین این دو جنس وجود دارد، هر نوع اقتضای صفات و خصلت های ویژه خود را دارد. علاوه بر آن، این صفت اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد. ابعاد عفاف جنبه های مختلف زندگی بشر را در برمی گیرد. انسان در کردار، گفتار و افکار، دعوت به رعایت عفاف و خویشتن داری شده است. اهمیت این امر موجب شده است که قسمت عظیمی از دستورات اخلاقی اسلام بدان اختصاص داشته باشد.
شاعران متعهد و هوشمند پارسی زبان اهمیت وافر این مقوله اخلاقی را دریافته اند.
آنان سعی کرده اند ابعاد گوناگون عفاف و حجاب را در جنبه های مختلف شعر خود به دیگران و خود بنمایانند، تا با یادآوری آن بتوانند سنگ بنای عفاف را به صورت نهادینه در میان گروههای مختلف جامعه بنیان نهند. در این میان حکیم «ابوالقاسم فردوسی» از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
می دانیم که موضوع شاهنامه حماسه است. به ظاهر گمان می رود حماسه جایگاه مردان و نبرد آنان است. اما جستجو و پژوهش در اثر جاودان حکیم توس این نکته را بر ما آشکار می کند که استاد توس در عین توجه به مردان و پهلوانان از حضور زنان عفیف در صحنه های مختلف غافل نبوده است.شاهنامه تنها داستان رزم رستم و اسفندیار و سوگ سیاووش و مرگ سهراب نیست، شاهنامه تنها یادآور نبردهای خونین ایران و توران نیست. شاهنامه هر چند نامه ای پرسوز و غم انگیز است، اما در عین حال نامه ای پر شور و حیرت انگیز از داستان زنان پاکدامن می باشد. در مقال بر آن شدیم تا از منظری نو به اثر گرانسنگ استاد توس بنگریم، و سیمای زنان عفیف شاهنامه را به تصویر کشیم.
دنیای پاک شعر فردوسی بیش از آنکه خواندنی باشد دیدنی است. گستره ای زیبا و خیال انگیز که بی نهایت دور از ما ولی بسیار نزدیک ماست. ما اکنون در پی آنیم که با گذر از دیواره های بلورین و شفاف کلامش از فضای تنگ روزمرگی رها شویم و در زمانی به کوتاهی یک آن به دنیای گسترده و رنگارنگ او گام بگذاریم.
در آغاز باید یادآور شوم که پهلوانان، دلیران، زنان و مردان شاهنامه در قسمت اسطوره ای و حماسی و پهلوانی آن پیرو آیین اسلام نیستند، بلکه آنان به دین ایرانیان باستان ـ زرتشت ـ می باشند. با این وجود زن در سراسر شاهنامه، نمونه تمام عیار زن ایرانی ـ اسلامی است. در عین بهره مندی از فرزانگی، دلیری، بزرگ منشی، شایستگی، از جوهر زنانه شرمگینی، حیا و عفاف نیز بهره مند می باشد. چرا که فردوسی خود مسلمانی معتقد است. زن شاهنامه عشق و احترام را هم زمان با هم برمی انگیزد. او والایی و کمال دارد. تصویر شخصیت او تحت الشعاع امیال افراد داستان نیست. حال آنکه در داستان های دیگر خاصه در منظومه های عاشقانه که شاعران چیره دست ایرانی و غیر ایرانی پرداخته اند. تصویر وی غالبا به تبع داستان ترسیم شده است. یعنی کار شاعر کاوش در وجود استقلالی و باریک شدن در آفرینش و دریافت و بررسی عوامل زندگی ساز او و محیطش نبوده است، زن نژاده و عفیف ایرانی در تمام شاهنامه یک تصویر بیش ندارد. صفات او متعالی است. منتهی این صفات در افراد گوناگون شدت و ضعف دارد. زنان عفیف و با حیای شاهنامه همواره زیبا هستند. آنان در عین جمال، کمال خلقت را نیز دارا می باشند. در بیان فردوسی به زن این امکان داده می شود که از زبان خودش معرفی شود؛ و مدافع عصمت و پارسایی خویش باشد. «شیرین» از زنان نامدار و برجسته شاهنامه و تاریخ ایران زمین است.
فردوسی جایگاه عالی او را در دربار «خسرو پرویز» از زبان خودش در برابر «شیرویه» توصیف می کند:
بسی سال بانوی ایران بدم
بهرکار پشت دلیران بدم
نجستم همیشه به جز راستی
ز من دور بُد کژی و کاستی
بسی کس به گفتار من شهر یافت
ز هر گونه یی از جهان بهر یافت
به ایران که دید از بنه سایه ام
وگر سایه تاج و پیرایه ام …
چنین گفت شیرین که ای مهتران
جهان گشته و کار دیده سران
به سه چیز باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنک با شرم و با خواستست
که جفتش بدو خانه آراستست
دگر آنک فرخ پسر زاید او
ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگی نیز مویش بود …
به اعتقاد فردوسی همانگونه که از زبان شیرین نقل شد، آنچه زن را زیبا و شایسته تخت سروری می کند متانت، وقار، عفاف و حجاب است. شاعر اندیشمند و معتقد خراسان پوشیده رویی را از مسائل بسیار مهم برمی شمارد. به گونه ای که آن را هنر زنان و مایه افتخار و سربلندی آنان می داند. او از زبان شه بانوی ایران، شیرین بیان می کند:
مرا از هنر موی بُد در نهان
که آن را ندیدی کس اندر نهان
فردوسی مستوری زنان را مایه ارزشمندی و شکوه آنان می داند. به همین سبب در بسیاری از موارد به جای واژه «زن» عبارت هایی «پوشیده روی» و «پوشیده رخ» را به کار می برد. هنگامی که «جندل» فرستاده «فریدون» می خواهد دختران پادشاه یمن را برای پسران فریدون خواستگاری کند؛ از زبان فریدون دختران او را «پوشیده روی» و «پوشیده رخ» خطاب می کند، و می گوید:
ز کار آگهان آگهی یافتم
بدین آگهی تیز بشتافتم
کجا از پس پرده پوشیده روی
تو داری سه پاکیزه نامجوی …
سه پوشیده رخ را سه دیهیم جوی
سزا را سزاوار بی گفتگو
حکیم فرزانه توس حتی دختران تورانیان ـ دشمنان ایران ـ را نیز «پوشیده روی» می خواند.
همه دخت توران پوشیده روی
همه سر و بالا همه مشک بوی
زنان شاهنامه همواره مواظب تن خود هستند، و آن را از چشم دیگران می پوشانند. و به این امر می بالند و افتخار می کنند. به طوری که منیژه با افتخار می گوید:
منیژه منم دخت افراسیاب
برهنه ندیده تنم آفتاب
قابل ذکر است که حجاب و عفاف زنان شاهنامه سبب خانه نشینی آنان نیست. بلکه زنان در پهنه های گوناگون حضور دارند. به گونه ای که حتی تعدادی از آنان مانند «همای دختر بهمن»، «پوران دخت» و «آزرم دخت» به پادشاهی می رسند.
در فضای خاص حماسه شاهنامه فردوسی، جنگاوری و سپاهیگری زنان عفیف جایگاه ویژه خود را دارد. وصف «گرد آفرید» در جنگ با «سهراب» نمونه بارز پهلوانی زنان پاکدامن شاهنامه است. گرد آفرید عفیف و باوقار با موی پوشیده به نبرد سهراب دلیر می رود. و آنچنان دلیرانه دفاع می کند، که اصلاً به فکر سهراب خطور هم نمی کند که هم نبرد او «زن» باشد!
زنی بود بر سان گردی سوار
همیشه بجنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گرد آفرید
زمانه ز مادر چنین ناورید …
بپوشید درع سواران جنگ
نبود اندر آن کار جایی درنگ
نهان کرد گیسو بزیر زره
بزد بر سر ترک رومی گره
فرود آمد از دژ بکردار شیر
کمر بر میان باد پایی بزیر
بپیش سپاه اندر آمد چو گرد
چو رعد خروشان یکی ویله کرد
که گردان کدامند و جنگ آوران
دلیران و کار آزموده سران
هنگامه نبرد با رها شدن بند زره گرد آفرید سهراب در می یابد هم نبرد او زن می باشد.
رها شد ز بند زره موی اوی
درفشان چو خورشید شد روی اوی
بدانست سهراب کو دخترست
سر و موی او از در افسرست
گرد آفرید، سهراب را تا دژ «گژدهم» می کشاند. هنگامی سهراب که به او اظهار عشق می کند، با آنکه سهراب دلیر مورد توجه او قرار گرفته است. اما عاقلانه و با تدبیر و به دور از احساس زنانه خود مصالح مردم و کشور را برمی گزیند و پاسخ سهراب جوان را چنین می دهد:
بخندید و او را به افسوس گفت
که ترکان از ایران نیابند جفت
سپس سهراب بی تجربه را از جنگ با رستم برحذر می دارد.
زنان تاریخی شاهنامه پوشش ایرانی ـ اسلامی چادر را بر تن می کنند. آنگاه که شیرین مهین بانوی ایران زمین به عفاف و حجاب خود می بالد؛ چادر به سر دارد.
بگفت این و بگشاد چادر ز روی
همه روی ماه و همه مشک موی
«گردیه» خواهر «بهرام چوبین» هنگامی که دل نگران بروز جنگ میان بهرام و خسرو پرویز و چشم به راه برادر است. حجاب برتر ایرانی یعنی چادر را هم چون تاجی زیبا و آراسته برای خود برگزیده است.
چو خواهرش بشنید کامد ز راه
برادرش پر درد زان رزمگاه
بینداخت آن نامدار افسرش
بیاورد فرمانبری چادرش
بیامد بنزد برادر دمان
دلش خسته از درد و تیره روان
عشق های شاهنامه در عین بی پروایی عاشقانه با پاکدامنی و نجابت آمیخته است. هرگز «رودابه» و «تهمینه» حرکتی مغایر با عفاف انجام نمی دهند. می دانیم در داستان های بزمی به جز «یوسف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 