پاورپوینت کامل نقش خویشاوندان دلسوز و داوران خانواده در رفع اختلافات زن و شوهر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش خویشاوندان دلسوز و داوران خانواده در رفع اختلافات زن و شوهر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش خویشاوندان دلسوز و داوران خانواده در رفع اختلافات زن و شوهر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش خویشاوندان دلسوز و داوران خانواده در رفع اختلافات زن و شوهر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۴

از مشکلات اجتماعی رو به افزایش جوامع بشری امروز، تزلزل و فروپاشیدن کانون خانواده است؛ بحرانی که دیگر حوزه های اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و جامعه اسلامی ما نیز از آفت های خانمان سوز آن در امان نمانده است.

گذری به دادگاه های مدنی و خانواده، پرده ای غم بار از این فاجعه انسانی را برایمان به تصویر می کشد. پرخاشگری ها و بگومگوهای تند زنان و شوهران در راهروهای محکمه ها، برون افتادن اسرار درونی، چهره های دژم و درهم، کودکان بیم زده و نگران، چشم های اشک بار پدران و مادران، آه و ناله و نفرین ها و در نهایت فراق و … حکایت از عمق و برون افتادن آن سوی فاجعه دارد. ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام مقدس و محترم و طلاق کاری زشت و منفور است و رابطه زوجیت وثیق ترین و اصیل ترین و گسترده ترین رابطه هاست. همین گستردگی و مشارکت در امور زناشویی، امور مالی، تربیت فرزندان و دیگر عوامل پیرامونی، گاه اصطکاک هایی را بین زن و شوهر به وجود می آورد و اختلافات فرهنگی و اجتماعی بدان دامن می زند.جامعه اسلامی موظف است زمینه های بیزاری و جدایی همسران از یکدیگر را از بین ببرد.

قرآن کریم، برای فراهم آوردن آرامش در کانون زندگی و تحکیم رشته های موّدت بین زن و شوهر، افزون بر رهنمودهای راه گشا به همسران، بستگان، حکومت و دیگر مردم را، به وظایفی مأمور کرده است که در صورت عمل درست به آن، بسترهای پیدایش کشمکش در میان خانواده از میان رفته و شادمانی و صفا را به محیط غم افزا و اندوه بار زندگی های درگیر و پر اختلاف، بر می گرداند. از جمله:

۱. صله رحم

صله رحم و پیوند مهرورزانه خویشاوندان با یکدیگر، از زمینه های مؤثر ایجاد مودت و صفا در میان مردم است.

افسردگی برخاسته از تنهایی و همدیگرگریزی، از زمینه های پیدایش روانپریشی و زودرنجی هاست و افراد را ستیزه جو و پرخاشگر می کند. دوری خویشاوندان از یکدیگر، چشمه های مهر و محبت و الفت را می خشکاند و به تعبیر شاعر: «چو از دیده رود از دل برود.» ولی ارتباط پیوسته و رفت و آمد از سر علاقه خویشاوندان، غریزه عاطفی و خویشاوندی را بیدار می کند، و سبب می شود دل ها چونان آهن ربا همدیگر را جذب کنند. دل های غمین و ناشاد با دیدار خویشاوند مهربان، شاد و تازه می شود. عقده های دل، باز و چه بسیار اشک شوق و شعف بر گونه ها جاری می شود و این خود برای درمان افسردگی ها و تألم های روحی و روانی مرهم است و به دل های گرفته آرامش می بخشد. هیچ اکسیری، مانند حلقه زدن دست های گرم خواهر و مادر بر گردن خواهر و فرزند، تسّلی بخش نیست و در مرتبه برتر، صله رحم که معاشرتی اجتماعی به شمار می آید بر آگاهی و علم و بینش فکری انسان می افزاید؛ آدمی چه هر قدر میدان و افق دیدش پردامنه تر و حوزه دید وی بالاتر باشد، بهتر می تواند ظلمات خودخواهی و تارهای خودساخته را پاره کند. از این زاویه، صله رحم روحیه فردی و اجتماعی را تقویت و احساسات لطیف و خدایی را بارور و علاقه به نوع دوستی و نیکوکاری و خدمت به دیگران را در انسان شکوفا می کند. قرآن کریم، مسلمانان را به پیوند و معاشرت با یکدیگر سفارش کرده و آنان را از قطع رحم و خویشاوندگریزی هشدار داده است.امام صادق(ع) در ذیل کریمه: «واتقوااللّه الذی تسألون به والارحام(۱)؛ بترسید از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید. و از قطع رحم، که خداوند مراقب شماست.» فرموده است:

آن، ارحام مردمان اند که خدای تعالی به صله و پیوند و ارتباط آنان امر فرمود. مگر نمی بینی که صله رحم را در ردیف نام خود قرار داده است.(۲)

در روایات اسلامی، عمر بابرکت، روزی فراخ، رفع گرفتاری ها و گره های زندگی، از آثار صله رحم شمرده شده است و کوتاهی عمر، تنگی روزی و زندگی نکبت بار و نابسامان از پیامدهای گسست پیوند خویشاوندی. رسول خدا(ص) فرموده است: هرکس خواهان آن است که مردم در غیابش سخن ناروا نگویند و عمرش طولانی و روزی اش فراوان شود، صله رحم کند و از خدا بپرهیزد.(۳)

امام باقر(ع) فرموده است: «صله الرحم تزّکی الاعمال و تنمی الاموال و تدفع البلاء و تیّسر الحساب و تنسی فی الاجل؛(۴) صله رحم اعمال را پاکیزه و اموال را زیاد و بلا را دور و حساب را آسان و عمر را دراز می گرداند.»

امام صادق(ع) فرموده است: مردی نزد پیامبر اکرم آمد و گفت یا رسول اللّه بستگانم برآنند به من هجوم آورند و مرا از خود دور کنند و مرا دشنام دهند آیا بر من رواست آنان را ترک گویم؟ فرمود: در آن صورت خداوند همه شما را رها خواهد کرد. مرد گفت پس چه کنم؟ فرمود:

بپیوند با هر که از تو ببّرد و ببخش بر آنکه محرومت کند و درگذر از کسی که به تو ستم روا دارد؛ زیرا تو هرگاه چنین کنی خدا در برابر آنها از تو پشتیبانی کند.(۵)

روشن است، دیدار خویشاوندان از یکدیگر آرامش بخش است. در پرتو مهر و محبت اقوام و نزدیکان به یکدیگر، عقده های دل گشوده می شود و دل تنگی ها و غصه های برخاسته از خیال پردازی ها و وهم های خودساخته، رخت برمی بندد.

۲. کمک به خویشاوند

صله رحم تنها در دید و بازدید خلاصه نمی شود.گوش سپردن به درددل ها و سنگ صبور بودن برای دل های شکسته از برترین مصادیق صله ارحام است؛ چه خودداری از درددل و پنهان کردن انتظارها که در بسیاری از خانواده های آبرومند وجود دارد، راه را بر نفوذ به کانون بحران می بندد، عقده ها را متراکم می کند و زمانی عقده سرباز می کند که کار از کار گذشته است.گشودن راه به درون سینه های بسته که تنها به دست خویشاوندان دلسوز و خردمند میّسر است، گره ها را می گشاید و از انفجار رنج های درونی پیش می گیرد.

۳. انفاق به خویشاوند:

برخی از کج خلقی ها ریشه در ناداری و فقر دارد. و فقر و تهیدستی پرخاشگری و عصیان به ارمغان می آورد؛ چه، سنگینی بار زندگی اگر با توقعات بی موقع یا نابجای یکی از دو طرف همراه باشد، اعصاب شریک زندگی را درهم می کوبد، دیو خشم را در او بیدار می کند و آتش آن تر و خشک را می سوزاند. ناآگاهی زن و شوهر به شیوه معاشرت و حقوق هر یک بر دیگری، بر دامنه درد می افزاید و گفتگوها را ملال انگیز می کند. همدردی و کمک اقتصادی به زوج های جوان و تنگدست، بار آنان را سبک می کند و از بسیاری از مشکلات پیش می گیرد؛ انفاق به ارحام دارای تأثیر و ثوابی دوچندان است.

رسول خدا(ص) فرموده است: صدقه به تهیدستان یک صدقه و به خویشاوند دو صدقه است.(۶)

ابوطلحه، از صحابیان پیامبر(ص)، می خواست بوستانی را به مستمندان ببخشد.وی، از کریمه: «لن تنالوا الّبر حتی تنفقوا مما تحّبون(۷)؛ به نیکی نمی رسید مگر آن که از چیزهای مورد علاقه خود انفاق کنید.» به شگفت آمده بود. به پیامبر خدا(ص) عرض کرد: بوستان را در راه خدا و تنگدستان داده ام. حضرت فرمود: اجر تو به جای خود ولی آن را میان خویشاوندانت تقسیم کن.

ابوحنیفه، سابق الحاج، از اصحاب امام صادق(ع) گفته: من و دامادم درباره میراثی اختلاف داشتیم. مفّضل(ابن عمرو) به ما رسید ساعتی در کنار ما درنگ کرد. آنگاه گفت: با من تا سرایم بیایید.ما به منزل او رفتیم.او با چهارصد درهم ما را صلح داد و آن مبلغ را به ما داد واز هر کدام از ما نسبت به دیگری تعهد گرفت. سپس افزود: بدانید که این پول از مال شخصی من نبود بلکه امام صادق(ع) سفارش کرده هرگاه دو تن از شیعیان ما در موضوعی نزاع داشتند، بین آنها سازش دهم و از مال آن حضرت فدیه دهم و آن مبلغ را بپردازم. این دراهم از مال امام صادق(ع) است.(۸)

وقتی اینقدر به انفاق در راه رفع اختلافات دیگران سفارش شده و دارای اینقدر ثواب و برکت است، انفاق برای از بین بردن اختلافات میان خویشاوندان برکتی دو چندان دارد.

فقها، یکی از موارد مصرف بیت المال، به ویژه زکات را اصلاح ذات البین و به سامان آوردن رابطه های به هم خورده شمرده اند؛ چه، اصلاح و رفع اختلاف میان مسلمانان از مصادیق بارز «فی سبیل اللّه » است. صلح، سازش و از یاد بردن رنجش و آشتی پس از قهر است. و اصلاح ذات البین استوارسازی پیوندهای فردی و اجتماعی است. اگر میان دو نفر مسلمان یا زن و شوهر یا میان دو گروه از مردم نفرت ایجاد شد، دیگران نباید نسبت به آن بی توجه باشند. بایستی قدم پیش نهند و با استفاده از آبرو و مکانت اجتماعی خود، از تداوم و گسترش نزاع جلوگیری کنند.

علی(ع) در واپسین لحظات زندگی پر برکتش فرزندان و رهروان راه خود را به اصلاح ذات البین سفارش کرد و فرمود: «من از جد شما شنیدم که فرمود: اصلاح ذات البین از نماز و روزه سالیان، برتر است.»(۹)

۴. استفاده از داوران خانواده

قرآن کریم، برای از بین بردن اختلاف های زنان و شوهران فرمان داده است داورانی از دو سو برگزیده شوند و آن دو با همفکری یکدیگر، به نزاع پایان دهند:

«وان خِفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهلِهِ وحکما من اَهلِها ان یُریدا اصلاحا یوفّق اللّه بینهما ان اللّه کان علیما خبیرا(۱۰)؛

اگر از جدایی و شکاف میان آن دو بیم داشته باشید، داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن برگزینید تا به کار آنها رسیدگی کنند.اگر این دو داور تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک می کند؛ زیرا خداوند دانا

و آگاه است.»

توجه به چند نکته در باره این آیه کریمه، جایگاه داوران خانواده را روشن تر می کند:

۱. «شقاق»، مصدر است. بر وزن فعال از «شق» به معنای ناحیه و کنار، منازعه و محاربه(۱۱). مقصود، فاصله زن و شوهر از یکدیگر به جهت کراهت و تنفر آن دو از یکدیگر است.

۲. برخی از مفسران گفته اند: مراد از «ان خفتم» بیم از تداوم اختلاف میان زن و شوهر است بلکه چه بسا «ان خفتم» دلالت بر پیشگیری از اختلاف و نزاع دارد. یعنی اگر نشانه ای از وجود بیزاری زن و شوهر دیدید و بیم آن وجود داشت که مبادا این درگیری به شقاق و طلاق بینجامد، به سراغ حَکَم بروید.

۳. آیا تشکیل محکمه خانوادگی واجب است یا مستحب؟

برخی از فقها ومفسران، رجوع به حَکَم را مستحب می دانند؛ زیرا چه بسا بدون رجوع به داور کار خانواده درگیر، اصلاح و سامان پذیرد.

ولی بیشتر فقها برآنند، امر «ابعثوا» دلالت بر وجوب می کند؛ علاوه بر اینکه شقاق و کدورت، چه بسا آنان را به حرام افکند و تنّفر، زمینه ساز کارهای ناروای دیگر شود. پس لازم است از تداوم فتنه و اختلاف جلوگیری کرد.(۱۲)

۴. تعیین حَکَم وظیفه کیست؟

کدامیک از زن و شوهر یا نزدیکان آنان، مردم یا حکومت، حق تعیین حَکَم دارند. بیشتر فقها و مفسران تعیین داور را در شأن و اختیار حکومت می دانند؛ چه، ضمیر غایب بکار رفته است.(۱۳)

به علاوه، اجرای احکام و دستورات شریعت برعهده حکومت است. سعید ابن جبیر گفته است: در صورت عدم توافق، داوری به حکومت برده می شود و او داور تعیین می کند.(۱۴) شیخ طوسی نیز در ذیل آیه گفته است فرستادن داور برای

رفع اختلاف زوجین برعهده حکومت است؛ چه، ظاهر آیه شریفه ظهور در تحکیم دارد و در مسائل قضایی وقتی حکمی وارد شود و مطلق باشد، متوجه رهبران و قضات است.(۱۵) در روایات ائمه(ع) نیز در تفسیر آیه گفته شده: «هوسلطان الذی یترافعان الیه.»(۱۶) مأمور به تعیین، حاکمی است که مرافعه نزد او برده می شود.» محقق و شهید ثانی(۱۷) نیز فرستادن حکم را وظیفه حاکم شمرده اند؛ چه، حکمیت در شأن حکومت است.

نیز براین ادعا می توان به سیره علی(ع) در فرستادن حکم در مورد اختلافات همسران استدلال کرد: عبیده سلمانی نقل کرده: مرد و زنی (که با یکدیگر درگیری و اختلاف داشتند) و با هر یک از آن دو گروهی همراه بودند، نزد علی(ع) آمدند. امیرمؤمنان دستور داد هر یک از آن دو حکمی از خانواده اش تعیین کند و به آنان اختیار داد تا تکلیف آن دو را روشن کنند.(۱۸)

ابن جریرطبری از محمد ابن کعب قرظی نقل کرده: علی(ع) هماره در مورد اختلافات خانوادگی داوری را از خانواده

مرد و داوری را از خانواده زن برمی گزید. داور مرد به وی می گفت: ای فلانی از چه چیز شکوه داری؟ و او درد دل خویش را برمی شمرد. داور می گفت: اگر به خواسته هایت برسی، آیا از خدا پروا خواهی داشت و به شیوه شایسته در انفاق و پوشاک و… با همسرت رفتار خواهی کرد؟ وقتی از او اقرار گرفت، داور زن می گوید: ای فلان از شوهرت از چه گله مندی؟ او خواسته هایش را برمی شمرد و داور همانند گفته همراهش را به او می گوید. اگر پذیرفت، بینشان جمع می کنند. برخی از مفسران افزوده اند: در نبود حکومت، وظیفه آحاد مردم به ویژه عقلای قوم است که با تعیین داور به اختلاف خانواده ها پایان دهند و به ناملایمات و مصایب دیگر مردم بی توجه نباشند.(۱۹)

این نکته نشانگر این است که وظیفه نظام و دولت تنها در تأمین آب و نان و تأمین امنیت عمومی و دفاع از مرزهای جغرافیایی خلاصه نمی شود بلکه امنیت روحی و روانی و ایجاد آرامش در خانواده نیز از وظایف دولت است. حکومت به منزله پدر و مردم بسان فرزندان آنند. و مراقبت از فرزندان در برابر خطراتی که آنان را تهدید می کند، از وظایف پدران است. کارگزاران فرهنگی نظام بایستی در راه ارتقای فرهنگ عمومی و مبارزه با فقر و جهل و فساد و ایجاد الفت میان خانواده ها بکوشند و عوامل ایجاد بحران در میان زنان و شوهران را از بین ببرند و همه این امور در صلاحیت دولتی دینی است و کارگزارانی دین شناس، مردمدار و دلسوز به حال امت اسلامی می توانند مربی مردم باشند و در تربیت ایمانی و ارتقای فرهنگ مودت و الفت بکوشند.

علی(ع) به آرامش خانواده ها بسیار اهمیت می داد و هیچ موضوعی از دید تیزبین او به دور نبود. در برابر مشکلات درونی خانواده ها واکنش نشان می داد و گره از کارها می گشود. سیره علوی باید برای جامعه اسلامی ما سرمشق باشد.

امام علی(ع) در مواردی خود به سراغ خانواده های درگیر می رفت و با اندرز و نصیحت و گاه با استفاده از اختیارات حکومتی به ماجرا فیصله می داد و میان زوجین آشتی می داد. روزی امام(ع) در کوچه های کوفه در گردش بود که زنی سراسیمه نزد حضرت آمد و با اضطراب گفت: شوهرم به من ستم کرده و سوگند یاد کرده که مرا کتک بزند.امام(ع) اندکی درنگ کرد و فرمود: به خدا سوگند باید حق ستمدیده را گرفت. امام(ع) با شتاب راه را طی کرد و به آستانه سرای زن رسید. جوانی رنگین پیراهن بیرون آمد. او شوهر زن بود. امام(ع) به مرد گفت از خدا پروا کن، چرا همسر خود را ترسانده ای؟ جوان مغرور که امام را نشناخت، گفت: ترا به زن من چه کار؟ حال سوگند می خورم او را بسوزانم. امام علی(ع) فرمود: تو را امر به معروف می کنم و باید توبه کنی وگرنه تنبیه می شوی. در آن حال گروهی از مردم رسیدند و به حضرت احترام کردند. جوان که تازه متوجه شد با ولی مسلمانان روبه روست، زبان به اعتذار گشود و گفت مرا ببخش. به خدا سوگند مانند زمین آرام می شوم تا زنم بر روی من قدم بگذارد. امام علی(غ) با خشنودی در حالی که آیه «لا خیر فی کثیرمن نجواهم الاّمن امر بصدقه اومعروف اواصلاح بین الناس(۲۰)؛ در بسیاری از رازگویی های ایشان خیری نیست، مگر کسی که (بدین وسیله) به صدقه یا کار پسندیده یا سازشی میان مردم فرمان دهد» را تلاوت می کرد، بازگشت.(۲۱)

ابن شهر آشوب، شبیه این ماجرا را روایت کرده و یادآور شده که امیرمؤمنان در یک روز بسیار گرم، برای اصلاح خانواده ای که زن از ترس از خانه فرار کرده بود، به سرای آنان رفت و با اندرز و موعظه به زن و شوهر، میانشان آشتی داد. امام پس از آرام شدن مرد به زن فرمود: ای کنیز خدا، به خانه ات برو و همسرت را به چنین کارهایی وادار مکن(۲۲).

مردم نیز در برابر مشکلات خانوادگی دیگران مسئولیت دارند و همگان در راه حفظ این کانون های مقدس باید احساس تکلیف کنند؛ چه، اصلاح کار مؤمن، از مصادیق روشن تعاون بر و نیکی و احسان و از موارد امر به معروف و نهی از منکر است.

۵. شرایط داوران

بایسته است داوران بالغ و خردمند و کاردان باشند تا بتوانند به درستی داوری کنند و کار را به مصلحت به پایان رسانند. گفته شده: افزون بر کاردانی و درایت، دو حَکَم باید عادل باشند و نیز داوران بایستی به احوال و روحیات و شیوه زندگی زن و شوهر آگاه باشند و پارسا باشند تا در قضاوت، از راه حق و حقیقت جدا نشوند(۲۳) و نیز از دستورها و قوانین اسلامی در موضوع مورد گفتگو

آگاهی (۲۴) داشته باشند. کار دو حَکَم قضاوت است و داوری، چونان طبابت است که هرچند با اصطلاحات فنی سرو کار دارد، چون با معالجه بیماری ها و آسیب های فردی و اجتماعی سر و کار دارد، در نهایت باید به درمان برسد و کندو کاو کارشناسانه و از سر دلسوزی، شرط نخست آن است. قرآن کریم، پس از سفارش گزینش حَکَم فرموده: «ان یریدا اصلاحا یوفق اللّه بینهماان اللّه کان علیما خبیرا(۲۵)؛ اگر آن دو در پی اصلاح باشند، خداوند بینشان الفت خواهد افکند.»

قید «علیم» و «خبیر» هشداری است به داوران که این کار را سبک نشمرند، راز دار و امین باشند و همه سعی و تلاش خود را برای اصلاح و سازش خانواده های درگیر بکار برند که خداوند از کارشان آگاه و مطلع است.

مفسران، سه مرجع برای ضمیر تثنیه احتمال داده اند(۲۶): اگر مرجع ضمیرها دو داور باشد، مفهوم آن این است اگر داوران قصد اصلاح داشته باشند، خداوند میان دو حَکَم الفت قرار می دهد و در قضاوت و صدور رأی به توافق می رسند و بینشان اختلاف ایجاد نمی شود.

اگر ضمیرها به زن و شوهر برگردد، یعنی اگر زوجین واقعا در پی سازش باشند و از بهانه جویی بپرهیزند، خداوند مانع راه را بر طرف و میان آن دو الفت و رحمت ایجاد خواهد کرد؛ چه، اساس ازدواج بر پایه رحمت و الفت است و غباری که در سایه کدورت و وساوس شیطانی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.