پاورپوینت کامل مروری بر موضوع اختلاط زن و مرد در نگاه اسلام ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مروری بر موضوع اختلاط زن و مرد در نگاه اسلام ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مروری بر موضوع اختلاط زن و مرد در نگاه اسلام ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مروری بر موضوع اختلاط زن و مرد در نگاه اسلام ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۶
از جمله مسائل مورد بحث در جاممه کنونی، مسئله ارتباط یا به تعبیر بهتر، اختلاط دختران و پسران یا زنان و مردان است.
مسلما با رشد و پیشرفت تکنولوژی و تمدن موجود، بایستی به هر موضوع نگاهی دقیق و حساس بر محور آموزه های دینی، اعم از قرآن و روایات داشت.
در این باره دیدگاه های متفاوت و گاه متضادی مطرح شده که دارای زیرساخت های نظری خاص خود هستند. برخی از این دیدگاه ها، پای خود را از گلیم منطق و استدلال فراتر نهاده اند و در این زمینه با نگاهی افراطی، به طرح و تحلیل راهکارهای عینی و عملی پرداخته اند و گروهی دیگر با تفریط، نگاه دیگری را ابراز داشته اند.
در این میان، نگارنده با طرح و تحلیل و بررسی هر یک از نگاه های مطرح شده در این مقاله، آنها را به آسیب شناسی کرده و ضمن رد کردن آنها به نظریه جدیدی را بر محور آیات و روایات پرداخته و راهکارهای پیشنهادی خود را ارائه کرده است.
با توجه به این مقدمه، به خوبی می توان دریافت که یکی از عوامل و علل پدیده بی بند و باری موجود غربی، سخت گیری جنسی و وجود محدودیت های قانونی و سنت های مخالف فطرت انسانی در امر روابط و اختلاط بود که از آن جمله، زشت شمردن امر آمیزش جنسی در سنت مسیحی، تحریم طلاق از طرف کلیسا، زن را قرین و همراه شیطان شمردن و عنوان اغواگر و فریب دهنده به او دادن را می توان نام برد، که نهایتا به بروز عقده های جنسی منجر شد.
از سوی دیگر، یکی از آموزه های لیبرالیسم، تجدد و روشنفکری، نفی هرگونه سنت قدیمی و بالاتر از آن، ضد ارزش بودن پایبندی به سنت ها و مطبوع بودن هر نوع تجدد و نوآوری بود.
از دیگر آموزه های دانشمندان علوم تجربی، پوچ و بی اعتبار بودن معارف مابعدالطبیعه و دستورات الهی بود که نتیجه آن، نفی دین و تمامی دستورات و اخلاقیات فردی و اجتماعی برگرفته از آن است.
همیشه در فرهنگ ها و در همه اقوام (با اختلافات جزئی) روابط زن و مرد به عنوان امری طبیعی، وجود داشته است. در دهه های اخیر، با رشد سریع تکنولوژی، ارتباط نامحرمان، به ویژه در خانواده های سنتی و اسلامی، دچار تحولاتی شده که لازم است علل و ریشه های آن مطالعه و بررسی شود.
ساختار خانواده و ارتباط زن و مرد، با توجه به شرایط کشورهای اسلامی به ویژه جامعه ایران، در برابر تحولات سیاسی و فرهنگی جهان از جمله ضرورت حضور زنان در صحنه فعالیت های اجتماعی اقتصادی، موضوع اصلی تحولات و ارتباطات این دو قشر است. حفظ کیان خانواده و اهمیت ازدواج، با توجه به ممنوعیت ارتباط خارج از ازدواج برای زن و مرد در کشورهای اسلامی، افزایش سن ازدواج و تعداد زنان بدون شوهر (به دلیل جنگ و …) از جمله موضوعاتی است که بحث درباره آن ضروری است.
باید به این حقیقت گردن نهاد که آدمی در دو جنس زن و مرد آفریده شده است و خداوند گرایش این دو جنس به یکدیگر را در نهاد آنها سرشته است. طبیعت انسان، عرف جامعه و شریعت اسلام هم بر این گرایش صحه گذاشته و آن را به عنوان بدیهی ترین اصل فطرت پذیرفته است. اما ارتباط زنان و مردان پیش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن کدام است؟ مبنای این ارتباط چیست و چگونه می توان حد و مرز آن را تعیین کرد؟ باید بدانیم مبنای ارتباط زنان و مردان از نظر دین اسلام چیست.
بی شک، ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعایت حدود شرعی برخلاف فرهنگ دینی و اعتقادی ماست و پشت پا زدن به پیمان هایی است که با خدا بسته ایم؛ متعهد شده ایم که فقط او را بپرستیم، برخلاف قانون او رفتار نکنیم و در برابر امر و نهی خدا تسلیم باشیم. «أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ؛(۱) به عهدی که با خدا بستید، وفا کنید. «اِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولاً؛(۲) همانا از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.»
امروزه روابط زنان و مردان نامحرم و مخصوصا دختران و پسران، بدون رعایت ضوابط شرعی، زمینه ای برای اعمال منافی عفت و زناست و چنان که می دانید، ایّام جوانی دوره شور و احساسات جنسی و نشاط جسمی است و با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذابیت های ظاهری و فریفتگی جنس مخالف بیشتر می شود. چنین روابطی با وجود میل و کشش شدید جنسی که مقتضای طبیعت سنّ جوانی است، طبیعتا از نگاه های آلوده و صحبت های هوس انگیز و … خالی نخواهد بود! به هر حال، این ارتباط هیچ جای توجیه ندارد، جز اینکه عامل گسترش فساد اخلاقی است که عواقب خطرناکی برای جامعه انسانی به همراه دارد.
مسئله اختلاط و انفکاک محیط های زنانه و مردانه نیز از مسائل اجتماعی مهمی است که بسیاری از فرهنگ ها به آن توجه و آن را تحلیل کرده اند، ولی در بعضی از فرهنگ ها به زیرساخت ها و خاستگاه ها توجه خاصی مبذول شده است.
امروزه به دلیل دوری از آموزه های دینی، در بسیاری از مسائل خانوادگی و ارتباطات فردی و اجتماعی، به اندیشه های عاری از حقیقت مبتلا شده ایم که اگر چاره ای نیندیشیم ما را به پرتگاه نیستی سوق خواهد داد. آیا به راستی می توان انکار کرد که فمینیست های جدید معتقدند باید دیواری نفوذناپذیر بین جهان زنانه و مردانه ایجاد کرد؟ ایشان می پندارند اگر زن
در مجموعه ای رشد کند که مدیریت علمی و اجرایی و تمام عناصر آن مجموعه، از مجرای فکر زنانه تنظیم شده باشد، موفق تر خواهد بود و در رقابت با مردان پیروزی بیشتری به دست خواهد آورد.
فمینیست های فرامدرن چنین می پندارند که انفکاک محیط های زنان از مردان سبب خواهد شد تا زنان به پیشرفت های بهتر و والاتری نائل آیند.
این زمزمه نوپا، یعنی انفکاک محیط های زنانه از مردانه، در بعضی از مقالات و مکتوبات و محافل اجتماعی کشور ما نیز مطرح می شود. ظاهر این نظریه، تا حدی به نظریه دین در خصوص روابط اجتماعی زن و مرد شبیه است، ولی دیدگاه ها، جهان بینی، اهداف، قالب ها و شکل های اجرایی این نظریه، با نظریات و آرای دینی تفاوت بسیاری دارد.
فمینیست های فرامدرن در ارائه این پیشنهاد، هرگز احکام شرعی و ظرایف اخلاقی برخوردها و روابط زن و مرد را ملاحظه قرار نمی کنند، بلکه در حد مبالغه آمیزی بر ویژگی های خاص دنیای زنان تأکید می کنند؛ تا آنجا که معتقدان این نظریه بر این باورند که حتی مبارزات زنانه نیز باید در کانون زنانه انجام گیرد تا تصمیم و اراده ای مبتنی بر عمل، تفکر و جهان زنانه آن را نظام دهد.(۳)
قبل از بیان محدوده و احکام اختلاط و ارائه راهکارهای عملی برای آن، باید به این نکته توجه کرد که در جامعه، ارتباط زن و مرد به شکل عام، مواردی چون روابط شغلی، خانوادگی و تحصیلی را در برمی گیرد و حدود و ثغور عرفی و قانونی برای آن تدوین شده است. این نحوه ارتباط حتی در بسیاری از قوانین بین المللی و داخلی کشورها به شکل قانونمند مطرح است. (از جمله این موارد می توان به قوانین مربوط به اشتغال، تحصیل و مناصب اجتماعی اشاره کرد.)
ارتباطات نامحرمان در خانواده و خارج از آن، در اشکال مختلف و متأثر از ساختارهای اجتماعی و متغیرهای مؤثر برای برقراری ارتباط بین زن و مرد تحلیل می شود. ارتباط جنسیتی زن و مرد، از دو بعد کلی قابل توجه است: «تولید نسل» و «تأمین نیازهای جنسی». بعد «تولید نسل» بیشتر در ازدواج های سنتی مدّنظر است. اما در دهه های اخیر هدف ثانوی تشکیل خانواده است. در جهان امروز، موضوع کنترل تولید نسل و کاهش جمعیت برای برخی کشورها و تشویق برای افزایش جمعیت در کشورهای به اصطلاح «توسعه یافته» حتی معیار و شاخص توسعه پایدار محسوب می شود.(۴)
پیش از طرح و بررسی دیدگاه ها، پیشاپیش به صورت کلی این حقیقت را متذکر می شویم که اسلام ضمن محترم شمردن حقوق انسانی، طبیعی و حتی حقوق خاص مربوط به ویژگی های جنسی، به عناصر اخلاقی، امنیت فکری، روح عفاف، تقوا و مشارکت مرد و زن در میدان مسابقه معنویات، توجه کامل کرده است. اولویت تفکیک محیط های زنانه از مردانه در شرایط خاص و توصیه به کاهش اختلاط زن و مرد در اماکن عمومی (در صورتی که امر اهمی ضایع نشود)، از مسائلی است که روح معارف اسلام و سیره عملی پیامبر(ص) آن را تأکید و تقریر می کند. اسلام نمی خواهد تقابل جنس زن با جنس مرد را بزرگ جلوه دهد تا آنجا که این دو جنس، در
مقابل و رویاروی هم قرار گیرند، بلکه هدف اسلام، احترام به حقایقی تکوینی است که موجبات تکامل زن و مرد را فراهم می آورد؛ البته روح پوشش، حجاب، کنترل رفتار و رعایت وقار و متانت، تنها به پوشش ظاهری خلاصه نمی شود، بلکه حتی در نوع معاشرت و برخوردهای ظاهری، حیا اقتضا می کند که تا حد امکان این انفکاک مراعات شود. این انفکاک از نظر اسلام حرمت بخشیدن به زن، حفظ حریم شخصیت و دور نگاه داشتن او از نگاه بیماردلانی است که در او طمع می کنند؛ چنانکه خداوند در بیان حکمت حکم حجاب می فرماید: «ذلک ادنی أن یعرفن فلایؤذین»(۵) تأکید اسلام بر حضور اجتماعی زن همراه با توصیه به او درباره حفظ ورع و تقواست: «و اذا سئلتموهن متاعا فأسئلوهن من وراء حجاب …؛(۶) هرگاه از ایشان زنان پیامبر(ص) چیزی خواستید، از پشت پرده و حایل طلب نمایید». این آیه و آیات دیگر نظیر «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن و ان یستعففن خیر لهن»(۷) دلالت می کنند که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهای غیر ضروری در محیط های اجتماعی را رعایت کنند، به تقوا و پاکی نزدیکتر است.
احترام به شخصیت زن و حفظ حریم محیط های زنانه از نظر اسلام، تا حدی است که رسول خدا(ص) از داخل شدن مردان بر جمع زنان بدون اجازه آنها نهی فرموده است: «نهی رسول اللّه صلی الله علیه وآله أن یدخل الرجال علی النساء الا باذنهن»(۸).
اسلام برای هر نوع حضور اجتماعی زن و اختلاط و معاشرت او با مردان، بایدها و نبایدهای اخلاقی را توصیه می نماید. درباره حضور اجتماعی زن این قید بیان شده است: باید از هر آنچه منجر به فتنه و فساد می شود، اجتناب کرد.
در زندگی اجتماعی به صورت طبیعی روابطی شکل می گیرد؛ مانند رابطه همسایه با همسایه، دانش آموز با معلم، دانشجو با استاد، دولت با ملت. طبیعی است که اینگونه روابط اجتماعی، همیشه میان هم جنس ( زن با زن، مرد با مرد) اتفاق نمی افتد. در بسیاری از این موارد، رابطه دو جنس مخالف (زن و مرد) نیز حتمی و قهری است. به طور قطع رابطه دو جنس مخالف را در دایره روابط محارم با یکدیگر نیز، نمی توان منحصر دانست؛ زیرا انواع روابط میان دو جنس مخالف در میان اقوام و خویشاوندان، رفت و آمدهای فامیلی و نیز در سطح جامعه صورت می گیرد.
توسعه شهرنشینی وگسترش مناسبات اجتماعی و اقتصادی موجب شده است که امروزه برخلاف گذشته، زن در عرصه جامعه، حضور گسترده ای داشته باشد و به طور طبیعی، این حضور در همه اماکن عمومی و خصوصی، نظیر کلاس درس و محل کار مشهود است و صرفا محدود به داشتن رابطه با محارم نمی شود. از این رو، مسئله ارتباط زن و مرد، از مسائل بسیار مهم و مورد ابتلاست که باید دیدگاه اسلام در این زمینه روشن شود. با عنایت به اینکه، اسلام دین جامع، جهانی و پاسخگوی نیازهاست و در آموزه های خود از مقتضیات زمانه نیز غافل نیست، به طور حتم، در این موضوع، مانند همه دیدگاه واقع بینانه و منصفانه ای موضوعات دیگر
دارد که برای نسل امروز در عین اینکه سعادت آفرین است، راه گشا و هدایت گر نیز هست.
آنچه نویسنده در این مقاله درصدد تبیین آن است، تحلیل ارتباط یا به تعبیر بهتر اختلاط زنان و مردان و آثار منفی و مثبت آن است و امید است این نگارش بتواند کمکی در فضاسازی ارتباطات صحیح بر محور دین و توحید برای رسیدن به مقام قرب و عبودیت باشد.
بررسی نظریه ها و دیدگاه ها
درباره ارتباط یا عدم ارتباط زنان و مردان، دیدگاه های متعددی وجود دارد که هر یک ادله و استدلال های خاص خود را دارند که در یک جمع بندی می توان آنها را به چند دسته تقسیم کرد:
۱. ارتباط در حد ضرورت
یک مبنا این است که در ارتباط اصل بر اضطرار یا ضرورت است. یعنی تا در جامعه ضرورتی نباشد و موقعیت اضطرار به وجود نیامده باشد، بهتر است زن و مرد، با یکدیگر ارتباط نداشته باشند.(۹)
مطابق این دیدگاه، هر نوع ارتباط میان زن و مرد جز در صورت اضطرار ممنوع است؛ زیرا رابطه میان این دو، رابطه آتش و پنبه است و برای دوری از خطر، عقل حکم می کند که این دو، هر چه بیشتر، از همدیگر دور نگه داشته شوند. بر این مبنا، هر نوع ارتباطی میان دو جنس مخالف، ممکن است باعث جرقه ای شود که کنترل آن در اختیار هیچ یک از دو طرف نباشد. از این گذشته، تأثیرات منفی ارتباط با نامحرم و هر نوع مصاحبت با وی، در روح انسان قابل انکار نیست.
دیدگاه مذکور در تأیید صحت مدعای خویش، پاره ای از روایات را با تفسیری خاص نقل می کند که از آن جمله است: در روایتی از حضرت زهرا (س) آمده است: «برای زنان بهتر است که هیچ مردی را نبینند و هیچ مردی نیز آن ها را نبیند.»(۱۰)
یا حضرت علی(ع) در سفارش های خویش، به امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: «اگر می توانی کاری کن که زن تو با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد. هیچ چیز بهتر از خانه، زن را حفظ نمی کند. همان طور که بیرون رفتن آنان از خانه و معاشرت با مردان بیگانه در خارج از خانه، برای آنها مضر و خطرناک است، وارد کردن مرد بیگانه نزد آنان در داخل خانه و اجازه معاشرت دادن به او نیز مضر و خطرناک است. اگر بتوانی کاری کن که زنانت غیر از تو را نشناسند.»(۱۱)
نقد و بررسی
در ارزیابی این نگاه باید به نکاتی توجه کرد:
۱. براساس فتوای بسیاری از فقها، اصل ارتباط و گفتگو، معاشرت و مصاحبت، سلام و احوالپرسی میان زن و مرد با رعایت موازین اسلامی ممنوعیتی ندارد. زن و مرد می توانند صدای همدیگر را بشنوند و صدای خود را به همدیگر بشنوانند. منعی که وجود دارد، این است که اولاً زن نباید صدای خود را به گونه ای ترقیق و تحسین کند که مرد را به گناه بکشاند و ثانیا نباید این گفتگو به قصد التذاذ جنسی صورت گیرد.
۲. زن و مرد می توانند در مسائل مختلف دینی، علمی، سیاسی، اجتماعی و … با هم بحث و گفتگو داشته باشند و از نظرات و اطلاعات همدیگر استفاده کنند. زن می تواند مدیریت یک موسسه علمی – تعلیمی، اقتصادی و … را که مردان نیز در آنجا به کار اشتغال دارند، به عهده گیرد. همه این موارد و موارد مشابه آن، از دیدگاه فقها هیچ گونه ممنوعیتی ندارد. آنچه
از دیدگاه فقهی و شرعی مهم است، رعایت حریم، حفظ حجاب، پرهیز از نگاه های شهوت آلود، اختلاط ها و مصاحبت های نادرست و غیر مفید است.
۳. این دیدگاه که زن را باید در خانه محبوس و از هر گونه حضور در جامعه و ارتباط با دیگران محروم کرد، مبنای پذیرفته شده ای ندارد. از نظر شرعی، حضور زن در جامعه و شرکت در مراسم مختلف دینی، سیاسی و اجتماعی ممنوع نیست. زن می تواند در نمازهای جمعه و جماعت حضور پیدا کند. البته اسلام حضور زن را در نماز جمعه و عیدین واجب نکرده است؛ اما این عدم وجوب به معنای ارفاق و برداشتن تکلیف است؛ نه منع حضور.
صاحب وسائل الشیعه که خود محدثی قوی است، پس از ذکر روایات به ظاهر متعارض در رابطه با حضور زن در جامعه، می گوید: «از مجموع روایات استفاده می شود که برای زنان رواست که برای مجالس عزا یا برای ادای حقوق مردم یا تشییع جنازه بیرون روند و در این مجامع شرکت کنند، همچنان که فاطمه(س) و نیز زنان ائمه اطهار(ع)، در مثل این موارد شرکت می کرده اند.»(۱۲)
از سوی دیگر هر چند به هیچ وجه نمی توان خطرات ناشی از روابط ناسالم میان دختر و پسر و زن و مرد را دست کم تلقی کرد، اما این امر نباید چنان باعث بدبینی شود که هر گونه ارتباط میان دو جنس مخالف، غیر مجاز و ممنوع تلقی شود و در پاره ای از موارد، منافع و مصالحی که در این ارتباط وجود دارد، نادیده گرفته شود. این نگرش که این دو جنس همانند آتش و پنبه اند و در موقع ارتباط گفتاری و معاشرت حتی با حفظ حجاب و رعایت حریم و آداب لازم، به موجودات بی اراده
و تدبیر تبدیل می شوند، تا حدود فراوانی بی انصافی و افراط گرایی است.
شکی نیست که معاشرت و مصاحبت دو جنس مخالف می تواند در پاره ای از موارد، از لغزش گاه های بزرگ به حساب آید، اما آیا می توان به این دلیل حتی با رعایت های لازم، هر گونه ارتباطی را محکوم کرد؟ آیا در موارد دیگری نیز که امکان لغزش وجود دارد، چنین قضاوتی می شود؟ آیا دسترسی به مال، مقام و منصب یا حتی علم، یا حضور در برخی از جلسات و نشستن در جایگاه داد و ستد، خرید و فروش و … نمی تواند برای عده ای لغزش گاه به حساب آید؟ آیا تعداد کسانی که در این موارد به لغزش، انحراف و گناه کشیده می شوند، اندک است؟ و می توان با این عذر، این موارد و مشاغل را ممنوع دانست؟
البته در تجربه اجتماعی و تاریخی نیز دیده می شود که آزادی ارتباط و اختلاط به نفع بانوان نبوده است.
۲. ارتباط آزاد
این دیدگاه برخلاف دیدگاه اول در عرصه تفریط غلتیده است. صاحبان این نظریه براین باورند که ایجاد هر نوع محدودیت و ممنوعیت در ارتباط میان زن و مرد، باعث برانگیختن حساسیت، افزایش التهاب و اشتیاق آنان می شود. انسان براساس اصل «الأنسانُ حریص علی مامُنعِ»، وقتی در موردی با منع و محدودیت مواجه می شود، نسبت به آن حریص تر و کنجکاوتر می شود. از این رو، بهتر است که نحوه ارتباط دو جنس مخالف همانند ارتباط دو جنس موافق باشد. از این گذشته، اوضاع حاکم بر جامعه جهانی، جدایی دو جنس مخالف را از هم ناممکن کرده است؛ زیرا عصر حاضر، عصر ارتباطات و اطلاعات است. همانگونه که در این عصر، فرهنگ ها، ادیان و مذاهب به گفتگو و ارتباط میان هم تن داده اند، باید ارتباط و مصاحبت میان همه افراد بشر را، فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ، دین و مذهب، پذیرفت.
نقد و بررسی
این نظریه که ممنوعیت ارتباط و اختلاط، باعث افزایش التهاب ها می شود و برای مهار کردن غریزه جنسی و کاستن از حساسیت باید هر گونه اختلاطی را مجاز دانست، نه با تجربه و واقعیت ها سازگاری دارد و نه با علم هم خوانی. آیا در دنیای غرب که هر گونه اختلاطی مجاز دانسته شد، حرص و آز جنسی کم شده است و روابط نامشروع و بی بندوباری های اخلاقی رو به کاهش نهاده است؟ فیلم ها و عکس های مبتذل رونق خود را ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 