پاورپوینت کامل لطفاً کارت دعوت فراموش نشود ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لطفاً کارت دعوت فراموش نشود ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لطفاً کارت دعوت فراموش نشود ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل لطفاً کارت دعوت فراموش نشود ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۴

عنوان فیلم: دعوت

فیلمنامه‏نویس: چیستا یثربی، ابراهیم حاتمی‏کیا

کارگردان: ابراهیم حاتمی‏کیا

بازیگران: مهناز افشار، گوهر خیراندیش، مریلا زارعی، کتایون ریاحی و …

هیچ کس نمی‏تواند نقش «حاتمی‏کیا» را در رشد سینمای دفاع مقدس و همچنین حضور زنان با نگاه خاص این فیلمساز را در آثارش، کتمان کند.

زنان فیلم‏های «حاتمی‏کیا» همیشه خوب و شخصیتی دوست داشتنی دارند و حتی اگر حضورشان کم‏رنگ‏تر از مردان باشد، نقش‏شان چیزی کم از آنها ندارد.

سردار سینمای جنگ پس از سال‏ها پرداختن به ژانر جنگ به یکباره تمام تصورات مخاطبش از خود را به هم می‏ریزد و زنانه‏ترین فیلمش را می‏سازد که هم حضور و هم نقش زنان در آن بسیار به چشم می‏آید.

وی اینبار با پرداختن به معضلات اجتماعی و توجه به سینمایی بی‏ارتباط به صحنه جنگ و حتی پشت صحنه جنگ، عنوان می‏کند براساس تصوراتش فکر می‏کرده سقط جنین یک عمل ضداخلاقی و ضدهنجار است ولی تحقیقاتش متأسفانه این موضوع را ثابت نکرده و لذا وی علاقمند به ساختن «دعوت» شده است.

با توجه به قوانین پنجاه و دوگانه پزشکی که اجازه سقط جنین قانونی را در برخی موارد می‏دهد، حتی سقط جنین غیر قانونی هم گویا دیگر در میان اقشار جامعه چندان قبحی ندارد و «حاتمی‏کیا» در اولین نگاهش به ژانری متفاوت، دقیقاً انگشت بر روی موضوعی می‏گذارد که با توجه به روند رو به رشد چنین پدیده‏ای در جهان و ایران، به گونه‏ای نبض جامعه تلقی می‏شود که نه تنها هنوز ناهنجار و گناه است بلکه قبل و بعد از خود نیز ناهنجاری‏های دیگری را هم در پی دارد و همچنان یک عمل غیر اخلاقی و غیر شرعی است.

«دعوت» علاوه بر اینکه با سوژه دراماتیکش مخاطب عام را متعجب می‏کند همان قدر مخاطب خاصش را به تعجب وا می‏دارد، چرا که برای نخستین بار «حاتمی‏کیا» از قلم نویسنده دیگری برای خلق کارش کمک می‏گیرد.

«چیستا یثربی» خود نویسنده پر کاری است که محوریت تمامی آثارش با زنان است و تمام داستان‏ها، نمایشنامه‏ها و فیلمنامه‏هایش پر از زنانی است که درگیر جامعه اطراف‏شان شده‏اند و برای رسیدن به حق خود، مبارزه می‏کنند. در واقع شاید به صراحت بتوان گفت که جنس دیالوگ‏های «دعوت» هیچ ارتباطی با مؤلفه‏های آشنای سینمایی حاتمی‏کیا ندارد و کاملاً همجنس حرف‏های دیگر قهرمانان آثار «یثربی» است و انتخاب این نویسنده از سوی کارگردان به حتم در جهت زنانه‏تر کردن داستان و زنده کردن روحیات زنان در هنگام مادر شدن است. هر چند رد پای نگاه عجولانه در این پرداخت‏ها و گفتارها کاملاً هویداست.

داستان ظاهراً به صورت اپیزودیک بیان می‏شود ولی در واقع چند پاره نیست و مخاطب با یک سوژه و داستان ثابت طرف است که قهرمانان آنان بیشتر از همه دو پزشکی هستند که بسته به تخصص زنان و زایمان، یا زنان را مادر می‏کنند و یا اینکه محروم از آن. یک پزشک شروع زندگی جنین‏های جدید را تبریک می‏گوید و دیگری زندگی را از موجوداتی که هنوز پا به عرصه دنیا نگذاشته‏اند، دریغ می‏کند و این دو به عنوان نخ اتصال تمامی داستان‏ها، باعث روایت قصه چند زن می‏شوند.

قصه «شیدا» روایت زندگی بازیگری جوان است که بخاطر تثبیت موقعیت شغلی‏اش، شوهر را در حسرت پدر شدن نگاه می‏دارد؛ آنقدر که مرد تنها راه پدر شدن را رفتن به داخل فیلمنامه‏های زنش می‏داند!

«شیدا» در پی مخفی کردن ماجرای بارداریش از عوامل فیلم است و در حال تهوع‏های مکرر ناشی از آن، اعلام می‏کند که مسموم شده است.

زنی از جنس «شیدا» در هر شغلی که باشد با توجه به شرایط دشوار شاغل شدن، پیه مرارت‏های اشتغال را به تنش می‏مالد و بخاطر رسیدن به موقعیت اجتماعی برتر حاضر می‏شود خود را از نعمت مادر شدن محروم کند!

«سودابه» زن دیگری است که مشکلش مهاجرت به کلان شهر و درگیری با فقر و نداری است. وی زنی ساده و شهرستانی است که به شوهرش می‏گوید بی خود کرده او را در شهری غریب حامله کرده است! این قصه بیشتر از آنکه قصه «سودابه» باشد قصه «خورشید» میانسالی است که خود قبلاً به کار سقط جنین مشغول بوده و حال که

سخت پشیمان است و خود را گناهکار می‏داند، می‏کوشد با منصرف کردن زنانی که حاضر نیستند مادر شوند، فرشته دیگری را روی زمین نگاه دارد، به تقاص عذاب وجدانی که برای از بین بردن آن فرشته‏ها بر دوشش مانده است. در نهایت پیام اخلاقی این قصه هم آنست که هر که دندان دهد، نان دهد