پاورپوینت کامل صفات نیکان در خطبه متقین(۵);تواضع و فروتنی ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صفات نیکان در خطبه متقین(۵);تواضع و فروتنی ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صفات نیکان در خطبه متقین(۵);تواضع و فروتنی ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صفات نیکان در خطبه متقین(۵);تواضع و فروتنی ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۸

از صفات پسندیده اهل تقوا تواضع و فروتنی است، امیرمؤمنان(ع) در ادامه سخنان بلند مرتبه خود در وصف تقوا پیشه‏گان می‏فرمایند: «و مشیهم التواضع». این سخن به دو گونه قابل تفسیر است:

۱ گام زدن و راه رفتن اهل تقوا فروتنانه و متواضعانه است.

۲ شیوه رفتاری، منش و سیرت آنان این گونه است. هر چند معنای دوم قویتر به نظر می‏رسد.

خاستگاه فروتنی در انسان

خداوند انسان را موجودی کمال‏خواه آفریده است و کمال را در دیدگاه او بزرگ، آراسته و خواستنی قرار داده است. از این رو هرگاه در برابر نمود و نمونه‏ای از آن قرار گیرد در خود احساس فروتنی می‏کند. انسان همواره در رویارویی با دانشمندان، فرزانگان، شجاعان، صاحبان قدرت و … احساس تواضع می‏کند و این در حقیقت خضوع در برابر دانش، حکمت، شجاعت، قدرت و مانند آن است. و بدین سبب حیوانات نسبت به یکدیگر احساس فروتنی ندارند، زیرا هر چند آنها در حد استعداد و قابلیت‏های محدود خویش رو به کمال ویژه خود دارند ولی این حرکت در آنها از روی آگاهی، شعور و انتخاب نیست، بلکه بر اساس هدایت‏های فطری و غریزی انجام می‏گیرد. از این رو انسان هر اندازه درک عمیق‏تری از کمال و نمودهای آن داشته باشد، بیشتر خواستار آن است و کرنش فزونتری در برابر آن از خود نشان می دهد. بنابراین، تواضع در مورد انسان، تنها دستوری اخلاقی نیست بلکه افزون بر آن به عنوان حقیقتی از حقایق وجود و اصلی از اصول بشری شناخته می‏شود.

تواضع و برتری‏خواهی انسان

انسان بر پایه کمال‏جویی خود، برتری‏خواه و بزرگی‏طلب است، این خواسته اگر بر کنار از جهات منفی آن باشد و از مسیر تلاش مثبت و حرکت در جهت دستیابی به کمالات و فضیلت‏های بشری و الهی صورت پذیرد خوب و تحسین‏آفرین است، ولی برخی به خطا آن را در خود بزرگ انگاری، فخرفروشی و تکبر، می‏جویند و این همان نقطه انحراف در این باره است.

در آموزه‏های دینی، برخلاف تصور رایج، دستیابی به این خواسته از طریق فروتنی و تواضع توصیه گردیده و پی‏جویی آن از مسیر پیش گفته، جز ناکامی و رسیدن به عکس مطلوب رهاوردی ندارد.

رسول گرامی اسلامی(ص) فرمودند: «ان التواضع لا یزید العبد الا رفعه فتواضعوا رحمکم الله؛ فروتنی بر انسان خاکسار جز بلند مرتبه گی نمی‏افزاید، پس تواضع کنید خدایتان بر شما رحمت فرستد.»(۱)

این برتری و بلندای مقام، ممکن است پاداش و قرارداد خداوندی باشد، ولی به نظر می‏رسد مقصود از آن پیامد طبیعی تواضع است، زیرا خضوع در برابر جلوه‏های کمال، انسان را بسوی آن کشانده و به تدریج وجود او را به آن آراسته خواهد کرد.

سعدی می‏سراید:

یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاهوار

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد

تواضع کند هوشمند گزین

نهد شاخ پرمیوه سر بر زمین(۲)

در برابر این، کبرورزی انحراف از فطرت انسانی است. خود بزرگ‏بینی و تکبر، انسان را از نقطه‏های کمال دور می‏سازد و با این پندار که، خود همه چیز دارد و برتر از دیگران است، او را از کسب آن کمال‏ها باز می‏دارد، و همین دوری از فضیلت‏ها او را در دیدگاه دیگران پست و بی ارزش جلوه می‏دهد.

در فرازی از یک حدیث امام صادق(ع) می‏فرمایند: «والکبر رداءالله فمن نازع الله عزوجل ردائه لم یزده الله الا سفالا؛ خود برتربینی جامه خداست – که ویژه اوست – پس هر کس در این باره با خدا در افتد جز پستی و فرومایگی بهره‏ای نخواهد برد.»(۳)

و اساسا انسان متکبر به جهت دور بودن از کمالات انسانی در خود احساس خواری و کمبود می‏کند و با خود بر کشیدن در پی آن است تا برای نقص خود پرده افکند و بر این احساس شکننده خود فایق آید. از این رو کبرورزی در حقیقت جبران و واکنش روانی فرد در برابر عقده حقارت اوست.

در روایتی امام صادق(ع) فرمود: «ما من رجل تکبر او تجبر الا لذله وجدها فی نفسه؛ هر شخصی کبر بورزد یا زورگویی کند، این سببی جز احساس پستی در وجود خود ندارد.»(۴)

تواضع و احساس حقارت

کارشناسان دانش اخلاق، خود کم‏بینی را حد زیاده تواضع دانسته و آن را نکوهیده‏اند.(۵)

در حقیقت احساس حقارت دو گونه عکس العمل دارد:

۱ کبرورزی و خود بزرگ‏بینی؛

۲ خود کوچک کردن، خود کم‏انگاری و احساس ذلّت.

در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: «إن الله عزوجل فوض إلی المؤمن اموره کلها و لم یفوض ان یکون ذلیلا اما تسمع قول‏الله تعالی: «ولله العزه و لرسوله و للمؤمنین» فالمؤمن تکون عزیزا و لا یکون ذلیلا إن المؤمن اعز من الجبل، الجبل یستقل منه بالمعاول و لا یستقل من ذنبه شی‏ء؛ خداوند همه امور مؤمن را به او وا گذاشته ولی هرگز به او اجازه نداده است تا خود را خوار کند و فرموده است: «عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است» شخص مؤمن عزیز است و ذلت‏پذیر نیست، بلکه مؤمن از کوه هم باصلابت‏تر است، از کوه به وسیله ابزار می‏توان کاهید ولی هیچ چیز نمی‏تواند از دین مؤمن بکاهد.»(۶)

نقطه تفاوت بین تواضع منفی (احساس خواری و حقارت) با تواضع مثبت در این است که اگر انسان در برابر دیگری، تنها کوچکی و ناچیزی خود و برتری طرف مقابل خود را دیده و از داشته‏ها و مقدورات خود غفلت کند، احساس خواری به او دست می‏دهد و چنین حالتی برای انسان در برابر انسانی دیگر شایسته نیست.

به عبارت دیگر اگر کسی در نگاه خود به دیگری از دایره فضیلت‏ها و کرامت‏های انسانی بگذرد و چشم خود را به عناوین،، اعتبارات و موقعیت اجتماعی او بدوزد گرفتار توهم شده و به خود کم‏بینی دچار می‏گردد، ولی اگر دیگری را از منظر فضایل اخلاقی او بنگرد و نگاه محبت او از عشق به خوبی‏ها و صفات پسندیده آن شخص برخیزد، چنین نگاهی هیچ گاه انسان را دچار ذلت نمی‏کند زیرا چنین کسی چون نگاهش به شخص نبوده بلکه به کرامت‏های اوست پیش از آنکه به داشته‏های طرف مقابل توجه کند به ارزش‏های وجودی خود نیز واقف است و توجه دارد، چنین شخصی به طور طبیعی هم از احساس خواری مصون است، چون عشق به کرامت او را به داشته‏های خود توجه داده است و هم از تکبر برکنار است، چون کرامت دوستی او را به دیگران پیوند داده و از خودبینی رهانیده است و در نتیجه به حالت میانه بین این دو صفت ناروا دست یافته که همان تواضع و فروتنی مثبت و از ویژگی‏های اولیای خدا و اهل تقواست.

اسوه اهل تقوا و تواضع

قرآن کریم پیامبر گرامی(ص) را آخرین پیام‏آور بزرگ خداوند و سیره و شیوه رفتاری و زندگی آن حضرت را، نمونه‏ای کامل برای اهل تقوا و خدا و معاد باوران معرفی می‏کند.(۷)

پیامبر اکرم(ص) او که در رفیع‏ترین قله‏های تقوا و کمالات انسانی قرار داشته، متواضع‏ترین افراد بشر نیز بوده است و حتی قرآن کریم با صراحت این کار را از وظایف حتمی او برشمرده و می‏فرماید: «لا تمدن عینک الی ما متعنّابه ازواجا منهم و لا تحزن علیهم فاخفض جناحک للمؤمنین؛ چشم خود را به آنچه به گروههایی از آنان (کافران) داده‏ایم خیره مساز و (بر ایمان نیاوردن آنها) اندوه مخور و نسبت به مؤمنان فروتنی کن»(۸)

و نیز می‏فرماید: «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛ نسبت به پیروان خود که همان مؤمنانند نرمخویی و تواضع بورز.»(۹)

در آیه نخست می‏فرماید: با مؤمنان خاکساری ورز و در آیه دوم می‏افزاید: در رابطه با پیروان خود از مؤمنان این چنین باش. و این شاید برای رساندن این نکته باشد که با اینکه تو فرمانروای مؤمنان و پیشوای آنان هستی، این جهت نباید مانع آن باشد که در خصوص آنان فروتنی کنی و از خود تواضع نشان دهی و برخلاف تصور رایج که وقتی انسان به مقام و منصبی دست یافت مناسب شأن و جایگاه خود نمی‏بیند در برابر ارباب رجوع و زیردستان خود تواضع کند، خداوند با یاد همین موضوع بر آن تأکید می‏ورزد و ضرورت خاکساری را در این باره دستور می‏دهد.

نکته دیگر اینکه در هر دو آیه عنوان مؤمنان آمده است و این یاد کرد از باب «تعلیق حکم بر وصف» پیام‏آور این است که لزوم تواضع در برابر مؤمنان از جهت ایمان و ارزش‏های معنوی آنهاست یعنی مؤمنان از این رو که دارای ایمان، فضیلت و کرامت انسانی‏اند قابل احترام و تواضع اند و در حقیقت فروتنی رسول خدا(ص) کرنش در برابر ایمان و مقام بندگی خداست و این همان نکته‏ای است که پیش از این بدان اشارت رفت با این رویکرد لزوم تواضع تنها در مورد پایین‏تران نسبت به مهتران و بزرگان نیست بل بزرگان نیز موظف‏اند نسبت به فروتران تواضع کنند و مقام و منزلت انسانی آنان را محترم بشمارند.

در سیره آن حضرت آمده است: « … و یجالس الفقراء و یؤاکل الماسکین و کان له عبید و إماء من غیر ان یرتفع علیهم فی مأکل و لا ملبس … یخرج الی بساتین اصحابه لا یحتقر مسکینا لفقره او زمانته و لا یهاب ملکا لملکه یدعو هذا و هذا الی الله دعاء مستویا؛ با فقیران همنشینی می‏کرد و با درماندگان هم غذا می‏شد … غلامان و کنیزانی داشت، ولی از لحاظ غذا و لباس بر آنها برتری نمی‏گرفت، به باغستان یاران خود می‏رفت، تنگدستان را به جهت فقر و زمینگیر بودنشان کوچک نمی‏شمرد، هیبت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.