پاورپوینت کامل قیمت ناچیز آبرو ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قیمت ناچیز آبرو ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قیمت ناچیز آبرو ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قیمت ناچیز آبرو ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۲
قال علی(ع): «اهجروالشهوات فانها تقودکم الی رکوب الذنوب و التهجم علی السیئات؛ از شهوات و هواهای نفس بپرهیزید زیرا شما را به وادی گناه می کشاند و به طور غافلگیرکننده ای در آغوش ناپاکی می افکند.»
نشسته بودی و از پنجره به هیاهوی بچه ها نگاه می کردی. با اینکه یک هفته می شد که به جمع شان وارد شده بودی اما هنوز با آنها ارتباط نداشتی. تقصیر خودت نبود، با اینکه همیشه برای دوستی و آشنایی پیشقدم می شدی، اما اتفاقات چند هفته پیش چنان تو را شوکه کرده بود که انگار دهانت برای همیشه قفل شده بود. شاید هم از خودت ناراحت بودی، خودت که بی خیال و بی فکر در راهی افتادی که عاقبتش دامن همه را گرفته بود. مادر و پدرت، خواهرت زیبا، و دو برادرِ درس خوان و پرتلاشت را. یاد حرف های مادر که می افتی دلت می خواهد زمین دهن باز کند و تو را فرو ببرد. چقدر نصیحتت می کرد، چقدر غصه ات را می خورد، حتی گاهی اوقات صدایش را بلند می کرد تا بتواند تو را متوجه رفتارهای ناشایستت بکند اما نتوانست. یعنی گوش تو این حرف ها را نمی شنید فکر می کردی مادر جوان نیست و نمی فهمد هیجان و خوش گذرانی یعنی چه، احساس تو را نمی فهمد، پس راه خودت را می رفتی و متوجه رفتارهایت نمی شدی.
خوب که فکر می کنی می بینی همه این اتفاقات از دوستیِ تو و فریبا شروع شد. فریبا دختر بی قیدی بود، همین بی خیالیش به تو انرژی می داد، وقتی می گفت هر رنگی دوست داری لباس بپوش و به حرف دیگران توجه نکن! خوشحال می شدی چون تا به حال از خواسته هایت گذشته بودی تا رضایت دیگران را به دست بیاوری و حالا وقت این بود که خودت را راضی کنی. در همه دوران تحصیلاتت سر به راه و آرام درس می خواندی و از آنچه پدر و مادرت می خواستند یک لحظه هم سرپیچی نمی کردی، در دانشگاه هم رشته ای را که آنها دوست داشتند قبول شدی و دو ترم را با نمرات خوب پشت سر گذاشتی اما تازه داشتی می فهمیدی همه چیز درس و کتاب نیست، مخصوصا رفتار فریبا خیلی تأثیرگذار بود، نوع لباس هایی که می پوشید، رفتارهایش و حرف هایی که می زد هیچ کدام از جنس تو نبود. یکبار وقتی از تو خواست تا در خرید لباس همراهیش کنی و تو گفتی که مادر نگرانت می شود، گفت: «یه بار دیر برو خونه بذار عادت کنن، مگه هنوز بچه ای؟ ببینم تو چن سالته؟»
تو هم خجالت زده همراهش رفتی طعم خوبی داشت اولین بار بود که بدون حضور مادر که به دقت همیشه تو را می پایید، پا به مغازه های مختلف می گذاشتی. اولین باری هم بود که می دیدی دختری به سن و سال خودت آنقدر با فروشنده ها راحت است که انگار چند سال از دوستی شان می گذرد. کم کم به گشت و گذار و چرخیدن در بوتیک ها و مغازه ها عادت کردی، اما مادر به این کار تو عادت نداشت، یک روز وقتی تو را جلوی آینه دید در حالی که چهره ات را آرایش می کردی نزدیک بود، پس بیفتد. از تو که دختر سر به زیری بودی توقع نداشت، داد و فریاد راه انداخت و تو هم به دستور دوستت که حالا بهترین راهنمایت شده بود گوش دادی و صدایت را بلند کردی!
چه خبره مامان؟ نشستی تو خونه نمی دونی بیرون چه خبره! منو عین دخترای دهاتی و بی سواد بار آوردی، که چی؟ توی کلاسمون من از همه پایین ترم همه مسخره ام می کنن!
خودت هم خوب می دانستی از وقتی با فریبا می گشتی و کارهای ناشایست او را تفریح می دانستی، اخلاقت تغییر کرده بود و هیچ ربطی به بچه های کل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 