پاورپوینت کامل بذرهای عظمت ;به مناسبت فرا رسیدن چهاردهم خرداد بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بذرهای عظمت ;به مناسبت فرا رسیدن چهاردهم خرداد بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بذرهای عظمت ;به مناسبت فرا رسیدن چهاردهم خرداد بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بذرهای عظمت ;به مناسبت فرا رسیدن چهاردهم خرداد بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۲

نگاهی به نظرات و دیدگاههای بانوان ایران و جهان درباره امام خمینی(قدس سره)

جام جهان نمای معنویت

حضرت امام خمینی وارسته انسانی بود که خود را به خصال والا، سجایا و مکارم عالی آراست و جان پاک و باصفایش را برای مشتاقان فضیلت به نمایش گذاشت. او در کویر خشک و خشن انسانیت که در آن از هیچ گونه رشد، رویش و شکوفایی خبری نبود، چشمه حیات جاری ساخت و نهال پرهیزگاری را در آن غرس نمود و بوستان روح نوازی را باغبانی کرد که عطر دلاویز آن، مشام جان آدمیان تشنه حقایق را معطر ساخت. او در تمام لحظات زندگی با ارزش های معنوی و ملکوتی زیست و گویی بر گفتار و رفتارش نور حقیقت، صدق و اخلاص پرتو افکنده بود و بدین گونه شخصیت آن روح قدسی را به عنوان انسانی کامل و شجره ای طیبه در اذهان تداعی می کرد که ریشه ای استوار داشت و شاخ و برگ های آن متوجه قدسیان و عرشیان بود.

او با جامعیت در معارف اسلامی، تزکیه و تهذیب نفس، مناجات و عبادات، شجاعتی کم بدیل، قاطعیتی کم نظیر، درک نیازهای زمان، شناخت جامعه و مسائل گوناگون آن و با احاطه کامل بر ترفندهای اجانب و استکبار و ابرقدرت های سلطه گر، کوشید تا در جهان معاصر و عمق تفکرات و گرایش های مسلمین جهان تحولات و دگرگونی گسترده فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایجاد کند و بر نگرش آنان فروغ فروزان دیانت را بتاباند و تفکر منجمد و متحجر انحصار اعتقادات را به زندگی انفرادی و خصوصی منهزم و منزوی ساخته و آیین جاودانی اسلام را به عنوان دینی که می تواند بر تمامی شئونات جوامع اثر بگذارد مطرح کند و رسالت جهانی این مکتب حیات بخش را به جهانیان گوشزد نماید و برای عملی ساختن این تفکر پویا، سازنده و آرام بخش و نویددهنده از یک سوی مسلمانان را به اتحاد، پرهیز از تفرقه، خودسازی روی آوردن به قرآن و عترت فرا خواند و از طرفی نقشه های خطرناک و توطئه های حیله گرانه مستکبرین را نقش بر آب ساخت.

از باب نمونه قدرت های سلطه گر برای پیاده نمودن اغراض شوم و نیات پلید خود خواستند زنان را با فریاد آزادی به بند کشند و تحت این عنوان دروغین و فریبنده آنان را از قید ارزش ها و اصالت های فرهنگی جامعه برهانند، دستگاههای وابسته به زورمداران تحت عناوینی چون فعالیت اجتماعی، حضور در صحنه های گوناگون و روی آوردن زنان به هنر درصدد آن بودند که زن را به ورطه انحطاط و ابتذال بکشانند تا نه تنها نقش ارزنده و آموزنده خود را فراموش کند بلکه در جهت تهی نمودن دیگر انسان ها وسیله ای در دست اربابان تزویر و حیله گری باشد. در چنین حالی و در هنگامه ظلمت و تیرگی وحشتناک، امام خمینی(ره) چون خورشیدی درخشان از افق ارزش ها طلوع نمود. پس از این درخشش زنان جایگاه اصیل خویش را بازیافتند و هویت خود را شناختند و به وظیفه خطیری که برعهده داشتند پی بردند و در پرتو این فروزندگی در جهت نیل به کمالات و کسب مهارت های علمی و آموزشی گام های استواری برداشتند، این تغییرات پرثمر به جامعه بانوان ایرانی محصور نگردید و امام خمینی و انقلاب اسلامی که آن بزرگوار بنیان نهاد، چون در اعماق سرشت و جان انسان ها ریشه داشت، اشعه های تابناک خود را برجهان گسترانید و نه تنها بانوان جهان اسلام که دیگر زنان، نیز تحت تأثیر این تحول شگرف قرار گرفتند و بسیاری از زنان غیر مسلمان به آیین پرصلابت اسلام رغبت پیدا کرده و توصیه های دینی و اعتقادی را در متن زندگی خود پیاده نموده اند. امام به نقش مادری بانوان اهمیت بسزایی داد و دامن او را بزرگترین مدرسه ای دانست که کودک در آن پرورش می یابد^(۱) و ما اکنون می بینیم که تمایل به ایفای این نقش مهم حتی در میان زنان غربی افزایش یافته و آنان سیستم های اجتماعی فرهنگی جامعه خود را به نقد می کشند.

اخیرا زنان در انگلستان نهضت جدیدی راه انداخته اند که تلاش برای کار نیمه وقت (Porttime) نام دارد محتوای سخنان آنان این است که دولت وقتی بانوان مشغول امورات اداری، اجرایی و فرهنگی هستند هزینه مهد کودکشان را می پردازد. ما می خواهیم مادری کنیم و در کنار فرزندان خود باشیم! لذا درخواست شان این بود که نیمه وقت کار کنند اما دولت هزینه مهدکودک را به آنان پرداخت کند زیرا عملاً کار نگهداری از کودک را خودشان انجام می دهند. ضمن آنکه مدعی بودند در غیر این صورت نمی توانند زندگی راحتی داشته باشند.^(۲) در این حرکت مشاهده می شود که تفسیر حیات، نگاه به هدف و معنی هستی خود در نوع و شیوه زندگی زنان اثر گذاشته و چنین تحولی در غرب رو به افزایش است و متفکرین تأثیر حقایق معنوی را بر تسریع این روند مهم می دانند و می افزایند: انگیزه های متعالی، این رشد و نگرش مثبت را سبب شده است.

فریاد غیرت

همچنین چندی پیش یک پیام التماس آلود بر شبکه جهانی اینترنت نقش بست که در آن یک بانوی با غیرت، مسلمین و تمامی آزادگان جهان را به بیدارباش غیرتمندان هشدار داده بود، او در این پیام خواسته است: من از طرف مسلمانان شهر لُس آنجلس ایالت کالیفرنیای آمریکا برای همه آنانی که انسانند و برای انسانیت ارزش قائل اند پیامی دارم و آن اینکه با پایان یافتن قرن بیستم میلادی، دستگاههای مختلف تلاش دارند برگزیدگان و برترین های قرن را انتخاب کرده و به مردم دنیا معرفی کنند و برای گزینش «مرد قرن» غوغایی به پا کرده اند. متأسفانه در میان کاندیداها اسم یک مسلمان به چشم نمی خورد من از همه مسلمانان و دوستداران انسانیت تقاضا می کنم از اقصی نقاط جهان وارد شبکه جهانی اینترنت بشوند و حضرت آیت اللّه خمینی را به عنوان «برترین مرد قرن» معرفی کنند او قطعا شخصیت برجسته قرن بیستم است و چنین انتخابی برای ما اهمیت دارد ما اعتقاد داریم امام خمینی قدرت معنویت را به صحنه آورد و افکار سطحی بشریت را متحول کرد. این امام خمینی بود که غبار افسردگی را از چهره مسلمانان و مردمان آزاده کنار زد، هندوها و یهودی ها در آمریکا گروه فشار قدرتمندی می باشند و با بهره برداری از همین خاصیت افراد مورد نظر خود را را کاندیدا کرده اند! مابه کمک همدیگر می توانیم با ورود به شبکه جهانی اینترنت نام امام را مطرح کنیم هر چند بنا به سیاست های جاری دنیا امکان دارد کاری صورت نگیرد اما این حداقل تلاشی است که ما قادریم انجام دهیم.^(۳) البته واضح است که راه و رسم امام خمینی در سینه ها و اندیشه ها به حیات پرثمر خود ادامه می دهد و لاجرم عرصه های درک و فهم بشری را در همین قرن سرنوشت درخواهد نوردید اگر چه برخی مشعل داران دروغین جهان بخواهند به سوی خورشید بقایش پفی کنند، او مرد تمامی اعصار است و در قرن خاصی نمی گنجد اما در درجه اول در مقابل این اندازه آگاهی و بصیرت توأم باغیرت یک بانوی مسلمان آمریکا که فرسنگ ها دور از ایران زندگی می کند ولی با تمام وجود حرارت و نور این خورشید را درک می نماید باید سر تعظیم فرود آورد و در دومین وهله تأثیر شگرف اندیشه و ایمان امام را در سراسر گیتی از همین جا استنباط کرد و بر چنین تحولی بالید و مباهات کرد.

در این نوشتار نگارنده برآن است که با استناد به مدارک موجود نظرات بعضی بانوان ایران و برخی زنان جهان را در خصوص امام و نهضتی که او بنیان نهاد از نظر خوانندگان محترم بگذراند گرچه به قول مولوی:

مادح خورشید مداح خود استکه دو چشمم روشن و نامرمداست

تا از این رهگذر پاره ای حقایق مسلم برای علاقمندان شفاف تر گردد.

عطوفت و دیانت

بانو خدیجه (قدسی ایران) ثقفی رحمه اللّه علیها فرزند آیت اللّه حاج میرزا محمد ثقفی^(۴) که حدود شصت سال با امام زیسته و از زمان ازدواج با آن بزرگوار یار آفتاب و حامی و مورد وثوقش به شمار می رفته، چون از آقا سخن می گوید دیدگانش مشحون از اشک می شود و آنگاه که عطوفت، رأفت و رحمت امام را بر زبان می آورد بغض در گلویش ایجاد می گردد، او در مدتی متجاوز از شصت سال با رهبری فرزانه زندگی کرد و فراز و نشیب های زیادی را مشاهده نمود و ناملایمات وافری را طی چندین دهه پذیرفت.

این بانوی فاضل و متدین که در آستانه سال نو به جوار رحمت حق شنافت و اکنون در آستانه چهلمین روز رحلت آن بانوی بزرگوار هستیم در جایی می گوید: شصت و دو سال با امام بزرگوار زندگی کردم و در این مدت یک مرتبه ندیدم که ایشان از کسی غیبت کند و یا دروغ بگوید.^(۵) در جایی خاطرنشان نموده است از ابتدای ازدواج با امام، ندیدم نماز شبش ترک شود، او از سادگی، صداقت و صراحت امام سخن گفته و ایشان را به عنوان مرد خدا، انسانی به تمام معنا عالم و دانشور ستوده^(۶) و احترام آقا را نسبت به خودش و سایر اعضای خانه و نیز مهربانی و صبوری امام را در برخورد با فرزندان امری فوق العاده و حیرت انگیز وصف کرده است.^(۷)

خانم فریده مصطفوی (دومین دختر امام) ضمن خاطراتی به اخلاق و رفتار امام در برخورد با اعضای خانواده اشاره کرده و گفته است: امام در منزل با بچه ها خیلی مهربان و صمیمی بودند در عین حال هم قاطع و جدی بودند، همیشه ما را مقید می کردند که معصیت نکنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم حضرت امام آنچنان جذبه ای داشتند که ما خود به خود از ایشان حساب می بردیم و مواظب رفتارمان بودیم به جز در مسائل شرعی در بقیه امور خیلی سختگیری نمی کردند کارهای دینی به ما دیکته نمی شد، در خانواده وقتی رفتار امام را می دیدیم ناخودآگاه در ما اثر می گذاشت و سعی می کردیم مثل ایشان باشیم. تأکید می کردند که بندگان خدا جز از نظر تقوا هیچ امیتازی برهم ندارند و با این روش بود که ما ارزش های اسلامی را فرا گرفتیم، خیلی متعادل و متعارف بودند و برای هر فردی آزادی و حق انتخاب قائل بودند تا زمانی که خلاف شرع پیش نمی آمد ایشان هم هیچ کاری نداشتند.^(۸)

خانم فهیمه (زهرا) مصطفوی بُعد عرفانی و تربیتی امام را تشریح کرده و خاطرنشان نموده است:

حضرت امام در واقع از دستور کریمه «ویزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه» پیروی کردند یعنی اول خود را ساختند و سپس به مسائل علمی پرداختند با شناخت کامل و عرفان نسبت به خدا و خود عامل اجرای دستورات الهی شدند و آموخته های خویش را به عمل در آوردند. کسانی که با امام و کتاب های ایشان از نزدیک آشنایی داشته باشند می دانند که بین نوشتار، گفتار و کردار امام هماهنگی کامل وجود دارد پس از گذشت قرن ها که حقوق زنان ضایع شده بود و آنان ملعبه دست جنایتکاران زر و زور قرار گرفته بودند عظمت روحی، شخصیت، شرافت و عزت واقعی شان را به آنها نمایاندند، ایشان همواره آنان را به دخالت مستقیم در سرنوشت خویش و امور سیاسی اجتماعی مکلف می نمود و در عمل و بیان رابطه سالم اسلامی با خانواده و همسر را آموختند و مصداق واقعی مساوات، عدالت، همدلی و همکاری در خانه را چون جدشان حضرت علی(ع) تحقق بخشیدند. با عمل و سکوت شان بیشتر از سخنشان به ما آموزش می دادند رفتار و کردارشان نمونه عینی اخلاق اسلامی را در ذهن مان تداعی می کرد و مصاحبت با ایشان اثر خاصی در روح و روان مان برجای می گذاشت.^(۹)

شوق و اشراق

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سیداحمد خمینی پس از تحقیق و مشورت با حضرت امام و دیگر اعضای خانواده در تاریخ یازدهم مهرماه سال ۱۳۴۸ ش با دختر آیت اللّه سلطانی طباطبایی که از خاندان های شریف و محترم اهل فضل و روحانیت می باشد و اعقابشان نسل اندر نسل از مجتهدین به نام حوزه ها بوده اند ازدواج نمود، ثمره این وصلت میمون سه فرزند پسر می باشد.^(۱۰) بانو فاطمه طباطبایی که علاوه بر ارتباط عاطفی با امام یک رابطه علمی عرفانی داشت، از جمله کسانی است که اوقات بسیاری را از محضر حضرت امام استفاده کرده است وی در وصف آن روح قدسی گفته است: حقیقتا از رفتار و کردار امام می توانستیم درس بیاموزیم چون در سراسر زندگی شان خدامحوری، زهدگرایی تعبد و توسل و محبت به اهل بیت(ع)، مردم داری، نظم و انضباط، اخلاص و بی ریایی، امیدآفرینی، نفس کشی، پرکاری و پرهیز از بیکاری، توجه دادن به آخرت، علاقه شدید به قرآن، عدم ارجاع کارهای شخصی خود به دیگران به چشم می خورد و طبعا برای اطرافیان بسیار آموزنده است. وی با وجود انس وافر با امام سخن گفتن درباره ابعاد وجود ایشان را کار دشواری می داند و می گوید:

هر کس به اندازه فهم، درک و دریافت خود و معرفتی که به دست آورده صحبت می کند ولی من یقین دارم که هیچ کس نتوانسته این موجود الهی را به طور کامل و آنگونه که بودند بشناسد.^(۱۱)

در جای دیگر وی اظهار داشته است: امام جز حق چیزی نمی دید و جز وصل و قرب او چیزی را طلب نمی کرد، غیر حق در نظرش خوار و زبون و ذلیل بود، دشمن را به هیچ می انگاشت اگر چه شناختش از او بسیار عمیق بود.^(۱۲) او می افزاید: حضرت امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می دانستند و خود به صراحت بیان کرده اند که در وادی عشق دیگر نباید به عبادت به چشم وسیله ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد. به دعا خیلی اهمیت می دادند بخصوص به مناجات شعبانیه بانو طباطبایی از امام خواست که نامه ای عرفانی برایش بنویسد، ایشان قبول کردند و آن را به نگارش درآورده اند که تحت عنوان «ره عشق» چاپ شده است وی به یک نکته مهم در این نامه اشاره کرده و آن اینکه امام بین دعا و حدیث فرق قائل شده اند زیرا اولی را ائمه جوری گفته اند که مردم بفهمند ولی دعاها را خودشان با خدا گفته اند به همین دلیل مرتبه این دعاها بسیار بالا است.^(۱۳)

بانو طباطبایی درخصوص نظر امام پیرامون شخصیت زن گفته است: حضرت امام هر گونه فعالیت را برای زنان امکان پذیر می دانستند البته در حوزه شرع و با حفظ موازین شرعی و حتی در مورد پیشرفت و ایجاد امکانات برای تحصیل خانم ها به مسئولان توصیه هایی می نمودند ایشان به تحکیم خانواده و نقش زن در این راستا اهمیت خاصی می دادند و نباید نقش تربیتی زن را کوچک شمرد و بانوان باید دقت کنند که وظیفه مهمی بر دوش دارند که مردان از عهده چنین کاری برنمی آیند و انسان ساختن و تربیت افراد خانواده که عناصر جامعه هستند به مراتب مهم تر، دشوارتر و با ثمرتر را چند ساعت کار در مثلاً اداره را دارد زیرا اگر خانواده اصلاح شود و سالم شود جامعه نیز سالم خواهد بود و در چنین اجتماع سالمی امکان رشد و ترقی بیشتر وجود دارد.^(۱۴)

انوار محبت

به نظر خانم زهرا اشراقی (نوه امام) با دید دنیایی و حجاب آلود نمی توان امام را شناخت زیرا امام فنای فی اللّه بود و این جهان برای وجودی چون او تنگ و طاقت فرسا محسوب می شد، روح بلندش در اسلام ذوب شده و در واقع احیاکننده اسلام ناب محمدی بودند، به باور وی امام دنیا را چون پرده ای می دید که میان ایشان و محبوب شان کشیده شده و با سیر و سلوک عرفانی این موانع را برطرف کردند. وی می گوید: من نمی توانم روی ویژگی خاصی از امام تکیه کنم و بگویم کدامیک از خصال ایشان بر دیگر خصوصیات اخلاقی شان برتری داشت چون آقا در حد کمال دارای تمام ویژگی های انسانی بودند اما دو صفت اخلاقی حضرت امام برای من همیشه جالب توجه بوده اند یکی اینکه از یک طرف مشاهده می کردم که در حسینیه جماران بر سر آمریکا فریاد می کشیدند، آنجا مظهر قدرت بودند و چون از آنجا بیرون می آمدند در منزل خودشان مظهر لطف، مهربانی و عطوفت بودند، همیشه احساس می کردم که نمی فهمیدم با چه کسی ارتباط دارم اما حالا (پس از رحلت آقا) احساس می کنم که آن موقع درون اقیانوس بوده ام و در آن غرق شده بودم اکنون که به خشکی افتاده ام می فهمم که چه کسی را از دست داده ام.^(۱۵)

بانو عاطفه اشراقی از تبسم و نشاط امام در برخورد با بستگان و نزدیکان سخن به میان آورده و گفته است وقتی وارد اتاق ایشان می شدم احساس می کردم که سراپا غرق در شادی شده اند و با لبخندی جواب سلام مرا می دادند هنوز هم وقتی به زیارت مرقدشان می روم و سلام می دهم باز تبسم امام را می بینم و این لبخند شیرین را فراموش نمی کنم البته امام در هنگام دیدار با هر یک از خویشاوندان همین گونه عمل می کردند و هیچ گونه تفاوتی در ابراز علاقه ایشان دیده نمی شد. او می افزاید امام برای ما بهترین راهنما محسوب می شدند و در هر مسئله زندگی خود با ایشان مشورت می کردیم امام در برخورد با مسائل بسیار جدی بودند و گاهی اوقات نیز ما را تسکین می دادند ولی اعتقاد داشتند که تصمیم گیرنده باید خود ما باشیم. خانم اشراقی به این نکته اشاره کرده که امام ضمن آنکه با ادامه تحصیل دختران و نیز تفریحات سالم آنان موافق بودند به محدود بودن ارتباط بین زن و مرد تکیه داشتند و توصیه می نمودند بهتر است جوان ها (دختران) بیشتر خود را بپوشانند و آنان را به پرهیز از تبرج تذکر می دادند و می گفتند دختری که ازدواج نکرده حتی در استعمال مواد معطر (در کوچه و بازار و مواقع شادمانی و اعیاد) مراقب باشد. به باور وی امام به همه موارد التفات داشتند. و به حقیقت نمونه یک مسلمان واقعی بودند که در همه ابعاد وجودی خویش شکوفا شده بودند.^(۱۶)

خانم فرشته اعرابی گفته است: برایم کاملاً آشکار بود که محبت و اشتیاق امام به امت پرتوی از انوار محبت خداوند به بندگانش بود آقا در دعاهای نیمه شب خود همواره از مردم یاد می کردند رفتارشان با اطرافیان به گونه ای بود که هر کس تصور می کرد که امام او را بیش از دیگران دوست دارد دریای عاطفه بودند نگاه پر محبت شان آنقدر تسلی دهنده بود که هر فردی را در دشوارترین لحظات زندگی آرامش می بخشید، این نگاه می توانست تمام ناراحتی ها و سختی ها را از خاطر بزداید و آرامش ذهن را جایگزین آن کند. وی در جای دیگر یادآور می شود که امام برای زنان ارزش زیادی قائل بودند و در ضمن آنکه به ارتباط بین زن و مرد بسیار حساس بودند اعتقاد داشتند که زن با حفظ خود از گناه، می تواند بیشترین فعالیت را داشته باشد تجلی این موضوع چنین بود که پسرهای خانواده وقتی به سن تکلیف می رسیدند اگر نامحرمی در بیت بود حتی از اعضای نزدیک خانواده حق ورود به اتاق را نداشتند.

دختران امام در عین حال که تحصیل می کردند به فعالیت های اجتماعی نیز اشتغال داشتند و ایشان همواره آنان را تشویق می کردند که در خدمت مردم باشند.^(۱۷)

خانم لیلی بروجردی نوه امام و حقوقدان و وکیل دادگستری طی خاطراتی می گوید: چون در کنار امام بودیم احساس راحتی می کردیم و با ایشان رابطه خیلی خوبی داشتیم حرف هایی که با آقا مطرح می کردیم به دلیل احساس آرامشی که می نمودیم خیلی صمیمانه بود، نصیحت می کردند ولی نه همچون موعظه دیگر بزرگترها بلکه وقتی امام ناصحانه صحبتی می نمود می فهمیدیم که دارند راه را نشان می دهند. وی در هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خاطرنشان ساخت که امام لازم نمی دید که قیود دست و پا گیر در مقابل قانون کلی مطرح و به جامعه القا شود، او می افزاید بین فتوای معروف امام مبنی بر اجازه گرفتن زن از شوهر برای خروج از منزل به عنوان یکی از وظایف زن^(۱۸) و نیز تکلیف به مشارکت علمی اجتماعی فرهنگی سیاسی زنان مغایرتی ظاهری به نظر می رسد که بدین صورت قابل جمع است که ایشان از نفوذ کلمه خود در امت آگاه بوده و تحول فرهنگی در جامعه که هدف غایی ایشان از انقلاب اسلامی است را مدنظر داشته و می دانسته اند مردان ایرانی در شرایط کنونی با این دستور صریح متحول گردیده و برای بانوانی که شوق و توانایی رشد را دارا می باشند موانعی ایجاد نخواهند کرد. به این ترتیب از بانوان حمایت کرده و سنت های موهوم باقیمانده از نظام طاغوتی را که در جامعه بعد از انقلاب در بین شوهران رایج بود محو و اصلاح کردند.^(۱۹)

خانم اشرف بروجردی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی طی نوشتاری اصول اخلاق سیاسی امام خمینی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده که در آن آمده است ضرورت شناخت و بررسی دیدگاههای امام خمینی در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگر احساس می شود چرا که نقش ایشان در قانونمندی معادلات سیاسی موجود در جهان امروز و طرح قاعده مند ساختن این معادلات برپایه دین و اخلاق توجه سیاستمداران جهانی را به این امر معطوف داشته است. اصول حاکم بر دیدگاههای سیاسی حضرت امام و اخلاق سیاسی آن حضرت با رعایت موازین عدم جدایی دین از سیاست، حاکمیت اخلاق دینی بر اخلاق سیاسی، هدف وسیله را توجیه نمی کند، حدود تنظیم روابط با کفار و نفی تساهل با آنها و اصول دیگر در دو بُعد سیاست خارجی و داخلی بر خداباوری، ظلم ستیزی، نفی سبیل، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد و دفاع، حفظ عزت و اقتدار مسلمین، تقابل با آنان که انقلاب را از داخل به اضمحلال می کشانند (از قبیل متحجرین، مرفهان بی درد، انقلابی نماها)، حفظ وحدت و حمایت از محرومان صالح؛ استوار می باشد.^(۲۰)

توشه های تربیتی

خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) که در نجف و پاریس در خدمت حضرت امام بوده و از بانوان مبارز و متعهد ایران می باشد در خصوص ابعاد تربیتی و اخلاقی شخصیت امام به ذکر مطالبی پرداخته و خاطرنشان ساخته است: بعد از ورود به پاریس و توفیق خدمت در بیت امام توانستم شیوه زندگی و منش ایشان را از نزدیک لمس کنم به این ترتیب نکاتی آموختم که تا حدود زیادی زندگی مرا تحت تأثیر قرار داد و مرا برای یک جهش بلند آماده کرد. یکی از این نکات، نظم زندگی شخصی آن مرد بزرگ بود. اصولاً دیدگاه امام در مورد تنظیم وقت در زندگی این بود که وقتی انسان به برنامه های خود در زندگی نظم ببخشد مسلما وجودش نظم پیدا می کند. نکته دیگر مسئله عنایت به اطرافیان بود بارها گفته اند که عدالت اجتماعی جامعه را باید از خانواده آغاز کرد و این موضوع دقیقا در زندگی خانوادگی و برخورد حضرت امام قابل مشاهده بود از جمله مسائلی که در بیت امام توجه ام را جلب کرد ارتباط آقا با مسائل معنوی و دستورات اسلامی بود و خیلی بهتر و کامل تر از دیگران اعمال واجب را انجام می دادند و عنایت خاصی به مستحبات که زینت بخش اعمال مؤمن است داشتند، در هیچ مسئله ای فروگذاری نمی کردند و کوچک ترین چیزی موجب وقفه در مسئولیت خطیر ایشان نمی شد. امام برای اجرای اعمال مستحب از اوقات اختصاصی خودشان استفاده می کردند و با این حرکت به ما می فهماندند که اگر کاری برایمان پیش آمد حق نداریم در اوقاتی که برای رسیدگی به امور مردم اختصاص داده ایم آن را انجام دهیم. وی می افزاید: این مسئله را یقین می دانم که اگر آن حالت های عرفانی امام نبود تصمیم های ایشان نمی توانست مؤثر باشد.^(۲۱)

وی در مورد دیدگاه امام نسبت به بانوان تأکید دارد که آقا بر اثبات شخصیت مستقل زن اصرار داشت و برخوردشان با خانواده گویای یک تفکر عمیق اسلامی بود.

مرحوم خانم دکتر طاهره صفارزاده از چهره های درخشان ادب و فرهنگ معاصر بود که روح مذهبی او نامبرده را از جستجوی نام و شهرت برحذر داشته است،